پروژه دانلود

آخرین مطالب

۷۱۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله بازرگانی تحت pdf دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله بازرگانی تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله بازرگانی تحت pdf

مقدمه     1
بخش اول : بازرگانی
بازرگانی خارجی     3
بازرگانی داخلی     13
امور اصناف      16
امور اجرائی بسیج اقتصادی     19
اداره مالی و اداری     21
واحد هسته مطالعات بازرگانی     25
واحد نمایندگی سازمان حمایت از مصرف کنندگان
و تولیدکنندگان در استان فارس     27
بخش دوم : بازرسی و نظارت
حوزه مدیریت     29
1-مدیر کل     29
2- روابط عمومی     31
3- امور حقوقی     32
4- کار و برنامه ریزی و خدمات ماشینی     32
اداره نظارت بر کالا    34
اداره نظارت بر خدمات    38
اداره بازرسی     40
اداره مالی و اداری     45
جدول اهم گزارشات تهیه شده     46

مقدمه

بخش بازرگانی به عنوان بخش واسط و پیوند دهنده دیگر بخش های اقتصادی استان از اهمیت ویژه ای برخوردار است وبطور عام کلیه اقداماتی را که در جهت کنترل و تنظیم بازار، تعیین و تعدیل قیمت ها، تأمین نیازهای عمومی، بررسی و رفع کمبودهای کالایی و توسعه و گسترش امر صادرات غیرنفتی استان و بازرسی و نظارت از کلیه واحدهای اقتصادی به انجام می رسد را دربرمی گیرد. برای نیل به این مقصود با ایجاد هماهنگی میان فعالیتها و خدمات موردنیاز و انجام برنامه ریزی اساسی وظایف محوله را بخوبی انجام داده و با اقداماتی از قبیل تنظیم بازار کالاهای اساسی ، جذب و توزیع و نظارت بر کالاها، بازرسی و نظارت از مراکز اقتصادی بخصوص اصناف و برخورد با متخلفین اقتصادی، ساماندهی و نظارت بر اصناف تولیدی و توزیعی ، شناسایی پتانسیل های بالقوه و بالفعل صادراتی وایجاد بسترهای لازم جهت توسعه صادرات غیرنفتی استان و همچنین بسط و گسترش دانش نوین بازرگانی به تجار و بازرگانان و اصناف و کارکنان بازرگانی استان از طریق اعمال آموزشهای تخصصی و برگزاری کارگاههای آموزشی خاص سیاستهای اقتصادی و بازرگانی دولت محترم جمهوری اسلامی را در استان پی گیری و اجرا می نماید. و در این راستا و در چهارچوب سیاستهای برنامه سوم توسعه کشور با همکاری سایر ادارات مرتبط در جهت تحقق اهداف کلان اقتصادی گام برداشته و تلاشهای بی وقفه ای را انجام داده است که اهم فعالیتهای انجام شده دریکساله گذشته ارائه می گردد

بازرگانی خارجی

بخش بازرگانی خارجی سازمان بازرگانی استان فارس با توجه به موقعیت استثنایی استان که دارای مجموعه ای از توانمندیهای بالقوه و بالفعل اقتصادی و بازرگانی می باشد و نزدیکی آن به آبهای گرم خلیج فارس و بهره مندی فراوان از موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد و توانمندیهای اقتصادی و صادراتی فراوان بویژه در بخش کشاورزی، صنایع الکترونیک، پتروشیمی ، معادن غنی، فرش و صنایع دستی و جاذبه های توریستی و جهانگردی بی نظیر همواره با درک مطلب فوق و در جهت رشد و توسعه صادرات غیرنفتی استان و توسعه بازرگانی خارجی با برنامه ریزی های کوتاه مدت و بلندمدت تلاش نموده ، زمینه های که در همین راستا فعالیتهایی رابه شرح ذیل در یکساله گذشته انجام داده اند که بطور خلاص اشاره می گردد

- سایر اقدامات بخش بازرگانی خارجی

-تشکیل جلسات با هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی شیراز

-تشکیل جلسات مستمر با تجار و بازرگانان در زمینه های مختلف در خصوص نحوه صدور و ورود کالا

-راهنمایی تجار و بازرگانان استان درزمینه های مختلف بخصوص بازاریابی

-تنظیم برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بازرگانی خارجی

-تنظیم برنامه ها و جداول برآورد میزان تولید وصادرات مناطق مختلف استان

-تشکیل گروههای تخصصی خرما، فرش،صنایع، کشاورزی ،سنگ ، صنایع دستی و خدمات فنی مهندسی

-شرکت در جلسات کمیسیون امور عمومی و اقتصاد در سازمان مدیریت و برنامه ریزی

-مشارکت در جلسات انجمن مدیران صنایع استان

-تهیه جزوات آموزشی و راهنمای جهت صادرکنندگان و بازرگانان استان به شرح ذیل

-آشنایی با مراحل صدور وتمدید کارت بازرگانی

-آشنایی با مراحل صدور ثبت سفارشات کالاهای وارداتی

-آشنایی با فعالیتهای کار گروه توسعه صادرات استان

-آشنایی با WTO و چالشهای پیوستن به آن

-پیگیری در خصوص انتخاب صادرکنندگان نمونه و اخذ مدارک لازم و بررسی فعالیت آنان و ارسال به مرکز جهت هماهنگی روز صادرات

-پیگیری تفویض اختیار در زمینه راه اندازی تجارت چمدانی به کشورهای حوزه خلیج فارس از شیراز

-تشکیل جلسات با تعاونی های مرزنشینان استان و پیگیری مشکلات آنان

-پیگیری تشکیل و راه اندازی شرکتهای حمل و نقل بین المللی در استان

-تشکیل جلسات مستمر با مسئولین اتاق بازرگانی و اتاق تعاون به منظور بررسی مسایل و مشکلات آنان

امور اجرایی بسیج اقتصادی

ستاد بسیج اقتصادی استان وظیفه پیگیری و تأمین کالاهای اساسی موردنیاز مردم را که براساس برنامه سوم پنجساله دولت بصورت یارانه ای و در قالب کالابرگ توزیع می گردد بعهده داشته و نظارت مستمر در تأمین و جذب و توزیع کالاهای یارانه ای و عوامل توزیع و انجام امورات مربوط به رسید برگشت و امحاء کالابرگ و همچنین تسویه حساب با عاملین و شرکتهای عمده پخش و رسیدگی به مشکلات آنان، و تغییرات کالابرگ خانوارهای شهری و روستایی و عشایری را انجام می دهد

سایر اقدامات بسیج اقتصادی استان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه تحقیق بررسی تأثیراشتغال مادران بر سازگاری اجتماعی پسران مقطع راهنمایی تحت pdf دارای 68 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه تحقیق بررسی تأثیراشتغال مادران بر سازگاری اجتماعی پسران مقطع راهنمایی تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه تحقیق بررسی تأثیراشتغال مادران بر سازگاری اجتماعی پسران مقطع راهنمایی تحت pdf

چکیده:  
فصل اول  
مقدمه  
سازگاری اجتماعی نوجوانان  
اهمیت پژوهش  
ضرورت  پژوهش:  
محدوده پژوهش  
تعاریف مفاهیم  
متغیر های پژوهش  
فرضیه های پژوهش  
فصل دوم  
پیشینه پژوهش  
سازگاری اجتماعی  
نقش مادری و اهمیت روابط متقابل مادر – کودک  
اشتغال زن  
اشتغال زنان در خارج از خانه  
عوامل موثر در سازگاری اجتماعی  
عوامل موثر در سازگاری اجتماعی  
انگیزه های اشتغال زنان:  
تاثیر اشتغال، سطح تحصیلات مادر و وضعیت اقتصادی خانواده بر روی فرزندان  
تبعیض های جنسیتی در نوع آموزش:  
وضعیت حقوقی و قوانین:  
فصل سوم  
روش تحقیق  
روشهای جمع آوری داده ها  
روش تحقیق  
ابزار اندازه گیری  
پرسشنامه شخصیتی کالیفرنیا  
توصیف مقیاسهای سازگاری اجتماعی پرسشنامه روانی کالیفرنیا(CPI)  
خصوصیات ابزار روان سنجی:  
اعتبار ابزار اندازه گیری:  
روایی ابزار اندازه گیری:  
روایی:  
جامعه آماری پژوهش:  
روش نمونه گیری:  
روش تجزیه وتحلیل داده ها:  
توصیف نتایج:  
فصل چهارم  
تجزیه وتحیل داده ها  
فصل پنجم  
بحث ونتیجه گیری  
مقدمه:  
بحث وبیان نتیجه :  
محدودیتها:  
پیشنهادات:  
فهرست منابع:  

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه تحقیق بررسی تأثیراشتغال مادران بر سازگاری اجتماعی پسران مقطع راهنمایی تحت pdf

1-    تکینسون وهمکاران، زمینه روان شناسی، جلد اول، ترجمه محمد تقی براهنی ودیگران، تهران انتشارات رشد، چاپ سوم،1368

2-    ابراهیمی،عصمت

3-    احمدی عبدالجواد،بررسی عوامل مؤثر بر سازگاری پسران دوره ابتدایی، پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه تربیت مدرس، 1369

4-    ادیبی عبدالمعبود،نظریه های جامعه شناسی،تهران،انتشارات جامعه 1358

5-    اسلامبولی،علی،بررسی مشاغل زنان ومردان در کتب فارسی دوره ابتدایی مجله زنان سال دوم خرداد وتیر 1372

6-    ایلبتگورث،رونالد،کودک ومدرسه،نوابی نژاد،شکوه(مترجم)،تهران، انتشارات رشد 1368

7-    بابی،جان، روان شناسی کودک، ترجمه حسین مشفقیان،تهران،انتشارات عارف 1359

8-    بیابانگرد،اسماعیل،تأثیرات اشتغال مادر بر کودکان ونوجوانان پایان نامه کارشناسی ارشد 1371

9-    پارسا،محمد، روان شناسی رشد کودک ونوجوان،تهران،انتشارات بعثت، چاپ سوم 1371

10-    جارالهی،عذرا

11-    دبس،موریس،مراحل تربیت،ترجمه محمد کاردان تهران 1353

12-    راجرز،کارل،روان شناسی کودک،جلد دوم،ترجمه محمد سروری، تهران 1357

13-    راجرز،دروتی،روان شناسی کودک،جلد دوم،سروری،محمد حسین 1357

14-    روحانی،عباسعلی،کودک از آغاز تا دوره کودکستان،چاپ هنر بخش 1343

15-    شریفی،حسن پاشا،اصول روان سنجی وروان آزمایی،انتشارات رشد 1373

16-    شعاری نژاد،علی اکبر،روان شناسی رشد،تهران انتشارات رشد 1364

17-    عظیمی،سیروس،روان شناسی کودک،تهران 1363

18-    شعاری نژاد،علی اکبر،فرهنگ علوم رفتاری،تهران 1367

19-    ماسن ودیگران،رشد وشخصیت ،پاشایی مهشید،تهران 1368

20-    مان،نرمان لی،اصول روانشناسی،ساعتچی،محمود(مترجم) 1367

21-    ماسن،هال هنری،رشد روان کودک،وهاب زاده، حسین 1367

22-    منیجر،جان مایر،وایتز من،رشد وشخصیت وبهداشت روانی، نظیری،عشرت(مترجم) انتشارات انجمن واولیا و مربیان 1369

23-    موئل، بیداری وجدان کودک ناسازگار،شجاع رضوی، محمد رضا( مترجم) انتشارات آستان قدس رضوی 1367

24-    وال پور، ایرج روان شناسی سازگاری تهران، 1360

25-    بهمن،بهمنی،مقایسه تحصیلی  وسازگاری اجتماعی دانش آموزان مدرسه ابتدایی واجد فاقد پدر شاهد وغیر شاهد شهر تهران (پایان نامه)

سازگاری اجتماعی

سازگاری اجتماعی به عنوان مهم ترین نشانه سلامت روانی، از مباحث مهمی است که توجه جامعه شناسان،روان شناسان، روان کاوان، و به ویژه مربیان را طی دهه های اخیر  به خود جلب کرده است. پیش از آنکه روان شناسی و روانکاوی در دنیای ناشناخته درون انسان به کاوش بپردازند و پیش از آنکه بهداشت روانی و نقش آن در حفظ سلامت ارتباطهای اجتماعی شناخته شود. اغلب ناسازگاری ها و رفتارهای غیر اجتماعی و ضد اجتماعی و علت های نامعلوم نسبت داده می شد. و به جای هر نوع درمان و کمکی به فرد، صرفا از راه مجازات های غیر عادلانه ظلمی مضاعف بر او روا می داشتند. تردیدی نیست که انواع بزهکاریها و جرائم اجتماعی، ریشه در نابسامانی های روانی دارد که آن نیز اگر عامل بیولوژیک داشته باشد. معلول محیط ناسالم اجتماعی است (مینجر، 1369)

مطالعه نهاد خانواده و بررسی تغییر و تحولات آن، از جمله مسائلی است که طی قرون و اعصار، مورد توجه محققان و عالمان بوده و در دهه های اخیر از دیدگاه مکاتب کاردکرد گرایی ساختی ، معتقد است که اجزاء دوام و بقاء جامعه را موجب می شود در این دیدگاه خانواده سازمانی اجتماعی و متشکل از افراد است که در رابطه با هم هستند. این سازمان کارکردهایی دارد که به بقاء اجتماع کمک می کند (ادیبی ،1385)

پارسونز که یکی از طرفداران این مکتب است اعتقاد دارد جوامع انسانی به سمت و سویی حرکت می کند. صاحبنظران بر این باورند از بین اعضای خانواده آنکس که در تربیت کودک نقش اساسی و مهمی بر عهده دار ، مادر می باشد. علت امر شاید این باشد که همان ابتدا طفل بیشترین کنش و واکنش عاطفی خود را با مادر برقرار می کند

در واقع هسته  اصلی احساس امنیت و اعتماد یا عدم اعتماد در کودک رابطه اولیه وی و مادرش سرچشمه می گیرد در صورتی که این روابط ناسالم و نادرست باشد ، احساس ناامنی و عدم اعتماد بر زندگی او سایه می افکند

بی توجهی های طولانی بدرفتاری و محرومیت از صحبت ها در ابتدای زندگی منجر به ناسازگاری های موقت و گاهی طولانی در کودک می شود (ماسن ، 1367)

سازگاری ، مسئله ای که مخصوص انسان نمی باشد هر موجود زنده ای به فراخور حال خود ، به اقتضای طبیعت و مرحله تکاملی که بدان دست یافته است، ناچار است به طریقی که متضمن حفظ حیات و بقای اوست، خود را با محیط پیرامونش سازگار کند ، به دلیل اینکه در فرایند سازگاری وجوه اشتراک زیادی بین انسان و حیوان وجود دارد

بخش عمده ای از دانش ما درباره فرایند سازگاری زیادی بین انسان ها و حیوان وجود دارد. بخش عمده ای از دانش ما درباره فرایند سازگاری در استان به تحقیقاتی که درباره حیوانات به عمل آورده است مبتنی می باشد. هر چه از نردبان تکامل بالاتر می رویم قابلیت انعطاف و یادگیری واکنش های عزیزی او را کاملا تحت شعاع قرار داده سات . انسان باید به  استثنای واکنش های بازتابی ائلیه همه چیز را بیاموزد و به ویژه اعمال و رفتاری که وی سازگاری با محیط اجتماعی بکار می گیرد (والی پور، 1363)

انسان در بسیاری از امور زندگی اجتمایع،  باس ایر افراد جامعه در ارتباط است او باید برای ادامه حیات و تامنی حوائج خود  به زندگی گروهی تن در دهد و با دیگران بیا رسیدن به هدف های مشترک تشریک مساعی کند . در چنین شریطی و در رابطه باس ایر افراد جامعه است که هر کس ناگزیر باید به نوعی سازگاری رضایت مبخش دست یابد به همین دلیل سات که مشکلات و موانع آدمی ،‌از حیات اجتماعی او مایه می گیرد.  به این ترتیب مفهوم سازگاری، از نظر آدمی یعنی سازگاری اجتماعی ، حتی برای ارضاء نیاز های زیستی ، انسان خود را با وضع اجتماعی و شرایطی که ساخته دست انسان است رو به رو می بیند. مقررات، توقعات، ارزشها، رقابت ها، همکاریها، کارشکنی هاموانع و عوامل و واقیع هایی از این نوع که او را در راه تامین خواستهایش هیچ گاه تنها نخواهد گذاشت

گر چه به درستی بین سازگاری و ناسازگاری حد و مرز مشخص و معینی نمی  توان یافت حالات بینابین این دو حالت بسیار زیاد است، فرایند سازگاری و ناسازگاری را باید خط پیوسته ، طولانی و مندرج تجسم نمود که نقطه آن درجه ای از ناسازگاری را بیان می کند

در خط مفوض، از ناسازگاری شروع نمود و بعد به درجات میانه و سپس در پایان خط، با سازگاری کامل با محیط می رسیم که مقصود و عنایت همه افراد بشر است (والی پور 1363)

سازگاری را این طور تعریف می کند، منظور از سازگاری انطباق متوالی با تغییرات و ایجاد ارتباط بین خود و محیط به نحوی است که حداکثر خویشتن داری را همراه با رفاه اجتماعی ، ضمن رعایت حقایق خارجی پذیر می سازد. به این ترتیب سازگاری به معنی همرنگ شدن به جماعت نیست (راجرز 1357)

سازگاری به معنی شناخت این حقیقت است که هر فرد باید هدف های خود را با توجه به چهار چوب های اجتماعی و فرهنگی مطابق نماید. آن دسته از پاسخ های موجود زنده که باعث سازگاری موثر و هماهنگ او با موقعیتی که در آن گرفته است از پاسخ های موجود زنده که باعث سازگاری موثر و هماهنگ او با موقعیتی که در آن گرفته است می شود تعلیق یا وفق دادن شخص نسبت به محیط گویند ( مان ، مترجم ساعتچی 1364)

شعاری نژاد (1364) در کتاب خود می گوید، سازگاری عبارت است از

1-    عمل برقراری یک رابطه روان شناختی رضایت بخش میان خود و محیط

2-    عمل پذیرش رفتار و کردار مناسب و موافق محیط و تغییرات محیطی

3-    سازگاری موجود زنده با تحریکات درونی و بیرونی

روان شناسان به طور سنتی، سازگاری را ویژگی هایی از شخصیت بهنجار تلقی کرده اند که به خود کمک می کند تا خود را با جهان پیرامون خویش سازگار نماید . یعنی با دیگران در صلح و صفا زندگی کند جایگاهی در جامعه برای خود به دست آورد

روان شناسان  بسیاری معتقدند اگر اصطلاح سازگاری در معنی همنوایی با اعمال و اندیشه های دیگران تلقی شود، چنان باری از تلویحات منفی خواهد بود که دیگر نمی تواند توصیفی از شخصیت سالم به دست دهد. آنان بیشتر به ویژگی مثبتی مانند فردیت آفرینندگی و شکوفایی استعدادهای بالقوه تاکید دارند (الکینسون، ج دوم، 1368)

اگر می توانستید بر پایه ضوابط معتبر علمی درجه سازگاری افراد جامعه را اندازه گیری و سپس در یک منحنی توزیع پیاده کنید به احتمال قوی منحنی طبیعی به دست می آوریم

به این ترتیب که در یک طرف منحنی، اقلیت کوچکی خیلی ناسازگار و در طرف دیگر منحنی اقلیت کوچکی وجود خواهد داشت و در میان آن دو گروه اکثریت افرادی وجود دارند که از سازگاری طبیعی برخوردارند (والی پور 1363)

نقش مادری و اهمیت روابط متقابل مادر – کودک

مهم ترین مسئله ای که در اشتغال زنان باید مورد توجه قرار بگیرد وجود نقش های متعددی است که زنان باید به عنوان همسر و مادر و گرداننده خانواده به عهده گیرد نقش هایی که در  جامعه ما به صورت سنتی به آن نگریسته می شود و بعضاً با نقش مدرن زن به عنوان یک فرد شاغل در خارج از خانه در تعارض است وقتی زن ها نقش های زنانه را کنار می گذارند و فعالانه در زندگی اجتماعی شرکت می کنند، نه تنها از طریق سیستم اجتماعی تشویق نمی شوند بلکه در داخل جامعه زنان نیز مورد حمایت قرار نمی گیرند

مادرانی که امکان دستیابی به شکل مناسب را ندانرد اغلب دچار یاس شده و در خانه مانند مشکلات عاطفی فرزندان حضور فعال زنان در بازار کار، تا حدی به ارگانیزم بدنی و روحی انان لطمه وارد می سازد در این میان کودکان وضع اسف بارتری دارند

نخستن تماس های روحی و جسمی نوزاد با فردی است که در دوران شیر خوارگی مراقبت از او را به عهده می گیرد و این فرد معمولا مادر است (کارمل 1984)

روشی که مادران در قبال پاسخگویی به نیاز های نوزادان اتخاذ می کنند متفاوت است . ممکن است صبورانه و گرم، باشند و خشن و عاری از حساسیت و بی تفاوتی باشد . از دیدگاه علم و تربیت، برخوردهای اولیه مادر و کودک به هر کیفیتی که باشد نقطه ای است تولد روانی کودک از آنجا آغاز می شود

اشتغال زن

یکی از مشکلاتی که زنان در همه جوامع با آن درگیر هستند، مسئولیت پرورش فرزندان و اداره امورخانه می باشد به واسطه این مساله آنان امکان دسترسی به تخصص ها و آگاهی های سطوح بالاتر را کمتر دارند و همچنین زمانی را که می توانند در شغل و حرفه خود مصرف نمایند محدود می باشد . بنابراین به مشاغلی روی می آورند که هم نیاز به تتشخیص بالا نداشته باشد و هم وقت کمتری را بیرون از خانه صرف کنند

آنان نسبت به مردان از اوقات کمتری برخوردارند زیرا به محض تمام شدن وقت کار بیرون رود را به منزل می رسانند تا به مراقبت خانه و فرزندان بپردازند

در بخش عظیمی از ادبیات جامعه شناختی، دست کم تا همین اواخر کار بدون دستمزد یعنی کار انجام یافته بدون پرداخت مستقیم و خارج از محدوده یک شغل خاص هرگز مورد ملاحظه قرار نگرفته است. به طور تخمینی کار در خانه معادل یک سوم مجموع تولید سالیانه یک اقتصاد مدرن ارزش دارد. همنشینی زنان بیکار در خانه یعنی تمرکز بر حفظ خانه و بزرگ کردن فرزندان قبل از صنعتی شدن، در زمانی که خانه یک واحد تولیدی بود اهمیت چندانی نداشت. بخشی از زنان متاهل و عملا زنان مجرد از آغاز صنعتی شدن در اشتغال فردی شرکت داشتند ولی بسیاری از زنان از محیط خانه محروم شدند از اوایل قرن بیستم به بعد مستخدمین تنها به وسیله اقلیت کوچکی که به استخدام کارهای خانگی در می آیند ولی زن مستخدم در اختیار تمامی مردان است ( خوش تقاضا 1375)

قبل از شهرنشینی بسیاری از زنان وظایف متعددی را مضاعف بر مراقبت از بچه ها و کارهای معمولی خانه انجام می دادند، کاشتن گیاه در مزرعه ، مراقبت  از گوسفند ها و بزها و دیگر حیوانات، عقیده نان و ذخیره سازی غذا،‌ نظافت و غیره از جمله کارهای زنان بوده وظایف زن ها اغلب با وظایف مردان به صورت نزدیکی هماهنگ می شد و خانواده یک واحد تولیدی یک پارچه را تشکیل می داد

به طور آماری زنان یک بخش عمده ای از جایگاه کاری را دارند، در آغاز قرن بیستم نزدیک به یک سوم زنان انگلستان در نیروی کار مشارکت داشتند، در دهه 1980 این میزان به 40% نیروی کار رسید البته در اروپا به عنوان کل در سال 1983 54% زنان در نیروی کار مشارکت داشتند (لافر، 1378)

بین دو جنگ جهانی تعداد زنانی که صرفاً خانه دار بودند در اروپا به اوج رسید گرچه برای زنان مجرد اشتغال در مشاغل امری عادی بود اکثریت زنان متاهل در آن زمان کار نمی کردند در هر دو جنگ مذکور به اشتغال دعوت شدند تا جای مردان را که به نیروهای مسلح پیوسته بودند پر کنند. بعد از جنگ جهانی اول مردان مجدداً جای زن ها را گرفتند ولی پس از جنگ جهانی دوم این جایگزینی چندان دقیق صورت نگرفت

