پروژه دانلود

آخرین مطالب

۱۲۱۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله حقوق زنان تحت pdf دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله حقوق زنان تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله حقوق زنان تحت pdf

فصل اول : کلیات  
مقدمه :  
زن  
نماد سیاره ناهید (نمادی که برای «زن» استفاده می‌شود)  
نام  
در ادبیات  
جایگاه اجتماعی در ایران باستان  
پیشینه:  
سرگذشت زن و حقوق او در طول تاریخ  
جایگاه زن در دوران جاهلیت:  
ظلم های دیگر دوران جاهلیت به زنان:  
گام های موثر اسلام برای احیای حقوق زن و حفظ آن:  
فصل دوم : خشونت علیه زنان  
خشونت علیه زنان  
خشونت های خانگی:  
فصل سوم : خود سوزی  
خودسوزی زنان  
فصل چهارم :زنان قربانیان جنگ  
زنان قربانیان جنگ  
فصل پنجم :  قاچاق زنان  
قاچاق و خریدوفروش زنان  
فصل ششم :  قتل های ناموسی  
قتل های ناموسی  
فصل هفتم : مزاحمت های جنسی  
مزاحمت های جنسی  
مزاحمت های جنسی در ایران  
مزاحمت های جنسی در خانه:  
مزاحمت های جنسی دختران:  
مزاحمت های جنسی زنان:  
اول عدم آشنایی زنان با قانون ،  
فصل هشتم : همسر آزاری  
همسر آزاری  
تعریف همسر آزاری  
انواع همسر آزاری:  
کتک زدن همسر:  
نتیجه گیری و پیشنهادات  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله حقوق زنان تحت pdf

3 اشتری بهناز – چاپ اول پاییز 1385 –  قاچاق زنان و بردگی معاصر – نشر میزان –  تعداد 1000 نسخه

4-آبوت پاملا  /  والاس کلر –  ترجمه ی نجم عراقی منیژه – چاپ چهارم 1385 – کتاب جامعه شناسی زنان -  نشر نی – تعداد 1650 نسخه

5-احمدی خراسانی نوشین – مهاجر فیروزه –  اردلان پروین – چاپ اول 1384 – کتاب فصل زنان –  انتشارات روشنگران و مطالعات زنان –  تعداد 1500 نسخه

6 فرنچ مارلین –  تمدن ( مالکی ) توراندخت –  چاپ اول 1373 – جنگ علیه زنان – انتشارات علمی – تعداد 3000 نسخه

7-حمیدی فریده -  قاسمیان پروانه  -  صالح نوین سولماز – چاپ دوم 1385 – حقوق بشر ، حقوق زنان – انتشارات روشنگران و مطالعات زنان

8-.       از مجله خاتون مؤسسه ی اندیشه احمد خانی شماره 5 – 6 –

9-        بروشورها ی انشاراتی سازمان بهزیستی   (مشاوره و مرکز کاهش طلاق )

 

فصل اول : کلیات

مقدمه

در دوران اولیه زندگی بشری بروی کره زمین که میلیون ها سال طول کشیده است و برخلاف 5 هزار سال تاریخ مکتوب که در متون دینی از خلق آدم شروع می شود، در آن زمان جامعه برابر و مساوات طلبانه ای وجود داشته است که زنان در آن رهبر جامعه بوده اند ، به خاطر خلاقیت زنان در امور کشاورزی و به خاطر قدرت زایندگی آنان و خصوصا بلا اثر دانستن مردان در تولیدمثل ، فرهنگی حاکم بود بنام فرهنگ مادر سالاری و این دوران بهترین مرحله از حیات بشری بوده است.هیچگونه جنگ و کشتار و کاربرد قوه ی قهریه وجود نداشته و همچین از ستم و ظلم طبقاطی و انسانی خبری نبوده است

با گذشت از این مرحله و انباشت ثروت در دست عده ای و ایجاد واحدهای نظامی در دست عده ای دیگر جامعه بشری دو تکه شد و دیگر از آن برادری اجتماعی خبری نماند و جامعه گله وارِ انسانی، به تفکیک وظایف و ایجاد نقش های اجتماعی پرداخت. خانواده به عنوان واسطه فرد و جامعه شکل یافت و بر اساس و بدنبال آن نهادهای دیگر جامعه بشری بوجود آمدند امور جنسی نظم داده شد و حقوقی برای دفاع از این نظم ایجاد گردید

خانواده براساس نیازهای جامعه از شکل های گسترده و اکنون به حالت هسته ای بوجود آمد و خانواده یک نهاد طبیعی با کارکردهایش تعریف شد و قداست یافت و بدنبال آن ایدولوژی ها و مکاتب شکل گرفتند.و زن بعنوان یک ایده تعریف شد. و این چنین اخلاق ایده ای جانشین اخلاق علمی و ضروری بشری گردید

برای زن قالب اجتماعی خاصی تعریف نمودند و زن در یک چهارچوب و قفس ایدولوژیکی ، هستی اجتماعی یافت و برایش جدای از مرد وظیفه و نقش و اخلاق جداگانه تعیین و بشر دو تکه شد و مرد و زن جدا از هم. و آن چه که به زن دادند و او را شایسته آن دانستند اختلاف های بدنی زن ومرد بود که آن را وسیله تفاوت های اجتماعی دانستند و دیگر زن خود باورش شد ، همانست که در موردش می گویند و زن خود را با این تعاریف همسان نمود و بدین ترتیب انسانی از جنس دوم ساخته شد. از زیبایی و ظرافت او وسیله ای ساختند جهت انحرافات بیشتر و مفاسد بشری و سرمایه داری آخرین مرحله رشد جوامع بشری از او یک شئی ساخت که هم بدرد فروش بخورد و هم سبب فروش بیشتر شود .  مکاتب مدعی نجات نیز از او یک کالای فرهنگی و جنسی برای تبلیغ ایدوئولوژی خویش و جذابیت های فریب گونه و سراب ایده های خویش ساختند

زن

نماد سیاره ناهید (نمادی که برای «زن» استفاده می‌شود)

طرح زن از پلاک سفینه‌های پایونیر 10 و 11 ناسا که به همراه چند طرح دیگر مرتبط با انسان‌ها به فضا فرستاده شده‌استبه انسان مؤنث زن می‌گویند

واژه دختر معمولاً برای افراد جوان یا نابالغ به کار برده می‌شود و در مقابل آن، واژه زن برای افراد بالغ استفاده می‌شود. البته کلمه زن به طور عمومی به هر انسان مؤنث نیز گفته می‌شود؛ مثلاً در حقوق زنان

به طور معمول یک زن بالغ، توانایی بارداری و زادن‌ دارد. زن جوان ازدواج ‌نکرده را دوشیزه و زن ازدواج‌ کرده را زن متأهل می‌گویند. به زنی که دارای فرزند شده است، مادر گفته می‌شود

نام

کلمه زن در فارسی با «ژینای» در یونانی، «ژن» در پهلوی، «جنی» و «جنی» در اوستایی، «جنی» در سانسکریت، «کین» در ارمنی، «ژین» در کردی، «جینه‌ای» و «جونه‌ای» در پشتو و «جن» و «غین» در بلوچی مرتبط است

دختر (در گذشته دخت) فرزند مادینه انسان است. واژه دختر در مقابل واژه پسر قرار می‌گیرد و بیشتر به زنان خردسال و جوان گفته‌می‌شود

نام‌پژوهی : دختر ممکن است در یکی از این معانی به‌کار رود

زن خردسال: در این معنا گاهی به صورت دختربچه نیز به‌کار رود

زن ازدواج نکرده: مترادف کلمه دوشیزه که مدتهاست در فارسی به‌کار می رود. اگرچه در سال‌های اخیر از کاربرد آن کاسته شده است

زن باکره: زنی که تاکنون هیچ نوع ارتباط جنسی با شخص دیگری نداشته‌است. در این معنا مترادف کلمه انگلیسی ویرجین (Virgin) است

فرزند مؤنث: دختر گاهی در اشاره به رابطه فرزندی یک موجود مؤنث با پدر و مادرش استفاده می‌شود. کلمه دختر در این معنا بدون توجه به سن‌ و سال و وضعیت زناشویی‌ او به‌کار می‌رود

در ادبیات

در معنای فرزند مونث

به که هر دختر بداند قدر علم آموختن  تا نگوید کس، پسر هشیار و دختر کودن است

در معنای زن باکره

مردیت بیازمای وانگه زن کن  دختر منشان به خانه و شیون کن

جایگاه اجتماعی در ایران باستان

چنین گفت دانا که دختر مباد          چو باشد به‌جز خاکش افسر مباد.

دوشیزه

دوشیزه واژه‌ایست که در معنای دختر یا زن ازدواج نکرده به کار می‌رود. این کلمه از نام‌های بسیار کهن فارسی و تلفظ دیگری از دغدوا یا دوغدویه (doghdova) است که در اوستا نام مادر زرتشت می‌بوده

ریشه واژه

دوشیزه از ریشه دوغدی (dogdhi) در سانسکریت به معنای دوشیدن است و به این ترتیب دوشیزه (دوش + یزه) به معنای “دوشنده” است، چرا که دوشیدن حیوانات خانگی همواره کاری زنانه بوده است. این که دوشیزه در معنای دختر به کار می‌رود نیز شاید از آن روی باشد که نیاکان ما, مایل بوده‌اند که شوی نادیدگان و پاکان دوشندگان گاو و گوسفند باشند

پیشینه

سرگذشت زن و حقوق او در طول تاریخ

سرگذشت زن و حقوق او در طول تاریخ از جریانات پرماجرا و دردآلودی محسوب شده که از مهمترین مباحث “جامعه شناسی” و “تاریخی” به شمار می رود. مورخان دوران زندگی زن را دردو دوره خلاصه کرده اند. یک دوره به ماقبل تاریخ که هیچ گونه اطلاعات صحیحی از موقعیت و وضعیت زن در آن دوره وجود ندارد و یک دوره هم به شروع تاریخ بشر می رسد که در این دوره زن از شخصیت مستقلی برخوردار بوده و در پاره ای از جوامع زن به عنوان یک شخصیت غیرمستقل در کلیه حقوق اقتصادی، سیاسی واجتماعی شناخته می شد و این نگاه غیرمنصفانه نیز تا همین قرون اخیر ادامه داشت. نمونه بارز این بینش را می توان درباره زن در قانون مدنی به اصطلاح مترقی فرانسه مطالعه کرد. آنجا که در مواد 215 و 217، 1242 و 1428 درباره روابط مالی زوجین سخن گفته و کلیه اختیارات را به مرد داده است و زن در صورت موافقت مرد می تواند تصرف کند حتی در مورد مسائل مالی خودش. در حجاز که محیط پیدایش اسلام بود قبل از ظهور پیامبر اکرم(ص) با جماعت زنان همان معامله انسان وابسته و غیرمستقل می شد و به تعبیر برخی از مورخین رفتار آنها شباهت زیادی به بشرهای نیمه وحشی داشت و از جنس زن به زننده ترین شکل ممکن بهره برداری می کردند

    جایگاه زن در دوران جاهلیت

    دوران جاهلیت به دورانی اطلاق می شود که زنان از رسیدن به حقوق حقه خود در کلیه زمینه های انسانی محروم می شدند و اراده و اختیار از آنان در چنین محیط هایی نیز طبعا سلب می گردید و دامنه این ظلم آنگاه مضاعف می شد که گاه آنان جهت گذران زندگی مادی خود و صاحب خویش در معرض کرایه هم قرار می گرفتند! این وضعیت در هرکجای جهان برای زنان پیش آمده باشد از سیاه ترین ایام عمر بشر محسوب و باید آن را به عنوان جاهلیت شناسایی نمود چه در محیط حجاز باشد و چه در محیط های دیگر. نگارنده این سطور در نهایت شرمندگی وابراز تاسف به این موضوع اعتراف می نماید که دنیای متمدن امروزی نیز گرفتار درد جاهلیت تاریخی گشته آنجا که سقط جنین با مجوز قانونی شکل آزادی به خود گرفته و در بسیاری از کشورهای به اصطلاح متمدن رواج یافته است. با این توضیح گویا جاهلیت قرون اخیر چهره جاهلیت تاریخی را سفید کرده است، زیرا عرب جاهلی بعد از تولد نوزادان را می کشت اما انسانهای متمدن عصر کنونی، نوزاد را که هنوز به دنیا نیامده است در شکم مادر می کشند

    یادآوری این نکته ضروری است که در همان عصر جاهلیت با این عادت زشت نیز مبارزه شده است. “صعصه بن ناجیه” که انسان آزاده و پاکی بود، 360 دختر را از پدرانشان خرید و از مرگ نجات داد و حتی در یک مورد برای نجات نوزاد دختری که پدرش تصمیم بر قتل او داشت، مرکب سواری خود و دو شتر به پدر آن دختر داد. پیامبر(ص) فرمود: ”صعصه بن ناجیه” کار بزرگی انجام داد و پاداشش نزد خدا محفوظ است.

    ظلم های دیگر دوران جاهلیت به زنان

    اگرچه عمدا مردها به لحاظ مستندات تاریخی اولین اجحاف کنندگان به زنان محسوب می شوند اما باید از این نکته نیز غفلت نگردد که زنان چنانچه نگویم نقش اساسی را در ظلم به خویشتن ایفا کرده اند (ولی گذشته از عنصر روانی موضوع بحث) قطعا باید اذعان کرد در این ظلم تاریخی- فرهنگی بی تاثیر هم نبوده اند. با طلوع نوراسلام در عرصه گیتی، حیات بشر رنگ و بوی دیگری یافت و زندگی انسانها وارد مرحله نوینی گردید و مردان و زنان ضمن داشتن هویت مستقل از کلیه حقوق فردی، اجتماعی وانسانی برخوردار شدند. با ظهور اسلام و تعلیمات پایه ای آن و نگاهش به جنس زن، زنان از انزوای تاریخی- فرهنگی خارج شدند و عزم خویش را جزم نمودند تا با فاصله گرفتن از دوران عصر جاهلیت، تاریکی های آن را به دست فراموشی بسپارند زیرا به درک و باور رسیده بودند که با دمیده شدن روح اسلام در کالبد هستی زن نیز جزئی از خلقت الهی است و با توجه به وظایف سنگین خویش در قبال اجتماع از حقوق قابل توجهی نیز می تواند برخوردار باشد


 گام های موثر اسلام برای احیای حقوق زن و حفظ آن

    همان طوری که قبلااشاره شد در دوران جاهلیت به زنان ظلم ها و اجحافاتی تحمیل گردیده که با طلوع اسلام گام های موثری برای احیای حقوق زنان از این نکته نیز نباید غفلت شود که تحقیر و درهم شکستن شخصیت زن، تنها به عرب های جاهلی نسبت داده نشود، همان طوری که در سطور فوق اشاره ای کوتاه به موقعیت و وضعیت زنان از دیدگاه برخی ملل و اقوام شد، اعتراف به این مهم نیز جالب است که حتی شاید متمدن ترین ملل آن زمان نیز زن را شخصیتی ناچیز تلقی و غالبا با او به صورت یک کالاو نه یک انسان رفتار می کردند و باز باید متاسفانه اعتراف تلخی را بیان نمایم و یادآور شوم که در 2 الی 3 قرن اخیر زنان خود با رفتارهای غیرفرهنگی و غیراخلاقی خویش موجباتی را در سطح دنیا پدیده آورده اند که از ایشان استفاده های ابزاری شود و لذا همین امر شخصیت حقیقی و حقوقی زنان را در سطح دنیا با تزلزل مواجه ساخته و معادلات ارزشی آنان را زیر سوال برده است و زنان در قرن حاضر باید مراقب باشند که به صورت عروسک بلااراده ای در دست گروهی از انسان نماها و حکومت های مدعی تمدن در نیایند.اسلام با غنای فرهنگی خود از زمانی که طلوع کرد خدمت بزرگی به جنس زن کرد. آن هم به زنانی که از ابتدایی ترین حقوق انسانی محروم بودند، گاهی حق حیات از آنها سلب می شد و پس از تولد آنها را زنده به گور می کردند. آنها را از حق ارث بردن محروم می کردند و در عیش و نوش مردان شهوت ران و حاکمان لذت جو دائم گرفتار بودند و مورد اذیت و آزارهای جنسی شدید قرار می گرفتند، به سادگی تن به ازدواج می دادند و به آسانی آنها را طلاق می دادند!

    نگاه دین مبین اسلام به زن به عنوان یک رکن اساسی در اجتماع بشری به همه این فجایع و جنایات وحشتناک پایان داد و به زن شخصیتی عطا کرد که در تاریخ سابقه ندارد واین منطق قوی را به جهانیان دیکته کرد که هرگز نباید با زن معامله یک موجود فاقد اراده و وابسته و نیازمند به قیم نمود

    یکی دیگر از افتخاراتی که زنان بدان نایل آمده اند، مقام مادری است که این مقام در دوران جاهلیت محلی از اعراب نداشت و زنان از منزلت و شان آن بی بهره بودند و به لحاظ تاریخی هم این عنوان جایگاهی در جوامع آن روز نداشت و حتی امروز که جهانیان فاصله زیادی از بی فرهنگی آن عصر گرفته اند اما به گونه ای دیگر گرفتار شعارهای خوش آب و رنگی گردیده اند که برای رهایی از آن به همتی والاو عزمی راسخ نیازمند هستند؛ در هر صورت انبیا یکی از افتخارات خود را نیکوکاری نسبت به مادرشان ذکر می کنند و این دلیل روشنی بر اهمیت مقام مادر است. بنابراین زنان می توانند با نشان قدسی مادری کلیه درب های بسته را باز کرده و رحمت های الهی را از عرش به فرش آورده تا سبزی و خرمی در اجتماع بشری مبین صفا و صمیمیت و پیوند خاکیان با افلاکیان باشد. آیا این مقام کمی است و افتخار کم رنگی است که زنان به آن نایل آمده اند؟ آیا نباید این ارزش در جوامع بشری پاس نگه داشته شود و در سایه آن حرمت ها رعایت گردد؟

 

فصل دوم : خشونت علیه زنان

خشونت علیه زنان

 در همه شکل های بزهکاری این احتمال وجود دارد که زنان قربانی باشند،اما تهاجم خشونت بار مردان موردی است که زنان به طور مشخص در معرض آن قرار دارند.این تهاجم به هر دو صورت جنسی و فیزیکی،خواه از سوی مردانی که با ایشان زندگی می کنند یا مردان ناآشنا صورت می گیرد.زنان نه تنها قربانی خشونت مردان اند بلکه ترس از رویارویی با این خشونت بر سراسر زندگی آنها به شدت سایه افکنده است

قبل از پرداختن به مسئله ی خشونت علیه زنان که امروزه یکی از تراژدی های انسانی بشمار می رود نخست تعریفی از خشونت را ارائه دهیم

خشونت :  « به هر نوع رفتاری که منجر به آزار روحی یا جسمی فرد می شود خشونت گفته می شود. »

اما خشونت مورد نظر ما خشونت علیه قشری از جامعه به دلیل تفاوت های فیزیکی مدنظراست پس خشونت علیه زن را باید این گونه تعریف کرد: « هر نوع رفتاری که منجر به آزار جسمی یا روحی، روانی بر اثر جدایی جنسیتی می شود خشونت علیه زن نامیده می شود. »

 خشونت علیه زنان قبل از آن که یک مسئله خانگی، محلی، کشوری یا منطقه ای باشد یک مسئله جهانی است و به هیچ وجه به جامعه ی خاصی تعلق ندارد و به عبارت بهتر حتی در پیشرفته ترین کشورهای جهان نیز زنان و دختران از تبعات و عواقب ناشی از خشونت بخصوص در زندگی خانوادگی رنج می برند. طبق آمار اعلام شده از طرف سازمان بین الملل از هر 3 زن یکی از آن ها مورد خشونت قرار می گیرد ، اما لازم است در این مورد توضیح بیشتری ارائه شود و خشونت های تحمیل شده بر زنان را در انواع آن ها جستجو کرد و باید گفت خشونت علیه زنان در انواع مختلف وجود دارد : خشونت های خانگی، قتل های ناموسی، تجاوز جسمی و روحی، خودسوزی و خودکشی،  مثله کردن و نقص عضو کردن ، اخاذی ، تن فروشی ، قاچاق و خریدوفروش زنان،خشونت های اجتماعی و انواع دیگری از خشونت ها هستند که در این مقاله به تعدادی از این موارد اکتفا کرده و هر کدام را به اختصار توضیح می دهیم

خشونت های خانگی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی تحت pdf دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی تحت pdf

مقدمه :  
وضعیت زن در پیش از اسلام:  
حقوق و حیات اجتماعی زن در دنیای قدیم در ایران  
وضعیت و حقوق زنان در جامعه عرب  
نتایجی که در بالا اقتباس می شود:  
بعضی تفاوت های حقوقی زن و مرد در اسلام (به طور اختصار):  
حقوق زن در اسلام  
الف: حقوق عمومی (به طور مختصر):  
2- برابری دختر و پسر:  
3- اهلیت:  
4- مالکیت:  
5- ارث.  
6- تحصیل.  
7- قضاوت:.  
8- شهادت:.  
9-آزادی عقیده و بیان:  
ب: حقوق اختصاصی زن در اسلام (به طور مختصر): 1 – آزادی زن در انتخاب همسر:  
2- مهریه:  
3- نفقه:  
4- حضانت و رضاع:  
5- حقوق معاشرت با زن:  
6- طلاق:مسئله طلاق در مطالب قبل مورد بحث قرار گرفت.  
حقوق زن در نظام جمهوری اسلامی:  
اصل بیستم:  
اصل بیستم و یکم:  
نتیجه گیری:  
منابع و مآخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی تحت pdf

کتاب خانواده در بهشت (نویسنده: دکتر احمد بهشتی)

کتاب زن در آیینه جلال و جمال: ( نویسنده: آیت الله عبدلله جوادی آملی)

کتاب مبانی نظری قانون اساسی (نویسنده: شهید محمد حسین حسینی بهشتی)

کتاب مجموعه آثار (نویسنده: شهید مرتضی مطهری)

کتاب ترجمه تفسیرالمیزان: (نویسنده: استاد علامه سید محمد حسین طباطبایی)

کتاب ترجمه المیزان (نویسنده: علامه طباطبایی)

حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد: (نویسنده: محمد حکیم پور)

رژه پیره: روان شناس اختلافی زن و مرد: (ترجمه: محمد حسین سروری)

حقوق زن در اسلام: (نویسنده: استاد شهید مرتضی مطهری)

آیاتی هم از قرآن کریم و روایات پیامبر (ص) اقتباس شده است

 مقدمه

انسان از گذشته های دور تا به امروز در پی شناسایی حقوق خویش و در جهت تأمین و تضمین آن، همواره قربانی داده است انسان همان موجودی است که آفرینش وی در زیباترین شکل ممکن صورت پذیرفته و خداوند خود را نسبت به چنین آفرینش تحسین نموده و بر همین اساس جایگاه شایسته و اعمال امروز او مورد تأکید قرار گرفته است. و در قرآن آمده است که تنها انسان است که تاج کرامت بر سر او نهاده شده است و برای چنین انسانی برخورداری از حقوق ویژه امری طبیعی است و رابطه مستقیمی بین استعدادها و توانایی ها او با دامنه حقوقی وی دارد از نظر قرآن جنسیت مهم نیست آنچه که ملاک برتری است جنسیت نمی باشد بلکه در نزد خداوند تقوا است زن و مرد اگر چه از نظر جنسیت متفاوتند ولی از نظر انسانیت برابر هستند. علت تفاوت حقوق بین زن و مرد نظیر قضاوت، ارث، شهادت، تعده، زوجات، طلاق، ولایت و اموری از این قبیل را باید در تفاوت های وجودی میان زن و مرد جست و جو کرد. از نظر اسلام تفاوت های فراوانی میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی سبب گردیده است اسلام بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این تفاوت های فراوانی میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی سبب گردیده است اسلام بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این تفاوت های حقوقی برای زن و حقوقی برای مرد قائل شده است که سر جمع برابری و تساوی میان آنها و نفی تبعیض جنسی است

در این مقاله سعی شده است در مورد حقوق زنان در اسلام و آموزه های نبوی و همچنین در جوامع گذشته وضع و احوال آنان مورد بررسی قرار گیرد نگاه بدبینانه و شیء گونه نسبت به زن در متون منثور و منظوم ما دیده می شود به طور نمونه