رشد اشتغال زنان از آن زمان با گسترش مشاغل خدماتی ارتباط نزدیکی داشته است. آنان به صورت نامتناسبی در بخش خدمات متمرکز شدند بازار اولیه کار شامل شرکت های بزرگ صنایع اتحادیه ای یا مؤسات دولتی است. در این بخش کارکنان مزدهای نسبتاً بالایی دریافت می نمودند و از امنیت شغل خوب و امکانات = برخوردار بودند (ابراهیمی، 1372)

بازارهای کار ثانویه شامل شکل های باز اشتغال است که بی ثبات بوده و امنیت شغلی و دستمزد در آنها پایین و فرصت های معدودی برای = وجود دارد و نیز شرایط کار اغلب نامناسب است، آرایشگری، خرده فروشی، نظافت و بسیاری از کارهای خدماتی دیگر که توسط زن ها انجام می شود در این مقاله جای می گیرد (ابراهیمی، 1372)

همچنین تمرکز زن ها در کار پاره وقت بیشتر از مردها است. از بین بردن عقاید قالبی مرتبط با تقسیم کار در خانواده، آن چنان که زن و مرد هر دو بتوانند در صورت اشتغال زن به کارهای خانه بپردازند. این امر مستلزم ارزش زدایی در کارهای خانه خواهد بود

بدین معنی که هیچ کاری پست و دون شان شناخته نشود و مرد از الگوی توضیح وظایف در خانه انصراف یابد (سفیری. 1375)

زنان در جامعه ما به عنوان مادر نقش های مختلفی در جامعه دارند که شامل: نقش ها در تغذیه  رشد : جهت پرورش انسان به ویژه در دوران کودکی نیاز به مراقتب های ویژه می باشد که این امر خطیر، در درجه اول به عهده مادران می باشد و مراحل آن از قبیل از تولد بچه در دوران جنینی، بعد از تولد نوزاد در دوران شیر خوارگی، زمان خردسالی و ; می باشد، و نقش زن در ارتباط با چنین امر حیاتی است

نقش زن در تعلیم و تربیت

از لحظه تولد، نوزاد با مادر و سپس با محیط اطراف خود آشنا شده و در حقیقت زمینه برای یادگیری آماده می گردد و نقش زن در ارتباط با چگونگی شکل گیری شخصیت کودک و پذیرش او برای مسئولیت های آینده در جامعه می توان گفت به مقدار زیاد بستگی به دروان رشد، در مراحل اولیه زندگی و یا به اصطلاح در تحصیللات ابتدایی و سپس در این دوره و در نهایت در دوره متوسطه دارد که خانواده هایی که نقش زن در این مراحل در تعلیم و تربیت به درستی انجام می پذیرد، با مساعد شدن زمینه، فرزند خانواده با داشتن آمادگی کافی از جنبه های جسمی و روحی و تربیتی به سمت آموزش های عالی هدایت می گردد و شانس رسیدن به مراحل عالی علمی بیشتر نصیب کسانی می گردد که نقش زن به عنوان مادر توانسته باشد پاسخ گوی انتظارات جامعه باشد (صدیقه مسعودیان، کارشناس علوم اجتماعی)

بررسی ها نشان می دهد مادرانی که برای مدت طولانی با گرمی و محبت به کودکانشان از پستان خود شیر داده اند، بیش از همه فرزندان سازگاری داشته اند، همچنین پسران و دخترانی که از پستان مادری سرد و کم صحبت شیر خورده اند، اغلب دارای مشکلات رفتاری بوده اند (پارسا، 1371)

ماسن و همکاران (1990) می نویسند: ارتباط عاطفی بین مادر و کودک سبب می شود که طفل به دنبال آسایش حاصل از وجود مادر باشد. این تعامل های بین مادر وکودک سرمایه ای از امنیت عاطفی برای کودک فراهم می کند که بنیان روابط آینده او با دیگران و با والدینشان را پایه ریزی می کند

نبودن کنش های عاطفی، مخصوصاً در سه سال اول زندگی، اثر خاصی روی شخصیت طفل می گذارد. این گونه اطفال از نظر عاطفی، گوشه گیر هستندو نمی توانند پیوند های دوستی با بچه های دیگر با فرد بالغ به وجود بیاورند و درنتیجه از لذت دوستان واقعی محروم می باشند. قصد می رود که این امر بیشتر از همه به علت سخت جوشی این گونه کودکان باشد (بالبی، 1359)

هم چنان که می دانیم اریکسون رشد روانی – اجتماعی معتقد به رشد اعتمادیابی اعتمادی در کودک است که منشاء آن را عدم کنش های طبیعی بین مادر و کودک می باشد. (ماسن، 1367)

یک زن در خانواده به عنوان یک مادر مسئولیت سنگینی دارد. از آن جهت فرزند جزئی از وجود مادر است، باید او را حفظ کرده در سلامت جسمی و روانی اش کوشید و همین کوشش در سلامتی فرزند خود مستلزم وقت فراوان است

مادران در کتاب خود تحت عنوان «زن و خانه» می نویسد: زن در دنیای جدید باید به تمام معنا بانوی خانه و مدیر خانواده باشد و سطح زندگی مادی و معنوی نسل آینده را با تعلیم و تربیت مناسب و با رعایت اصول بهداشتی بالا برد ( حقانی، 137)

تاثیرات و نارسائیهای خانواده به ویژه مادر را به قرار زیر خلاصه کرده است،‌ عقب ماندگی در حرف زدن، بازماندگی و معلولیت رشد جسمی، پایین آمدن هوشبهر،‌ کمبود پاسخ های عاطفی ، ضعف تعادل حرکتی، پرخاشگری و بی دقتی (بولیایی 1352)

کودکانی که در خانواده های سرد  بی مهر متولد می شوند، کودکانی کمرو و خجالتی و ناموفق بار می آیند. محبت یا مهر اصیل، مهمترین نیازهای کودکان است. کمبود مادری می تواند موجب عقب ماندگی کودکان شود، پاسخ دهی شفاهی والدین به کودک خردسال باعث تنظیم و هماهنگی رفتار اجتماعی کودک می گردد( قاضی، 1369)

منشاء بسیاری از شرارتها و جنایت های کودکان و نوجوانان، کمبود محبت است بسیاری از خودکشی ها و ناکامی ها به مناسبت عدم احساس محبت است. منشاء بسیاری از فرارهای کودکان از خانواده، با همه عواقب نابهنجارش، این است که کودک خود را در خانواده تنها می بیند و کسی با او در تماس عاطفی نیست . همچنین کودکی که والدینش اشتغالات  بسیار دارند و در کارش دخالت نمی کنند، احساس نا امنی می کند (موئل، 1367)

جدا افتادن کودک از مادر در دهه شیر خوارگی، عدم وجود امن و شرایط اطمینان بخش برای او یا فقدان فرصت لازم بریا پاسخ گویی به نیاز های عاطفی وی، نبودن ارتباط عاطفی، جسمی و بیانی بین نوزادان و مادر از جمله عواملی است که به مراتب بیش از صدمات بدنی وآسیب مغزی بر عقب ماندگی ذهنی و اجتماعی کودک و عدم تعادل عاطفی او اثر می گذارد، زیرا تمایز بین ادراکات حسی از راه ارتباط نوزاد با بزرگسال (مادر) استنباط می شود و تمایلات نقش دهنده نیاز ها را در او بیدار می کند

متاسفانه در بیشتر موارد این موضوع ناشی از عدم احساس مسئولیت خانواده به خصوص مادر است . به مادرانی که به علت اشتغال در خارج از خانه از همان هفته های اول که فرزندشان نیازمند به برقراری ارتباطات عاطفی و حسی با آنان است ساعت ها و گاه روزها و هفته ها او را از تابش جود خود محروم می سازند ( قاسمی، 1369)

مادرانی که اوقات زیادی از وقت خود را خارج از خانه می گذارند باید فرزند خود را به دیگران بسپارد که معمولا مهد کودک ها این وظیفه را به عهده می گیرند در این مهد ها اغلب مربیان آمادگی آگاهی  لازم را برای نگهداری کودکان کسب نکرده اند و حتی به فرض که چنین باشد نمی توانند جایگاه عاطفی مادر را برای کودک پر کنند مسلماً عاطفه و محبت مادر به فرزندش بیش از دیگران است  بسیاری از امر و نهاد ها و نصایح مادران در پوشش عاطفه آنان نافذ است . اگر مادر فرزندان خود را به کانون هایی که فاقد این ویژگی است تحویل دهد، امیدی بر تربیت و ردش مطلوب آنان نیست ساعت ها دوری فرزند از مادر، از میدان جاذبه آن دو خواهد کاست و در برخی از موارد با طولانی شدن این مدت احساس غربت و بیگانگی بین آن دو را بیشتر می کند و چنین کودکانی مسلما آن گونه که ما می خواهیم سالم و متعادل رشد نخواهد کرد (مسعودیان، سال ؟)

جان بالبی در بررسی های طولانی و دقیق نوجوانان دریافت که محرومیت از مهر مادری از جمله جدایی طولانی از مادر علت عمده ای در پیدایش بزهکاری دارد . ولی او بر آنچه اصطلاحاً «منشأ بی عاطفه» نامید توجه نمود . یعنی ناتوانی در ایجاد روابط مشخص نزدیک  با دیگران و بیشتر در کسانی دیده می شود که در دوران حساس کودکی دچار محرومیت از مراقبت مادرانه بوده اند (فدایی، 1372)

آزمایشی های مارگرت هارلو نشان داد که بچه میمون اگر چه از مادر تغذیه می کرد اما در هنگام ترس ونا امنی به سوی مادر پارچه ای پناه می برد و این نشان دهنده آن است که در وابستگی کودک به مادر، چیزی بیش از نیاز به غذا در کار است (ماسن و هکاران ، 1368)

همچنین تعامل میان مادر کودک بر رشد زبان و پاسخ گویی او نیز تاثیر دارد در تحقیقی که بر وی کودکان پرورشگاهی (بدون مادر) انجام گرفته، مشاهده شد که کودکان پرورشگاهی قبل از آغاز سخن گفتن بیش از کودکان عادی گریه می کنند لی ازبه وجود آمدن صداهایی که سایر کودکان در می آورند، عاجز و ناتوانند و این محققان مهم ترین علت این عقب ماندگی را عدم رابطه نزدیک بین مادر و کودک دانسته اند، به همان اندازه که ارتباط صحیح بین مادر و کودک اثر سازنده بر رشد و سخن گویی او دارد. رابطه غلط و رفتار نادرست مادر نیز اثرات نامطلوبی بر فرزندان دارد . مادری که کودک خود را لوس می کند و در هنگام صحبت کردن با او کلمات و جملات را مانند او کودکانه و با لحن او به کار می برد نه تنها باعث می شود که فرزندان در رشد تکلم عقب بماند، بلکه امکان پیدیش نارسائیهای زمانی از جمله لکنت زبان را در کودک فراهم می کند (روحانی 1343)

هارلوک (1983) معتقد است فقر اقتصادی مهم ترین عامل در برقراری رابطه غلط میان والدین و ودک است، فشار های زندگی روزانه در خانواده های فقیر، باعث می شود روابط کودک و مادر که در مورد توجه باشد

تعداد فرزندان در خانواده های فقیر بیشتر است چون فرهنگ و یادگیری آن ها اینگونه بوده است پس عده کودکان بیش از آن است که پدر و مادر وقت  رسیدگی به همه آن ها را داشته باشند . حتی می توان ادعا کرد که شکست در مدرسه و افت تحصیلی هم در روابط مادر – فرزندی نهفته است

تحقیقات نشان می دهد، ترس کودکان از رفتن به مدرسه نیز بیشتر از کنش و واکنش مادر و کودک ناشی می شود . برای بسیاری از کودکان ورود به مدرسه همراه با جدایی از مادر و محیط گرم خانواده ناراحت کننده و اضطراب آور است . این امر که دختران در مقایسه  با پسران بیشتر واکنش های ترس از مدرسه را نشان می دهند، شاید این باشد که دختران تمایلات بیشتری کنش و واکنش بین مادر و دختر که شامل وابستگی بیشتر و فرزند به مادر است ) توسط مادران ایجاد شده باشد (عظیمی، 1363)


اشتغال زنان در خارج از خانه

آمار نشان می دهد زنان بخش عمده ای از جایگاه کاری را دارا هستند. در آغاز قرن بیستم نزدیک به یک سوم از زنان انگلستان در نیروی کار مشارکت داشتند، در دهه 1980 این میزان با 40% نیروی کار رسید. در اروپا در سال 1982، مجموعاً 54% زنان در نیروی کار مشارکت داشتند

بین دو جنگ جهان یتعداد زنانی که صرفا خانه دار بودندف در اروپا به اوج خود رسید . اگر چه برای زن های مجرد، اشتغال امری عادی بود،‌اکثریت عمده ای اززنان متاهل در آن زمان کار نمی کردند

در هر دو جنگ، زن ها به اشتغال دعوت شدند تا جای مردان را که به نیروی مسلح پیوسته بودند پر کنند . بعد از جنگ جهانی اول، مردان جای زن ها را گرفتند ولی پس از جنگ جهانی دوم این جایگزینی چندان دقیق صورت نگرفت. رشد اشتغال زنان از آن به بعد با گسترش مشاغل خدماتی ارتباطی نزدیک پیدا کرد . این تمرکز در مناسب مدیریتی یا حرفه ای نبود، بلکه فقط زنان وارد بازارهای کار ثانوی شدند (گایدن 1989)

بازار کار اولیه شامل شرکت های بزرگ،‌صنایع اتحادیه ای یا موسسات دولتی است . در این بخش کارکنان، مزدهای نسبتاً بالایی دریافت می کنند و از امکانات شغلی و ترفیعی خوبی برخوردارند. بازارهای کار ثانوی شامل  شکل هایی از اشتغال است که بی ثبات بوده و امنیت شغلی و دستمزد در آنها پایین و فرصت های معدودی برای ترفیع وجود دارد و نیز شرایط کار اغلب نامناسب است. آرایشگری، خرد، فروش نظافت و بسیاری از کارهای خدماتی دیگر که توسط زنها انجام می شود، در این مقوله جای می گیرد

همچنین تمرکز در کار پاره وقت به مراتب بیشتر از مردهاست . زنها 90% از کارکنان پاره وقت را تشکیل می دهند، حدوداً از تمامی زنان شاغل  در اشتغال مزدی پاره وقت  قرار دارند و همچنین زنان بخش مهمی ازاقتصاد غیر رسمی را نیز پوشش می دهند

تحقیقات نشان می دهد که اشتغال مادر اثرات مثبتی به همراه  دارد . کودکی که در  خانواده ای زندگی می کند که مادر شاغل است شاهد روابط مثبتی بر برابری بیشتری میان والدین خواهد بود . از افراد خارج از خانه توجه بیشتری می بیند و در خانه با مقایسه با سایر کودکان مسئولیت های بیشتری خواهد داشت (هافمن و نای 1974)

کودکان مادران شاغل در مقاسه با کودکان مادران خانه دار غالباً از سازگاری شخصیتی – اجتماعی بهتری در مدرسه برخوردارند. در مورد مفهوم جنسیت عقاید معقولانه تری دارند و در فعالیت های زن و مرد عقاید قالبی کمتری دارند (هافمن، 1979و هوستون 1983). مادران شاغل که معتقد بودند دیگران می توانند از فرزندشان مراقبت کنند، فرزندانی داشتند که از لحاظ دلبسته‌ ایمنی بودند و در عین حال فرزندان مادران غیر شاغلکه اعتقاد داشتند کودک نیاز به مراقبت خاص مادری دارد نیز دلبسته ایمنی بودند. اینکه کودک چند نوع دلبسته ایمنی بودند اینکه کودک چند نوع دلبستگی به مادرش داشته باشد ارتباطی به شاغل بودن مادر ندارد . بلکه بیشتر به هماهنگی بین نظر مادر در مورد مادر بودنش و وضعیت شغلی اش مربوط است (هاگ 1980)

همه روزه مادران بیشتری به اشتغال در خارج از خانه روی می آورند. در آمریکا قریب 5 میلیون مادر شاغل با کودکانی زی 5 سال وجود دارد و تعداد آنها رو به افزایش است با توجه به نتایج حاصل از پژوهش در زمینه وابستگی کودک و مزایای برخورداری از یک محیط انگیزنده در نخستین سال های زندگی الزام است روند جامعه  را بر نسل های آینده بررسی کنید

مادران شاغل ترتیبات گوناگونی را برای نگهداری کودکانشان به کار می گیرند . اکثر آنان هنگام کار، کودکان پیش دبستانی خود را تحت مرقبت یک پرستار یا یکی از خویشان خود قرار می دهند و بقیه آنها را به مهد کودک می سپارند. روشن است که تاثیر اشتغال مادر بر رشد کودک  است . پژوهش در این زمینه بر دو حوزه گسترده متمرکز شده است

1-    اثرات عمومی داشتن مادر شاغل در مقایسه با مادر تمام وقت بر کودک

2-    اثر مراقبت فردی در مقایسه با مراقبت گروهی

به نظر می رسد دختران بیشتر از پسران از داشتن یک مادر شاغل بهره می برند . دخترانی کهمادر شاغل دارند، نسبت به دخترانی که مادر غیر شاغل دارند، از خود بسندگی سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی بیشتری برخوردارند و تمایل بیشتری به اشتغا نشان می دهند (تکینسون، ج اول ص 145)

نتیجه تحقیقی که در ایران به منظور بررسی عوامل موثر در سازگاری پسران انجام شده است نیز نشان داد که رابطه معناداری وجود ندارد اما بین وضعیت اشتغال مادر و رضایت مادر از کار خود به سازگاری پسران رابطه معنی داری وجود دارد (احمدی ، 1369)

تحقیقات دیگر نشان می دهد که دختران مادران شاغل امید های بیشتری به موفقیت و تحصیل دارند و می خواهند که خود حرفه ای داشته باشند . این الگو به خصوص مشخصه دختران مادرانی است که از شغل خود و مادر بودن خود هر دو راضی هستندو برای کودک خود سرمشق زنی را ارائه می دهند که به خوبی از عهده بچه داری و شغل خارج از خانه بر می آید (هافمن، 1979)

پژوهش در زمینه اشتغال مادر روی کودک بر دو حوزه عملکرد متمرکز شده است

1-    اثرات عمومی داشتن مادر شاغل با مقایسه با مادر تمام وقت

2-    اثرات مراقبت فردی در مقایسه با مراقبت گروهی (اتکینسون و دیگران)

ما قصد وارد شدن در حوزه اخیر را نداریم و بیشتر به بحث درحوزه اول خواهیم پردخت ابتدا برخی نظرات درباره اشتغال مادر بر کودک را یاد‌آور شده و سپس پژوهش های انجام شده را مرور خواهیم نمود . اگر چه نظرات هم اکثراً حاصل تحقیقات علمی وبده که توسط افرادانجام شده و کمتر از دیدگاه تئوریک بحث شده است . بنابراین انتظار می رود قسمت اول و دوم این بحث تداخل زیادی با هم داشته باشند

درس ال 1934 ماتیوز اولین پژوهش را در مورد رفتار والدین و شرایط خانواده منتشر کرد . این پژوهش روی 2000کودک که فهمی مادران شاغل و نیمی مادران خانه دار داشتند انجام شد . او گزارش کرد که درصد بالایی از بچه های مادران شاغل لباس های کثیف در مدرسه می پوشند ، رفتارهای شتاب آمیز در خانه داشتند و به سویله مادران خود سرزنش ده بودند و بعضی اوقات صبحانه شان را خودشان تهیه میکردند ، بر خلاف انتظار ، پدران آنها کمتر فعال بوند و مسئولیت کمتری برای مراقبت از خانه و بچه ها به عهده میگرفتند با آنها بازی میکردند، اگر چه ماتیوز نتوانست تغییرات اجتماعی را که اتفاق افتاده ببیند اما انتظار رشد های آینده را در مدل های پژوهش به وجود آورد. تحول پژوهش های انجام شده در آنی زمینه را به سه دوره می توان تقسیم کرد : دهه 1950، 1960، 1970 (ماسن، 1983) کنترل های سخت سالهای آخر دهه 50 و ;

سازگاری اجتماعی و تاثیرات اشتغال بیشتر متوجه به دختران است دختران مادرانی که اهاف بالایی دارند اهداف بالای خواهند داشت زیرا مادانشان سر مشق خوبی برای تشویق حس استقلال در آنن خواهند بود. (ماسن و همکاران 1368، ص 592)

به هر حال اشتغال مادر،‌باید  به همراه داشتن درآمد بیشتر برای خانواده ، عزت نفس بالاتر برای مادر و عقاید قالبی کمتر در مورد نقش زن و مرد الگوی نفس مثبت بیشتر، فوایدی را هم برای پسران و هم دختران درس ال های بعدی زندگی شان خواهد داشت (اسکار، فیلیپس، 1989)

بنابراین با توجه به رشد روز افزون اشتغال زنان به کار خارج از منزل به وی‍ژه در کشور ما این مسئله امری نسبتاً تازه است لازم است تا هر چه بیشتر تاثیرات مختلف اشتغال زنان بر روی ساخت و کارکرد خانواده، روابط والدین با یکدیگر روابط والدین با کودکان سازگاری است. تاکنون تحقیقات بسیاری در خارج از کشور درزمینه اشتغال مادر بر سازگاری کودکان انجام شده است و به نتایج همسو و گاهی متفاوت رسیده اند محقق نیز بر آن شده است تاتاثیرات اشتغال مادر را بر سازگاری اجتماعی دختران بررسی و سپس مقایسه نماید تا در نهایت اگر بر فرزند شان نباشد و اگر اثرات منفی را پیدا کرد و به دنبال رفع علل و عواقب باشد

بحث در مرود اشتغال مادر و اثرت آن با فراز نشیب هایی زیاد همراه بوده است و دیدگا ههای موافق و مخالف بسیاری درباره آن مطرح شده است . تحقیقات انجام شده در این زمینه به نتایج متفاوت و گاه متضادی رسیده اند

کلوت در 1995 به بررسی رابطه بی اشتغال مادر و بزهکاری پسران پرداخت

آنها توانسته اند تفاوتی بین پسر های بزهکار و غیر بزهکار در تفاوتهای شغل مادرانشان پیدا کنند (پایان نامه کارشناسی ارشد احمدی، عبدالجواد ، دانشگاه تربیت مدرس 1369)

مطالعات قبلی روی کودکان مدارس ابتدایی تا سال 1963 (رومان 1956، یارو و همکاران 1962 هافمن 1963) عموما تفاوت هایی را در سازگاری در ارتباط با وضعیت کار مادر گزارش کرده اند  به هر حال نگر هشا ی مادر بهکار و خانه داری نشان دادند که داای اهمیت اند . بچه های مادران شاغل ناراضی ، علائم بیشتری از سازگاری نامطلوب نشان دادند (هافمن 1963) به طور مشابهی، بچه های مادران غیر شاغل  ناراضی، مادران شاغل راضی یامادرن غیر شاغل راضی نشان دادند (یارو 1961 یارو و همکاران 1992)

 

عوامل موثر در سازگاری اجتماعی


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله بررسی میزان توجه ی جوانان به نقش و حضور امام زمان (عج) در زندگی روزمره تحت pdf دارای 95 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله بررسی میزان توجه ی جوانان به نقش و حضور امام زمان (عج) در زندگی روزمره تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله بررسی میزان توجه ی جوانان به نقش و حضور امام زمان (عج) در زندگی روزمره تحت pdf

مقدمه
فصل اول طرح تحقیق
موضوع و طرح مسئله علمی
علت و اهداف انجام تحقیق
فرضیه سازی
تعریف مفاهیم و واژه ها
انتخاب مفاهیم و واژه ها
مشکلات و موانع تحقیق
فصل دوم پیشینه نظری تحقیق
بخش اول: جوان و دوران جوانی
بخش دوم: اهمیت شکر گزاری و شکر نعمت امام زمان (عج)
بخش سوم: غربت امام
بخش چهارم: انتظار فرج
بخش پنجم: ارمغان مهدی (عج)
بخش ششم: معنای ارتباط و تکلیف منتظران نسبت به حضرت
بخش هفتم: امام حسین (ع) و حضرت مهدی (عج)
فصل سوم: خلاصه و نتیجه گیری
منابع و ماخذ

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله بررسی میزان توجه ی جوانان به نقش و حضور امام زمان (عج) در زندگی روزمره تحت pdf

1- سلیمانی فر- ثریا / بررسی شخصیت جوان از دیدگاه قران ، حدیث و علم روانشناسی / فرهنگ مکتوب / تهران / 1383 / چاپ اول / 238 ص
2- کریمی‌– رضا / جوان از منظر دین / ناشر مولف / قم / 1377 / چاپ اول / 128 ص
3- گنجی – حسین / آماده باش یاران امام زمان (عج) / موسسه فرهنگی انتشاراتی طوبای محبت / قم / 1384 / چاپ سوم / 207 ص
4- گردآوری جمعی از نویسندگان / مهدویت از منظر ولایت (بیانات مقام معظم رهبری درباره حضرت مهدی (عج)/ انتشارات حدیث راه عشق / اصفهان / 1384 / چاپ دوم / 122 ص
5- عدالتیان – مهدی/ گفتگویی که به عشق انجامید / ناشر شاملو/ مشهد / 1384/ چاپ پنجم / 146 ص
6- عباسی- علی/ داد مظلومیت آقا امام زمان (عج) / انتشارات منتظران ظهور/ مشهد/ 1381 چاپ اول / 93 ص
7- نویسنده موسوی اصفهانی- سید محمد تقی / مترجم: حائری قزوینی- سید مهدی / ایران نگین/ قم / 1381/ چاپ دوم/ 575 ص
8- حکیمی- محمد رضا- خورشید مغرب/ دفتر نشر و فرهنگ اسلامی/ تهران/ 1380 / چاپ بیستم/ 387 ص
9- بنی هاشمی- سید محمد/ آفتاب در غربت/ شرکت انتشارات میقات/
10- فصلنامه ی علمی‌تخصصی انتظار، سال اول/ شماره دوم/ زمستان 1380/ 312 ص
11- همان/ سال سوم/ شماره هفتم/ بهار
12- ماه 1377 نشریه سیاسی، مذهبی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی انتظار/ سال پنجم/ شماره 16 و 17 اسفند ماه
13- قاسمی‌منفرد- مهدی/ ملکوت زمان در ارتباط با حضرت ولی عصر (عج)/ شرکت تعاونی خدمات نشر سر مشق/ تهران/ 1384/ چاپ سوم/ 187 ص
14- دره گیرایی- محسن / چند پیشنهاد برای ظهور امام عصر (عج) / انتشارات خورشید مکه / قم /1383/ چاپ دوم/ 88 ص
15-فصلنامه انتظار/ سال پنجم / شماره پانزدهم/ بهار
16- همان/ سال اول/ شماره اول/ پاییز
17-حاج آقای حاج علی اکبری اتحادیه انجمن اسلامی‌دانش آموزی/ مشهد/ 15/12/

مقدمه

خدایا نمی‌دانم با چه زبانی تو را بستایم، چرا که اگر در عصر جاهلیت چشم به این جهان می‌گشودم، چشمانم در زیر تلی از خاک بسته می‌شد و اگر در عصر بعد از رحلت پیامبر اکرم متولد می‌شدم، شاید من نیز در زمره ی طلحه و زبیر ها قرار می‌گرفتم

اما چه بگویم از لطف بیکران تو!