زن از پهلوی چپ شد آفریده             کسی از چپ، راستی هرگز ندیده

نظامی

چه خوش گفت شاه جهان کیقبا      کـه نفریـن بـد بـر زن نیـک بــاد

سعدی

در سیاستنامه خواجه نظام الملک، ضمن توصیه مردان به بی توجهی نسبت به خواسته یا گفته زنان می نویسد: «اول مردی که فرمان زن برد و او را زیان داشت و رنج و مشقت افتاد آدم (ع) بود که فرمان حوا کرده گندم بخورد تا از بهشتش بیرون کردند». و یا حکیم متأله «ملاصدرا» در کتاب «اسفار اربعه» زنان را در شمار حیوانات به حساب آورده و نمونه های دیگر نیز وجود دارد که با بیانات خود مقام زن را تنزول داده اند و اهمیت آن را کم به حساب آورده اند و هنوز زنان از حیث برخورداری از بیشتر امکانات نظیر امکان تحصیل و اشتغال در بسیاری از کشورهای جهان در سطحی پایین تر از مردان قرار دارند البته از نظر محققانی نظیر «رابرت بلود» و «دونالدو ولف» سه عامل آموزش و اشتغال و میزان دستمزد تأثیری مستقیم در افزایش قدرت تصمیم گیری زنان دارد

وضعیت زن در پیش از اسلام:

حقوق و حیات اجتماعی زن در دنیای قدیم در ایران

زن به شهادت تاریخ، بدترین و شوم ترین و نکبت بارترین دوران حیات اجتماعی خود را در دوره پیش از اسلام گذرانده است و به ندرت به عنوان موجودی انسانی – که از حیث کرامت و ارزش انسانی با مرد همسنگ باشد مورد توجه قرار گرفته است بلکه غالباً به مثابه موجودی اهریمنی و شیطانی و نجس تلقی می شده است که پیوسته روح و روان مرد از او در آزار و اذیت بوده است

 زنان در گذشته حتی در جوامع متمدنی چون ایران و روم از بسیاری از حقوق مادی و معنوی اعم از:

حق معامله، حق پیشه، حق مالکیت، حق انتخاب همسر، حق طلاق، حق تحصیل، حق رأی، حق ارث، حق وصیت، حق مهریه و … محروم بوده است. در درخشانترین دوره حیات اجتماعی زن در ایران پیش از اسلام یعنی عصر ساسانی – «زن مطلقاً فرمانبردار مرد بود و شخصیت حقوقی نداشت، پدر  و شوهر اختیارات وسیعی در دارایی های او داشتند؛ و آنچه که از هیاهوی جاهلانه که اخیراً اعلام کرده اند از بدیهیات تمدن ساسانی است نکاح با محارم و زناشویی در میان اقادب درجه اول حتماً معمول بوده است و احکام عجیب دیگری هم داشتند که وقتی پسری به سن رشد بلوغ می رسیده پدر یکی از زنان خود را به عقد زناشویی او در می آورده است»

دکتر کریستین سن نیز در کتاب ایران در زمان ساسانیان با تشریح وضعیت دهشتناک زندگی زن در جامعه ساسانی می نویسد: «در ایران عصر زردتشتی، ازدواج با محارم و نزدیکان، نه تنها مقدس بوده بلکه گناهان کبیره را محو می کرده است»

در سروده های قدیمی و مذهبی ایرانیان درباره تحقیقات و پستی زن آمده است: «پدران از خدا مسألت نمی کنند که دختری به ایشان روزی کند و فرشتگان دختران را از نعمت هایی که خدا به آدمی می بخشیده به شمار نمی آوردند»

در دوره ساسانی شوهر کردن برای زن به معنای درآمدن از سالاری پدر یا برادر و رفتن به سالاری شوهر یا پدر او بوده است

به طور کلی در ایران عصر ساسانی، موقعیت و جایگاه زن نسبت به ممالک دیگر دنیای آن روز تا حدودی بهتر بوده است و عمده محدودیت ها و محرومیت ها ریشه مذهبی داشته است به طوری که یک مؤمن آیین زردتشت- به تبعیت از آموزه های فقهی این مذهب- زن (حائض) را ذاتاً «نجس» تلقی می کرده تا جایی که از نظر او روح و حتی نگاه و نفس زن حائض از این حکم مستثنی نبوده است و چنین زنی در آیین زردتشت باید خود را از دیگران دور نگاه می داشت و از کارهای روزمره در نه شبانه روز دست می کشید و همچنین جامه خود را در مدت یاد شده به طور مرتب تعویض می کرد که این به این معنا بود که زن باید تقریباً یک سوم از دوران جوانی خود از حیات اجتماعی محروم می ماند و به طور مجرّد زندگی می کرد و در مورد زایمان نیز این مورد صدق می کرد و در نتیجه زمینه انزوای اجتماعی زن را فراهم می ساخت

 

رفتار و کرداری که در مورد زن در جوامع و ممالک مختلف در قدیم وضع بود

ایتالیا: زن حیوان پلید و نجسی است‎؛ نه روح دارد و نه ابدیت، اما بر بندگی و خدمتگزاری بر مرد واجب است

یونان: پدری که پسر نداشت و دارای چند دختر بود می توانست برای یکی از دختران خود شوهری انتخاب کند و او را به جای پسر، وارث خود قرار دهد و هر گاه دختری شوهر می کرد از میراث پدر مرحوم می شد و در سهم الارث احتمالی شوهر هم هیچ گونه اختیاری نداشت

هند: در قدیم مرگ شوهر، هنگامه مرگ ؟؟؟ زن نیز فرا می رسید بدین گونه که پس از مرگ شوهر، زن را هم داخل آتشی که جسد مرد در آن می سوخت پرت می کردند و از او می خواستند با این فداکاری و وفاداری خود، روح شوهرش را شاد کند

چین: خانواده های چین چنان نسبت به فرزندان دختر خویش بی اعتنا بودند که برای پراکندن آنها از سر خود، در فرستادن آنها به حرمسرای خاقان با یکدیگر رقابت می کردند

در کشورهای دیگر نیز همچنین اعمال و کردارهایی در مورد زنان وجود دارد که به اختصار نمی توانیم همسری آنها را بیان کنیم

$ وضعیت و حقوق زنان در جامعه عرب

در جامعه عرب برای زن نه استقلالی در زندگی قایل بودن و نه حرمت و شرافتی؛ زنان در عرب ارث نمی بردند و تعداد زوجات آن هم بدون حدی معین، جایز بود همچنان که در یهود نیز چنین بود و در مسئله طلاق برای زن اختیاری نبود و دختران را زنده به گور می کردن اولین قبیله ای که چنین کار را کرد قبیله بنوتمیم بود و به خاطر پیشمادی بود که در آن قبیله رخ داد و آن این بود که با نعمان بن متند جنگ کردند و عده ای از دخترانشان اسیر شدند و از شدت خشم تصمیم گرفتند دختران خود را خود به قتل برسانند و زنده دفن کنند و این رسم ناپسند در میان قبایل عرب به تدریج معمول گردید و عرب هرگاه دختری برایش متولد می شد به فال بد گرفته و داشتن چنین فرزندی را ننگ می دانست برخی خانواده های عرب در امر ازدواج به زنان و مخصوصاً دختران خود استقلال داده بودن رفتاری که عرب در آن زمان با زنان داشت ترکیبی است از رفتار اقوام متمدن و رفتار اقوام متوحش، ندادن استقلال به زنان در حقوق و شرکت ندادن آنان در امور اجتماعی از قبیل حکومت و جنگ و مسئله ازدواج و اختیار دادن امر ازدواج به زنان اشراف را از ایران و روم گرفته بودند و کشتن آنان و زنده به گور کردن و شکنجه دادن را از اقوام وحشی اقتباس کرده بودند پس محرومیت زنان عرب از مزایای زندگی هستند به تقدیس و پرستش رئیس خانه نبود بلکه از باب غلبه قوی و استخدام ضعیف بود و زنان محرومیت و نیز سختی هایی که در این جوامع داشتند در دل و فکر آنان ضعفی ایجاد کرد و این ضعف فکری اوهام و خرافات عجیب و غریبی در مورد حوادث و وقایع مختلف در آنان پدید آورد که کتب تاریخی این خرافات و اوهام را ضبط کرده است و این خلاصه ای بود از احوال زن در مجتمع انسانی در ادوار مختلف قبل از اسلام و در عصر ظهور اسلام

نتایجی که در بالا اقتباس می شود:

اول اینکه:‌ بشر در آن دوران درباره زن دو تفکر داشت: یکی اینکه زن را انسانی را در سطح حیوانات بی زبان می دانست و دیگر اینکه او را انسانی پست و ضعیف در انسانیت می پنداشت انسانی که مردان، یعنی انسان های کامل در صورت آزادی او از شر و فسادش ایمن نیستند و به همین جهت باید همیشه در قید تبعیت مردان بماند و مردان اجازه ندهند که زنان آزادی در زندگی خود کسب کنند. نظریه اول با سیره اقوام وحشی و نظریه دوم با روش اقوام متمدن آن روز مناسب تر است

دوم اینکه: بشر قبل از اسلام نسبت به زن از نظر وضع اجتماعی نیز دو نوع طرز تفکر داشت بعضی جوامع زن را خارج از افراد اجتماع انسانی می دانستند و بعضی دیگر معتقد است زن مانند اسیری است که به بردگی گرفته می شود و از نیروی کار و استفاده می کردند

سوم اینکه: محرومیت زن در این جامعه همه جانبه بود و زن را از تمامی حقوقی که ممکن بود از آن بهره مند شوند محروم می دانستند

چهارم اینکه: اساس رفتار مردان بر زنان عبارت بود از غلبه قوی بر ضعیف و هر معامله ای که با زنان می کردند بر اساس استخدام و بهره کشی آنان بود و این روش امت های غیر متمدن بود و امت های متمدن این تفکر را داشتند که زن انسانی است ضعیف الخلقه که توانایی آن را ندارند که در امور خود مستقل شود

$ بعضی تفاوت های حقوقی زن و مرد در اسلام (به طور اختصار):

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله حقوق متقابل استاد و شاگرد تحت pdf دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله حقوق متقابل استاد و شاگرد تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله حقوق متقابل استاد و شاگرد تحت pdf

فصل اول 

مقدمه  
فصل دوم: اهمیت مقام استاد  
فصل سوم: وظایف استاد  
فصل دوم: آداب مربوط به شاگرد در برابر استاد  
فهرست منابع و مواخذ  

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله حقوق متقابل استاد و شاگرد تحت pdf

قرآن کریم ،خطاط عثمان طه ، مترجم : فولادوند سهری،چاپ دوم،قم

1-آداب الطلاب؛ برخوردار فرید ،شاکر. انتشارات صبا.چاپخانه قدس. چاپ دوم بهار

2- آفات الطلاب، برخوردار فرید ،شاکر.انتشارات صبا چاپخانه قدس. چاپ دوم بهار

3- آداب تعلیم وتعلم در اسلام ،شهید ثانی ،حجتی دکتر سید محمد باقر . ناشر.دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپخانه سپهر خرداد

4-آئین دانشوری گزیده ای کوتاه برمنیه المرید

1-    اخلاق ج1و3 – امام خمینی (ره) . نشر انش حوزه چاپ و صحافی : اسوه چاپ اول تابستان

2-    110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع) .شیرازی ،آیت الله علیان نژادی ابوالقاسم چاپ امیرالمومنین (ع) ناشر: مدرسه الامام علی بن ابی طالب چاپ اول

3-    حقوق از دیدگاه امام- سجاد (ع) شرح رساله الحقوق مشایخی ،قدرت الله قم انتشارات انصاریان چاپخانه صدر-قم چاپ اول

4-    مهر استاد . سیره عملی وعلمی استاد جوادی عاملی . بند علی حجه السلام سعید. ناشر مرکز نشر اسراء چاپخانه: دفتر انتشارات اسلامی چاپ دوم اردیبهشت

5-    هفتاد ونه منبر استادی،رضا. توزیع وتولید : ارزشمند. چاپ.قدس ناشر:قدس چاپ دوم بهار

مقدمه

سپاس و ستایش ویژه خداست خدایی که با نیروی خامه وقلم انسان را با علم ودانش آشنا ساخت ،علم ودانشی که بشر با آن ، سابقه و آشنایی نداشت

خامه ای که دانشمند در طریق ارشاد جامعه بر روی کاغذ و نوشت افزار به جریان می اندازد از خون شهدا وجانبازان راه حق گرانقدر تر و ارجمند تر است .ولی باید هشدار دهیم که هر علم ودانشی نمی تواند ضامن قرب انسان به خدا گردد

تحصیل علم به هر صورت و کیفیت وعاری از هر گونه قید وبند نمی توان مراتب رضای الهی را به خود جلب نماید، بلکه برای تحصیل و فراگیری علم شرایطی است و برای سامان دادن دانش ضوابطی وجود دارد