چرا که در عصری که متعلق به امام زمان (عج) و نائب بر حقشان است، زندگی می‌کنم، عصر من، عصر ظهور مردی است از سلاله ی پیامبر خاتم (ص) امام خمینی (ره) مردی که آب و آینه و آفتاب در دست داشت. امروزه بشریت منتظر آن جامعه آرمانی و ایده آل است، زیرا که هیچ یک از نظریه های سوسیالیستی مارکسیستی، لیبرالیستی و ; نتوانسته است انسان را به آن مدینه فاضله ای که آروز دارد، برساند

امامت خورشید حیات بخشی است که شیعه با اعتقاد به آن گره خورده و راه خویش را در تاریخ آغاز کرده و از اسلام خلفا و کج راهه ها و بی راهه ها جدا نموده است

و در این راه رنج ها برده است، تا آنجا که به اعتراف برخی محققان آن قدر که در این راه شمشیر کشیده شده و جان فشانی شده، در هیچ برهه ای از زمان در مورد هیچ یک از دیگر آموزه های دین معنی دیدن بدین حد، شمشیر زده نشده و جان فشانی نشده است و این جان فشانی و اهتمام از آن جا برخاسته که پیامبر اسلام (ص)، آن قدر که به این امر سفارش می کرد به هیچ یک از امور دیگر سفارش نمی‌کرد و آن قدر که برای این مهم از اولین روزهای دعوت علنی تا ‌آخرین لحظات عمرش در بستر بیماری گام بر می‌داشت و اقدام می‌کرد، برای هیچ کار دیگری اقدام و زمینه سازی نمی‌کرد

امروز و در این نسل ما امامت را پذیرفته ایم، ولی هنوز برای بسیاری از ما، مسئله امامت و بحث امام زمان (عج) گنگ و مبهم است و به صورت میراثی از آن پاسداری می‌شود میراثی که هنوز عمق و ضرورتش را نچشیده ایم

اگر ما جایگاه امامت را بشناسیم و ضروتش را لمس کنیم بر اساس همان ضرورت وجود امام زمان (عج) را احساس می‌کنیم و از زیر بار اشکال های بنی اسرائیل آزاد می‌شویم و بر اساس همان ضرورت و احساس، به عشقی از امام می‌رسیم

آن هم نه عشق ساده و سطحی که عشق شکل گرفته و جهت یافته

در میان امامان شیعه، امام دوازدهم از ویژگی ها و امتیازهای خاصی برخوردار است

او تنها کسی است که تمامی‌جهان را از عدل و داد سرشار خواهد ساخت، همانگونه که از ظلم و بیداد پر شده است. او کسی است که پیامبر (ص) و همه امامان، از سالیان دور، آمدن او را بشارت می‌دادند و با یاد او و دولت او شیعیان را آرامش می‌بخشیدند

با امام بودن آثاری دارد و پشت کرده به او غرامتی، کسی با امام نور نباشد، گرفتار امام نار می‌شود و این، سنتی است الهی

اهمیت مقوله مهدویت و نقش آن در اعتقاد مردم و بررسی آثار روان شناختی، تربیتی و اخلاقی اعتقاد به امام زنده، می‌طلبد تا از هر فرصتی برای پرداختن به این مهم بهره بجوییم و صد البته سینه هزار ساله در یکی دو کتاب هم خالی نمی‌شود، با یکی دو صفحه چه می‌توان کرد؟!

همین اندازه بگویم که

خاک شهیدان دوست، گر بشکافی هنوز

آید از آن کشتگان، زمزمه ی دوست، دوست

موضوع و طرح مساله علمی

بررسی میزان توجه جوانان به نقش وحضور امام زمان (عج) در زندگی روزمره

تعریف موضوع و بیان مسئله

پیامبر (ص) فرموده اند: «مردم تازمانی که امر به معروف و نهی از منکر نمایند، خیر و خوبی از آن ها زائل نمی‌شود.»

حال چه معروفی بالاتر از تعجیل درظهور امام عصر (عج) و آمادگی جهت استقبال از آن حضرت و چه منکری بدتر از فراموش و غفلت از امام زمان (عج) که این خود منشا تمام منکرات است

مساله ای که در اینجا مطرح است این می‌باشد که

1-  آیا معرفت صحیح نسبت به امام (عج) و جایگاه وی می‌تواند در توجه ی بیشتر جوانان به حضور امام موثر باشد؟

2-  آیا درک صحیح از مقوله انتظار و شخص منتظر در توجه به امام موثر است؟


علت و اهداف انجام تحقیق

جمعه ها یکی پس از دیگری می‌آیند و می‌روند، باز هم غروب جمعه ای دیگر از راه می‌رسد و هنوز مسافری در راه; چقدر ما بی انصافیم! نمی‌دانم، انتخاب موضوع این تحقیق هم نیاز به تشریح علت دارد!

پس از شما می‌پرسم، اگر امام واقعا” هست حجت خداست، آیا نباید او را بشناسیم؟ آیا نباید به او اظهار محبتی کنیم و با او همراهی نماییم

با او حرف بزنیم و با او ارتباط روحی معنوی برقرار کنیم؟!

ضرورت شناخت امام چیست؟

طبق آیه شریفه «اطیعوا;. و اطیعوا الرسول و اولی‌الامرمنکم»[1]

اطاعت از خدا، رسول و لولی‌الامر واجب است و منظور از اولی الامر در این آیه بر اساس حدیث نبوی حضرت علی (ع) و فرزندان اویند

به راحتی می‌توان دریافت که شناخت امام زمان (عج) یک تکلیف واجب است چرا که شناخت مقدمه اطاعت است همچنین از این حدیث پیامبر (ص) که فرموده اند «هر کس امام زمان (ع) خود را نشناسد و بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است» نیز می‌توان به ضرورت شناخت حضرت پی برد

و البته شناختن درجات و مراتبی دارد، در مورد امام (عج) هم اولین قدم و حداقل شناخت[2] این هست که شخص او را بشناسیم که کدام فرد امام است

اما از این حداقل شناخت که بگذریم، هر چه بیشتر در مورد امام خود بدانیم، به خیر و سعادت و رستگاری نزدیک تر می‌شویم و بهره مندی ما از برکات وجودی ایشان بیشتر می‌گردد

بصورت کلی هدف خود را از ارائه این تحقیق می‌توانیم دستیابی به شناخت هر چه بیشتر و عمیق تر از امام بیان نماییم و نیز بسط فرهنگ مهدویت که این رسالت، رسالتی همگانی است

در جهان کنونی یکی از مهمترین دغدغه های بشر رسیدن به آرامش حیات و راحت ممات است که در پرتو آن بتواند به اعتدال فکری،عقیدتی و روحی برسد

در تعالیم انسان ساز و تکامل گرای اسلام و مذهب تشیع این مهم محقق نمی‌گردد مگر با وصال به سرچشمه لایزال الهی و تقرب به امامان معصوم (ص) و معرفت و شناخت آن بزرگواران که به یقین تنها راه رسیدن به کمالات تلقی می‌شود

«اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی»

و حال شیعیان و پیروان ائمه ی معصومین (ع) به امید و اشتیاق به دولت کریمه که موجب عزت و سرافرازی اسلام و مسلمین گردد به انتظار موعود نشسته که فرموده اند «افضل الاعمال امتی انتظار الفرج»


فرضیه سازی

1-  بی توجهی به حضور امام زمان (عج) در جامعه، به دلیل این است که امام از نظر ها پنهان هستند

2-  بین عاشورا و انتظار، امام حسین (ع) و حضرت مهدی (عج) رابطه ای وجود دارد

3-  توجه به حضور امام زمان (عج) و مدد جویی از حضرت در موفقیت های شخصی جوانان موثر است

4-  خصوصیات دوران جوانی باعث می‌شود که فرد بهتر بتواند با امام زمان ‌آشنا شود

5-  ضرورت شناخت امام و آشنایی با فرهنگ انتظار باعث افزایش توجه به امام زمان و (عج) می‌شود

6-  ملاقات حضوری با امام نقش امام را در زندگی موثر تر می‌سازد

فرضیه صفر آماری

7-  بین تعداد فرزندان خانواده و توجه جوانان به حضور امام زمان (عج) رابطه ای وجود ندارد


تعریف مفاهیم و واژه ها

الشباب: ریشه «شب» است و الشین و الباء اصل واحدی است که دلالت بر نمو و رشد چیزی همراه با قوت و حرارتی که موجب آن رشد است، دارد

الشاب: مرد جوان، جمع آن الشان، است

الشابه: زن جوان، جمع آن، الشواب است

الشبیبه، معنای خلاف پیری را دارد و به معنای دوران جوانی است و البته الشباب هم به معنای دوران جوانی است

الفتی: مرد جوان وجمع آن فتیه و فتیان است

الفتیه: زن جوان، جمع ‌آن فتاه و فتیات است

الحدث: به معنای جوان است

الغلوم: در لغت عربی غلام، و معنای نوجوان می‌باشد

ذریه: اسمی‌است ثلاثی که شامل نسل انسان می‌شود از پسر و دختر مانند فرزندان فرزندان و الی آخر

تجافی:در نماز مساله ای فقهی داریم به نام مسلئه ی تجافی، به این صورت که اگر انسان به رکعت دوم امام جماعت رسیده پیشس از رکوع و یا هنگام رکوع، به امام جماعت اقتدا می‌کند و هنگامی‌که امام جماعت پس از رکعت دوم برای تشهد نشست، وظیفه فردی که در رکعت دوم به او اقتدا کرده بود، این است که نیم خیز بنشیند، و پس از اینکه تشهد امام جماعت تمام شد با او برخیزد، عرب از این حالت نیم خیز نشستن با نام و تعبیر « تجافی» یادی می‌کند یعنی «خالی کردن بدن از زمین»

دکترین مهدویت

مراد از دکترین مهدویت، آموزه ای اعتقادی، جهانی و بر محور مهدویت است که تفسیری راهبردی از عرصه های اساسی حیات بشری ارائه می‌دهد و در نگرش، انگیزش و کنش انسان ها و ساحت های مختلف زندگی اجتماعی آنها، تحولی بنیادین ایجاد می‌کند

دکترین مهدویت، یعنی نگرش به مقوله مهدویت به عنوان یک آموزه جامع و فراگیر و یک موضوع راهبردی و استراتژیک. طبق پژوهش های مذکور در دائره المعارف دین و بیش تر فرهنگ های لغت، دو معنا برای کلمه دکترین بر شمرده شده است معنای نخست آن: تصدیق نمودن یا اعتقاد داشتن به یک حقیقت و معنای دوم آن آموزه و مترادف با کلماتی همچون« tenet = اعتقاد» و
«آیین = dogma» می‌باشد

مکفر

از کفر و تکفیر گرفته شده، اسم مفعول از باب تفعیل و به معنای (کفران شده) و یا (پوشیده شده) است. مکفر در اصطلاح به کسی اطلاق می‌شود که از او قدر دانی نشود و نعمت وجودش مورد کفران واقع شده باشد


[1] نسا: آیه

[2] رک: محمد رضا حکیمی، خورشید مغرب/ تهران / دفتر نشر فرهنگ اسلامی/‌1380، چاپ بیستم/ صفحات 8 الی


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله اصلاح مدل رفتاری UBCSAND تحت pdf دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله اصلاح مدل رفتاری UBCSAND تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله اصلاح مدل رفتاری UBCSAND تحت pdf

خلاصه:  
1- مقدمه:  
2- خاکهای رس تحکیم یافته غیر ایزوتروپ  
1-2- سطح حالت مرزی  
2-2- جهت کرنش پلاستیک جزئی  
3-2- چکیده  
3- مدل 3-SKH برای خاکهای رس غیر ایزوتروپ(AI3-SKH)  
4- ارزیابی المان منفرد در مدل اصلاح شده  
5- نتایج  
References  
خلاصه  
1- مقدمه:  
2- مشخصه های مدل ارائه شده  
3- مدل رفتاری: UBCSAND  
1-3- رفتار الاستیک  
2-3- رفتار پلاستیک منتقل شده بر روی صفحه تنش برشی ماکزیمم  
3-3- رفتار پلاستیک جابجا شده بر روی صفحه افقی  
4- کالیبراسیون UBCSAND2  
4-1- کالیبراسیون باآزمایشهای برش ساده، حجم ثابت  
5- چکیده  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله اصلاح مدل رفتاری UBCSAND تحت pdf

Beaty, M. & Byrne, P.M. 1998. An effective stress model for predicting liquefaction behaviour of sand. Geotechnical Earthquake Engineering and Soil Dynamics III. Edited by P. Dakoulas, M. Yegian, and R Holtz (eds.), ASCE, Geo-technical Special Publication 75 (1): 766-

Byrne, P.M., Park, S.-S., Beaty, M., Sharp, M., Gonzalez, L. & Abdoun, T. 2004. Numerical modeling of liquefaction and comparison with centrifuge tests. Can. Geotech. Journal, Vol. 41, No. 2: 193-

Byrne, P.M., Roy, D., Campanella, R.G. & Hughes, J. 1995. Predicting liquefaction response of granular soils from pressuremeter tests. ASCE National Convention, San Diego, Oct. 23-27, ASCE, Geotechnical Special Publication 56: 122-

Dafalias, Y.F. 1994. Overview of constitutive models using in VELACS. In Proceedings of the International Conference on the Verification of Numerical Procedures for the Analy-sis of Soil Liquefaction Problems, Balkema, Rotterdam, the Netherlands, Vol. 2: 1293-

Iai, S., Matsunaga, Y. and Kameoka, T. 1992. Analysis of undrained cyclic behavior of sand under anisotropic con-solidation. Soils and Foundations, Vol. 32, No. 2: 16-

Ishihara, K. 1996. Soil behaviour in earthquake Geotechnics, Clarendon Press, Oxford

Itasca 2000. FLAC, version 4.0. Itasca Consulting Group Inc., Minneapolis

Kolymbas, D. 2000. The misery of constitutive modelling. Constitutive modelling of granular materials. Edited by Dimitrios Kolymbas: 11-

Pande, G.N. & Sharma, K.G. 1983. Multi-laminate model of clays-a numerical evaluation of the influence of rotation of the principal stress axes. Int. Journal for Numerical and Analytical Methods in Geomechanics, Vol. 7: 397-

Puebla, H., Byrne, P.M. & Phillips, R. 1997. Analysis of CANLEX liquefaction embankments: prototype and centri-fuge models. Can. Geotech. Journal, Vol. 34, No. 5: 641-

Skempton, A.W. 1986. Standard penetration test procedures and the effects in sands of overburden pressure, relative density, particle size, ageing and overconsolidation, Geo-technique 36, No. 3: 425-

Sriskandakumar, S. 2004. Cyclic loading response of Fraser River sand for validation of numerical models simulating centrifuge tests. MASc Thesis, Department of Civil Engi-neering, UBC

Youd, T.L., Idriss, I.M., Andrus, R.D., Arango, I., Castro, G., Christian, J.T., Dobry, R., Finn, W.D.L., Harder Jr., L.F., Hynes, M.E., Ishihara, K., Koester, J.P., Liao, S., Marcuson III, W.F., Martin, G.R., Mitchell, J.K., Moriwaki, Y., Power, M.S., Robertson, P.K., Seed, R.B. & Stokoe, K.H. 2001. Liquefaction Resistance of Soils: Summary Report from the 1996 NCEER and 1998 NCEER/NSF Workshops on Evaluation of Liquefaction Resistance of Soils. Journal of Geotechnical and Geoenvironmental Engineering, 127(10): 817-

خلاصه

مقاله به بررسی یک روش جهت بدست آوردن یک مدل سازی رفتاری جدید برای خاکهای رس یک بعدی تحکیم یافته می‌پردازد برخی مشاهدات آزمایشگاهی، که سطح حالت مرزی را برای خاکهای رس تحکیم یافته، بایک حجم مشخص، به صورت شکل غیر چرخشی، به وجود آمده اند، در ادامه ارائه شده است. نشان داده شده است، مدل ساده حالت بحرانی، که فرض رفتار الاستیک را در داخل سطح حالت مرزی دارا می‌باشد، نمی تواند جهت پیش بینی رفتار غیر خطی خاک به کار رود.پیش بینی ها از طریق ارائه رفتار الاستوپلاستیک در داخل سطح حالت مرزی صورت می‌گیرد. برای مثال مدل SKH -3 که توسط Stallebrass(1990) ارائه گشته است

در این مقاله نشان داده شده است، این مدل رفتاری هنوز نمی تواند امتداد بردار کرنش جزئی را برای خاکهای رسی فشرده شده غیر ایزوتروپ به خوبی پیش بینی کند، که در واقع سبب پیش بینی مقدار بیشتری برای K0 می‌شود. در مقایسه با داده های آزمایشگاهی نیز مدل مقادیر بیشتری را برای کرنش برشی در حالت سه محوری ارائه می‌کند. در این مقاله یک مدل رفتاری اصلاح شده ارائه شده است

حالت ایزوترو پیک سطح حالت مرزی، حفظ شده است و یک بررسی آزمایشگاهی جهت امتداد بردار کرنش جزئی برای خاکهای رس تحلیل یافته غیر ایزوتروپ با فرض برقراری قانون جریان غیر همبسته، صورت گرفته است. مدل اصلاح شده یک مقطع انحرافی در میان سطح حالت بحرانی مشابه معیار شکست Matsuoka -Naka در نظر می‌گیرد، اما سایر مواد مربوط به مدلSKH -3 را حفظ می‌کند و هیچ پارامتر اضافی ارائه نمی کند

در نهایت مدل با توجه به تستهای آزمایشگاهی بر روی خاک رس تحکیم یافته مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. یک بهبود وضعیت مشخص نسبت به مدل 3-SKH قابل مشاهده است

1- مقدمه

مکانیک خاک حالت بحرانی (Schofield and worth 1968) ختم به یک پیشرفت قابل ملاحظه در پیش بینی رفتار خاک از طریق ارائه حجم مخصوص به عنوان یک متغیر اضافی حالت گشت. تحقیقات اخیر بر روی رفتار خاک در کرنش کوچک و محدوده بسیار کوچک کرنش (به طور مثال Stallebrass, 1990, Jardin et al, 1984) نشان داد که فرضیه رفتار الاستیک خاک در داخل سطح حالت مرزی بواسطه رفتار غیر خطی خاک در کرنش های کوچک، غیرقابل قبول می‌باشد. تعدادی چند از مدلهای رفتاری بوجود آمدند تا بتوانند این واقعیت را توجیه کنند و همچنین نشان داده شده است که اینگونه مدلها به یک پیشرفت قابل ملاحظه ای در حل مسائل اجزای محدود در مسائل مقدار مرزی ختم می‌گردند (Stallebrass and Taylor, 1997)

یک روش مناسب در توصیف رفتار غیر خطی خاک در داخل سطح حالت مرزی با یک مدل حالت بحرانی از طریق ارائه سخت شوندگی جنبشی می‌باشد (Mroz et al, 1979) این مقاله به بررسی مدل رفتاری که توسط Stallebras (1990) بر اساس اثر تاریخچه تنش اخیر در داخل مدل سخت شوندگی جنبشی که توسط Al Tabbaa and Muir wood(1989) ارائه شده است، می‌پردازد. این امر از طریق ارائه سطح دوم تاریچه جنبشی صورت می‌گیرد

یک اصلاح در این مدل رفتاری جهت شبیه سازی رفتار خاک رس تحکیم یافته غیر ایزوتروپ در این مقاله ارائه شده است مشاهدات تجربی که این اصلاح را بررسی می‌کنند در قسمت اول این مقاله آمده و سپس مدل اصلاح شده مورد بررسی قرار گرفته است و سپس ارزیابی از طریق داده های آزمایش سه محوری بر روی خاک رس تحکیم یافته غیر ایزوتروپ صورت می‌گیرد

2- خاکهای رس تحکیم یافته غیر ایزوتروپ

یک شاخصه مهم که در بررسی رفتارخاک مورد اهمیت است شکل و اندازه سطح حالت مرزی می‌باشد.این سطح به عنوان یک مرز برای تمامی حالات ممکن رس در فضای تنش- حجم مخصوص می‌باشد و به وضوح بر اساس مدلهای رفتاری حالت بحرانی می‌باشد. درادامه، شکل تجربی سطح حالت مرزی مورد بررسی قرار می‌گیرد. سپس مدل رفتاری شکل سطح حالت مرزی را بیان می‌کند و همچنین قانون جریان همبسته، جهت پیش بینی رفتار خاک به کار می‌روند. پیش بینی ها با داده های آزمایشگاهی جهت بررسی تفاوتهای عمده رفتار خاک در حالت پیش بینی و مشاهده شده مقایسه شده اند

1-2- سطح حالت مرزی

یک روش مناسب جهت تشخیص مشکل سطح حالت مرزی، نرمال سازی بر اساس حجم مخصوص می‌باشد. این روش مستقیما براساس تعریف سطح حالت مرزی می‌باشند. توسط محققین بسیاری نشان داده شده است که سطح حالت مرزی برای خاکهای رس غیر ایزوتروپ تحکیم یافته، دارای ایزوتروپ و غیر چرخشی می‌باشد.(Pickles, 1989; Cotecchia, 1996; Cotecchia and Chandler, 2000; Rampello and Callisto, 1998)

Pickles(1989) تعدادی آزمایش سه محوری را بر روی خاک رس لای دار نرم غیر ایزوتروپ تحکیم یافته انجام داد به گونه ای که امتداد حالت تنش از سطح حالت مرزی عبور نماید، بنابر این مطمئن شد که حالت تنش در طول بارگذاری بر روی سطح حالت مرزی باقی می‌ماند. این مسیر تنشها که براساس حجم مخصوص نرمال سازی شده اند، در شکل 1 نشان داده شده اند

مشاهده می‌شودکه شکل سطح حالت مرزی بسیار نزدیک به سطح حالت مرزی بیضوی می‌باشد که توسط مدل Cam-Clay اصلاح شده پیشنهاد شده بود. همچنین چرخش محسوس برای این سطح نسبت به امتداد K0  خط تحکیم عادی (KONC) دیده نمی شود

از سوی دیگر، یک سطح تسلیم ناخالص، که اغلب مربوط به سطح حالت مرزی می‌باشد معمولا زمان استفاده از روش دو خطی بوجود می‌آید. این روش بر اساس این فرضیه است که رفتار خاک در داخل سطح تسلیم کل به صورت الاستیک می‌باشد. یک انتقال بین رفتار الاستیک و الاستوپلاستیک با فرض رفتار اولیه شبه خطی در منحنی تنش،- کرنش صورت می‌گیرد. همانطور که توسط Tavenas et al(1979) نشان داد این شکل مشابه شکل کنتورهای یکسان انرژی کرنش مخصوص می‌باشد

2-2- جهت کرنش پلاستیک جزئی

در این قسمت جهت بردار جزئی کرنش پلاستیک که بوسیله آزمایشات بدست آمده است با آنچه که از طریق مدل 3-SKH بدست آمده است، مقایسه می‌شود. این مقایسه نشان می‌دهد که قانون جریان همبسته که از فرضیات این مدل می‌باشد، باعث یک پیش بینی نادرست در مورد جهت بردار کرنش جزئی می‌باشد. مدل 3-SKH  یک شکل بیضی گون رابرای سطح حالت مرزی در نظر می‌گیرد که این سطح مشابه سطح حالت مرزی در نظر گرفته شده توسط مدل Cam-clay اصلاح شده می‌باشد

شروع کار با در نظر گرفتن حالت تنش تحت شرایط k0 عادی تحکیم یافته (kONC) مناسب می‌باشد. در این مورد جهت بردار کرنش جزئی کل ثابت باقی می‌ماند و kONC را بدست می‌آورد. محدوده نتایج آزمایشگاهی موجود می‌باشد که سبب بررسی روابط تجربی می‌گردد. یکی از اولین روابط تجربی توسط Jaky(1944) ارائه شد. این رابطه در بسیاری از نشریات آورده شده است (به طور مثال Ladd etal, 1977 Watabe etal,2003; Tiny et al,1994; Mayne and kulhawy,1982) در این مقالات نشان داده شده است که رابطه Jaky در حالت عمومی برای خاکهای دانه خوب دانه بندی شده صادق است

مدل 3-SKH به طور وضوح مقدار بیشتری را برای شرایط kONCدر نظر می‌گیرد که این امر به دلیل برآورد بیش از مقدار نسبت کرنش پلاستیک حجمی به کرنش پلاستیک جزئی در آزمایش سه محوری می‌باشد. از سوی دیگر این مدل مقدار k0 را در حالت باربرداری به خوبی پیش بینی می‌کند. (Stallebras and Tayler, 1997)

آزمایش فشردگی غیر همسان برروی خاک رس لندن در نسبت تنشهای مختلف توسط ریچاردسون (Richardson, 1988) ، صورت گرفت. این آزمایشها از آن جهت ارزشمند می‌باشند که می‌توانند جهت مطالعه امتداد بردار کرنش جزئی برای خاک رس عادی تحکمی یافته غیر همسان به کاربروند و نسبت به حالت تنش kONC مناسب تر می‌باشند.(شکل2)

جهت بردار کرنش پلاستیک جزئی بدست آمده از طریق تجربی با امتدادهای بدست آمده از مدل Cam-Clay مقایسه شده است

واضح است که مدل Cam-clay اصلاح شده و بنابر این مدل 3-SKH مقدار کمتری را برای نسبت  در آزمایش سه محوری در نظر می‌گیرد

کالیستو (Callisto, 1996) تعدادی آزمایش بر روی k0 نمونه های خاک رس پیش تحکیم یافته پیزا انجام داد. مزیت این آزمایش آنست که امکان تعیین جهت بردار کرنش جزئی برای k0 خاکهای بیش تحکیم یافته را فراهم می‌سازد. نمودار نسبت  در مقابل q/p برای آزمایش فشردگی سه محوری (R30 ) و انبساط (R315) در شکل 3 رسم شده است. مسیر تنش آزمایش R30 به سمت شکست پیش نمی رود و به سمت یک نسبت تقریبی ثابت در کرنش های بزرگ پیش می‌رود. شبیه سازی بوسیله مدل 3-SKH بوسیله پارامترهای بدست آمده توسط بادت (Baudet,2000) صورت گرفت. قانون جریان همبسته سبب محاسبه مقدار دقیق نسبت کرنش حجمی به کرنش برشی در انبساط سه محوری می‌باشد


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله مشاوره شغلی تحت pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله مشاوره شغلی تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله مشاوره شغلی تحت pdf

مشاوره شغلی

چند پرسش و پاسخ در باره مشاوره شغلی
مهارت مشاوره ای
بذر اشتغال
منابع

مشاوره شغلی

مشاوره شغلی عبارت است از تعیین یک حرفه که با استعدادها و امکانات و خصوصیات روانی و جسمی فرد سازگار و هماهنگ باشد

به عبارتی در این شاخه راهنمایی و مشاوره دو دسته اطلاعات مورد بررسی قرار می‌گیرند. یک دسته اطلاعات مربوط به مشاغل و دسته دیگر اطلاعات مربوط به ویژگیها و استعدادهای فرد و در جریان مشاوره تلاش می‌شود تا هماهنگی و تناسب بین این دو دسته اطلاعات مشخص شود و تعیین گردد تا چه اندازه‌ای شرایط مربوط به یک حرفه با تواناییها و ویژگیهای فرد سازگاری دارد

تاریخچه مشاوره شغلی

در گذشته انتخاب مشاغل توسط افراد بسیار متفاوت‌تر از شرایط کنونی بوده است. جوانان خانواده معمولا مشاغل و حرفه خود را به صورت موروثی از پدران خود دریافت می‌کردند و در نتیجه مشاوره شغلی چندان مفهوم و اهمیتی برای آنان نداشت. اما با شروع پیچیده‌تر شدن جوامع ، گسترش یافتن حرفه‌ها و مشاغل متعدد ، تخصصی‌تر شدن حرفه‌ها و احساس نیاز به همخوانی بین توانایی فرد و نوع حرفه ، نیاز مراکز صنعتی و ; به افراد ماهر ، افزایش بی‌رویه جمعیت جوان کشورها و افزایش دانش آموزان و ; زمینه و احساس نیاز بوجود فرآیندی با عنوان راهنمایی شغلی را فراهم ساخت

بطور کلی آغاز کلی فرآیند مشاوره با کارهای فرانک پارسونز در سالهای 1907 تا 1908 که او را پدر راهنمایی شغلی و حرفه‌ای می دانند در شهر بستون آمریکا بود. البته قبل از پارسونز نیز فعالیتهای پراکنده‌ای در زمینه راهنمایی شغلی و سایر مشاوره‌ها بطور غیر رسمی و بخصوص در مدارس انجام می‌گرفت. پارسونز یک مرکز راهنمایی حرفه‌ای تأسیس کرد. به دنبال آن اولین مجله حرفه‌ای یعنی بولتن حرفه‌ای در سال 1915 میلادی انتشار یافت. در سال 1917 میلادی شرکت فعالانه آمریکا در جنگ جهانی اول ایجاب نمود که آن کشور افراد متخصص را در زمینه‌های گوناگون تربیت و به میدانهای جنگ روانه کند. در آن زمان بالا بودن هوش به عنوان اولین ویژگی برای انتخاب افراد مورد نظر بکار گرفته شد


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله تکنولوژی آموزشی تحت pdf دارای 149 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله تکنولوژی آموزشی تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله تکنولوژی آموزشی تحت pdf

مقدمه :  
چکیده :  
تکنولوژی آموزشی – تعریف  
بخش اول  
«سیستم»  
آموزش  
یادگیری  
هدف های رفتاری:  
طراحی منظم آموزشی  
مدل منظم آموزشی  
خلاصه:  
هدف های کلی:  
2 تعیین هدف های رفتاری  
نوشتن هدفهای رفتاری  
خودآزمایی:  
• انتخاب محتوا  
هدف کلی دانشجو:  
هدفهای رفتاری  
• سازمان  
استقراء:  
قیاس:  
طبقه بندی رسانه ها :  
انتخاب رسانه ها:  
کامپیوتر :  
اجرای تدریس و ارزشیابی  
VII – ارزشیابی :  
محدودیتها :  
توجه :‌  
معیارهای یک نمودار خوب :  
پوستر :  
کاریکاتور:  
تابلوهای ماژیکی :  
تابلوهای مغناطیسی:  
تابلوهای پارچه ای :  
رسانه های شنیداری :  
انواع : نوار شنیداری:  
مزایای نوار کاست:  
محدودیتها :  
ب . نوارهای حلقه ای (reel) :  
دستگاه :  
محاسن نوار حلقه ای :  
محدودیتهای نوار حلقه ای :  
نگهداری از نوارها:  
صفحه های لیزری :  
کارتهای شنیداری :  
تلفن :  
رادیو  
فیلم استریپ :  
محاسن :  
محدودیتها :  
اسلاید :  
محاسن اسلاید:  
مزایای طلق شفاف :  
نگهداری از طلقهای شفاف :  
صنایع انسانی و موقعیتها :  
استفاده از کامپیوترها در آموزش :  
استفاده از کامپیوتر در کارهای اداری و تجاری :  
استفاده از کامپیوتر به عنوان سرگرمی :  
منابع  

مقدمه

همین که به آخرین دهه قرن وارد می شویم و در آستانه هزاره جدید قرار می گیریم‏، سیمای فردا در افق پدیدار می شود. در واقع، قرن 21 پیشرفته ترین صنایع یعنی آنچه که بر قدرت مغز وتدبیر قدرت ماهیچه استوارند، فرا می رسد. در حقیقت ویژگی صنایع آینده آنست که بر قدرت خلاقیت وتوانایی انسان متکی است. از این رو آموزش و پرورش قدر ت آینده به شمار می آید، ودر دستیابی به آن شرط اساسی مشارکت موثر در حیات دنیای جدید محسوب می شود

 ما در عصری زندگی می کنیم که خصوصیت اصلی آن تغییراست و باید همگام با این تغییرات به تلاش وفعالیت خود افزوده وسعی کنیم این تغییرات را به نفع خود سوق دهیم. اما با وجود این، تنگناها و بحرانهایی نظام آموزشی جهان را درگیر کرده که باید به دنبال راه حلی مفید برای آن بود، برخی از کشورها راه مقابله با این بحرانهارا در افزایش سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی دول دانسته اند؛ بعضی دیگر کاهش هزینه های آموزش وپرورش را راه حل این بحرانها منظور کرده اند؛ عده ای استفاده مطلوب از منابع وامکانات آموزش وپرورش را جهت پاسخگویی به نیازها را به عنوان راه حل قلمداد نموده اند وسرانجام تعداد دیگری نیز راه حل مطلوب را در حل تنگناهای آموزشی استفاده بهینه از تکنولوژی آموزشی بیان داشته اند اما ابن راه حل باید وشاید ومعنای واقعی آن بکار واساسی تری بنام تکنولوژی فرایندی دارد یعنی ایجاد طریقی نظامدار برای حل مشکلات آموزشی است


چکیده

امروز بیشتر جوامع برای جبران ایستاییهای گذشته ورفع موانع پیشرفت کشور نظام آموزشی خود را مورد بررسی وتجدید نظر قرار مس دهند. یکی از این تجارب ارزنده استفاده آگاهانه از تکنولوژی آموزشی است. مقصود از استفاده و کاربرد تکنولوژی آموزشی استفده صرف از دستگاهها وابزارهای شنیداری و دیداری در آموزش نیست، زیرا این مفهوم تنها بخشی از مفهوم جدید تکنولوژی آموزشی را در بر می گیرد. در مفهوم جید تکنولوژی آموزشی بیشترین تاکید بر طراحی سیستماتیک فرایند تدریس و یادگیری است. روش تکنولوژی آموزشی بر حل مشکلات آموزشی ، طراحی ، اجرا و ارزشیابی کل فرایند یاددهی ویادگیری مبتنی است. (احدیان محمد،مقدمات تکنولوژی آموزشی) در واقع می توان گفت: به مفهوم جدید آن یعنی بهره گیری از تکنیکها و دانش فنی در آموزش. (علی آبادی خدیجه،مقدمات تکنولوژی آموزشی)اما متاسفانها اکثر کشورها از تکنولوژی آموزشی تنها به صورت کاربردو استفاده بهره می گیرند وکمتر از ابتکارات وتجارب خود دراصلاح و تکمیل برنامه ها و روشهای آموزشی بهره می گیرند

 به عبارتی دیگر علم وتکنولوژی آموزشی به صورت تصاعدی پیش می رود که یک لحظه عفلت از آن زوال و نابودی به همراه خواهد داشت به ناچار در پی این تغییرات سریع وشگرف باید ما نیز تغییر یابیم. اینک با وجود این مسائل و تنگناها و یا به عبارتی بحرانهایی که نظامهای آموزشی جهان با آن در گیرند چه باید کرد؟ در این میان برخی از کشورها راه مقابله با این بحرانها را در افزایش سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت دانسته اند وبعضی دیگر کاهش هزینه های آموزشی وپرورشی را راه حل این بحرانها مشترکند وعده ای استفاده مطلوب از منابع وامکانات آموزشی وپرورشی را جهت پاسخگویی به نیازها را به عنوان راه حل قلمداد نموده اند وسرانجام عدهای دیگر راهحل مطلوب را در حل تنگناهای آموزشی استفاده بهینه از تکنولوژی آموزشی بیان داشته اند. تکنولوژی آموزشی در بر دارنده ی اصول و راهبردهایی است که برای حل مسائل آموزشی در سطح کاربردی یکار می رود. در هر رشته علمی تکنولوژی قدم به قدم همراه با پیشرفت و توسعه آن علم حرکت می کند ونیاز بشر به حل مشکللات زندگی اجتماعی ، همواره او را وادار می سازد تا فاصله سایررشته های علمی و تکنولوژی آموزشی را کمتر کند.(هاشم فردانش،مبانی نظری تکنولوژی آموزشی)بی شک آینده ای هر جامعه ای بر کیفیت و کارایی آموزش و پرورش آن کشور بستگی دارد از این رو هر چه کارایی و بهره دهی برنامه های آموزشی مفید تر و موثر تر باشد، جامعه فردی ، سلامت و سعادت بیشتری خواهد یافت ولی کارایی و بهره دهی مفیدتر و موثر تر صرفا به این معنا نیست که هدفها و محتوای آموزش و پرورش در قالب جملاتی زیبا وشعار گونه توصیف شود بلکه منظور تلاشهای هماهنگی است که به منظور ایجاد بافت مشترک بین هدفها و روشهای مناسب آموزشی انجام می گیرد. تا مقاصد ونیازهای پیش بینی شده ودر عمل تحقق یابد

 نتایج تحقیقات آموزش و پرورش در جهان نشانگر این امر است که اغلب کشورها به نسبت شرایط خود با مشکلات به طور معقول ومطلوب بهره گرفته اند وتوانسته اند بسیاری از مشکلات آموزشی خود را از بین ببرندیا کاهش دهند و در نتیجه کیفیت آموزش در مدرسه وخارج از مدرسه را به سطح مطلوبی ارتقا دهند.منطق حکم می کند که کارایی و کاربرد تکنولوژی جدید آموزشی را حتی به عنوان یک تجربه جدید مورد بررسی وتوجه قرار دهیم ، چراکه کمترین فایده این کاردر عمل کشف یا انتخاب تکنیکهای تکنولوژی متناسب باشد با شرایط کشور، رشد مهارتها و تواناییهای کارشناسان آموزشی ، درک مشکلات آموزشی و…خواهد بود

 از آنجائیکه امروز تکنولوژی آموزشی محور کلیه فعالیتهای انجام شده در مراکز آموزشی قرار گرفته است. شناخت . کاربرد و مفاهیم متفاوت تکنولوژی آموزشی بوسیله معلمان همگام با پیاده شدن نظام جدید آموزشی متوسطه ضروری است چرا که اگر بخواهیم با اجرای این نظام بسیاری از مشکلات دست واگیر از سر راه آموزش و پرورش برداشته شود،بایستی بسیاری از موانعی که در سر راه کاربرد تکنولوژی آموزشی وجود دارد شناسایی نماییم. این امر از جمله اقدامات مهمی است که بایستی مد نظر برنامه ریزان آموزشی قرار گیردبه همین دلیل در این تحقیق سعی شده است گاهی هر چند کوچک در این راه برداشته شود

مفاهیمی که از این رشته در ذهن ما موجود است. بسیار متفاوت می باشد. دلیل این دگرگونی تصورات ذهنی از یک رشته علمی نحوه ی وارد شدن این رشته به سیستم آموزشی کشورها به طور کلی تکامل مفهوم تکنولوژی آموزشی است

برای روشن تر شدن مفهوم تکنولوژی آموزشی مراحلی را که این مفهوم طی کرده است را مورد بررسی قرار می دهیم. البته این مراحل مربوط به سال های بعد از 1900 است. در سال های قبل از 1900 گاهی معلمان اجسام حقیقی را به کلاس درسی می آورند یاکودکان را به دیدن موزه ها می بردند. در رابطه با روش هایی که قبل از سال 1900 به کار گرفته شده اند و کسانی که به عنوان پیشگامان در رشته تکنولوژی آموزشی معرفی می شوند،ساتلر (Sattler) (1968) و امیر ابراهیمی (1366) اطلاعات زیادی ارائه می دهند. ساتلر سوضسطائیان قرن پنجم پیش از میلاد را پیشگامان در رشته تکنولوژی آموزشی می داند و به دلیل ماهیت سیستمتیک کار آنان از نظر طراحی و سازماندهی مواد آموزشی، آنان را پیشگامان واقعی و غیرقابل انکار این رشته می شناسد

تکنولوژی آموزشی در طی تکامل خود از چهار مرحله گذر کرده و اکنون وارد مرحله پنجم شده است. بیشتر کشورها این مراحل را تجربه کرده اند و هر فرد می تواند در کشور خود نمونه ای از این مراحل را بیاورد

• مرحله ی اول – ابزار و وسایل

• مرحله دوم – مواد آموزشی

• مرحله سوم – نظام های درسی

• مرحله چهارم – نظام های آموزشی

• مرحله پنجم – نظام های اجتماعی

ابتدا هر کدام از این مراحل را توضیح می دهیم و سپس به بررسی تجارب ایران در رابطه با تکنولوژی آموزشی می پردازیم

«مرحله اول – ابزار و وسایل»

در سال های 1900 کارخانه های سازنده ی ابزار شروع به ساختن انواع پروژکتورها کردند

در ابتدا هدف آنها این نبود که از پروژکتورها در مدارس استفاده شود ولی این ابزارها کم کم در مدارس رسوخ کردند. این ابزارها قادر بودند تصاویری را برروی پرده نمایش دهند و گاه همزمان صدا را نیز با تصویر تولید می کردند. این ابزارها بیشتر هدف تجاری داشت و مواردی که به وسیله ی این ابزار نمایش داده می شد هدف سرگرم کننده داشت و مواد مورد نیاز مدارس تولید نمی شد. خیلی زود مدارس پی بودند که صرفاً مجهز بودن به ابزارهایی که چون انواع پروژکتورها، یا ضبط صوت و گرامافون نمی تواند پاسخگوی نیازهای آنها و مشکل گشای معضلات آموزشی باشد

مرحله دوم – مواد آموزشی

صاحبان صنایع افراد دیگر را به کار گرفته و شروع به تولید مواد مورد نیاز مدارس کردند. از این به بعد فیلم های آموزشی مخصوص مدارس ساخته شد و کتاب ها و نقشه های ویژه ی کودکان منتشر گردید

پژوهش هایی که در این دوره از تکامل تکنولوژی آموزشی انجام گرفت درباره تأثیر رنگ بر آموزش، اندازه ی تصویر و همچنین تأثیر مشخصات تصویر برای جلب توجه بیشتر بود. اما به زودی متوجه شدند که بیشتر اوقات تفاوت قابل ملاحظه ای بین آموزش سنتی و آموزشی که از طریق ارائه مواد گران قیمت صورت می گرفت وجود ندارد، بلکه عناصر دیگری مثل معلم و شاگرد نیز در آموزش و یادگیری دخالت دارند

  «مرحله سوم – نظام های درسی»

در این دوره وسایل و مواد همه در خدمت نظام بزرگتری که نظام درسی بود قرا گرفتند

و متخصصین به کل یادگیری و آموزش مورد مدرسه ای به عنوان یک نظام نگریستند. به همین علت بود که افراد متخصصی در این دوره افرادی بودند که سیستم های آموزشی (و بیشتر انفرادی) را طراحی کردند

در این دوره طراحی منظم تدریس (آموزشی) یا تکنولوژی ،آموزشی (تدریس) مورد توجه قرار گرفت. بازآموزی معلمین، تولید مواد جدید، افزودن فضاهای آموزشی، بالابردن امکانات کتابخانه ها و آزمایشگاهها همه جزء مواردی بودند که مدیران در رابطه با نگرش سیستفیک به امور آموزش طالب انجام آن بودند. متخصصان اقرار داشتند که نظام های درسی تحولی بنیانی در بالابردن کیفیت آموزش و یادگیری به وجود آورده است ولی سیستم یک دوره ی سوم را نیز پاسخگوی نیازهای واقعی یادگیرنده نمی دانستند

  «مرحله چهارم – نظام های آموزشی»

در این مرحله مواد آموزشی نوشتاری، دیداری، شنیداری و دیداری، شنیداری به مطالعه جامعه ای که فرد در آن رشد کرده است و با توجه به نیازهای جامعه تهیه می شود. یعنی هم به فردیت شخص و نیازهای او توجه می شود و هم به نیازهای جامعه. امکانات معمولاً در محل در اختیار یادگیرنده قرار می گیرد ولی او خود مسئول یادگیری خود است. آموزش منظم فقط به صورت آموزش رسمی مدرسه ای نیست بلکه در سطح جامعه انجام می گیرد

  «مرحله پنجم – نظام های اجتماعی»

در مرحله پنجم مفهوم تکنولوژی آموزشی بیشتر به عنوان فلسفه ای است حاکم بر کل آموزش که در یک کشور برای رسیدن به هدف های رشد و توسعه انجام می گیرد. در این مرحله تکنولوژی، آموزشی مخصوص افراد یا سازمان خاصی نیست بلکه حیطه ی عمل هر فرد یا سازمانی را که برای رشد و توسعه کشورش کار می کند در بر می گیرد

تکنولوژی آموزشی – تعریف

واژه تکنولوژی Tecnology از ریشه ی یونانی Technolia، به معنی برخورد سیستفیک می آید در برابر واژه ی تکنولوژی در فرهنگ های مختلف مطالب متفاوتی آورده شده است که یکی از آنها عبارت «کاربرد دانش برای مقاصد عملی» است. پس می توانیم تکنولوژی آموزشی را از نظر لغوی کاربرد دانش یا یافته های علمی برای مقاصد آموزشی، یا برخورد سیستفیک با آموزش بدانیم

تعریفی که کمیته مخصوص تکنولوژی آموزشی در آکادمی ملی مهندسی آمریکا از تکنولوژی آموزشی می کند چنین است. مجموعه ای از معلومات ناشی از کار بست علوم آموزشی و یادگیری در دنیای حقیقی کلاس درس، همراه با ابزار و روش هایی که کاربست علوم نامبرده در بالا را تسهیل کنند