در تحقیق حاضر در صدد بر آمدیم که مستقیماً و بطور جداگانه پاره ای از شرایط تعلیم وتعلم و آداب وآیین ها و مسائل مربوط به آن از قبیل وظایف پرارزش وسودمند به حال عالم و متعلم را به خواست خداوند بازگو کنیم

با امید که این کتاب رهگشای فراسوی علاقمندان وشیفتگان علم ودانش در وصول به مطلوب وهدف آن باشد

فصل دوم: اهمیت مقام استاد

کمال وتمامیت شخصیت انسان براساس دانش و بینش او استوار است .زیرا در وجود و ظل این بینش می تواند خود را در رده فرشتگان آسمانی قرار دهد وبرای اینکه بتواند به مقامات رفیع اخروی برسد آمادگی کسب می کند

عالم ودانشمند نه تنها درآخرت دارای مراتب والایی هستند ،در دنیا نیز از سپاس و ستایش افراد جامعه برخوردارند

«عن النبی صل الله علیه وآله»:” زیاره العلماء احب الی الله تعالی من سبعین طوافاً حول البیت و افضل من سبعین حجه و عمره مبروره ومقبوله ،و رفع الله تعالی له سبعین الدرجه و انزل الله علیه الرحمه، وشهدت له الملائکه ان الجنه  وجبت له”(1)

رسول خدا (ص) فرمودند : زیارت نمودن دانشمندان در نزد خداوند متعال محبوبتر از هفتاد طواف گرد خانه و با فضیلت تر از هفتاد حج و عمره پذیرفته شده می باشد و خداوند هفتاد درجه او را بالا می برد و رحمتش را بر او نازل می کند و فرشتگان گواهی می دهند بر اینکه بهشت بر او واجب شده است

پیامبر اسلام (ص) مردم را به حضور درس علماء و دانشمندان ترغیب می فرمودند

«قال النبی صل الله علیه و آله» :یا اباذر!الجلوس ساعه عند المذاکره العلم احب الی الله من قیام الف لیله یصلی فی کل لیله الف رکعه، و الجلوس ساعه عندالمذاکره العلم احب الی الله من الف عزوه والقرآن کله»(2)

پیامبر اکرم (ص)فرمودند : ای اباذر،نشستن یک ساعت در جلسه عالم و محضر استادی که مذاکره علمی  دارد در نزد خداوند محبوبتر است از شب زنده داری هزار شب که در هرشب هزار رکعت نماز بخواند

ای اباذر! نشستن یک ساعت در محضر عالم و به موضوعات علمی پرداختی در نزد خدا محبوبتر از شرکت کردن در هزار جنگ و غزوه و خواندن تمام قرآن است

« قاتل بن سلیمان ‌‌}ازدی { می گوید: در کتاب «انجیل» به این مطلب برخوردم که خداوند به عیسی (ع) فرمود

« دانشمندان را گرامی بدار } یعنی در بزرگداشت آنان دریغ مکن { اهمیت و ارزش مقام و مرتبت آنان را بشناس.زیرا من دانشمندان را از لحاظ مقام و منزلت بر تمام آفریدگانم-بجز پیامبران و رسولان خود-مزیت و برتری بخشیدم –مزیت و برتری آنان بر،همانند برتری وبر جستگی آفتاب بر ستارگان و همانند برتری آخرت بر دنیا و همچون برتری من بر تمام پدیده های هستی می باشد.»1

و از گفتار و سخنان مسیح (ع)است که گفت

«اگر کسی به زیور علم و دانش آراسته گردد و رفتار خود را با موازین علمی خود منطبق سازد و به علم خود عمل کند او همانند کسی است که در آسمان ها بعنوانم شخصیتی عظیم و شکوهمند و انسانی بزرگ،نامبردار بوده و از او به عظمت یاد کنند»2

بزرگان و عرفا در باره آثار هم نشینی با عالمان و دانشمندان سخنان بسیار نیکوی دارند و از آن جمله

عارفی می گوید «اگر کسی در حضور عالم و دانشمندی بنشیند و نتواند از اندوخته های خود استاد و اندوخته های علمیش مایه ای ذخیره کند و در صیانت و حفظ سخنانش احساس عجز کند ،علا رقم چنین محرومیت و نا توا نی ،بخاطر همنشینی با عالم و دانشمند وشرفیابی از محضر او  هفت کرامت و فضیلت نصیب او می گردد

1)     به فضیلت و پاداشی که در تعالیم و فرهنگ دانش پرور اسلامی برای شاگردان و دانش آموخته گان معطوف شده است دست یابد

2)     مادامی که در محضر عالم ودانشمند بسر می برد از گناهان و معاصی مصونیت دارد( و قهراً از تیرس جرم و نافرمانی خدا بدور است)

3)     و آنگاه که در جهت پویائی از علم ودانش اندوختن ، از خانه خویش بیرون می آید ‌‌} تا آنگاه که به خانه خویش باز می گردد{ مشمول لطف و رحمت الهی است

4)     وقتی که در حلقه درس تعلیم وعالم و دانشمند ، جلوس می کند نظر به اینکه سایه رحمت الهی، چنین حلقه ای را زیر پوشش خود قرار میدهد. اورا ازاین بارش رحمت نصیبی خواهد بود

5)     مادامی که او به درس و سخنان عالم  و دانشمندان گوش فرا می دهد ، همین گوش فرا دادن بعنوان طاعت او بشمار آمده ودر پرونده اعمال او ثبت و ضبط می گردد

6)      اگر او علیرغم استماع سخنان استاد ، احساس کند که چیزی از گفتار او را درک نکرده و بخاطر چنین احساسی ، اندوهگین گردد،همین اندوه و تنگدلی وسیله ای برای قرب او به پیشگاه خدا می شود.(1)

انسان در کنار علماء و دانشمندان علوم فراوانی را می آموزد همین که در کنار آنها می نشیند به این حقیقت پی می برد که مسلمانان به عالم ودانشمند ارج می نهد و قلبشان از فسق و گناه دور می شود ارج وقرب علما بسیار والا است

کسی که خداوند متعال وجود او را با حکمت و دانش کرده است و سرمایه زیادی یعنی علم به او داده است همانطوری که می تواند به مردم سود ونفع برساند خود نیز می تواند ازاین سرمایه در زندگی انسانی و معنوی خویش بهره بگیرد. کسی که مردم را به هدایت و رشد فکری و معنوی دعوت می کند

 ودراین راه موفق می گردد به هر اندازه که کسی را علمی بیاموزد مزد وپاداش از خداوند منان دریافت می کند

آداب تعلیم و تعلم در اسلام .دکتر سید محمد باقر حجتی صص 90-

 خداوند کریم و دانا در کتابش در چندین آیه به اهمیت مقام دانشمند اشاره کرده و صفاتی را از برای آنها ذکر کرده است .بعضی ازاین فضیلتها ازاین قبیل هستند

اول: ایمان، والراسخون فی العلم یقولون آمنا به .(1)

کسانی که در علم استوارند می گویند : به خدا ایمان داریم

دوم:توحید«شهدالله انه لا اله الا هو والملائکه واولوالعلم»(2)

خداوند،فرشتگان و صاحبان علم گواه آنند که جز او معبودی نیست

سوم: گریه واندوه، (ان الذین اوتوالعلم من قبله ; ویخرون للا ذقان یئکون)(3)

کسانی که پیش از نزول قرآن دانایی داده شد; و گریه کنان به پیشانی بر زمین می افتند

چهارم: خشوع و افتاده حالی:« و یخرون للا ذقان یبکون ویزیدهم خشوعاً»(4)

و به صورت بر زمین می افتد درحالی کع گریانند و برافتادگی آنها می افزاید

پنجم: خداترسی؛ «انما یخشی الله من عباده العلماء»(5)

در میان بندگان خدا، تنها عالمان  پروای خدا را دارند

فضیلت و برتری عالم ودانشمند بر عابد وپارسا به میزان هفتاد پایه و درجه است. و درجاتی که میان هر دودرجه آن ، فاصله دور ودرازی وجود دارد که اگر اسب را هواری بخواهد این فاصله را طی کند هفتاد سال به طول می انجامد تا مسافت میان دو درجه از درجات هفتاد گانه را بپیماند. علت وجود چنین فضیلت قابل توجه برای فرد عالم و دانشمند این است که شیطان وو انسانهای شیطان گونه بدعتها و نوآوری های نابخردانه ایی را در میان مردم ، جایگزین و رایج می سازد ولی عالم و دانشمند هشیار و بیدارگر آن نوآوری های زیان بخش و نامشروع را شناسایی می کند و می کوشد تا مردم را هشدار دهد و آنرا به مفاد آن آگاه سازد و آن را ازبیخ وبن برکند . کوششهای بی دریغ عالم ودانشمند در شناسایی بدعتها و از میان بردن آن زمینه را برای احراز چنین مقامات والایی را فراهم می آورد در حالی که عابد صرفاً به عبادت روی آورده و سعیو کوشش او فقط برای خود او می باشد.(1)

فصل سوم: وظایف استاد

تعلیم ، اسای و بنیادی است که قوام وپایداری دین و آئین بر روی آن استوار شده است. جامعه بشری از طریق تعلیم می تواند از کسادی ونابودی کالا و سرمایه های علمی پیشگیری کند. بنابراین تعلیم و انتقال  اندوخته های علمی به دیگران از مهمترین عبادات و بلکه موکد ترین واجبات کفایی است که هر فرد از جامعه انسانی که حامل علم وکالای معارف و معلومات است باید که در انتقال آن به دیگران ، احساس وظیفه و مسئولیت نماید و تا وقتی که این انتقال بوسیله دیگران صورت نگیرد همه علما و دانشمندان باید موضوع تعلیم را به عنوان یک امر واجب و تکلیف الزامی تلقی نموده و درصد اداء این وظیفه خطیر برآید

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید

«و اذ اخذالله میثاق الذین اوتوا الکتاب لبتینه للناس و لاتکتمونه»(1)

و آنگاه خداوند با مردمی نبشتار آسمانی در اختیار آنها قرار گرفت. پیمان بست که باید محتوای آن را برای مردم تشریع کرده واز بازگو کردن آن کتمان نورزید و آن را به دیگران تعلیم دهید

درجایی دیگر می فرماید

«ان الذین یکتمون ما انزلنا من البنیات والهدی من بعد مابیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون»(2)

« آنانکه رهنمودهای واضح وآشکار و عوامل رشد وهدایت را که ما آنها را فرو فرستادیم پس از آنکه ما همین رهنمودهای آشکار و راه هدایت را در نبشتار آسمانی گزارش و توضیح دادیم. در بازگو کردن آنها به مردم کتمان می ورزند، خدای متعال آنانرا از رحمت خویش طرد نموده و همه لعنت کنندگان نیز طرد آنان را از رحمت خدا درخواست می نمایند»

امور مختلف و متنوعی آداب و وظایف استاد نسبت به شاگردان و دانشجویان تشکیل میدهد که محور همه آنها تنظیم صحیح رابطه ی استاد با شاگرد می باشد درابتدا باید بدانیم وظیفه یعنی چه؟

وظیفه یعنی قبول مسئولیت

وظیفه در اصل به آن مسئولیتی که شخص برای انجام کاری برعهده می گیرد که باید به نحو احسنت آن  را انجام داد. زیرا شخص خود کاری را با میل قبول کرده است

با شخص شدن معنای و مفهوم وظیفه به وظایف استاد و مسائلی که استاد  در رابطه با شاگردان باید انجام دهد می پردازیم

1-    امکان وصول به مقام والای علمی در سایه ایمان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله تحولات آموزش پزشکی معاصر تحت pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله تحولات آموزش پزشکی معاصر تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله تحولات آموزش پزشکی معاصر تحت pdf

پیشگفتار    
مقدمه    
طب در دانشگاه جندی شاپور    
پزشکی در دوران اموی    
عباسیان و تحولات علم طب    
تاثیرآل بویه در تحولات علم طب    
نتیجه گیری    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله تحولات آموزش پزشکی معاصر تحت pdf

1-  به عنوان مثال توجه فرمایید به اظهار نظر آقای علی اکبر ولایتی در کتاب فرهنگ و تمدن اسلامی ،ص 44 که چند قرن تاریخ پزشکی تنها در8 سطر بیان شده است

2-   برتولد اشپولر ،تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی ص،

3-  عبدالحسین زرین کوب ، تاریخ ایران بعد از اسلام ، ص

4-   سیریل الگود ،تاریخ پزشکی ایران ، ص

5-   کریستین سن ، ایران در زمان ساسانیان ، ص

6-   سیریل الگود ، تاریخ پزشکی ایران ، ص

7-   همان ، ص

پیشگفتار

حدود 150 سال پیش وضعیت بهداشت در کشور ایران بسیار نامناسب بود. بیماری‌های واگیر مانند طاعون، وبا و آبله، جان بسیاری از مردم را می‌گرفت. برای مثال، در سال 1225ش/ 1846م  وبا در تهران بیش از دوازده هزار نفر (حدود یک چهارم جمعیت پایتخت) را نابود کرد. با همه‌گیری هر بیماری واگیر، مردم از شهرها می‌گریختند و با این کارشان آن بیماری را گسترش می‌دادند

گشایش آموزشگاه عالی دارالفنون در دهم دی‌ماه 1230ش/ 1268ق/1851م سرآغاز بهبود وضعیت بهداشت ایران بود. در آن‌جا پزشکی نوین آموزش داده می‌شد و نخستین شورای بهداشت در همان‌جا بنیان نهاده شد. برخی از دانش‌آموختگان دارالفنون برای ادامه‌ی تحصیل به اروپا فرستاده شدند. بازگشت آن‌ها و دیگر ایرانیانی که پزشکی نوین را آموخته بودند، نویدبخش نوسازی بهداشتی ایران بود

یکی از مردان بزرگی که نقش چشمگیری در بهبود بهداشت ایران داشت، دکتر امیراعلم (1255-1340ش) بود. او بیشتر دوران تحصیل خود را در کشورهای دیگر گذراند. با وجود این، میهن‌دوستی کم‌نظیرش او را به ایران بازگرداند. او بیش از 55 سال برای بهبود وضعیت بهداشت مردم ایران کوشید. او در پایه‌گذاری بهداشت نوین در ایران نقشی چشمگیر داشت

امیراعلم در ساخت بیمارستان و درمانگاه از پیشگامان بود. او برای بهبود قرنطینه‌های مرزی و انجام واکسیناسیون بسیار کوشید. او در تصویب قانون‌های بهداشتی مانند قانون آبله‌کوبی اجباری نقشی بنیادی داشت. امیراعلم این کارهای بزرگ را در دوره‌ای انجام داد که ایران از درآمدهای نفتی بهره‌مند نبود و ارزش سرمایه‌گذاری در زمینه‌ی بهداشت برای دولت‌مردان روشن نبود

کتاب امیراعلم: بهداشت نوین در ایران پژوهش و نگارش حسن سالاری است که انتشارات محراب قلم آن را در 32 صفحه به صورت رنگی منتشر کرده است. ویرایش علمی این اثر را یونس کرامتی انجام داده است. تصویرهای این کتاب از سازمان‌های مختلف و با رعایت «کپی رایت» فراهم شده و صفحه‌آرایی آن در موسسه فرهنگی و انتشاراتی طراحان ایماژ انجام شده است

سیر تحولات علم پزشکی 

اغلب محققانی که در زمینه تاریخ تمدن و فرهنگ اسلامی پژوهش نموده اند ، هنگامیکه وارد مقوله علم طب به عنوان یکی از شاخصه های تمدن می شوند ، پس از بیان تعدادی از احادیث بزرگان دین در خصوص اهمیت بهداشت و درمان ، یک گام بلند به طول چند قرن برداشته و مستقیما به دوران اوج افتخارات علمی و پزشکی که بزرگانی چون مسکویه ، رازی ، ابن سینا و; موجد آن بوده اند ، وارد می شوند و دلایل افت و خیز علم طب را در این دوران طولانی نادیده می گیرند

هدف من در این نوشتار کوتاه ، روشن کردن سیر تحولات علم پزشکی و بیان دلایل فراز و نشیب های متعدد  آن ، از دوران تاسیس دانشگاه و بیمارستان جندی شاپور، تا زمان اوج شکوفایی آن در دوران طلایی نامبرده در بالا می باشد

واژه های کلیدی

جندی شاپور ، سیریل الگود ، عباسیان و بیمارستان عضدی

مقدمه

هرگاه که مطلبی در خصوص روند شکل گیری تمدن اسلامی مطالعه می کردم ، به دلیل علاقه شخصی نظرم به بخش علوم و فرهنگ بخصوص علم پزشکی جلب می گشت . ولی غالبا آنچه که با آن مواجه می شدم این بود که نویسنده ابتدا به ذکر احادیث و دستورات بهداشتی که از زمان پیامبر اکرم(ص) ذکر شده پرداخته و سپس وارد شرح و تفسیر دورانی می شود که امروزه آنرا با نام نهضت ترجمه می شناسیم. آنگاه چند قرن جلوتر آمده و به ذکر احوال پزشکان نامی چون رازی و بوعلی سینا می پردازد . این الگوی ثابتی است که تقریبا در اکثر منابع فرهنگ و تمدن اسلامی با آن مواجه هستیم .(1)

در خلال این مطالعات اکثرا این سوال مطرح میگردد که

-       دلایل این وقفه ها و یا تاریکی ها در سیر تکوین علوم ، بخصوص علوم پزشکی چیست؟

-     آیا دستورات بهداشتی اسلام صرفا جنبه الهی داشته و متصل به منابع وحی و آسمانی بوده یا حداقل قسمتی از آنها از تمدنهای دیگر اقتباس گشته است؟

-        منحنی و سیری که علم پزشکی در طول این چهار قرن طی کرده چگونه بوده است؟

-    چرا در برخی از ادوار در منابع حتی نام یک پزشک را هم نمی توان یافت ولی در دوره های دیگری با نوعی فوران علمی بخصوص در زمینه پزشکی مواجه هستیم؟

-    چرا نهضت ترجمه با آنهمه ابعاد وسیعش به ناگهان در زمینه علم طب فروکش کرده و اقدامات بزرگی آنگونه که شایسته این دوران طلایی می باشد انجام نپذیرفت؟

-    چه شد که مجددا زمینه ها و فرصت هایی فراهم گشت که از درون آن پزشکان عالی مقام و نامداری چون رازی ، مسکویه و بوعلی سینا ظاهر گشت؟

هنگامیکه تصمیم به انجام این تحقیق گرفتم ، تحت تاثیر قالبهای که از قبل در ذهن من شکل گرفته بود به اشتباه محدوده زمانی تحقیق را از ورود اعراب مسلمان به ایران تا قرن 4 هجری در نظر گرفتم. این اشتباه ناشی از قضاوتی بود که غالبا از طرف مورخین در خصوص تاریخ ایران می شود. نظر اکثر محققین بر این است که کشور ما دوره های متفاوتی دارد که هر دوره واجد خصوصیات منحصر به فردی بوده و آنرا از دیگر دوره ها متمایز می کند. این نظر به حدی عمومیت دارد که حتی مورخ بزرگی چون اشپولر را هم تحت تاثیر قرار داده و اینگونه اظهار نظر می کند

«یکی از مشخصات تاریخ ایران تقسیم بندی روشن و محسوس آن به دوره های مجزا و بزرگی است که هریک از آنها به سهولت از دیگری متمایز می شود و کیفیت خاص خود را آشکار می سازد حتی در هزاره های اول نیز هریک از دوره های تاریخی به نوبه خود بر اثر یک سقوط ملی به پایان رسیده و یا آغاز گردیده است »(2)


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله الگوریتم های تشخیص لبه در تصاویر تحت pdf دارای 67 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله الگوریتم های تشخیص لبه در تصاویر تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله الگوریتم های تشخیص لبه در تصاویر تحت pdf

چکیده     
1- مقدمه    
2- الگوریتم مبتنی بر[6] MST    
3- روش ارائه شده    
Automatic Fast Entropy Thresholding Algorithm4-    
-5 نتایج الگوریتم پیشنهادی    
-6 نتیجه گیری    
تشخیص لبه در تصاویر دیجیتال با استفاده از تکنیک فازی    
تشخیص لبه و بخش بندی تصاویر    
الگوریتم های آشکارسازی لبه    
پردازش تصویر فازی    
مجموعه و توابع عضویت فازی    
تعاریف قوانین مرجع    
آزمایش ها    
معرفی یک سیستم هوشمند دقیق برای تشخیص توده ها در تصاویر ماموگرافی    
مقدمه    
ساختار کلی روش پیشنهادی    
عملگرهای منطقی مختصاتی    
فیلترهای پیشنهادی    
1- حذف نویز از تصاویر ماموگرافی    
2- افزایش کیفیت و شناسایی توده    
3- شناسایی و آشکارسازی لبه    
نتایج مدل پیشنهادی    
نتیجه گیری    
روش Marr-Hilderth    
کاربرد های تشخیص لبه    
رگه ها و شیار ها    
نقاط تکین    
دسته بندی تصاویر  اثر انگشت    
خصیصه های مورد استفاده  در شناسایی    

چکیده

 لبه یابی تصاویر یکی از مهمترین عملیات در پردازش تصویر به شمارمی رود. به علت کاربردهای وسیع تصاویر رنگی، لبه یابی انجام (Synthetic) و ترکیبی (Vector) این تصاویر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بطور کلی لبه یابی تصاویر رنگی به دو روش برداری میشود؛ کیفیت تشخیص لبه و زمان اجرا، این الگوریتم ها را از یکدیگر متمایز میسازد. زمان اجرای الگوریتم های لبه یابی درکاربردهای واقعی بسیار حائز اهمیت است؛ بدین معنی که استفاده از الگوریتمی که لبه های تصویر را با کیفیت مطلوب تشخیص داده اما زمان اجرای بالایی دارد در بسیاری از کاربردها)حساس به زمان(، عملا غیر ممکن است. یکی از روش های جدید لبه یابی، الگوریتمی عملیات لبه یابی را انجام میدهد. این الگوریتم از کیفیت بالایی YUV است که با استفاده از درخت پوشای مینیمال و در فضای رنگ برخوردار میباشد اما زمان اجرای آن بسیار بالاست. در این مقاله، الگوریتمی بر مبنای این روش ارائه شده است. نتایج شبیه سازی نشان میدهد که الگوریتم پیشنهادی ضمن ارائه کیفیت بالا، از نظر زمان اجرا نسبت به الگوریتم مبتنی بر درخت پوشای مینیمال عملکردبسیار بهتری دارد

1- مقدمه

لبه یابی یکی از مهمترین عملیات در پردازش تصویر به شمار میرود. در مقایسه با تصاویر منوکروم، اطلاعات موجود در تصاویر رنگی زیادتر بوده و کاربردهای آن نیز وسیع تر میباشد؛ بنابراین در سالهای اخیر تحقیقات بسیاری بر روی., لبه یابی تصاویر رنگی انجام شده است{2،1}

لبه یابی در تصاویر رنگی به دو روش ترکیبی و برداری انجام میشود. در روش ترکیبی از تکنیک های لبه یابی تصاویرمنوکروم، برروی هر سه کانال تصویر رنگی به صورت مستقل استفاده شده و سپس نتایج با استفاده از عملیات منطقی خاص با یکدیگر ترکیب میشوند[ 3]. در روش برداری هرپیکسل، به صورت برداری در فضای رنگ مشخص، در نظرگرفته شده و عملیات لبه یابی با استفاده از بردارها انجام میشود. روش ترکیبی به نسبت روش برداری ساده تر وسریع تر بوده اما در بعضی از موارد شدت لبه را به درستی نشان نمیدهد. در این مقاله از روش برداری استفاده شده،زیرا این روش، مشکل روش ترکیبی را حل کرده و کارایی آن نیز فوق العاده است. تحقیقات اخیر نیز بیشتر بر روی., این روش انجام شده است{5،4}

یکی از روش های مبتنی بر بردار که اخیرا توسط کنگ وهمکارانش [ 6]ارائه شده، الگوریتمی مبتنی بر درخت پوشای مینیمال  (Minimal Spanning Tree) است. این الگوریتم در عین ارائه نتایج خوب از زمان اجرای طولانی رنج می برد. در این مقاله الگوریتمی مبتنی بر روش کنگ  ارائه شده که ضمن ارائه نتایجی در حد الگوریتمMST از  زمان اجرای کوتاهتری برخوردار است

در ادامه این مقاله، بخش 2 به معرفی الگوریتم مبتنی برMST  میپردازد. بخش 3 روش پیشنهادی این مقاله را ارائه مینماید. در بخش 4 الگوریتم Automatis Fast EntropyThresholdingکه روشی برای بدست آوردن مقدار آستانه بهینه میباشد بررسی شده و بخش 5 نیز نتایج بدست آمده از الگوریتم پیشنهادی را نمایش داده و به مقایسه الگوریتم پیشنهادی با الگوریتم MST پرداخته است و در پایان، بخش 6 نتیجه گیری را بیان می کند