تکنولوژی آموزشی از دیدگاه جی.آر. گاس مدیر مرکز تحقیقات و نوآوری های آموزشی وابسته به سازمان همکاری های اقتصادی کشورهای اروپایی عبارت است از : «طرح سازمان یافته و استقرار یک سیستم فراگیری که از مزایای روش های نوین ارتباط جمعی، ابزار و وسایل بصری، سازمان بندی کلاس درس و روش های جدید تدریس بهره گیری می کند ولی در عین حال از آنها انتظار معجزه نیز ندارد

اشکال این تعریف در این است که بیشتر به روشها و ابزار تکیه می کند و به تعیین هدفها و ارزشیابی از میزان یادگیری نمی پردازد

تعریفی که از تکنولوژی آموزشی که اکنون تقریباً مورد پذیرش همه است تعریف جیمز براون از تکنولوژی آموزشی است. براو تکنولوژی آموزشی را «طراحی، اجرا و ارزشیابی سیستمتیک» تمامی فرآیند یادگیری و آموزش بر اساس هدفهای مشخص و نتایج تحقیقات در زمینه های یادگیری انسانی و ارتباط و همچنین به کار گرفتن مجموعه ای از منابع انسانی و غیرانسانی به منظور ایجاد آموزش مؤثرتر می داند

مطابق تعریف فوق تکنولوژی آموزشی از تمامی یافته هایی که در زمینه یادگیری انسانی به دست آمده است بهره می گیرد. علمی که یادگیری را مورد مطالعه قرار می دهد علم روانشناسی یادگیری است و علمی که اختصاصاً یادگیری انسان را بررسی می کند. شاخه ای از روانشناسی به نام روانشناسی پرورشی یا روانشناسی تربیتی است. پس تکنولوژی آموزشی از یافته های علم روانشناسی تربیتی بهره می گیرد. تکنولوژی آموزشی از نتایج پژوهشها در زمینه ارتباط نیز سود می جوید. تکنولوژی آموزشی هر موقعیت آموزشی را یک موقعیت ارتباطی می داند، سعی می کند که اجزاء موجود در آن موقعیت ارتباطی را شناسایی کند و موانع ارتباطی را تشخیص دهد

در تعریف جیمز براون از تکنولوژی آموزشی طرح ریزی سیستمتیک، کاربرد ماهرانه تولیدات تکنولوژی و نتایج تحقیقات روانشناسی تربیتی و ارتباط ، اموری اساسی می باشند. علاوه بر اینها تکنولوژی آموزشی با استفاده از منابع انسانی و غیرانسانی می کوشد تا با بهره گیری از همه امکانات به اهداف آموزشی برسد

خود را بیازمائید: 

1-      در اوائل دهه ی 1950 تکنولوژی آموزشی را چگونه تعریف می کردند؟

در سال های اوائل دهه ی 1950 که سالهای شروع گسترش تکنولوژی آموزشی می باشد، تکنولوژی آموزشی را آن رشته از فعالیتهای سیستمتیک می دانستند که ماشین، مواد و تکنیک را برای رسیدن به هدفهای آموزش و پرورش به یکدیگر نزدیک کند

2-      تعریفی از تکنولوژی آموزشی که فعلاً مورد پذیرش است چیست؟

تعریفی که مورد پذیرش همه است تعریف جیمز براون است. برای تکنولوژی آموزشی را طراحی اجرا و ارزشیابی سیستمتیک تمامی فرایند یادگیری و آموزشی بر اساس هدف های مشخص و نتایج تحقیقات در زمینه های یادگیری انسانی و ارتباط و همچنین بکار گرفتن مجموعه ای از منابع انسانی و غیرانسانی به منظور ایجاد آموزش مؤثرتر می داند

بخش اول

«سیستم»

به نظر می رسد که واژه سیستم واژه ای است مناسب روز

;.. معنی واژه نامه ای معادل سیستم را چنین بیان می کند: مجموعه ای از اشیاء که به وسیله نوعی تعامل یا وابستگی متقابل و منظم وحدت یافته اند، یک کل ارگانیک یا سازمان یافته چون منظومه شمسی یا یک سیستم تلگراف جدید . از این تعریف چنین بر می آید که سیستم به صورت طبیعی موجود است مانند منظومه شمسی یا انسان آنها را ساخته است مانند سیستم تلگراف

سیستم های انسان ساخته معمولاً برای رسیدن به هدف معینی به وجود می آیند، پس می توان آنها را «مجموعه ی سازمان یافته ای از اجزاء متعامل و مرتبط که عمداً بوجود آمده تا به شکل وحدت یافته ای هدفهای معینی را متحقق سازد دانست. مطابق این تعریف در هر سیستم اجزایی وجود دارند که به هم مرتب هستند و به طور دائم با یکدیگر در حال کنش متقابل یا تعامل هستند. این اجزاء محتوای سیستم هستند اجزاء کارهایی را انجام می دهند که به هر کدام از آن کارها با فعالیت ها فرآیند گفته می شود. انجام این کارها یا فرایندها برای رسیدن به یک هدف معین است. این هدف به وسیله انسان و از قبل تعیین شده است. در هر سیستم هدف فرایند های لازم یا کارهایی را که باید انجام شوند تعیین می کند و فرایندها نوع اجزاء یا محتوایی را که باید برای رسیدن به هدف به کار گرفته شوند معین می سازند

سیستم ها در سطح وسیع تری از محیط خود عمل می کنند که این سطح وسیعتر را سیستم برتر گویند. به عبارت دیگر هر سیستم جزئی از سیستم بزرگتری است. سیستم جزء را فرده سیستم و سیستم بزرگتر را سیستم برتر آن سیستم گویند. مثلاً دبستان ;.. سیستمی از نظام آموزشی ابتدایی است. پس نظام آموزش ابتدایی سیستم برتر دبستان است. نظام آموزش ابتدایی در حالی که سیستم برتر دبستان است، خود خرده سیستم، نظام آموزش و پرورش است. در ضمن هر سیستم را می توان به وسیله ی الف) منبع انرژی یا درون داد ، ب) بخشهایی که انرژی را تغییر می دهند و ج) برون داد تشخیص داد

اگر بخواهیم در سیستم کلاس درون داد، برون داد و بخشهای مختلف را مورد شناسایی قرار دهیم می توانیم بگوئیم که دانش آموز درون داد سیستم یا منبع انرژی است. بخشهایی که این انرژی را تغییر می دهند تمام اجزاء و فرایندهایی هستند که برای ایجاد تغییرات مطلوب در او به کار گرفته می شوند، برون داد دانش آموزی است که در او تغییرات ایجاد شده است

در سیستم آموزش و پرورش ایران، درون داد کلیه دانش آموزان هستند. بخشهایی که این درون داد یا انرژی را تغییر می دهند معلمان، روشها ، ابزار ، فضاها و کلیه امکانات به کار گرفته شده هستند برون داد آموزش و پرورش فارغ التحصیلان می باشند

آموزش

واژه ی آموزش واژه ای است که به نظر می رسد در مورد مفهوم آن ابهام چندانی وجود نداشته باشد. آموزش فعالیت های هدفمند معلم برای ایجاد یادگیری در یادگیرنده است که به صورت کنشی متقابل بین او و یک یا چند یادگیرنده جریان می یابد. این تعریف از آموزش بیشتر آموزش کلاسی یا به کارگیری ارتباط رو – در – رو،‌ در آموزش را در نظر مجسم می کند

در صورتی که آموزشی که در تعریف براون مورد نظر است کلیه فعالیتهای هدفمندی است که برای ایجاد یادگیری صورت می گیرد. این فعالیت های می توانند از راه دور انجام گیرند و کنش متقابل از طریق ارتباط با مرکز به وسیله تلفن یا پست یا کانال تلویزیونی یا هر طریق دیگر صورت گیرد

مهم این است که فعالیتها دارای هدف مشخص هستند و برای ایجاد تغییر در رفتار یادگیرنده انجام می گیرند. کسی که این فعالیت ها را انجام می دهد می تواند برنامه ریزی باشد که کلیه جریان آموزشی را به طور سیستمتیک طراحی می کند و طرح برنامه را برای اجرای یک آموزش کلاسی از طریق معلم،‌با آموزش از طریق تلویزیون برای گروه کثیری از افراد، یا آموزش از طریق ماشین به یک فرد،‌یا آموزش از طریق تلویزیون برای گروه کثیری از افراد، یا آموزش از طریق ماشین به یک فرد، یا آموزش از طریق کامپیوتر می ریزد. گاه نیز خود معلم طراح برنامه آموزشی است. او برنامه ای می ریزد برای آموزش مطالب به کلیه دانش آموزان یک کلاس،‌یا برای آموزش ترمیمی به دانش آموزان که مطالب مورد نیاز برای شروع درس تازه را نمی دانند، یعنی پیش نیاز یا رفتار ورودی مورد نیاز برای یادگیری مطالب تازه را ندارند

یادگیری


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله جستاری در جهان‌بینی و علم تحت pdf دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله جستاری در جهان‌بینی و علم تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله جستاری در جهان‌بینی و علم تحت pdf

چکیده  
مقدمه  
فلسفه غرب و پارادایم‌های علم5  
جهان‌بینی اسلامی و علم  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله جستاری در جهان‌بینی و علم تحت pdf

ایمان، محمد تقی و کلاته ساداتی، احمد، «روش‌شناسی علوم اجتماعی در اسلام با نگاهی به دیدگاه مسعودالعالم چودهاری»، روش‌شناسی علوم انسانی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. زیر چاپ، 1389

ایمان، محمد تقی، مبانی پارادایمی روش‌های تحقیق کمی و کیفی در علوم انسانی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،

صادق عمل نیک، مرتضی، «چشم انداز، هیئت فکری و طرح و برنامه دکترین مهدویت»، مجموعه مقالات سومین همایش بین المللی دکترین مهدویت، ج 2، ص 171 تا 199، 1386

گلشنی، مهدی، از علم سکولار تا علم دینی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1377

لازی، جان، درآمدی تاریخی به فلسفه علم، ترجمه علی پایا، تهران، سمت، 1377

مصباح‌یزدی، محمدتقی، ایدئولوژی تطبیقی، قم، موسسه در راه حق، 1359

مطهری، مرتضی، ده گفتار، تهران، حکمت، 1356

Choudhury, M.A, Islamic Economic Co-operation, London, Macmillan Ptress LTD,

Choudhury, M.A and U. A. Malik, The Foundations of Islamic Political Economy, London, Macmillan, New York: St. Martin’s Press,

—–, “Unicity (tawhidi) precept as super-mathematical reality”, Unicity Precept and the Socio-Scientific Order, The University Press of America, Lanham, MD, pp.47-8, 1993a

—–, “Why Cannot Neoclassicism Explain Resource Allocation and Growth in Islamic Political Economy”, Paper presenter at the International seminar in Islamic Economics, orgnised by the International Institute of Islamic Thought at the World Bank, Oct.1993, Forthcoming in the Proceedings of this Seminar, 1993b

—–, “Conflict Resolution and Social Consensus Formation in Islamic Social Choice and Welfare Menu”.International Journal of Social Economics, Vol.20, no 1, 1993c

—–, Principles of Islamic Political Economy, London, Macmillan, New York, St. Martin’s Press, 1993d

—–, The Epistomological Foundations of Islamic Economic, Social and Scientific Order, 6 vols. Ankara, Turkay, Statistical, Economic and Social Research and Training Centre for Islamic Countries, 1995a

—–, “Ethics and Economics: A View From Ecological Economics”, International Journal of Social Economics, v 22, no. 2. p.61-80, 1995b

—–, Money in Islam, A Study in Islamic Political Economy, London and New York, Routledge Pub,

—–, Studies in Islamic Social Sciences, London, Macmillan Press LTD,

—–, Explaining the Qur’an Books I and II, Lewiston, MA: The Edwin Mellen Press,

—–, “Belief and knowledge formation in the Tawhidiuperspace”, The Koranic Principle of Complementarities Applied to Social and Scientific Themes, Science and Epistemology in the Qur’an, v. 5, Lewiston, NY, The Edwin Mellen Press,

—–, “Global ethics in the light of Islamic Political Economy”, International Journal of Arab Culture, Management and Sustainable Development, v 1, p. 65-85,

Choudhury, M.A. and Harhap.S.S, “Complementing community, business and microenterprise by the Islamic epistemological methodology: A case study of Indonesia”. International Journal of Islamic and Middle Eastern Finance and Management.V 2, p. 139-159,

Fukuyama, Francis, “The End of History”, The National Interest, N.16, p. 3-18,

—–, The End of History and The Last Man, New York, Free Press Pub,

—–, “After the ‘end of history’ “. Available in
http://www.opendemocracy.net/democracy-fukuyama/revisited_3496.jsp,

Jafari, M.F, “Counseling Values and Objectives: Acomparsion of Western and Islamic Perspective”, A Paper was presented at Nationl Seminar on Islamic Conseling, Salangor, Malaysia, 17 Desember 1992. The American Journal of Islamic Social Sciences. V.10, N.3, p. 326-

Kuhn, Thomas S,The structure of scientific revolutions, 2nd ed., Chicago, University of Chicago Press,

Neuman, W.L, Social Research Methods, Qualitative and Quantitative Approaches, London: Allyn and Bacon,

Patton, M, Qualitative Evaluation and Research Methods, Newbury Park, Sage,

Popper, K, The Logic of Scientific Discovery, New York, Basic Book,

—–, The Poverty of Historicism, 2nd. Ed, London, Routledge,

Zahra, AL Zeera, “Transformative Inquiry and Production of Islamic Knowledge”, The American Journal of Islamic Social Science, v. 18, N. 2, p. 2-32,

—–, Wholeness Holiness Education An Islamic Perspective, London, The International Institute of Islamic Thought,

چکیده

همه حوزه‌های علمی در علوم انسانی، مبتنی بر معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و ارزش‌شناسی مشخصی است که در این مبانی بنیادی، تفاوت‌های جدّی میان فلسفه غرب با جهان‌بینی اسلامی وجود دارد. معرفت‌شناسی در فلسفه غرب، مبتنی بر دوگانه انگاری و فردمحوری است که نتیجه این دو خصیصه سکولاریسم است. با اصالت دادن به واقعیات حسی، ساحت علم در اندیشه غرب بر ستون‌هایی بنا می‌گردد که همواره در حال تغییر است. این تغییر در مفهوم «پارادایم» کوهن و گزاره «ابطال‌پذیری» پوپر به اوج خود می‌رسد. بر خلاف اصالت واقعیت در اندیشه غرب، اندیشه اسلامی دارای معرفت‌شناسی توحیدی است که اصالت با منابع فراروایی وحی و سنت‌الله است. در این جهان‌بینی، یافته‌های حاصل از مشاهده و غور در کائنات و طبیعت، باید با سطوح عالی لوح محفوظ و سنت‌الله در میان گذاشته شوند و از آن اعتبار یابی کنند. اگر منابع الهی آن‌را تایید کردند، علم دینی بوجود آمده است. در غیر این صورت، علم است، اما دینی نیست. این مقاله تلاش دارد تا با نگاهی به آرای اندشمندان، مختصات فوق را بررسی کند. همچنین ویژگی‌های علم در اندیشه غربی را با خصیصه علم در جهان‌بین اسلامی مقایسه کند.

واژه‌های کلیدی: معرفت‌شناسی توحیدی، جهان‌بینی، علم، پاردایم، ابطال‌پذیری

 

مقدمه

اکنون که علوم انسانی مغرب زمینی همه حوزه حیات آدمی را درنوردیده و توانسته مشروعیت خود را بر ناخودآگاه ذهن بشر در حوزه علم، تحمیل کند، درک منازعه میان اندیشه مغرب زمین و جهان‌بینی اسلامی، یک ضرورت تاریخی است؛ ضرورتی که عدم توجه به آن موجب بسیاری از نابسامانی‌های فکری در علوم انسانی اسلامی شده است. شاید اکنون بهتر از هر زمان دیگری، باید در ماهیت فلسفی و سطوح عالی جهان‌بینی علم در غرب تفحص کرد، تا بتوان به تفاوت میان آن با جهان‌بینی اسلامی پی برد. بدون درک این تفاوت، که و بنیادی است، ‌شکل‌گیری علوم انسانی در جوامع اسلامی غیرممکن است

فرایند تاریخی ایجاد و اثبات در حوزه علمی (اجتماعی)، یک منازعه دائمی است که در یک طرف آن فردگرایی روش‌شناختی مبتنی بر هژمونی غرب محور، و در طرف دیگر، جهان‌بینی توحیدی از واقعیت در چارچوب اسلام قرار دارد. نظم مغرب زمینی به لحاظ تاریخی و اصول موضوعه اش در تداوم و تمرکزش، بر جهانی فردی شده استوار است. در حالی که، آیین اسلام یک جهان‌بینی تمام نگر و کامل است که از طریق فرایند انجام کنش و مبتنی بر توافق عام، با تأکید بر محوریت دانش در بنیاد جهان و نظام‌های موجود در آن، سرچشمه می‌گیرد

تفاوت‌های بینادین اندیشه غرب در فردمحوری (انسان محوری) و دوگانه انگاری2 نهفته است. «فردگرایی روش‌شناختی و دوگانه انگاری، ماهیت غیرقابل تردید اندیشه غرب است».3 ماهیتی که موجب مجموعه‌ای از خصوصیات علم غربی چون اصالت عینیت، بشری‌شدن علم، بن بست معرفتی علم،‌ تکثرگرایی و آنارشیسم شده است. بر خلاف این فردگرایی روش‌شناختی و دوگانه انگاری، در اندیشه اسلامی، معرفت‌شناسی توحیدی و وحدانیت جهان، غایت داشتن هستی و علم، خصیصه ذاتی علم و معرفت علمی است. علم در اندیشه اسلامی، ماهیتی بشری ندارد، بلکه مبتنی بر قانون الهی4 است. در این چنین چشم اندازی بن بست معرفتی، دنیوی‌شدن،‌ اصالت عینیت و آنارشیسم مفهوم خود را از دست می‌دهند. انسان آن گونه به ساحت علم می‌نگرد که غایت و معنای هستی را درک کرده است. در این مسیر، معرفت‌شناسی توحیدی پاسخگو، مسئولیت‌پذیر و اقناع کننده است

این مقاله، تلاش می‌کند تا نقش فلسفه در اندیشه غرب و جهان‌بینی در اندیشه اسلامی را در توسعه معرفت علمی بررسی نماید

 

فلسفه غرب و پارادایم‌های علم

فلسفه غرب از ابتدا مبتنی بر اصالت دادن به واقعیت بنا نهاده است. یکی از الگوهای فلسفی متکی بر اندیشه ارسطو، 6 استقرائی ـ قیاسی است که در شکل شماره 1 ترسیم شده است

شکل شماره 1: روش قیاسی-استقرائی ارسطو

لازی8 تبیین علمی مطابق الگوی ارسطو را چنین توصیف می‌کند: انتقال از آگاهی نسبت به یک واقعیت (نقطه 1) در نمودار بالا، به آگاهی نسبت به دلایل مربوط به آن واقعیت (نقطه 3).9 همان گونه که در الگوی منطقی فوق مشخص است در فلسفه غرب، واقعیت و آنچه که مشاهده می‌شود، مبنای تبیین علمی قرار می‌گیرد. در منطق قیاسی ـ استقرایی، اصول تبین کننده، اصالت خود را از واقعیت عینی می‌گیرند. این مسئله تشکیل دهنده اساس فسلفه و علم در غرب را شکل می‌دهد. بر اساس این منطق، اصالت با مشاهده و محسوسات است، که نشان‌دهنده اصالت یافتن ماده است و زمانی که ماده اصالت پیدا کند، حوزه فلسفه و جهان‌بینی،‌ پیدایش و قوام خود را بر مشاهدات تجربی بنیان می‌نهد. شدت و ضعف اصالت عینیت، اگر چه در انواع نحله‌های فلسفی غرب متفاوت است، با این وجود، شاکله تفکر غرب بر اساس آن نهاده شده است

چودهاری10 با برررسی اندیشه غرب،‌ دو مفهوم بنیادی تفکر غرب را دوگانه انگاری و فردمحوری آن ‌ذکر می‌کند.11 انگاری ریشه در اصالت عینیت دارد؛ چرا که با اصالت دادن به عینیت و محسوسات، یک عنصر مهم شکل دهنده حیات آدمی یعنی ذهنیت، اصالت خود را از دست می‌دهد. به تدریج، تضاد بین عینیت و ذهنیت پیش می‌آید که به تضاد میان طبیعت و ماوراء الطبیعه می‌انجامد. شکل نوین این نوع تضاد و در نهایت، سلطه عینیت بر ذهنیت در اندیشه سکولار رقم خورده است. اندیشه سکولار با ایجاد فاصله میان این دو عنصر، بر جدایی عینیات از ذهنیات تأکید زیادی دارد. در نهایت، مسئله را به نفع عینیات و حوزه ماده تمام می‌کند. دنیوی شدن و سکولاریسم زمانی عملی می‌شود که ذهنیات و مسائل ماوراء‌اطلبیعه از حوزه حیات آدمی زدوده می‌شوند. انسان به هر آنچه می‌بیند، ایمان پیدا می‌کند. این منطق دوگانه انگاری، اساس فردیت محوری اندیشه غرب را شکل می‌دهد

اساس این فرد محوری، منطق دوگانه انگارانه12 است. در این منطق، نبردی دائمی میان انسان و خدا، زمین و آسمان، سوژه و ابژه، دنیا و آخرت و در نهایت، دنیای مادی و متافیزیک وجود دارد. از این‌رو، دوگانه انگاری یعنی اینکه تمامی پدیده‌ها را به دو دسته ناسوتی و لاهوتی تقسیم کردن و امور لاهوتی را غیر قابل درک معرفی کردن. این ادبیات مقدمه‌ای بر سکولاریسم است که در آن، انسان به مدد عقل خود بنیاد، فارغ از اندیشه‌های آسمانی در زمینه مادی به ساخت و ساز می‌پردازند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله انسان و حیوان تحت pdf دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله انسان و حیوان تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله انسان و حیوان تحت pdf

انسان و حیوان

ملاک امتیاز انسان

آیا انسانیت رو به بناست ؟

رابطه علم و ایمان

منابع

انسان و حیوان

انسان ، خود نوعی حیوان است . از این رو با دیگر جانداران مشترکات بسیار دارد . اما یک سلسله تفاوتها با هم جنسان خود دارد که او را از جانداران دیگر متمایز ساخته و به او مزیت و تعالی بخشیده و او را بی رقیب ساخته است

تفاوت عمده و اساسی انسان با دیگر جانداران که ملاک « انسانیت » او است و منشاء چیزی به نام تمدن و فرهنگ انسانی گردیده است در دو ناحیه است : بینشها و گرایشها

جانداران عموماً از این مزیت بهره مندند که خود را و جهان خارج را درک می کنند و بدانها آگاهند و در پرتور آن آگاهیها و شناختها ، برای رسیدن به خواسته ها و مطلوبهای خود تلاش می نمایند

انسان نیز مانند جانداران دیگر یک سلسله خواسته ها و مطلوبها دارد و در پرتور آگاهیها و شناختهای خویش برای رسیدن به آن خواسته ها و مطلوبها در تلاش است . تفاوتش با سایر جانداران در  شعاع و وسعت و گستردگی آگاهیها و شناختها ، و از نظر تعالی سطح خواسته ها و مطلوبها است

اینست آنچه به انسان مزیت و تعالی بخشیده و او را از سایر جانداران جدا ساخته است

ملاک امتیاز انسان

بینش وسیع و گسترده انسان درباره جهان ، محصول کوشش جمعی بشر است که در طی قرون و اعصار روی هم انباشته شده و تکامل یافته است . این بینش که تحت ضوابط و قواعد و منطق خاص در آمده نام « علم » یافته است . علم به معنی اعم – یعنی مجموع تفکرات بشری درباره جهان که شامل فلسفه هم می شود – محصول کوشش جمعی بشر است که نظم خاص منطقی یافته است

گرایشهای معنوی و والای بشر ، زاده ایمان و اعتقاد و دلبستگیهای او به برخی حقایق در این جهان است که آن حقایق ، هم ماورای فردی است ، عام و شامل است ، و هم ماورای مادی است ، یعنی از نوع نفع و سود نیست . اینگونه ایمانها و دلبستگیها ، به نوبه خود ، مولود برخی جهان بینی ها و جهان شناسی ها است که یا از طرف پیامبران الهی به بشر عرضه شده است و یا برخی فلاسفه خواسته اند نوعی تفکر عرضه نمایند که ایمانزا و آرمان خیز بوده باشد