2- الگوریتم مبتنی بر[6] MST

در [ 6] روشی برای لبه یابی تصاویر رنگی پیشنهاد شده که با استفاده از درخت پوشای مینیمال و در فضای رنگYUVعمل لبه یابی را انجام می دهد. علت استفاده از فضای رنگ YUVیکنواخت بودن این فضای رنگ میباشد. روش لبه یابی در این الگوریتم به این صورت است که برای لبه یابی تصویر رنگی، تصویر را از فضای رنگ RGB به فضای رنگ YUV- n×n تبدیل کرده و پنجره ای به ابعاد    n*n روی آن می لغزاند . هر پیکسل به عنوان یک نود از گراف و همچنین برداری در فضای YUVدر نظر گرفته میشود. لبه های بین  نودها با استفاده از فاصله اقلیدسی محاسبه شده و سپس درخت پوشای مینیمال با استفاده از الگوریتم کراسکال بدست می آید. پس از ایجاد درخت پوشای مینیمال، لبه ماکزیمم آن را پیدا کرده و در صورتی که اندازه این  لبه مخالف صفر باشد، آن را از درخت پوشای مینیمالحذف میکند. در این صورت دو کلاستر مجزا تولید شده که آنها را  و نامیده و سپس مرکزهای دو کلاستر را  بدست آورده و فاصله مرکزها را از یکدیگر محاسبه مینماید.این فاصله، شدت لبه نقطه مرکز پنجره را مشخص میکند

نقشه لبه در این الگوریتم بصورت 1 تعریف میشود

(1)

3- روش ارائه شده

الگوریتم ارائه شده در [ 6] از لحاظ کیفیت لبه های بدست آمده، الگوریتمی کاراست اما نقطه ضعف اساسی آن زمان اجرای بالای الگوریتم میباشد. در کاربردهای عملی که نیاز به لبه یابی تصاویر رنگی با سرعت بالا میباشد، زمان اجرای بالای این الگوریتم، استفاده از آن را غیر ممکن میسازد.علت بالا بودن زمان اجرای الگوریتم، استفاده از درخت پوشای مینیمال و کلاستربندی نودهاست. هدف از ایجاددرخت پوشای مینیمال و کلاستربندی نودها، محاسبه فاصله مراکز کلاسترهاست؛ زیرا این فاصله، شدت لبه را درنقطه مرکز پنجره مشخص میکند

ما در این مقاله روشی را ارائه نموده ایم که شدت لبه را بگونه ای محاسبه میکند که زمان اجرای الگوریتم به میزان بسیار زیادی کاهش مییابد. در این مقاله تمرکز بر روی بالابردن سرعت اجرای الگوریتم میباشد

روش کار به صورت زیر میباشد

1-   تبدیل تصویر از فضای رنگRGB به فضای رنگی YUV

2-   لغزاندن پنجره ای به ابعادn*n بر روی تصویر که با این کار  پیکسل زیر پنجره قرار میگیرد

3-   در نظر گرفتن هر پیکسل به عنوان یک نود ازگراف و همچنین برداری در فضای YUV

4-   محاسبه فاصله اقلیدسی بین نودها

تا این مرحله همانند الگوریتم [ 6] عمل نمودیم. در[ 6] دراین مرحله با استفاده از الگوریتم کراسکال درخت پوشای مینیمال تشکیل داده و سپس با حذف لبه از درخت پوشای مینیمال دو کلاستر ایجاد میشد. سپس با بدست آوردن مراکز کلاسترها و محاسبه فاصله مراکز از یکدیگر شدت لبه نقطه وسط پنجره بدست می آمد. حال در این مقاله برای کاهش زمان اجرای الگوریتم روش جدیدی برای بدست آوردن شدت لبه ارائه مینماییم. این تکنیک در ادامهمراحل قبل، به صورت زیر میباشد

5-   بزرگترین فاصله )لبه ماکزیمم( بین نودها را پیدا میکنیم

6-  نودهای دو سر ان لبه را و  می نامیم.   نود   را عنصر پایه کلاستر 1 و نود  را عنصر  پایه کلاستر 2 در نظر میگیریم

7-   فاصله بقیه نودها را از این دو نود بدست می آوریم

8-   عضویت هر نود را بصورت زیر تعیین میکنیم؛

فاصله هر نود با نودهای  و    (عناصر پایه کلاسترها) محاسبه شده، در صورتی که فاصله نود عضو کلاستر1 شده و در غیر این صورت عضو کلاستر 2 می شود

9-   با بدست آمدن عناصر کلاسترها و با استفاده از میانگین گیری، مراکز دو کلاستر را بدست می-آوریم

10- فاصله مراکز کلاسترها را با استفاده از رابطه اقلیدسی بدست آورده که این فاصله شدت لبه نقطه مرکز پنجره را مشخص میکند

با این روش زمان اجرای الگوریتم به میزان بسیار زیادی کاهش یافته است

در شکل 1 مثالی از الگوریتم پیشنهادی با در نظر گرفتن n=3 نمایش داده شده است


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله تعلیم و تربیت در نظر قرآن و علمای اسلام تحت pdf دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله تعلیم و تربیت در نظر قرآن و علمای اسلام تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله تعلیم و تربیت در نظر قرآن و علمای اسلام تحت pdf

چکیده    
درآمد    
معنی ومفهوم تربیت    
معنی و مفهوم تعلیم    
فلسفه تعلیم و تربیت    
روش فلاسفه و دانشمندان ایران    
رئالیسم اسلامی    
تزکیه و تعلیم وتربیت    
تزکیه قبل از تعلیم    
آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت    
مسکویه    
اهداف تربیت    
مراحل تربیت    
اصول تعلیم و تربیت    
روشهای تربیت    
شیخ اشراق    
اهداف تعلیم و تربیت    
اصول تعلیم و تربیت    
روش های تربیتی    
نتیجه گیری    
منابع و مآخذ    

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله تعلیم و تربیت در نظر قرآن و علمای اسلام تحت pdf

1-قرآن کریم
2-باهنر،محمدجواد،گفتارهای تربیتی،1370،تهران،ج
3-شریعتمداری،علی ، جامعه و تعلیم و تربیت ،1362،تهران،ج
4-کریمی،عبدالعظیم،تربیت چه چیز نیست؟1381،تهران،ج
5-شریعتمداری،علی،اصول و فلسفه تعلیم وتربیت،1364،تهران،ج
6-شکوهی،غلامحسین،تعلیم و تربیت و مراحل آن،1368،مشهد،ج
7-میالاره،گاستون،تعلیم و تربیت جدید،1366،تهران،ج
8-اعرافی،علیرضا،آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن،1379،قم،تهران،ج
9-علامه طباطبائی،اصول فلسفه و روش رئالیسم،1362،تهران،ج

چکیده

این نوشتار تعلیم و تربیت را از نظرگاه ها و دیدگاه های مختلف از جمله از منظر قرآن ، دین اسلام ، دانشمندان و علما ، فلاسفه و ; به کاوش نشسته است. پیوست ها و گسست های تعلیم و تربیت در ساحت های مفهوم ، اسباب ، عوامل ، روابط ، اصول و روش های تعلیم وتربیت از محور های اصلی و کلیدی این پژوهش به شمار می رود.پژوهنده در فرجام این جستارتعلیم وتربیت ازدیدگاه های مختلف رادومفهومی می داند که دربسیاری ازعرصه ها جدای ازهم هستند ودرپاره ی مواردنیز پیوست وهم نشینی باهم دارند ولازم وملزوم یکدیگرند معرفی می کند

نگارنده این مقاله بر خود لازم می داند که از تمامی کسانی که برای نگارش این مقاله اهتمام داشته اند و همکاری از آنها به عمل آمده است تشکر و قدردانی کند و امیدوار است که مورد قبول خوانندگان ظریف اندیش و صاحب نظران لطیف نگر واقع شود

کلید واژه ها:تعلیم وتربیت /تزکیه/دانشمندان مسلمان/ قرآن وروایات

درآمد

در جامعه ی اسلامی تعلیم وتربیت دو رکنی هستند که از یکدیگر جداناپذیرند.انسان به کمک آن دو می تواند پله های ترقی را طی کند و استعداد های درونی خود را پرورش دهد و شکوفا سازد. اهمیت تعلیم و تربیت بر کسی پوشیده نیست. امروزه به این دو رکن توجه ویژه ای شده است به طوری که در بسیاری از عرصه های مختلف از این دو کمک می گیرند

تعلیم وتربیت آدمی عملی است که دارای ارج و منزلت الهی و در عین حال کاری سخت و پیچیده است. به طوری که کانت در این باره می نویسد: “در بین ابداعات بشر دو تا از بقیه مشکل تر است : هنر مملکتداری و حکومت و هنر تعلیم و تربیت”

در این پژوهش سعی بر آن است که به آشنا کردن مخاطبان با اهداف ، روش ها ، مراحل ، اصول و مبانی ، و فلسفه تعلیم و تربیت آن هم از منظر دین اسلام و مسلمانان و کتاب آسمانی آنها – قرآن مجید – بپردازد

بر پای بست چنین نگاهی نوشتار پیش رو کوشیده است به این پرسش ها که تعلیم و تربیت چیست؟ تربیت مهم تر است یا تعلیم؟ آیا بین تعلیم و تربیت پیوستگی وجود دارد یا مرزهای جدایی بین آنهن به چشم می خورد؟ فلسفه تعلیم وتربیت چه چیز است؟ از منظر اسلام و قرآن پاسخ دهد

معنی ومفهوم تربیت

تربیت از منظرهای متفاوت و معرفت های گوناگون ، تعریف های مختلفی را شاهد بوده است

تربیت در لغت نشو و نما دادن ، زیاد کردن ، برکشیدن و مرغوب یا قیمتی ساختن است.خواجه نصیر الدین طوسی و امام محمد غزالی در این رابطه تعاریفی از تربیت را ارائه کرده اند.خواجه نصیر الدین طوسی معتقد است تربیت آدمی علاوه بر آنکه به پرورش تن مربوط می شود و باعث نشو ونما و افزایش ابعاد مادی وجود می گردد چه بسا که سبب تنزل صورت شی در ظاهر خود تحت تاثیر تربیت شود.(شکوهی ، 1368 ، ج 1 ، صص 2 و 3 )

تربیت یعنی اینکه فرد بتواند خود را با محیط انطباق دهد و ارزشها و معلوماتی را که جامعه بر آن استوار است و فرد بهآن متعلق است انتقال دهد. فرهنگ لغات حکمه  تربیت را رشد استعداد های جسمانی ، عقلانی ، و اخلاقی انسان تعریف می کند. تربیت به خودی خود هم می تواند هدف باشد هم وسیله.(میالاره، 1366 ، ج 1 ، صص 19 و 22 )

در بعضی از تعاریف روی کلمه رشد بیشتر تکیه شده است. دونالد باتلر تعلیم و تربیت را کوششی می داند که توسط  افراد مسن و رشد یافته به افرادی که کمتر رشد یافته اند منتقل می شود تا بدین منظور رشد بیشتری در آنها به وجود آید و زندگی انسانی آنها پیشرفت کند. (شریعتمداری ، 1364 ، ج 1 ، ص 75 )

عده ای از صاحب نظران تعلیم و تربیت و روان شناسان “تعلیم” را انتقال دادن معلومات به ذهن یادگیرنده و “تربیت” را فراهم کردن زمینه برای شکوفایی استعدادها تعریف کرده اند و عده ای دیگر ” آموزش” را انتقال دانش و ” پرورش” را انتقال ارزش می دانند.(کریمی ،1381 ، ج 1،ص23)

معنی و مفهوم تعلیم

در تعریف تعلیم، سوگمندانه نمی‌توان شاهد هم داستانی و یگانه اندیشی میان اندیشه ورزان این ساحت بود. از این سبب، تنها به تعریف‌های زیر که بخشی از تعریف‌های ارائه شده برای تعلیم است و موجه‌ترین  تعریف ها به نظر می آید،بسنده می شود.گفته‌اند: تعلیم «پرورش نیروی فکری و بعد عقلانی انسان» و به تعبیر دیگر، «فراهم آوردن زمینه برای رشد و شکوفایی استعدادهای ذهنی انسان» است. (شریعتمداری، 25) و نیز گفته شده است: تعلیم، «ایجاد خلاقیت و ابتکار در فکر و نیروی اندیشه انسان» است. (همان)
در شمار برآیندهای این تعریف‌ها که از تعلیم آوردیم، به چند نکته می‌توان اشاره داشت
یک: تعلیم ناظر به شکوفا ساختن و به فعلیت در آوردن نیروی فکری یا ذهنی و عقلانی انسان است و از همین رو، تعلیم اختصاص به انسان‌ها دارد، چه تنها انسان است که از نیروی تفکر و عقلانیت بهره‌ور است
دوم: نیروی ذهنی و عقل آدمی امکان رشد و افزایش دارد و چنان نیست که از هنگام زاده شدن تا مردن،  یکسان و در یک مرتبه قرار داشته باشد