به هر حال گرایشهای والا و معنوی و فوق حیوانی انسان آنگاه که پایه و زیر بنای اعتقادی و فکری پیدا کند نام « ایمان » به خود می گیرد

پس نتیجه می گیریم که تفاوت عمده و اساسی انسان با جانداران دیگر که ملاک « انسانیت » او است و انسانیت وابسته به آن است ، علم و ایمان است

درباره امتیاز انسان از جانداران دیگر سخن فراوان گفته شده است . برخی منکر امتیاز اساسی میان این نوع و سایر انواع هستند ، تفاوت آگاهی و شناخت انسان با حیوان را از قبیل تفاوت کمی و حداکثر تفاوت کیفی می دانند ، نه تفاوت ماهوی ، همه آن شگفتیها و اهمیتها و عظمتها که نظر فلاسفه بزرگ شرق و غرب را سخت درباره مسأله شناخت در انسان جلب کرده است ، چندان مورد توجه این گروه واقع نشده است

این گروه انسان را از نظر خواسته ها و مطلوبها نیز یک حیوان تمام عیار می دانند بدون کوچکترین تفاوتی از این نظر . برخی دیگر تفاوت او را در جان داشتن می دانند ، یعنی معتقدند جاندار و ذی حیات منحصر به انسان است ، حیوانات دیگر نه احساس دارند و نه میل و نه درد و نه لذّت ، ماشینهایی بی جان اند شبیه جاندار ، تنها موجود جاندار انسان است ، پس تعریف حقیقی او آن است که موجودی است جاندار . دیگر اندیشمندان که انسان را تنها جاندار جهان نمی دانند و به امتیازات اساسی میان او و سایر جانداران قائلند هر گروهی به یکی از مختصات و امتیازات انسان توجه کرده اند . از این رو انسان با تعبیرها و تعریفهای مختلف و متفاوتی تعریف شده است از قبیل : حیوان ناطق ( تعقل کننده ) ، مطلق طلب ، لایتناهی ، آرمانخواه ، ارزشجو ، حیوان ماوراء الطبیعی ، سیری ناپذیر ، غیر معین ، متعهد و مسؤول ، آینده نگر ، آزاد و مختار ، عصیانگر ، اجتماعی ، خواستار نظم ، خواستار زیبایی ، خواستار عدالت ، دوچهره ، عاشق ، مکلف ، صاحب وجدان ، دو ضمیری ، آفریننده و خلاق ، تنها ، مضطرب ، عقیده پرست ، ابزار ساز ، ماوراء جو ، تخیل آفرین ، معنوی ، دروازه معنویت ، و

بدیهی است که هر یک از این امتیازات به جای خود صحیح است اما شاید اگر بخواهیم تعبیری بیاوریم که جامع تفاوتهای اساسی باشد همان به که از علم و ایمان یاد کنیم و بگوئیم انسان حیوانی است که با دو امتیاز « علم و ایمان » از دیگر جانداران امتیاز یافته است

آیا انسانیت رو به بناست ؟

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله تحولات اقتصادی و حسابداری در ایران و توسعه و بازار سرمایه تحت pdf دارای 79 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله تحولات اقتصادی و حسابداری در ایران و توسعه و بازار سرمایه تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله تحولات اقتصادی و حسابداری در ایران و توسعه و بازار سرمایه تحت pdf

فصل اول: درباره اقتصاد ایران  
فصل دوم:اقتصاد آزاد تنها راه حل توسعه فرهنگی  
فصل سوم:جدا ناپذیری اقتصادی از توسعه سیاسی  
فصل چهارم: سیل و قحطی همزمان در اقتصاد ایران  
فصل پنجم:  روند جهانی جریان¬های سرمایه، تجارت و رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه  
فصل ششم: آیا اقتصاد آمریکا هنوز ابر قدرت است  
فصل هفتم: تغییر در دیدگاه سهامداران نسبت به ارزش بنگاه  
فصل هشتم: چرا تورم در کشورها کاهش نمی یابد  
فصل نهم: توسعه و بازار سرمایه  
فصل دهم: حسابداری  
فصل یازدهم: تعامل بازار سرمایه و حسابداری  
فصل دوازدهم: کاهش ارزش سهام و استانداردگذاری  
منابع

اقتصاد آزاد تنها راه حل توسعه فرهنگی

 برای ورود به بحث این سوال نسبتاً کلی را شروع می کنیم که به نظر شما چه عواملی در شکل گیری فرهنگ سیاسی یک ملت دخیل اند که شما از میان آن مجموعه عوامل یکی را به عنوان عامل اصلی برگزیدید؟

پاسخ به این سوال تابع شرایط زمان است. یک زمان سوال می شود که ما الان مثلاً در دهه 1250 شمسی هستیم، عوامل موثر در فرهنگ سیاسی چیست؟ اما اگر در دهه 1380 باشیم، می پرسیم عوامل موثر در فرهنگ سیاسی چه می تواند باشد؟ شرایط زمان خیلی مهم است، پاسخ امروز من به این سوال این است که در شرایط امروز جهان ساختارهای اقتصادی است که افکار، برداشت ها، واکنش ها و ایستارها را در یک جامعه شکل می دهد. ساختار اقتصادی از همه عوامل تعیین کننده تر است. فرض کنید در کشوری مثل انگلستان نزدیک به 90 درصد حقوق شان را از بخش خصوصی دریافت می کنند و تنها 10 درصد از دولت حقوق دریافت می کنند بنابراین برای این 90 درصد فضاهای متفاوتی ایجاد می شود؛ فضاهایی برای فکر کردن، انتخاب کردن و آلترناتیو داشتن و حتی افزایش کارآمدی و نوآوری. حال این وضعیت را مقایسه کنید با کشوری مثل الجزایر یا ونزوئلا که این درصد به صورت معکوس است. وقتی شما حقوق تان را از دولت بگیرید این بدان معناست که شما از نظر فکری و فرهنگی و سیاسی و سیستم کنش و واکنشی باید در فضاهای دولتی باشید، بنابراین یک رابطه جدی و مستقیم میان منبع درآمد و بافت فرهنگی و سیاسی وجود دارد

- زمانی که ما نوع ساختار اقتصادی را مهم ترین عامل اثرگذار در فرهنگ سیاسی کشورها بدانیم باید میان کشورهایی که این ساختار مشابه است فرهنگ سیاسی هم مشابه باشد یعنی فرهنگ سیاسی ایران با تاریخ، جغرافیا، دین و سنت های مشخص با کشوری که از این لحاظ با ایران متفاوت است اما ساختار اقتصادی یکسانی داشته اند، شبیه است

نه ضرورتاً. فرهنگ سیاسی نهایتاً به رابطه میان دولت و جامعه برمی گردد. هر چقدر جامعه قوی تر باشد به همان نسبت فرهنگ سیاسی قوی تر است. جامعه قوی به چه معناست؟ یعنی اینکه در جامعه فضاهای متنوعی وجود داشته باشد و افراد در جامعه بتوانند در این فضاها زندگی کنند و انتخاب های متعدد داشته باشند. زمانی که از تاچر مهم ترین هدفش در دوره نخست وزیری را پرسیده بودند، وی پاسخ داده بود هدف من این است که انتخاب های شهروندان انگلیسی را افزایش دهم و معنی حرف او این است که من می خواهم جامعه را قوی کنم. در جامعه قوی آدم ها برای اینکه زندگی کنند و رفاه و تفریح داشته باشند در فضاهای متنوع و گاه متضادی قرار می گیرند. اساساً پیشرفت یک کشور تابع این است که جامعه پیشرفت کند. الان در متون سیاست خارجی نوشته می شود سیاست خارجی کشوری موفق است که جامعه آن قوی باشد در حالی که در گذشته می گفتند سیاست خارجی کشوری موفق است که دولت آن قوی باشد. در حال حاضر در این متون چیزی مانند گذشته به اسم سیاست خارجی وجود ندارد که تابع جغرافیا، سرزمین، مساحت و ژئوپولتیک باشد.سیاست خارجی یعنی چارچوبی که روش های افزایش ثروت ملی یک کشور را تسهیل می کند. فرهنگ سیاسی هم به موازات این عامل قرار دارد به این معنا که به چه صورت یک جامعه در خودش فضاهایی را ایجاد کند و گزینه های بیشتری برای انتخاب داشته باشد. در دنیای امروز از آنجا که سطح سواد مردم افزایش پیدا کرده، آگاهی ها بیشتر شده، رسانه ها جدی تر شده اند و انسان ها رشد کرده اند به همین دلیل یکسان سازی انسان ها و همه را در یک کانال و مجرا قرار دادن هم غیرطبیعی است، هم مانع رشد. کمااینکه شوروی نتوانست چنین کاری کند و کره شمالی هم نخواهد توانست. در سال های اخیر هم چین متوجه شده که نمی تواند به این صورت ادامه دهد و باید برای جامعه فضا ایجاد کند. در واقع مکانیسم و ماتریس بین دولت و جامعه یعنی میزانی که دولت آمادگی دارد برای جامعه فضا باز کند ماهیت فرهنگ سیاسی یک جامعه را شناسایی می کند اما در عین حال اینکه یک جامعه فضای انتخاب و آلترناتیو داشته باشد از جامعه یی به جامعه دیگر فرق می کند مثلاً فضاهای بازی که در جامعه مالزیایی هست با جامعه کره جنوبی فرق می کند چون اصالتاً جامعه مالزیایی یک جامعه اسلامی است اما کره جنوبی متاثر از مرام کنفسیوس و بودایی است، بنابراین هر دو ممکن است بتوانند فضاهای باز ایجاد کنند اما با مبانی فلسفی متفاوت

- مهم ترین عامل خلق این فضاهای باز را شما اقتصاد غیردولتی می دانید. کارگزاران به وجود آمدن این فضا چه کسانی هستند؛ مردم یا دولت؟

این مساله در نهایت برمی گردد به اینکه ماهیت نخبگان سیاسی یک کشور چیست، مثلاً اگر پدر و مادری در سن شش سالگی یک بچه به او شنا یاد بدهند یا در سن هشت سالگی فرزندشان را بگذارند که همزمان سه زبان انگلیسی، عربی و فرانسه را بیاموزد به این معناست که این پدر و مادر تدبیر این را دارند که آینده نگری کنند

سرنوشت یک ملت هم به دست حکومت آن ملت است؛ در مثل مناقشه نیست. ماهاتیر محمد یک فرد بود و اعلام کرد که راه توسعه خصوصی سازی است، سال 62 شمسی شروع کرد و امروز کشور مالزی به جایی رسیده که 45 درصد از صادرات آن صادرات تکنولوژی با سطح بالاست. امروز با پاسپورت مالزی می توانید به 130 کشور جهان بدون ویزا سفر کنید. این رقم برای ایران 14 است، در واقع ملت مالزی «شانس» آورد که شخصی به نام ماهاتیر محمد داشت که راهی را انتخاب کرد که ملت مالزی هم روز به روز متدین می شود و هم ثروت ملی و احترام بین المللی شان افزایش پیدا می کند. طبق مطالعه یی که در امریکا صورت گرفته 7/99 درصد دانشجویان مالزیایی بعد از فارغ التحصیل شدن به کشورشان بازمی گردند، یعنی در این کشور به قدری امنیت اجتماعی وجود دارد که کسی به این فکر نمی کند که در کشور دیگری زندگی یا کار کند

پاسخ نهایی به سوال شما این است که در نهایت نخبگان مسوول و تعیین کننده اند، البته الان سوالات تسلسلی به وجود می آید که این نخبگان از کجا می آیند؟ نخبگان را چه کسانی تعیین می کنند؟ شاید باید یک جواب شهودی داد که ملت ها باید «شانس» داشته باشند

- در طول تاریخ ما امثال ماهاتیر محمد وجود داشتند (امیرکبیر یا کسانی که در دوره های بعدی راه را برای مدرنیزاسیون ایران هموار کردند)، چرا در ایران کسی مثل ماهاتیر محمد موفق نمی شود اما در مالزی موفق می شود؟

این سوال بسیار سوال مهمی است و شاید یک سوال کانونی درباره فرهنگ سیاسی ایران باشد. پاسخ کوتاه من این است که ما ایرانی ها به دلایل پیچیده انباشته شده تاریخی با توانایی های همدیگر بسیار مشکل داریم، یعنی من نوعی، بی آنکه خیلی در اختیار خودم باشم از دیدن اینکه یک ایرانی دیگر به چهار زبان مسلط است ناراحت می شوم. کسی ماشین خوب سوار شود، یک نفر روز به روز وضع زندگی اش بهتر شود، موفق تر از من باشد برای من ناراحت کننده است. اگر من ایرانی ببینم که یک نفر با تدبیر زندگی اش را پیش می برد به دلیل آن خمیرمایه یی که در طول تاریخ در من به وجود آمده با آنها مبارزه می کنم، مانع ایجاد می کنم، تخریب و ترور شخصیت می کنم تا مانع رشد آن افراد شوم

این مشکل عمومی ما ایرانیان است و ما کمتر شخصی را که پیشرفت می کند تشویق می کنیم. یکی از کسانی که من می شناسم با زحمت 20 ساله موقعیت خوبی در یکی از بانک های آلمان پیدا کرد و به گفته خودش بعد از این قضیه تمام دوستان ایرانی اش با وی مشکل پیدا کردند، یعنی این مساله فقط داخل ایران نیست بین ایرانی های همه جا وجود دارد. در حالی که در کانادا این طوری نیست، در آنجا کارگردان برجسته، نویسنده، هنرمند، ثروتمند، عالم و راننده خوب کشورشان را تشویق می کنند. مشکل ما اما با توانایی های همدیگر است، به همین دلیل ما ایرانی ها در سازمان پیدا کردن دچار مشکل می شویم و نمی توانیم تشکیلات درست کنیم، برای همین در لایه های پیچیده شخصیت ما یکسان سازی خیلی قوی تر است. ما دوست داریم همه را یکسان ببینیم. دوست نداریم آدم ها را متفاوت ببینیم. پوپولیسم در فرهنگ ایرانی خمیرمایه های عمیق تاریخی دارد

 - این ویژگی ها که برشمردید یعنی عدم تحمل پیشرفت دیگران، عدم توانایی کار گروهی و; را شما به «مفروضاتی» می دانید که احتیاج به اثبات ندارند، یا اینکه فرضیاتی که باید دلیل آنها بررسی شود و دیگر اینکه شما علت همه این ویژگی ها را نوع ساختار اقتصادی ایرانی ها می دانید؟

من در ابتدا باید متذکر شوم که این خصائل، خاص ما ایرانی ها نیست، در فرهنگ های دیگر هم وجود دارد (حتی در بعضی فرهنگ های اروپایی) اما نه با این شدت و غلظت. دیگر آنکه برای من این یک مفروض و اصل اثبات شده است و مصادیق و مشاهدات زیادی آن را تایید می کند اما ممکن است برای یک محقق یا دانشجوی دیگری در علم سیاست این یک فرضیه باشد. به هر حال افراد در مراحل مختلف شناخت قرار دارند. برای من این ویژگی ها مفروض است و تاریخ ما مملو از مصادیقی است که نشان می دهد ما افراد توانا را حتماً کنار می زنیم. من حتی احتیاطاً می گویم که ما ایرانی ها به نحو شگفت انگیزی آدم های ضعیف و ناتوان را بیشتر می پسندیم برای همین است که ما تمایلی به آدم های فرومایه داریم، برخلاف جامعه ژاپنی و امارات امروز یا آلمان که به شدت به دنبال افراد توانا می گردد. ما آدم های متوسط به پایین را دوست داریم به این دلیل که ما دوست داریم اطرافیان مان را کنترل کنیم و فرومایگان بهتر کنترل می شوند تا آدم های توانا به همین دلیل افراد ضعیف را جذب می کنیم و این مساله در مدیریت ما مساله قابل تاملی است اما مثلاً در امریکا سطح هوش و استعداد و توانایی های فکری خانم رایس قابل مقایسه با آقای بوش نیست اما از نظر سازمانی رایس زیرمجموعه بوش قرار دارد. حتی خیلی ها معتقدند دیک چنی به مراتب آدم تواناتر و فکورتری نسبت به بوش است. حال چطور می شود که یک رئیس جمهور متوسط کابینه یی فوق العاده قوی طراحی می کند؟ یا مثلاً در بسیاری از شرکت های خصوصی قوی ترین و تواناترین افراد را استخدام می کنند به خاطر اینکه در آنجا کار و جواب گرفتن از کار مهم است اما در فرهنگ هایی مثل ما کنترل آدم ها مهم تر از کار است

- این فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی ایران است یا فرهنگ سیاسی مردم؟

فرهنگ سیاسی کل جامعه است

- مثلاً امیرکبیر یا افرادی مثل او از طرف مردم کنار گذاشته می شوند یا حکومت؟ مطلوب مردم میان مظفرالدین شاهی که بیشتر اوقاتش در حرمسرا بود با امیرکبیری که در پی پیشرفت کشور بود، اولی است؟

در آن دوره مردم نقشی در سیاست نداشتند. رسانه ها هم مثل امروز نبود. در واقع فرومایگان سیاسی معاصر امیرکبیر او را شکست دادند. ما نتوانستیم ساختارهایی مبتنی بر شایسته سالاری ایجاد کنیم. ساختارهای ما مبتنی بر فرد است نه شایسته سالاری زیرا کار مهم نیست، فرد مهم است. از این جنبه ما هنوز وارد دوران مدرن نشدیم. امیرکبیر می خواست ساختار مالیاتی را منطقی و قاعده مند کند که این امر برخلاف منافع افراد بود و فرد بر قاعده پیروز شد. در حالی که در جامعه مدرن قواعد عمل می کنند آقای سارکوزی در فرانسه، خانم مرکل در آلمان، رئیس جمهور چین، نخست وزیر کره جنوبی همه اینها به دنبال این هستند که قواعد و نه افراد را مدیریت کنند و ما هنوز وارد آن فاز نشده ایم. در سیستم مدیریتی ما افراد و کارگزاران خود را با افراد و مدیران بالاتر انطباق می دهند نه با قواعد کار. ما از نظر مراحل تاریخی هنوز در مرحله تسلط افراد بر جامعه قرار داریم تا تسلط قواعد. این ماهیت فرهنگ سیاسی ماست

فصل سوم:

 جداناپذیری توسعه اقتصادی از توسعه سیاسی

 انتشار کتاب فرهنگ سیاسی ایران تالیف محمود سریع القلم فرصتی را مهیا ساخت تا یک بار دیگر در خصوص اندیشه های اقتصادی موسی غنی نژاد با او به گفت وگو بنشینیم، چرا که بخش مهمی از کتاب مذکور به اهمیت اقتصاد آزاد اختصاص دارد و نویسنده تاکید می کند شاهراه توسعه از فراهم آوردن مولفه ها و شاخصه های اقتصاد بازار آزاد همچون تشکیل طبقه متوسط می گذرد. این ایده دستمایه خوبی بود تا سوالات مان را با یکی از نمایندگان شاخص این جریان فکری دکتر غنی نژاد استاد دانشکده صنعت نفت در میان بگذاریم.اما در این گفت وگو پس از ارائه تمهیدات تئوریک این بحث به مقولاتی همچون تجربه دوران اصلاحات، روشنفکری دینی، تاثیر اندیشه های چپ و; پرداختیم که طی آن انتقادهای صریح از خاتمی و مهاجرانی تا چامسکی و شریعتی مطرح شد

-یکی از مباحث محوری کتاب فرهنگ سیاسی ایران تاکید بر اقتصاد آزاد است. سریع القلم در این کتاب یکی از عوامل انحطاط در ایران را بی توجهی به اقتصاد آزاد و عدم بهره گیری از مواهب آن می داند. همان طور که می دانید این مباحث مسبوق به سابقه است و پیش از این توسط افرادی همچون فرید زکریا در نظریه تقدم لیبرالیسم بر دموکراسی مطرح شد. در ابتدا بهتر است مواضع شما در این خصوص مشخص شود و تهیه مقدمات این گفت وگو با جنابعالی باشد

البته من کتاب آقای دکتر سریع القلم را نخوانده ام اما همان طور که اشاره داشتید در کتاب فرید زکریا مباحث مربوط به توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی و ترتیب هر کدام به تفصیل مطرح شده است. گرچه با کلیات آن مطالب موافقم اما با فرمول بندی ها و ترتیب های ارائه شده نویسنده هم رای نیستم و معتقدم این تقدم و تاخر سوءتفاهم ایجاد می کند. در این نوع مباحث ما باید ابتدا منظورمان را از توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی مشخص سازیم بعد بگوییم که دموکراسی های پایدار مربوط به کشورهایی است که اقتصاد توسعه یافته یی دارند. اگر دموکراسی را باور عوام بدانیم باید بپذیریم که لیبرالیسم مقدم بر دموکراسی است، اما نظریه یی که من از آن دفاع می کنم این نیست، من معتقدم لیبرالیسم اقتصادی و سیاسی دو مفهوم جداناپذیرند. از این رو زاویه ورود اندیشمندانی همچون زکریا صحیح نیست. در فضای مدرنیته هیچ مرزی بین اقتصاد و سیاست وجود ندارد. عدم توجه به این نکته اشکالاتی را به وجود می آورد که مدتی اصلاح طلبان هم به آن دچار شدند. آنها برعکس معتقد بودند باید ابتدا توسعه سیاسی به وجود آورد و بعد سراغ توسعه اقتصادی رفت.برخلاف تصور، من به عکس این رابطه هم معتقد نیستم چرا که در این صورت همان اشتباهی را مرتکب شدم که مطرح کردم. توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی در معنای مدرن خود از هم جدا نیستند

با چنین رویکردی، خیلی از مفاهیم دیگر و عوامل مختلف در مسیر توسعه از نگاه این گروه بی معنی می شود چرا که این تفکر بر این باور است، همان طور که در امریکا و انگلیس ابتدا طبقه متوسط تشکیل و بعد انتخاب همگانی مطرح شد، ما نیز باید نخست به فکر ایجاد طبقه متوسط باشیم و بعد اصلاحات سیاسی را مطرح کنیم. براساس تعریف شما از اقتصاد و سیاست مدرن، طبقه متوسط هم نمی تواند در توسعه راهگشا باشد

من فقط تاکید می کنم که در دنیای مدرنیته هیچ تفکیکی بین سیاست و اقتصاد وجود ندارد، اگر به آثار متقدمین لیبرال هم توجه کنید چنین تفکیکی صورت نگرفته است

-اما در کتاب فرهنگ سیاسی ایران این تفکیک مطرح و عنوان شده است ثبات سیاسی پشتوانه اقتصادی مستقل از دولت می طلبد یا به نقل از ولتر نیز می آید؛ «تجارت باعث ثروتمندتر شدن افراد جامعه و مقدمه به ارمغان آوردن آزادی آنها در بیان و تشکل است.»