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله شرح سه قصیده از دیوان خاقانی تحت pdf دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله شرح سه قصیده از دیوان خاقانی تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله شرح سه قصیده از دیوان خاقانی تحت pdf

مقدمه ای درباره خاقانی 
آثارخاقانی    
قصیده اول(درتوحید وموعظه و مدح حضرت خاتم الانبیاء(ص)    19-
قصیده دوم(درمدح پیغمبراکرم محمد مصطفی(ص)    28-
قصیده سوم(درحکمت وموعظت وعزلت وقناعت)    39-
منابع ومآخذ   

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله شرح سه قصیده از دیوان خاقانی تحت pdf

 1-    انجوی شیرازی / میرجمال الدین بن فخرالدین حسن / فرهنگ جهانگیری / مؤسسه چاپ وانتشارات دانشگاه مشهد / دکترعفیفی / چاپ دوم

 2-    تبریزی / محمد حسین بن خلف / برهان قاطع / انتشارات امیرکبیر / به اهتمام دکتر محمد معین/ چاپ چهارم /

 3-    ثروت / منصور/ فرهنگ کنایات / انتشارات سخن / چاپ سوم / 1379 تهران

 4-    خاقانی / افضل الدین بدیل علی نجار/ دیوان خاقانی / تصحیح سیدضیاءالدین سجادی / انتشارات زوار/  چاپ هفتم /

 5-    دهخدا / علی اکبر / لغت نامه / انتشارات دانشگاه تهران / چاپ دوم ازدوره جدید /

 6-    رامپوری/غیاث الدین محمدبن شرف الدین/غیاث اللغات/ به کوشش منصورثروت/چاپخانه سپهر/

 7-    سجادی / سیدجعفر/ فرهنگ اصطلاحات وتعبیرات عرفانی/ چاپ کتابخانه ظهوری/چاپ اول

 8-    سجادی/سیدضیاء الین/فرهنگ لغات وتعبیرات ومشکلات دیوان خاقانی/انتشارات زوار/چاپ ممتاز

 9-    عمید/حسن/فرهنگ فارسی/انتشارات امیرکبیر/چاپ سوم1369 تهران

 10-          کزازی/میرجلال الدین/ رخسارصبح/انتشارات ماد وابسته به نشرمرکز/چاپ چهارم

 11-          کزازی / میرجلال الدین/ گزارش دشواریهای دیوان خاقانی/ نشرمرکز/چاپ اول1378 /تهران

 12-          معین / محمد/ فرهنگ فارسی/ انتشارات امیرکبیر/ چاپ هشتم

 13-          نفیسی /میرزاعلی اکبر/ فرهنگ نفیسی / کتابفروشی خیام /

مقدّمه ای درباره خاقانی

 افضل الدّین بدیل بن علی نجار در سال 520 ه.ق در شهر شروان متولد شد .او تربیت اولیه خودرا بیشتر مرهون عمّ خویش کافی الدین عمربن عثمان می باشد  که وی نیز طبیب و فیلسوف بوده است ودرابتدا چون نمی خواسته است که شغل پدر را درپیش گیرد از او رنجیده خاطر شده ونزد عمویش رفته  است

    « افضل الدّین 25 ساله بود که عمویش وفات یافت و اورا تنها گذاشت ،بعد افضل الدین به نزد استاد دیگری به نام ابو العلاء گنجوی رفت و ابوالعلاء او را به دربارخاقان منوچهرمی برد و از این زمان  تخلصش را از«حقایقی» به «خاقانی» تغییر میدهد؛خاقانی بادختر ابوالعلاء ازدواج می کند اما طولی نمی کشد که رابطه او با پدرزنش تیره میشود وپدرزنش راهجو می گوید»

 (نقل به اختصارازمقدمهْ خاقانی/ افضل الدین / دیوان/ سجادی/انتشارات زوار/ چاپ هفتم /1382)

 مرگ کافی الدین بدترین و تلخ ترین حادثه زندگی خاقانی تا این لحظه است که جانسوزترین قصاید خود را در ماتم او سروده است علاوه براین قصاید ،«حبسیات» او نیز ازاشعار طراز اول دیوان اوست

آثار خاقانی

 1-  دیوان اشعار که شامل حدود 17000 بیت می باشد

   2- مثنوی تحفه العراقین

 3-  مثنوی ختم الغرایب

 4-  منشآت خاقانی

 خاقانی بنا بر اصح اقوال درسال 595 ه.ق در تبریز وفات یافته ودر مقبرهالشعراء  سرخاب مدفون است

   (همان / به اختصار از مقدمه)

قصیده اول

 درتوحید و موعظه ومدح حضرت خاتم الانبیا(ص)

 1- جوشن صورت برون کن درصف مردان درآ                   دل طلب کز دار ملک دل توان شد پادشا

 واژه شناسی

 جوشن : سلاحی باشد غیر زره چه زره تمام از حلقه است و جوشن حلقه و تنگه آهن باهم باشد ( برهان)

 ونیز سلاحی جبّه مانند که از حلقه آهن سازند و شبیه زره است  (معین)

 صورت : شکل ، قالب ، جسم وکالبد ( لغت نامه دهخدا ). دل: نفس ناطقه ومحل تحصیل معانی ومخزن اسرارحق

 (فرهنگ لغات واصطلاحات عرفانی)  دار: خانه (معین)

 معنی شناسی

 جسم ظاهریت را ترک کن وبه گروه مردان خدا بپیوند و دل را بطلب زیرا از فرمانروایی خانه دل می توان به پادشاهی درعرصه معرفت رسید

 2- تا تو خودرا پای بستی باد داری دردو دست                خاک بر خود پاش کز خود هیچ نگشاید تورا

 واژه شناسی

 باد وخاک هر دو از عناصر اربعه .  باد دردست داشتن : تهیدست بودن ، بی چیز بودن (فرهنگ کنایات)

 پای بست خود بودن : بسیار به خود دلبستگی داشتن (معین)

 زیبایی شناسی

 بین باد وخاک صنعت« تضاد» وجود دارد ، پا ودست نیز« مراعات النظیر» دارد و نیز تکرار کلمه «خود»

 معنی شناسی

 تا اینگونه به خود دلبسته ای چیزی نداری پس خودرا نادیده بگیرکه این« خود » راهی ازمعرفت برایت بازنمیکند

 3- با تو قرب قاب قوسین آنگه افتد عشق را                   کز صفات خود به بعدالمشرقین مانی جدا

 واژه شناسی

 قرب : نزدیکی ، نزدیک شدن ، منزلت (معین) . قاب قوسین : مقداردو کمان برگرفته ازآیه 9 سوره نجم

 « فَکان قاب قوسین أو ادنی» پس بود به اندازه دو کمان یا نزدیکتر (معین)

 قاب قوسین : مقام قرب الهی واسمایی است به اعتبار تقابل میان اسماء درامر الهی که دایره وجود می خواند

 ( فرهنگ مصطلحات عرفانی / سید جعفر شهیدی )

 قرب قاب قوسین : نزدیکی دو سر کمان ( فرهنگ لغات و تعبیرات خاقانی / ضیاء الدین سجادی )

 بعدالمشرقین : دوری بین مغرب ومشرق یا فاصله بسیار دور ( معین )

 زیبایی شناسی

 در مصراع اول تکرار حرف «ق» موسیقی بیت را زیبا کرده است ، قرب و بعد« تضاد» دارد ونیز بیت« تلمیح »دارد

 معنی شناسی

 تو آن زمان به عشق حقیقی نزدیک می شوی که از صفات ( ذمیمه) خود بسیار فاصله بگیری

 4- آن خویشی چند گویی کان اویم آن اوی                       باش تااو گوید از خود کان مایی آن ما

 واژه شناسی

 آنِِ‌ : ضمیر ملکی به معنی مال، متعلق به (دهخدا)

 زیبایی شناسی

 بیت « ردالعجز علی الصدر» دارد ؛ در مصراع دوم « التفات» وجود دارد و همین طور تکرار کلمه« آن» دربیت زیباست

 معنی شناسی

 تو متعلق به خودت هستی ، چقدر از دروغ ادعا میکنی که متعلق به حضرت دوست هستی ، منتظر باش تاحضرت دوست بگوید که تو وابسته به مایی

5- چیست عاشق را جز آن که آتش دهد پروانه وار           اولش قرب و میانه سوختن و آخر فنا

 واژه شناسی

 عاشق : آنکه در دوستی کسی به نهایت رسیده باشد، دلسوخته ( دهخدا ).  فنا : نیستی و زوال ( فرهنگ لغات و

 تعبیرات خاقانی/ سجادی )

 زیبایی شناسی

 بین اول وآخر « تضاد » است و بین سوختن و آتش و پروانه « مراعات النظیر» وجود دارد

 معنی شناسی

 برای عاشق جزاین که مانند پروانه نزدیک آتش شعله محبوب برود وبعد بسوزد و نیست شودچیز دیگری اهمیت ندارد

 6- لاف یکرنگی مزن ،تا از صفت چون آینه                   از درون سو تیرگی داری و بیرون سو صفا

 واژه شناسی

 لاف زدن : خود ستایی کردن و ادعای دروغ (معین) . صفت : نشانه ، پیشه وکار (دهخدا) . آینه : آهن مصقول و پرداخت کرده و شیشه وبلور پشت به زیبق کرده که صور اشیا در آن افتد ( دهخدا ). لاف یکرنگی زدن : ازیکرنگی و یکدلی  سخن زیاد و بیهوده گفتن ( فرهنگ لغات خاقانی / سجادی ). لاف : کلام فضول و عبارت گشاده و خویشتن ستایی ( برهان قاطع). صفا : روشنی ، پاکی و یکرنگی ( دهخدا)

 زیبایی شناسی

 درون سو و بیرون سو با هم « تضاد » اند و نیز تیرگی با صفا « تضاد» اند ، صفت و صفا «جناس شبه اشتقاق» دارد و مصراع اول « تشبیه » دارد

 معنی شناسی

 تا زمانی که مانند آینه درونت کدروبیرونت صاف و آراسته است (ریا وتظاهر داری ) ادعای یکرنگی مکن

 7- آتشین داری زبان، زان دل سیاهی چون چراغ                   گرد خود گردی از آن تردامنی چون آسیا

 واژه شناسی

 زبان آتشین داشتن : زبان تند وتیز داشتن ( کزازی). زبان آتشین : زبان گرم (فرهنگ کنایات )

  تردامن : گناهکار (معین).   آسیا : مخفف آسیاب آسی که آب آنرا بچرخاند (معین)

 زیبایی شناسی

 زبان ودل « مراعات النظیر» دارد ، در مصراع اول « تشبیه » وجود دارد که وجه شبه آن سیاهی دل است

 بین گرد و گرد « جناس ناقص » است در مصراع دوم « تشبیهی » است که با « حسن تعلیل » همراه است

 بین چراغ وآتش نیز « مراعات النظیر » وجود دارد

 معنی شناسی

 زبان تند و تیزی مانند چراغ داری به این دلیل دلت مانند دل چراغ سیاه است خودت را می پرستی و گرد خودت می گردی به این دلیل گناهکار هستی

 8- رخت از این گنبد برون بر،گر حیاتی بایدت                   زان که تا در گنبدی با مردگانی هم وطا

 واژه شناسی

 وطا : پوشش و گستردنی (معین) . هم وطا : همزی و هم بالین (کزازی) .  گنبد : در پهلوی گومبت ، نوعی عمارت گرد که از خشت و گل پوشند (برهان ).  حیات : زندگی (معین )

 زیبایی شناسی

 در مصراع اول گنبد « کنایه » از جهان وآسمان ( فرهنگ لغات خاقانی ) . بین رخت و وطا « مراعات النظیر » دارد  بین حیات ومرده « تضاد » است  بیت « حسن تعلیل » دارد

 معنی شناسی

 اگر زندگانی جاویدان می خواهی از این جهان بیرون برو زیرا تا زمانی که در این دنیایی با مردگان همزی و برابر هستی

 9- نفس عیسی جست خواهی ، رای کن سوی فلک              نقش عیسی در نگارستان راهب کن رها

 واژه شناسی

 نفس عیسی : نفس پیراسته از گناهان (کزازی) . وجود عیسی وجان عیسی وحقیقت وجود عیسی  ( فرهنگ لغات خاقانی ) . نگارستان راهب : کلیسا وصومعه راهب که نقش ونگار و تصویر در آن هست (همان )

 راهب: مسیحی ، ترسایی (معین)

 زیبایی شناسی

 نفس بانقش « جناس خط » دارد  در بیت « تلمیحی » به رفتن عیسی (ع) به آسمان وجود دارد

 معنی شناسی

 اگر وجود پاک مثل وجود عیسی می خواهی به سوی آسمان برو وتصاویر عیسی درکلیساها رها کن

  10- بر در فقر آی تا پیش آیدت سرهنگ عشق               گوید ای صاحب خراج هر دو گیتی مرحبا

 واژه شناسی

 فقر : در شعر خاقانی یعنی نیازمندی کامل به خدا و بی نیازی از خلق که گاهی درویشی را نیز به همین معنی بکار برده است ( فرهنگ لغات خاقانی ) . سرهنگ عشق : کنایه ای از حضرت محمد

 صاحب خراج : خراج ستان ( همان ) . مرحبا : در عرب برای تعظیم مهمان گویند (غیاث اللغات ) ونیز خوش آمدی و خیر مقدم و بفرما ( دهخدا )

 زیبایی شناسی

 بیت « تلمیح » دارد به روایت « الفقر فخری » . سرهنگ عشق « کنایه» از حضرت محمد

 معنی شناسی

 بردرگاه فقر محمدی بیا تا آن حضرت به استقبال تو آید و بگوید ای خراج ستان هر دو جهان خوش آمدی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله شرحی متفاوت بر غزل طربنام? عشق حافظ تحت pdf دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله شرحی متفاوت بر غزل طربنام? عشق حافظ تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله شرحی متفاوت بر غزل طربنام? عشق حافظ تحت pdf

کلام نخست:  
شرح غزل « طربنام عشق » حافظ :  
نکته:  
منابع :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله شرحی متفاوت بر غزل طربنام? عشق حافظ تحت pdf

1- « مکتب حافظ » ، استاد منوچهر مرتضوی

2- « کیهانشناسی : از انبساط هابلی تا آتشگوی آغازین» ، جان گریبین

3- « تاریخچ زمان » ، استیون هاوکینگ

4- « جهان در پوست گردو » ، استیون هاوکینگ

5- « لمعات عراقی » ، فخرالدین عراقی

6- « نسبیّت » ، آلبرت اینشتین

7- « تعلیقات » ، ابوالعلاء عفیفی

8- « حافظ نامه » ، بهاء الدین خرمشاهی

9- « مثنوی معنوی » مولانا

کلام نخست

تحقیقاتی که در بار حافظ بعمل آمده است از حدود شرح دیوان ، ایهامات ، تشبیهات ، تمثیل ، و استعارات و مختصری درباره مکتب و مَشرب و جهان بینی خاص او فراتر نمیرود . در مقایسه با مکتب و فلسفه و غزلیّات عارفانه او که به حد ایجاز رسیده است و او را برای همیش تاریخ جاودانه ساخته است -اینهمه ، جز مقدّمه و الفبای حافظ شناسی چیز دیگری نمی تواند باشد بی گمان بحث و صحبت درباره حافظ بسیار سخت است بخصوص اگر قرار باشد پا را فراتر گذ ارد و هر آنچه را که از حافظ و مکتب حافظ مایه میگیرد مورد مداقّه قرار داد. درباره ماهیّت فلسفی، علمی، اخلاقی و اجتماعی حافظ –تصوّف خاصّ و عرفان عاشقانه و مشرب ملامتی و قلندری او – اصول مکتب رندی – اصطلاحات و رموز دیوان او – آنچه تا کنون موضوع بحث اندیشمندان بوده است بقدری ناکافی و به اختصار بوده است که این باور را بوجود میاورد که حافظ و مکتب او بخوبی و به اندازه کافی شناسانده نشده است و رسالت عظیمی را که ادبا و محققان کوشا بر عهده دارند آنطور که باید و شاید به انجام نرسانیده اند

شناختن حافظ تنها با بر پایی یک نهضت علمی و ادبی میسر میگردد تشنگان وادی عشق و ادب ، علمداران این نهضت خواهند بود شراره های این نهضت عظیم را بزرگانی چون شهریار بر افروخته اند . شهریار باور داشت که حافظ ، شعر قدیم را به کمال رسانده است شهریار نیز از جمله مردان گرانقدری است که پیرو حافظ بوده و به سبک و سیاق او شعر سروده است . گوته درباره او میگوید : دیوان شرقی را در وصف حافظ سروده ام و اعتراف میکند که عشق را تنها از حافظ میتوان فرا گرفت . زبان عشق حافظ دلهای هر آنکه را با غزلیات او آشنایی دارد به وجد میآورد و شوری می آفریند که زیبایی آنرا نهایتی نیست

حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد

سرّ عظمت ومحبوبیت حافظ درشوری است که ازاشعارش میبارد . در حرارتی است که از غزلیاتش می تراود. در اسراری است که در دیوانش مستور است . گوته ، قافله سالار ادبیات غرب می گوید : وقتی دوّاوین شعرای جهان را در کتابخانه ام می چینم همیشه دیوان حافظ را در بالای همه قرار میدهم چون میترسم حرارت اشعارش آثار دیگر و کتابهایم را بسوزاند . بعقید حافظ راز عشق دریافتنی است نه آموختنی

حافظ عقل را وسیله ناقصی میداند که بر پایه طبیعت قرار گرفته است و قادر به درک ماوراء طبیعت و جهان علوی نیست . بعقید او تنها راهی که میتوان از حضیض خاک به اوج افلاک رسید و چون قطره ای در دریای ابدیت فانی شد و بی پرده بوصال جانان و درک جمال بی حجاب او نائل گشت عشق است و بس . حافظ عشق را التهاب و انجذاب و حرکت بسوی معبود مطلق و تأ ثر و شیفتگی در برابر سرچشمه حسن ازلی میداند 1

در طول ادوار و سالیان گذشته ، حافظ شناسان و آشنایان خواجه همواره سعی در شرح و بسط غزلیات دلنشین وی داشته و هر یک با شناخت و بضاعت ادبی خویش، حافظ را شناسانده است

چندان بیراه نخواهد بود در این مقال به نمونه ای از شرح غزل باشکوه« طربنام عشق» حافظ بقلم یکی از اساتید ادبیات کشور بپردازیم

در ازل پرتو حسنت ز تجّلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

در روز نخست فروغ حسن تو ای محبوب ازلی آهنگ ظهور و جلوه گری کرد ، از این نمایش جمال عشق پدید آمد و چون عشق زاده حسن است، جهان را در شور افکند و همه را در آتش خود سوخت

جلوه ای کرد رخت ، دید مَلَک عشق نداشت عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد

جمال تو نمایان شد ، ابلیس دید ، چون در فطرتش عشق نبود تا تو را عاشقانه بپرستد ، از شدّت رشک مانند آتش سوزان شد و راه بر دل آدم زد و به گمراه کردنش پرداخت ( تلمیحی دارد به آیه 16 سوره اعراف = شیطان : حال که مرا نومید ساخته ای ، من هم ایشان را از راه راست تو منحرف می کنم آنگاه از پیش و از پس و از چپ و از راست بر آنها می تازم و بیشترین شان را شکر گزار نخواهی یافت )

عقل میخواست کزان شعله چراغ افروزد برق غیرت بدرخشید و جهان بر هم زد

خرد مصلحت جو مایل بود که از آن درخش ایزدی چراغ خود را فروغی بخشد و سودی جوید ، برق رشک عشق تابان شد و شوری بپا کرد و جهان را دگرگون ساخت

مدّعی خواست که آید به تماشا گه راز دست غیب آمد و و بر سینه نا محرم زد

عقل مصلحت اندیش به ادّعای رقابت با عشق خواست که در معرض اسرار غیب گام نهد ، دست نهان حق نمایان شد و برسینه خرد که راز دار غیب نمیتوانست باشد ، کوفت و اورا دور کرد

دیگران قرع قسمت همه بر عیش زدند دل غمدید ما بود که هم بر غم زد

جز دل محنت کشیده ما که غم عشق را برگزیدو درصف عاشقان بلا کش درآمد،دیگران بهره مطلوب خودرا درزندگی خوش وآسوده جستند

جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت دست در حلق آن زلف خم اندر خم زد

روح قدسی یا جان پاک می خواست که چاه ذقن تورا ببیند بکنایه یعنی خواستار وصال تو بود ، ناگزیر در چنبر گیسوی دراز شکن بر شکن تو دست آویخت ، مقصود آنکه جان از جهان برین به جهان فرودین یا عالم کثرت آمد ، چه جان را در قالب تن برای عشق ورزی با تو آفریده اند

حافظ آنروز طرب نام عشق تو نوشت که قلم بر سر اسباب دل خرّم زد

حافظ آن زمان نام شادی فزای عشق تو را به نگارش آورد که بر سرو سامان دل شاد خود قلم محو کشید و به غم تو دل خوش کرد

* * *

اما تحقیقات ، مطالعات و پژوهش های بعمل آمده توسط نگارنده مؤید این مطلب است که غزل فوق ورای این تفاصیل بوده و اسرار پیدا و پنهان بسیاری در آن نهفته است. در این مقاله به شرح و توضیح غزل « طربنام عشق» پرداخته ام. امید است منظور و مقصود خواجه از این غزل بر همگان آشکار گردیده و این گفتار ، سرآغاز یک نهضت ادبی – علمی در شناخت بهتر « حافظ » باشد

شرح غزل « طربنام عشق » حافظ

در ازل پرتو حسنت ز تجلّّی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

در لحظ آفرینش، ( چون این مصرع دلالت بر وقوع فعلی در زمانی معیّن دارد – دم زدن- حافظ اشاره به زمانی دارد که قبل از آن ، وجود و معنی ندارد – مراد از ازل ، آغاز غیر زمانی است ) عالم از فروغ و پرتو حسن ( کمال و جلال و جمال ) خداوند متجّلی و پدیدار گشت( ظهور یافت ) و عشق بی پایان الهی بر آن تابیدن گرفت. یعنی خدا بود و دیگر هیچ نبود ، خلقت هنوز قبای هستی بر عالم نیاراسته بود تا اینکه ماد نخستین ( حالت چگالی و تراکم بینهایت ماده ) به عشق لا یزال الهی آراسته گشت . دچار انفجار و آتش شد ( آتشگوی نخستین ) و عالم را تشکیل داد

بزرگترین سؤال فیزیکدانان و کیهانشناسان معاصر این است که این روند چگونه و چرا آغاز شد؟ یعنی جهان کنونی ( آتشگوی آغازین ) از چه نشأت گرفت؟ طبق نظری کوانتومی- جهان کنونی از خلاء نشأت گرفته است! از هیچ!

ولی چگونه چنین چیزی ممکن است؟ مطابق نظریه های کوانتومی، خلاء همان هیچ نیست بلکه آکنده از ذرات بسیار ریز کوانتومی است! – اقیانوسی از ذرات ریز نامرئی – سؤال اساسی تر این است که:بر اقیانوس ذرات نامرئی کوانتومی، شعوری باید حاکم می بود و گرنه ساز و کار منظم نمی داشت و از حالت ناپایدار و نامرئی- به حالتی پایدار و مرئی- تلاشی نمی یافت. دانشمندان مباحث فوق هنوز پاسخ این سؤالات را نیافته اند ولی عرفان ، پاسخ و توضیحی روشن دارد : آیا «اقیانوسی از ذرات پنهان کوانتومی » توصیف علمی و فیزیکیِ « کنز مخفیأ لم اعرف » نیست؟ یعنی « گنج پنهانی ناشناخته»! بعبارت دیگر :« اقیانوس ذرات پنهان ناشناخته»، تعریف علمی « خداوند» است که همانا منشأ هستی است

فیزیکدانان دلیل آفرینش یا بهتر بگوییم، دلیل ظهور و آشکار گشتن این «گنج پنهانی» را نمیدانند ولی عرفا به استناد حدیث کَنز، علت فاعلی و غایی جهان هستی را عشق می دانند:« فََاََحبَبتُ اَن اُعرَفَ»] چون دوست داشتم شناخته شوم. [ بیان علت فاعلی است و « لِکَی اُعرَف » ، بیان علّت غاییِ خلقت جهان است. بله ، دلیل