لازم شد در این خصوص توضیح بیشتری داده شود تا ابهاماتی از این دست برطرف شود. بحث لیبرالیسم و دموکراسی در فضایی مدرنیته مطرح می شود. آنچه من از مدرنیته می فهمم یکسان بودن سیاست و اقتصاد آن است، چرا که اقتصاد مدرن یعنی حقوق مالکیت فردی، آزادی های فردی و; اینها همه مفاهیم اقتصادی هستند ولی توجه کنید این مفاهیم عیناً در حوزه مباحث سیاسی مطرحند. در عمل هم کشورهایی موفق بودند که توانسته اند این مفاهیم را چه در اقتصادشان و چه در سیاست شان که در واقع یکی است پیاده کنند، به عبارتی وقتی می گوییم آزادی انتخاب فردی به نحوی از حکومت قانون صحبت می کنیم، چون تا حکومت قانون نباشد آزادی انتخاب فردی معنا ندارد. این سوءتفاهم ها با توجه به حرف مهم هایک قابل فهم است. او می گوید اکثر روشنفکران دوران جدید اقتصاد مدرن را نمی دانند و چون نمی دانند چیست آن را از سایر حوزه ها تفکیک می کنند، این مشکل به طریق اولی در ایران نمود دارد. اشکال ما این است که با مفاهیمی سروکار داریم که معنای آنها را دقیق نمی دانیم. روشنفکران ما مدام از اقتصاد و سیاست حرف می زنند بدون آنکه بگویند منظورشان کدام سیاست و کدام اقتصاد است. به همین دلیل هم بسیاری از بحث های ما به نتیجه نمی رسد. در ایران تفکیک اشاره شده همواره وجود دارد و چون بخش عمده یی از روشنفکران ایرانی به معنای سنتی یا مدرن آن ضداقتصاد هستند به هر ترتیبی سعی می کنند جایگزینی برای اقتصاد ارائه دهند یک بار تقدم سیاست را مطرح می کنند بار دیگر استقلال سیاسی، بعضاً هم به فرهنگ و مفاهیمی همچون بازگشت به هویت و; متوسل می شوند، گرفتاری اصلی مباحث ما تفکیک سیاست و اقتصاد مدرن است

-تعریفی که شما از سیاست و اقتصاد مدرن ارائه دادید حداقل می توان گفت یک مشکل زبان شناسانه دارد. همین که حکم به عدم تفکیک سیاست و اقتصاد مدرن می دهید، در واقع مجبورید حداقل در لفظ از «اقتصاد» و «سیاست» جداگانه یاد کنید

یعنی شما تمام مولفه های اقتصاد و سیاست مدرن را یکی می دانید؟ خب من دو نماینده از این دو کلاس مطرح می کنم، از اقتصاد مدرن، اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد را می گویم و از سیاست مدرن، تصمیم اکثریت با حفظ حقوق اقلیت را مطرح می کنم. با توجه به آن نکاتی که مطرح کردید چطور این مرز را از میان برمی دارید؟

وقتی می گویید که مصرف کننده در انتخاب آزاد است شما حکومت قانون را فرض گرفته اید، این دو تا یکی است. این تفکیک هایی است که مارکسیست ها به وجود آوردند. در واقع جدایی های مطرح شده از جانب منتقدان کاپیتالیسم جهت ایجاد آلترناتیو برای آن صورت گرفته است. آنها مطرح می کنند در لیبرالیسم برابری سیاسی وجود دارد اما برابری اقتصادی وجود ندارد، این تفکیک ها از بیرون اندیشه لیبرالی و در نقد آن مطرح می شود، بنابراین اگر از داخل نگاه کنید این تفکیک ها را نمی پذیرید. شما اگر به اصل آثار جان لاک، دیوید هیوم و آدام اسمیت رجوع کنید متوجه خواهید شد سیاست و اقتصاد مدرن تفکیک نشده اند. آنچه در اندیشه لیبرالیسم مطرح است رعایت حقوق فردی است، حتی اگر اقتصاد در ظاهر اولویت می یابد ظاهر امر است در واقع این نوع اقتصاد چیزی جز سیاست نیست. لیبرال ها معتقدند باید مبنا را براساس حقوق فردی تعریف کرد، حال مهم نیست این فرد در اکثریت است یا اقلیت. در اندیشه لیبرال اکثریت نه حقانیت می آورد و نه مشروعیت. اکثریت صرفاً شیوه یی است برای رفع اختلافات

-یعنی اکثریت و دموکراسی دیگر بار ارزشی ندارد. دموکراسی به مثابه روش تلقی می شود نه به مثابه ارزش

بله این سوءتفاهمی است که برخی از روشنفکران نیز به آن دچارند. اندیشه لیبرالیسم می گوید هر کسی حق دارد مایملک خود را برای تولید یا مصرف به هر نحو که بخواهد عرضه کند. خب این همان اقتصاد بازار است ولی این حق مبتنی بر حقوق فردی است. دموکراسی نیز قاعده اکثریت است که لیبرال ها نیز آن را می پذیرند ولیکن همان گونه که گفته شد اکثریت در این اندیشه نه لزوماً صحیح است نه مشروع

-مشابه بحث عدم تفکیک سیاست و اقتصاد مدرن در فلسفه مدرن نیز مطرح است. برخی معتقدند فلسفه مدرن خصوصاً از مارکس به بعد برخلاف فلسفه های باستان و پیشامدرن مبتنی بر نظریه های اقتصادی است، یعنی باز عدم تفکیک فلسفه و اقتصاد مدرن مطرح می شود. با این تفاوت که فلسفه مدرن و اقتصاد مدرن در طول هم قرار می گیرند. اقتصاد مدرن و سیاست مدرن غیرقابل تفکیک و در عرض هم هستند یا غیرقابل تفکیک و در طول هم؟

رابطه اقتصاد و سیاست مدرن را نباید فراموش کرد، اگر آن رابطه یی که مطرح شد را در نظر داشته باشیم می توانیم مستقلاً از سیاست و اقتصاد هم صحبت کنیم. اما در موردی که اشاره داشتید نیز من متفاوت فکر می کنم. در واقع اقتصاد و فلسفه مارکس هم جداناپذیرند و مارکسیست های بعدی بودند که این تفکیک را به وجود آوردند. اقتصاد مارکسیستی در اندیشه مارکس وجود ندارد. آن چیزی که مارکس می گفت آلترناتیوی برای کاپیتالیسم است. مارکس نقد اقتصاد سیاسی داشت نه اقتصاد سیاسی. او در این نقد سوسیالیسم را مطرح کرد نه اقتصاد سوسیالیسمی را. منتها بعدها مارکسیست ها در زمان لنین در جهت اجرایی شدن آن اندیشه ها اقتصاد سوسیالیسمی را مطرح کردند. در اندیشه مارکس زیربنا بودن اقتصاد به معنای آن است که اقتصاد زیربنای زندگی مادی انسان است. مارکس می گوید نیروهای مولد نیروهای مادی تولیدی هستند که روبنای سیاسی فرهنگی جامعه را می سازند. مارکس به این معنا از زیربنا و روبنا صحبت می کند. در اندیشه های لیبرالی چنین تفکیکی وجود ندارد. اساساً اقتصاد در اندیشه لیبرالی مادیت نیست، اقتصاد با مالکیت تعریف می شود نه مادیت. مالکیت هم یک تعبیر حقوقی است نه یک مفهوم مادی. اقتصاد مدرن از حقوق شخص و حقوق بشر آغاز می شود همان Subjective Low . اما چون در ادامه اندیشه های مارکس در فضاهای روشنفکری غالب شد، در ذهن این تفکیک سخت تر می شود

-می توان گفت سیاست ما عین اقتصاد ما و اقتصاد ما عین سیاست ما است. اما در عمل هم می توان به این اصل وفادار ماند ؟اگر اینچنین باشد نباید دولت هایی را پیدا کنیم که توسعه اقتصادی مطلوبی دارند اما از توسعه سیاسی برخوردار نیستند یا بالعکس

وقتی از اندیشه به عمل و تجربه می رویم مطلب بسیار پیچیده تر می شود. در اندیشه با مفاهیم انتزاعی سروکار داریم و در واقعیت با موضوعات بسیار جزیی و انضمامی. همین موضوع باعث می شود تحلیل ها پیچیده تر شود، اما تجربه یی که راجع به اقتصاد و سیاست مدرن داریم نشان می دهد در عمل هم این تفکیک ناپذیری وجود دارد، منتها نه به صورت خالص زیرا هر جامعه بشری وامدار گذشته تاریخی اش است. ما در مباحث اقتصاد هم می گوییم شرایط اقتصادی فعلی و آینده وابستگی به مسیر طی شده دارد، این نکات است که به پیچیدگی های موضوع می افزاید. تجربه های هر جامعه یی در دنیا متفاوت است حتی جوامع اروپایی که با هم مدرنیته را آغاز کردند. در ایران نیز این تجربه متفاوت است چرا که ما تاریخ پرسابقه یی داریم که شما در ایران نمی توانید همه چیز را از صفر شروع کنید، خب این هم خوب است و هم بد. ولی در امریکا چنین نبود اما در مجموع هر جا که اقتصاد آزاد نفوذ کرد آن جامعه راحت تر مسیر توسعه را پیدا و هموار کرد. به عنوان مثال کشورهای امریکای لاتین و ژاپن را در ابتدای قرن بیستم مقایسه کنید. کشوری مثل آرژانتین در ابتدا از ژاپن جلوتر بود اما در اواخر قرن بیستم ورق برگشت به طوری که آرژانتین در برابر ژاپن یک کشور توسعه نیافته محسوب می شود. علت این عقب ماندگی اقتصاد مبتنی بر سیاست های حمایتی است در حالی که در ژاپن تجارت آزاد نهادینه شد و اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد بود

-برخی از منتقدان اقتصاد بازار آزاد همچون نوام چامسکی این باور را به کلی نفی می کنند. آنها معتقدند سرمایه داری بازار آزاد یک فاجعه کامل است. این نظام کارایی ندارد، از این رو است که هر کشوری در جهان که از یک اقتصاد موفق برخوردار است در موقعیتی نظیر فاشیسم قرار دارد. او معتقد است سیاست های اقتصادی امریکا و ژاپن هم مبتنی بر حمایت های گسترده دولتی از تکنولوژی های برتر صنایع الکترونیکی، داروسازی و; است (البته او بین سیاست های حمایتی دولت در ژاپن و امریکا تفاوت قائل است). در نهایت چامسکی می گوید؛ «در حقیقت همه چیزهایی که ما در کشورهای جهان سوم آنها را منع می کنیم (اقتصاد دولتی) پیش شرط های توسعه در جایی دیگر بودند، در واقع در دنیا هیچ اقتصادی نبوده است که بدون دخالت گسترده دولت مثلاً از راه تعرفه های حمایتی، سوبسید و; توسعه یافته باشد.»

اندیشه لیبرالی اندیشه جهان وطن است، بر همین نکته در آثار کانت تاکید می شود. جهان وطنی مرزی نمی شناسد، حقوق بشر حقوق انسانی است نه حقوق ملی. اینکه قدرتی مثل امریکا بخواهد در دنیا نظم ایجاد کند اندیشه ضدلیبرالی است. این سوءتفاهمات باعث شده دیدگاه های افرادی مثل چامسکی خوب فهم نشود. چامسکی به درستی با سیاست های توسعه طلبی امریکا مخالفت می کند ولی اشتباه او زمانی است که این را به اقتصاد بازار آزاد رقابتی ربط می دهد. در ضمن آنکه چامسکی در حوزه فکری اندیشه اقتصادی قرار ندارد، یعنی همان حرف هایی که مطرح شد. او اقتصاد مدرن را نمی شناسد. او یک جنبه آسیب پذیر لیبرالیسم را مشخص و بر همان تکیه می کند. چامسکی به اشتباه، گمان می کند ثروت عظیم امریکا با توسعه طلبی به دست آمده است، در صورتی که این ثروت نتیجه سیاست های اقتصادی آنهاست؛ اقتصاد بازار آزاد. این تناقض را چامسکی و امثال او درست تحلیل نمی کنند. آنها اقتصاد آزاد را همان شرکت های چندملیتی می دانند و دولت امریکا را نیز براساس شرکت های چندملیتی تعریف می کنند و آن را امپریالیسم سیاسی و اقتصادی می دانند و همه را یکی تلقی می کنند

-اگر شما سیاست را جدای از اقتصاد نمی دانید پس چطور امپریالیسم سیاسی را از امپریالیسم اقتصادی جدا می دانید؟

سوال خوبی است. من گفتم این انحراف از لیبرالیسم است چون اندیشه لیبرالیسم در این صورت به تناقض می رسد. عمل امپریالیست ها با آزادی در تناقض است، شما نمی توانید به اسم آزادی به کشور دیگری حمله کنید و مناسبات آنجا را به دلخواه تغییر دهید. لیبرال هایی که به صورت منسجم از آزادی دفاع می کنند حتی تحریم های اقتصادی امریکا علیه کوبا و ایران را هم تایید نمی کنند

-طرح مباحث مطرح شده در جهان یا امریکا حکایتی متفاوت از ایران دارد. به نظر جنابعالی ما در ایران توانسته ایم با تعاریف جدید از اقتصاد و سیاست همراهی کنیم؟

قطعاً خیر. به عنوان مثال همان طور که در ابتدا اشاره کردم اصلاح طلبان تاکید فراوانی بر اصلاحات سیاسی داشتند. ما آن زمان تاکید می کردیم اصلاحات از نظر سیاستگذاری دولتی باید معطوف به اقتصاد آزاد باشد اما این نکته در پارادایم روشنفکری آن زمان مقبول نمی افتاد. ما در زمان اصلاحات مرتب با مسوولان بحث می کردیم که بیایید سوبسیدها را بردارید و اقتصاد را آزاد کنید. اما اصلاح طلبان معتقد بودند اول باید اصلاحات سیاسی صورت گیرد بعد اقتصاد آزاد شود. در حالی که آنها متوجه این نکته نبودند که بزرگ ترین سیاست اصلاحی همین آزاد کردن اقتصاد است. اگر می خواستند به هدف شان که همان دموکراسی بود برسند راه آن آزادسازی اقتصادی بود اما کسی نبود که به این حرف ها گوش کند

-اگر هنوز مباحث اولیه مان اعتبار داشته باشد، دیگر جنابعالی مجاز نیستید این انتقاد را علیه اصلاح طلبان مطرح کنید چون شما اظهار داشتید سیاست و اقتصاد یکی هستند پس اصلاحات در هر کدام فرقی نمی کند

باید ببینیم مضمون چیست.واقعیت اصلاحات، آزادی های فردی و حقوق مالکیت فردی، اقتصاد رقابتی و حکومت قانون است. ما صرفاً با الفاظ سروکار نداریم، باید معنای واقعی اصلاحات را درک کنیم. آنها اگر می خواستند سیاست را مدرن کنند باید از راه آزادسازی اقتصاد پیش می آمدند

فصل چهارم:

 سیل و قحطی همزمان در اقتصاد ایران


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله مقایسه سلامت روانی خانواده در بین افراد دارای شغل های دولتی و آزاد مردان تحت pdf دارای 74 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله مقایسه سلامت روانی خانواده در بین افراد دارای شغل های دولتی و آزاد مردان تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله مقایسه سلامت روانی خانواده در بین افراد دارای شغل های دولتی و آزاد مردان تحت pdf

 چکیده

فصل اول

کلیات تحقیق

مقدمه

بیان مساله

سوال مساله

اهداف تحقیق

اهمیت و ضرورت تحقیق

متغییرهای تحقیق

تعاریف عملیاتی و نظری و اثرهاو مفاهیم

فرضیه تحقیق

فصل دوم

ادبیات و پیشینه ی تحقیق

تعریف

مشکل تعریف

تاریخچه

مختصری درباره تاریخچه بهداشت روانی در ایران

اهمیت ،دامنه ، حدود و زیانبخشی بیمارایهای روانی در جامعه

علل افزایش و شیوع بیماریهای روانی

تفاوتهای فردی در کار

جنبه های تفاوتهای فردی

تفاوتهای فردی در عملکرد شغلی

روشهای سنجش تفاوتهای فردی

شیوه های سنتی انتخاب کارکنان

کاربرد روانشناسی و روشهای علمی در گزینش

فرضیه های  مربوط به فرد و شغل

آزمونهای استخدامی

مراحل برنامه  آزمونهای استخدام داوطلبان شغل

تجزیه و تحلیل شغل

موارد بررسی در تجزیه و تحلیل شغل

ایجاد فرضیه

تعیین معیارها

تهیه تست ها و آزمونها

اجرای آزمون

بررسی نتایج آزمون و تصمیم گیری

تحقیقات انجام شده در خارج و داخل کشور

فصل سوم

جامعه مورد مطالعه

جامعه مورد مطالعه

حجم نمونه

روش نمونه گیری

ابزار اندازه گیری تحقیق حاضر

معرفی آزمون گلد نبرگ

دستور اجراء پرسش نامه سلامت  روانی

روش تحقیق

روش آماری مربوط به فرضیه

فصل چهارم

یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها

مقدمه فصل چهارم

یافته ها و تجزیه و تحلیل آنها

فصل پنجم

بحث و نتیجه گیری

پیشنهادات

محدودیت ها

پرسشنامه سلامت عمومی گلدنبرگ;

منابع و مآخذ;

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله مقایسه سلامت روانی خانواده در بین افراد دارای شغل های دولتی و آزاد مردان تحت pdf

- آزاد – موسی – 1380 روان شناسی شغلی – انتشارات بهار – تهران

- دادستان – پریرخ – 1378- تنیدگی روانی – انتشارات قوس – تهران

- دلاور – علی 1378- آمار استنباطی – انتشارات رشد – تهران

- دلاور – علی 1378- روش تحقیق در علوم تربیتی – انتشارات رشد – تهران

- شاملو – سعید – 1380- سلامت روانی و بهداشت روانی – انتشارات نور – تهران

-شریفی – مسعود – 1379- بهداشت کارکنان از لحاظ روحی– انتشارات تارا – تهران

 - مقدمی پور – مرتضی 1382- روان شناسی کار – انتشارات مهربان – تهران

- موسی – مهران -1380 – شغل و سلامت روانی – انتشارات راهرو – تهران

- میلانی فر – بهروز -1379- بهداشت روانی – انتشارات نی – تهران

- نیازی – رویا – 1379- سلامت روانی – انتشارات فرهنگ – تهران

تعریف

بهداشت روانی ،روان پزشکی پیشگیر ،بهداشت روانی اجتماعی ،و یا روانپزشکی اجتماعی به کلیه ی رو شها و تدابیری اطلاق می شود که برای جلو گیری از ابتلا و درمان بیماریها ی  روانی و توان بخشی بیماران روانی موجود به کار می رود . دو واژه  اخیر بعد از سومین انقلاب در روانپزشکی از سال 1963 که باعث ایجاد مراکز جامع روانپزشکی در مناطق جغرافیایی و یا جمعیتی معین گردیده  به کار رود

مشکل تعریف

مشکل تعریف بهداشت روانی از آنجا سر چشمه می گیرد که هنوز تعریف صحیح و قابل قبولی برای بهنجاری نداریم . البته تعاریف و نقطه  نظر های زیادی با توجه به شرایط و موقعیتهای اجتماعی ،سنن و فرهنگ برای بهنجاری شده است . پزشکان و  افرادی که با دید پزشکی به مسئله نگاه می کنند  بهنجاری شده است . پزشکان و افرادی که با دید پزشکی به مسئله نگاه می کنند بهنجاری یا سالم بودن را نداشتن علایم بیماری تلقی می کنند و به عبارت دیگر سلامتی و بیماری را درد و قطب مخالف یکدیگر قرار می دهند و برای اینکه فردی  سالم بیمار شود بایستی  از قطب سالم به قطب  مخالف برود . این امر در بعضی از بیماریها از جمله بیماریها ی عفونی ممکن است صادق باشد ولی در بیماریها ی روانی صادق نیست . عدم وجود علایم بیماری روانی و یا ازبین رفتن علایم بیماری در اثر درمان ،به این معنی نیست که فرد از سلامت روانی کامل بر خوردار و به اصطلاح سالم است . بیماران مبتلا به صرع،جنون ادواری و انواع افسردگی ها و نظایر آن از این قبیلند  البته این موضوع منحصر به بیماریهای روانی نیست ودر اکثر بیماریهای جسمانی نیز صدق می کند بیماران مبتلا به فشار خون ویا بیماری قند و غیره اگر به علت استفاده از دارو فشار خون عادی ویا قند خون در حد طبیعی دارند دلیلی بر سلامتی انها نیست چون قطع درمان باعث پیدایش و بر گشت علایم بیماری خواهد شد . پزشکان و روان پزشکان بهداشتی که در سازمانهای بهداشتی با طب پیشگیری و برنامه های اجرایی سرو کار دارند ماند اپیدمیوژیست ها برای تعریف بهنجاری از نرمال میانگین یا زنگو له ی معروف منحنی توزیع استفاده می کنند و افراد را با خصوصیات افراد میانگین مقایسه می کنند

این روش جنبه ی بالینی و درمانی نداشته و جنبه آماری دارد . به علاوه تعیین خصوصیات افراد میانگین که از طریق آماری به دست می آید ، خود مسئله ی قابل بحثی است . روانپزشکان فردی را از نظر روانی سالم می دانند که تعادلی بین رفتار ها و کنترل او در مواجه با مشکلات اجتماعی وجود داشته باشد . از این دید گاه انسان و رفتار های او در مجموع یک سیستم در نظر گرفته می شود که بر اساس کیفیات تأثیر و تأثر متفابل عمل می کنند . با این دید سیستمیک ملاحظه می شود که چگونه عوامل متنوع زیستی انسان بر عوامل روانی اجتماعی او اثر گذاشته و بالعکس از آن اثر می پذیرد . به عبارت دیگر در بهداشت وتعادل  روانی ،انسان به تنهایی مطرح نیست بلکه آنچه مورد بحث قرار میگیرد پدیده هایی است که در اطراف او وجود دارند و بر جمع سیستم  ونظام او تأثیر می گذارند و از آن متأثر می شوند . پس از دید روانپزشکان سلامتی عبارتست از تعادل در فعالیت های زیستنی ،روانی و اجتماعی افراد که انسان از این تعادل سیستمیک و ساختار های سالم خود برای سر کوب کردن و تحت کنترل در آوردن بیماری استفاده می کند . روانکاوان و طرفداران فرضیه های روانکاوی (روان تحلیلی ) از شخصیت ایده  آل صحبت می کنند و من  را میانجی بینئ خواسته های نهاد و کنترل و مؤاخذه فوق  من می دانند و بهنجاری را میانجیگری صحیح و منطقی بین دو قدرت نهاد و ابر من می دانند . روانکاران به مراحل مختلف رشد روانی و عملکرد صحیح و خالی از تعارض ایگو ،استفاده از مکانیسم دفاعی سازنده در ضربه ها و فشارهای شدید را دلیل بر سلامت و تعادل روان می دانند . کار های اریکسون [1]و هارتمن[2] نیز به منظور تأیئد این نظریه است . کارشناسان سازمان بهداشت جهانی سلامت فکر و روان را این طور تعریف می کنند :سلامت فکر  عبارتند از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران ،تعببر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی ،عادلانه رضاسب . لونیسون [3] و همکارانش در سال 1962 سلامتی روان  را این طور تعریف کر ده اند : سلامتی روان عبارتند از اینکه فرد چه احساسی نسبت به خود ،دنیای اطراف ،محل زندگی ،اطرافیان مخصوصاً با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد ، چگونگی سازش وی با درآمد خمود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویشتن. کارل مننجر[4] می گوید : سلامت روانی عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و مؤثر  به طور کامل شود . طبق تعریف واتسون[5] مؤسس مکتب رفتار گرایی “رفتار عادی نمودار شخصیت انسان سالم است که موجب سازگاری او با محیط و با لنتیجه رفع نیازهای اصلی  و ضروری او می شود

تعریف  گنیز برگ[6] در مورد بهداشت روانی عبارت است از :تسلط و مهارت در ارتباط صحیح با محیط بخصوص در سه فضای مهم زندگی عشق ،کار ،تفریح این شخص و همکارانش برای تو ضیح بیشتر می گویند : استعداد یافتن و ادامه ی کار ، داشتن خانواده ، ایجاد محیط خانوادگی خرسند فرار از مسائلی که با قانون در گیری دارد ،لذت بردن از زندگی و استفاده صحیح از فرصت ها ملاک تعادل و سلامت روان است .با توجه به تعریف بهنجاری ،از دیدگاههای مختلف و پیچیدگی علوم رفتاری در پزشکی و عدم تعیین مرز و حد رفتار عادی ، ارتباط جسم و روان ، رابطه علوم رفتاری با فیزیولوژی و پزشکی از یک طرف و روانشناسی ، فلسفه ،علوم انسانی و جامعه شناسی از طرف دیگر ، کمبود تحقیقات و مطالعات در بیماری های روانی و نحوه اجرای انواع پیشگیری هاکه پایه و اساس بهداشت را در پزشکی تشکیل می دهند همگی تقطه ضعفی است که تعریف ، هدف و برنامه های بهداشت روانی را دچار اشکال می کند

مشکلات تعریف بهداشت روانی به قدری آشکار است که احتیاج به ارائه مدارک و دلیل ندارد و تعاریف فوق نشان دهنده ی وسعت مسئله و خط مشیی است برای آنان که علاقه مند به بهداشت در بیماریهای روانی هستند .همان طور که گذشت اکثریت روانپزشکان توانایی سازش با محیط ، انعطاف پذیری قضاوت عادلانه و منطقی در مواجه با محرومیتها و فشارهای روانی را ملاک سلامت و تعادل روان می دانند و هدف اصلی از درمان بیماران روانی نیز قادر کردن آنها به زندگی خانوادگی ، اجتماعی و به اصطلاح سازش با محیط است . تعاریف فوق برای روانپزشک بهداشتی

که در وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی مجری طرح و برنامه ریزی بهداشت روانی کشور است و با مسائلی مانند سیاست روز ، امکانات بودجه ، مسائل ارتباط جمعی،کمبود پرسنل و نیروی انسانی متخصص و فعال ، مسائل اداری ، مالی ، قضایی،آمار و اقلام ،جمعیت ، تعداد مبتلایان جهت پیاده کردن و گسترش برنامه های بهداشت روانی و خلاصه مسائل همه گیر شناسی سرو کار دارد مفید و مفهوم نیست و با نوع کار او نیز توافقی ندارد . از تعاریف فوق چنین استنباط می شود که بهداشت روانی ، علمی است برای بهزیستی و رفاه اجتماعی که تمام زوایای زندگی از محیط خانه گرفته تا مدرسه و دانشگاه ، محیط کار و نظایر آن را در بر می گیرد و در بهداشت روانی آنچه بیش از همه مورد نظر است ” احترام به شخصیت و حیثیت انسانی است ” و تا هنگامیکه حیثیت و شخصیت فرد بر قرار نشود سلامت فکر و تعادل روان و بهبود روابط انسانی معنی و مفهومی نخواهد داشت . روی این اصل بهداشت روانی را دانش یا هنری می دانند که به افراد کمک می کند که با ایجاد روشهای صحیح روانی و عاطفی بتواند با محیط خود سازگاری کند و برای حل مشکلات از راههای مطلوب استفاده نماید . مجدداً به این واعیت تأکید می شود که در بهداشت روانی تنها نداشتن علائم بیماری کافی نیست . بهداشت مناسب باید افراد را قادر سازد تا تواناییهای جسمی و روحی خود را به حد اکثر رسانده از استرسهای ناشی از عوامل بین افراد جلوگیری کرده ، زندگی اجتماعی ، اقتصادی بارور و هماهنگ با محیط داشته باشد

تاریخچه

تاریخچه ی بهداشت روانی با توجه به وجود بیماریهای روانی از زمانی که بشر وجود داشته و مخصوصاً زندگی اجتماعی را شروع کرده همراه بوده است . پیدا کردن شروع و آغاز هر نهضتی به خصوص نهضتهای اصلاحی و علمی به علت داشتن منابع گوناگون و چند جاذبه مسئله مشکلی است . در حقیقت روانپزشکی را می توان قدیمی ترین حرفه و تازه ترین علم به شمار آورد . قدیمی ترین ف چون بیماریهای روانی از قدیم وجود داشته و بقراط در 377 تا 460 سال قبل از میلاد عقیده داشته که بیماران روانی را مانند بیماران جسمی باید درمان کرد ، علل سرشتی و فرضیه مزاجها از همان زمان بقراط و جالینوس وجود داشته و اهمیت تاریخی دارد . تازه ترین علم برای این که تقریباًً از 1930 بعد از تشکیل اولین کنگره بین المللی بهداشت روانی بود که روانپزشکی به صورت جزئی  از علوم پزشکی شد و سازمانهای روانپزشکی و مراکز پیشگیری در کشور های مترقی یکی بعد از دیگری فعالیت خود را شرع کردند

از فعالیت این سازمان ها در جریان جنگ جهانی دوم عملاً کاسته شد و به این ترتیب می توان روانپزشکی را به صورت تازه ترین علم بعد از جنگ جهانی دوم به حساب آورد . از اسناد و مدارک موجود چنین استنباط می شود که تا آخر قرن هیجدهم و همزمان با انقلاب کبیر فرانسه از تاریخچه ی بهداشت روانی اطلاعات کافی در دست نیست . به علت جهل و بیسوادی از بروز بیماریهای روانی ،اختلالات رفتاری و بیماریهای روانی را به دخالت ارواح خبیثه و شیاطین ،قدرتهای ماورای انسانی و نفوذ عوامل طبیعی مانند خورشید ، ماه ، رعد و برق در بدن می دانستند و عقیده داشتند که باید این بیماری ها با نیروهای ماوراءالطبیعه ، وساطت افراد مقدس در نزد خدا بهبودی یابند و این شفاعت موقعی اتفاق می افتد که بیمار در خواب باشد . اولین بار بقراط فیلسوف مشهور یونانی بود که خرافات را در مورد بیماریهای روانی کنار گذاشت و اختلالات روانی را به طرف پزشکی کشانید . درباره مالیخولیا و جنون زایمانی تعریف و توصیف کرد و مغز را مرکز اصلی روان دانست . جالینوس علت بیماریهای روانی را اختلال عمل مغز و عدم تعادل اخلاط بدن می دانست . در اوایل قرن سینزدهم و اوایل رنسانس ارتباط جسم و روان و یکپارچگی و واکنش آنها مورد بحث قرار گرفت و بعلاوه فرضیه ی ابو علی سینا مسئله ی این ارتباط را به اسپانیا و کشورهای دیگر کشاند و این زمینه ای برای فرضیه جدید برای بیماریهای روان تنی شد . این قرن باید قرن سحر وجادو ، دخالت شیاطین و ارواح در ایجاد بیماریهای روانی دانست . اولین روانپزشک به نام جان وی یر[7]که در سال 1515 در دهکده ای در مرز آلمان و هلند به دنیا آمده بود پس از اتمام دوران پزشکی در پاریس علاقمند به مطالعه در بارهی رفتار انسانی و بیماریهای روانی شد و در سال 1563 کتابی در سوئیس نوشت که امروز، اهمیت زیادی دربارهی تاریخچه روانپزشکی دارد . به علت علاقمندی در نوشتن رساله هایی در مورد تشخیص بیماری ها ی روانی ، پیسکوزهای سمی ،صرع ، وحشت شبانه ، پسیکوزهای پیران ، هیستری ، پارانوئیا ، توهمات ، افسردگی و سایر پدیده های روانی مرد قرن 16 نام گرفت . گر چه نوشته های او با مخالفت و طرد او از طرف گروه زیادی از اطباء و نویسندگان آن زمان روبرو شد ولی تا قرن اخیر ارزش و اهمیت نوشته های او معلوم نبود ولی با رشد روانشناسی پویا مجدداً نوشته های تاریخی “وی یر “ارزش خود را در روانپزشکی پیدا کرد . اولین روانپزشک در کشور انگلستان ویلیام بتی[8] در سال 1753 بود . اطلاعات جسته گریخته وجود دارد که تا قرن چهاردهم مکانهایی برای مواظبت  نگهداری بیماران روانی در مونت کاسینو ایتالیا و بیمارستانی در لیون فرانسه و در پاریس و همچنین بنا شدن بیمارستان بتلم در لندن در سال 1247 (اولین بیمارستان تقریباًرسمی و دولتی )و در سال 1385 بیمارستان سنت بارتولو مو در لندن در نزدیک کلیسای سنت بارتولو وجود داشته است . در اسپانیا اولین بیمارستان روانی  در سال 1409 در شهر والنسیا به وسیله ی یک کشیش اسپانیایی ایجاد شد و علت آن رفتار استهزا آمیز و آزار دهنده یافراد نسبت به بیماران روانی در ملاء عام و خیابانهای آن زمان بوده است . در اثر اقدام و پیشنهاد این کشیش از سال 1412 تا 1489 پنج بیمارستان دیگر در نقاط مختلف اسپانیا ساخته شد و در سال 1567 به علت نفوذ اسپانیا ییها اولین بیمارستان روانی در شهر مکزیکو بنا نهاده شد . روی این اصل نقش اسپانیا ییها در بنا نهادن بیمارستان روانی و مواظبت از بیماران روانی هم در قدیم و هم امروزه از اهمیت فابل توجهی بر خودار بوده  و هست از اینکه نحوهی درمان در بیمارستان های آن زمان چه بوده و به سر بیماران جه می آمده آیا بیماران بهبود می یافتند یا نه ؟ اطلاعات درستی نداریم ولی آنچه مسلم است این است که اگر بیماران در منازل یا خانواده های می ماندند به طناب و زنجیر بسته می شدند  به طوری که بعضی از آنها زنجیر ها را پاره می کردند و از خانواده فرار ،در غار ،جنگلها زندگی  می کردند  واز پوست و برگ درختان تغذیه می کردند ، به صورت دیو ،اجنه مزاحم رهگذاران می شدند و هر کس آنها را می کشت مسئولیتی نداشت مسئولیتی نداشت . بیماران روانی خفیف به صورت فقراءولگردان در کوچه و بازار وسیله خنده ی مردم و تمسخر بچه ها و آلت دست بزرگتران می شدند . در بیمارستان بتلم لندن تا قرن 19 خوراک ،پوشاک ،و جای کافی برای بیماران وجود نداشت و بیماران را در روزهای یکشنبه در معرض دید و تماشای مردم در مقابل دریافت مختصر پول قرار می دادند و از این راه سالیانه 400 پوند انگلیسی عاید بیمارستان میشد تا کمبود بودجه را جبران نمائند در قرن 17 ارتباط جسم و روان و محل این ارتباط در سلسه اعصاب مورد بحث قرار گرفت و دکارت [9] ومالپکی ویلیس[10] و سایر ین مراکزی برای این ارتباط تعیین کرده اند . در همین قرن در سال 1602 اولین کتاب پزشکی درباره ی بیماری های روانی به نام پراکسیس مدیا توسط پزشک سوئیسی [11]  نوشته شد که در آن طبقه بندی بیماریها ی روانی مورد توجه قرار گرفته و برای بیماریها ی روانی علل ارگانیک قائل شدند . دو نفر از روانپزشکان معروف آن زمان یکی زاکیا [12] که پدرپزشکی قانونی لقب گرفته و سالها نیز پزشک پاپ بوده است کتابی درباره ی روانپزشکی قضایی نوشته و در گزارشات او مطالب زیادی وجود دارد از جمله اینکه فقط پزشک است که می تواند درباره یناراحتی و شرایط روانی افراد اظهار نظر نماید ،با بیمار روانی به مصاحبه بنشیند و درباره ی رفتار و اعمال بیمار قضاوت نماید . دیگری به نام توماس سید نهام [13] که خاطر نشان کرد واکنشهای هیستریک فقط مخصوص خانمها نبوده بلکه نزد آقایان و کودکان نیز دیده می شود و به صورت همه نوع علائم مانند :تهوع ،استفراغ ،سرفه ، تشنج دردهای معده ی و روده ای و درد های مختلف بدن ممکن است تظاهر نماید . نکته ی قابل ارزش این بود که در آن تاریخ که همه درگیر علایم روانی شدید و جنون مالیخولیایی بودند سید نهام به ناراحتی های نورتیک اشاره کرد ولی بعد از او مسئله به فراموشی سپرده شد تا اینکه مجدداً در قرن بیستم توسط فروید به سر زبانها افتاد . در قرن هجدهم مسئله به همان طریق هفدهم ادامه یافت و مؤسسات خیریه در کشور های کاتولیک بنا به پیشنهاد کشیش ها تأسیس شد . در این مؤسسات نظرات مردم درباره ی نحوه ی نگهداری و نظریه ی پزشکان در مورد درمان متفاوت بود . در بیمارستان تبلم اختلاف بین پزشکان طوری بود که عده ای بیماران روانی را غیر قابل علاج می دانستند و بعضی نیز روشهای مختلف درمانی به آنها توصیه و عقیده داشتند که این بیماران بایستی درمان پزشکی شوند . در همین قرن ژرژ سوم پادشاه انگلستان که دچار حملات مانیاک شده بود توجه پزشکان و اطرافیان را به خود معطوف داشت و توجه نه تنها به درمان ژرژ سوم بلکه به مسائل پزشکی و روانپزشکی و پرستاری بیماران روانی بیشتر شد . در اواخر قرن 18 و اوایل قرن نوزدهم نام سه نفر باید در سر لوحه ی پیشتازان و رهبران درمان اخلاقی و انسانی که عبارتند از فلیپ پینل [14]از فرانسه،ویلیام تیوک [15] از انگلستان و ون سنتر و کیاروگی [16] از ایتالیا قرار گیرد .کیاروگی در سال 1794- 1793 سه جلد کتاب درباره ی بیماری های روانی نوشت و افتتاح بیمارستان روانی به نام بونی فازیو و گذارندن قانون برای بیماران روانی در سال 1774 از کار های او بود مورگانی [17] نیز در ایتالیا از افرادی بود که در پیشرفت و ادامه ی درمان با روش اخلاقی سهم مهمی داشت  تیوک(1819- 1732 ) به علت داشتن اعتقادات مذهبی و اینکه اگر بیمار روانی از محیط فشار آورد دور باشد بهبود می یابد در یورگ انگلستان در سال 1796 بیمارستانی برای 30 نفر افتتاح کرد و به درمان پزشکی با آزاد گذاشتن بیماران افدام کرد و چون نتایج رضایت بخشی داشت بعد از او نیز پسرش به نام ساموئل تیوک [18] روش پدر را ادامه داد و روش او الگویی برای افتتاح بیمارستان و مزاکز روانی در ایالات متحده امریکا گردید .پینل (1826-1745 ) متولد جنوب فرانسه و پزشک معروف در سال 1794 به پاریس رفت و به ریاست بیمارستان بیستر که مربو ط به بیماران روانی مرد و حدود 200 بیمار خطرناک و غیر قابل کنترل داشت منصوب شد . پنیل از سالها قبل در باره یدرمان و نگهداری بیماران روانی به طریق انسانی نظریه های داشت . پس از منصوب شدن به این سمت اولین اقدامش آزاد گذاشتن بیماران و کنار گذاشتن تنبیه و شکنجه بود که با استقبال اکثریت مردم آن زمان روبرو شد و در نتیجه این امر در بیمارستان سالی پتریر که مخصوص بیماران زن بود و توسط اسکیرول [19]اداره می شد به احراز در آمد . پینل در کتابی به نام رساله ی پزشکی فلسفی در باره ی مانی با زبانی بسیار ساده و روشن و مطابق سبک پزشکی  علایم بیماری های روانی را شرح داده و به چهار گروه بیماری های روانی اشاره کرد . که عبارت  بو دند از : ملاکونی یا اختلال عملی فکری و ذهنی ، مانی یا هیجان عصبی بیش از حد بدون هذیان ویا توام با هذیان ،دمانس یا جنون پیری و اختلال پدیده های فکری و بالاخره عقب ماندگی ذهنی یا محدودیت فعالیت قوای ذهنی پینل اعتقاد داشت که این بیماریها بایستی بات دارو درمان شوند و در رساله ی خود هیجان را عادلی مستعد کننده و یا تسریع کننده در بیماریهای روانی دانسته است . به نظرمی رسد وجود این عقیده در پینل به این علت بوده است که در مکتب روان شناسی عملی ارسطویی (یکی از مکاتب روان شناسی یونان در سالهای 322 تا 384 قبل از میلاد ) هیحان در سر لوحه ی علایم بیماری های روانی قرار داده شده بود و به عبارت دیگر ارسطو بیماری های روانی را در اثر به هم خوردن تعادل و هیجان و سلامت روان را به علت تعادل کامل هیحان می دانست

اهمیت ،دامنه ، حدود و زیانبخشی بیمارایهای روانی در جامعه

اعتقاد کامل داریم که تندرستی یکی از نعمتهای بزرگ در زندگی انسان است و نمی توان منکر شد که سلامتی روانی در زمره بالاترین نعمتهاست . افرادی که بنحوی از انی با بیماران روانی ، عقب ماندگان ذهنی و معتادین به مواد مخدر و الکل سروکار دارند به این امر اعتقاد کامل دارند . بدیهی است بیماریهای روانی مخصوص به یک قشر و یا طبقه خاصی نبوده و تمام طبقات جامعه را شامل می گردد . بیماری روانی ، کارگر ، کارمند ، محصل ، پزشک ، مهندس ، تاجر ، استاد دانشگاه و یا افسر ارتش نمی شناسد و به عبارت دیگر امکان ابتلا به ناراحتیهای روانی برای همه افراد جامعه وجود دارد و هیچ انسانی از فشارهای روانی و اجتماعی مصون نیست و به عبارت دیگر در برابر بیماری روانی  مصونیت نداشته و ندارد و این خطری است که مرتباً نسل فعلی و آینده را شدیداً  تهدید می کند . با توجه به نکات فوق حدود و زیانبخشی بیماریهای روانی را می توان بطور زیر خلاصه کرد

1- زیانهای فرهنگی

2- زیانهای عاطفی

3- زیانهای سیاسی

4- زیانهای اقتصادی

5- زیانهای فردی و اجتماعی

6- زیانهای خانوادگی و انسانی

به طور کلی باید گفت وجود یک بیمار روانی به کار عادی و اقتصاد خانواده لطمه شدید وارد می کند ، در آمد سالانه را کاهش می دهد .از لحاظ روابط انسانی سایر افراد خانواده ها را در وضع ناراحت و تأسف آوری قرار می دهد و خانواده ها باید صرف نظر از مخارج  هنگفت و صرف وقت ، فشار روانی شدیدی را برای نگهداری بیمار خود تحمل کنند . مراقبت و نگداری بیمار روانی زندگی خانواده ها را مختل،

نشاط و رفاه فردی را از اعضای خانواده سلب می کند . برای سازمانهای درمانی ، آموزشی ، سیاسی ، اقتصادی و انتظامی مسئله بزرگ و پیچیده ای را ایجاد می کند . در تخریب و ضایع کردن نیروی انسانی ، در اقتصاد اجتماع تأثیر عمیق می گذارد و به پیشرفت کشاورزی، صنعتی ، آموزش و پرورش لطمه سنگینی می زند . به همین دلیل بهداشت روانی در بعضی از کشورها در رأس برنامه های ملی و بهداشت همگانی قرار داده شده است . بیماران روانی که از طریق مراکز دادگستری ، پزشکی قانونی ،پلیس و یا مراکز بهداشتی و درمانی دیگر جهت بستری شدن معرفی می شوند معرف آن است که این افراد برای افراد خانواده ، اجتماع و حتی خودشان خطرناک هستند و این امر نشان دهنده اهمیت موضوع و احتیاج به پذیرش ، درمان و نگهداری این افراد است و هیچ سازمانی نمی تواند به علت نداشتن نیروی انسانی کافی و یا متخصصین از پذیرش و تحت نظر گرفتن آنها خودداری نماید . چاره اندیشی ، ایجاد قوانین و مقررات معین برای بستری ، درمان ، ترخیص و حمایت از بیماران در جامعه بایستی در سر لوحه برنامه های بهداشتی قرار گیرد و تا مادامی که قوانین و مقررات خاصی برای نظارت بر درمان و توانبخشی و یا نگهداری بیماران روانی به مورد اجرا گذاشته نشده است . بهداشت روانی به مفهوم اصلی و اساسی انجام نگردیده است . متأسفانه قانون گذاران و مجریان امر بع علت نداشتن اطلاعات کاف درباره بیماریهای روانی و یاد گیری با مسائل متعدد از اقدام در برنامه ریزی در باره بهداشت روانی به نحوی از انجام طفره می روند ویا حتی وجود مشکل را انکار می کنند این مسئله نه تنها در سازمان های اجرایی کشور به چشم می خورد بلکه از تعصبات بیجای خانواده بیمار نیز می باشد

با عقیده به این که بیماریهای روانی درمانی ندارند ، سرو صدای این نوع بیماران به کسالت و ناراحتی آنها بستگی دارد حقیقت امر را کتمان می نمایند . باید دانست که اولاً اکثر بیماریهای عصبی روانی قابل علاج و پیشگیری هستند و در ثانی هزاران بیماری جسمانی وجود دارد که قابل علاج نیستند . بسیاری از بیماریهای قلبی و عروقی، سرطانها ، بیماریهای روماتیسمی و تغذیه ای ،بیماریهای پوستی ، بیماریهای کلیوی ، کبدی و غیره درمان اختصاصی ندارد ، مرتباً عود می کنند ، مزمن می شوند و گاهی تا آخر عمر بیمار با آنها دست به گریبان است . مسلم است که بیماریهای عصبی روانی نیز نمی توانند از این قانون مستثنی باشند . نکته جالب اینکه بشر مرتباً سعی و کوشش می کنند راهی برای درمان بیماریهای جسمانی پیدا کند و یا لا اقل با بیمار رفتاری معقول و انسانی داشته باشد ولی متأسفانه در مورد بیماریهای روانی این طور نبوده و این بیماران اکثر با طرد سازمانهای درمانی مواجه بوده اگر هم برنامه ای برای آنان تنظیم و به مورد اجرا گذاشته می شود جنبه رحم و دلسوزی و احسان را داشته و دارد. در مطالعه ای در انگلستان 30 در صد مردم آن کشور داروهای ضد افسردگی را بی اثر و 78 در صدد مردم داروهای ضد افسردگی را اعتیاد آور دانسته و همین تعداد نیز اقرار کرده اند که از عنوان کردن بیماری خود شرم داشته و مراجعه به روانپزشک را عیب می دانستند . تعصب نسبت به بیماریهای روانی به قدری است که هنوز نه تنها در کشور ما بلکه در بیشتر کشورهای جهان آمار دقیق و منظمی مربوط به بیماریهای روانی در دسترس نیست . در ایران فقط 10% تخت های بیمارستانی متعلق به بیماران روانی و حدود 12% بورجه بهداشتی کشور صرف بیماران روانی می گردد . در صورتی که در کشورهای مترقی نصف تخت های بیمارستانی برای بیماران روانی اختصاص داده شده است . مسئله افزایش بیماریهای روانی موضوع روز بوده و رابطه مستقیم با سیر صعودی رشد جمعیت و افزایش فشارهای عاطفی و هیجانی دارد .( طبق اظهار مدیر کل سازمان جهانی بهداشت در دانمارک در اردیبهشت 1357 در حدود 45 میلیون نفر مبتلا به بیماریهای روانی شدید بوده و در حدود همین تعداد نیز به علت اختلالات ناشی از مواد مخدر ، الکل ، عقب ماندگی ذهنی ، بیماریهای سبک عصبی روانی جداً ناتوان شده اند .) این پزشک اظهار کرده است که در کشور های در حال توسعه بیمارانی که به مؤسسات بهداشتی درمانی مراجعه می کنند از نوعی اختلالات روانی رنج می برند و سالیانه بیش از 100 میلیون بیمار افسرده جدید تشخیص به کلینک ها و روانپزشکان مراجعه و تحت مداوا قرار می گیرند . در مجله روانپزشکی آمریکا ذکر شده است که 25 تا 30 در صد افراد آمریکا از نظر نشانه های روانی غیر عادی هستند . طبق گزاش مجله درباره مطالعه اثر داروهای ضد اضطراب و مُسکن 17% مردم بلژیک و 10% مردم فرانسه از داروهای ضد افسردگی و آرام بخش سبک استفاده می کنند و تعداد زنان در بین مصرف کنندگان این دارو دو برابر مردها بوده و تعداد زیادی از این افراد بیش از 45 سال دارند . مطالعه فوق برای اثر داروهای آرام بخش و ضد افسردگی سه حلقه ای در روی قلب به علت گزارش مرگ های ناگهانی انجام شده است . افزایش بیماران روانی واحتیاج به سرویس دهی از یک طرف و کمبود نیروی انسانی که لازمه اجرای برنامه های صحیح درمان اجتماعی و بهداشتی است از طرف دیگر مغایرت پیدا می کند . در جوامع پیشرفته که افزایش بیماران روانی نارساییهای نیروی انسانی را بشدت خود می رساند حتی مجبور می شوند از بیماران روانی که بهبودی نسبی یا کلی یافته اند به عنوان نیروی انسانی مفید استفاده کرده ، ازتجربیات آنها در راه درمان بیماران روانی و حتی روان درمانی بیماران دیگر بهره برداری کنند . در مطالعات متعدد میزان از کار افتادگی در بیماران افسرده را در طول عمر بین 3 تا 5 سال گزارش کرده اند و با توجه به اینکه افسردگی به مراتب خوش خیم تر از بیماری اسکیزوفرنی است لذا میزان از کار افتادگی در بیماری اخیر بسیار زیاد و در بعضی از بیماران از شروع بیماری تا آخر عمر خواهد بود

علل افزایش و شیوع بیماریهای روانی :

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی | دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | ایران پروژه | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |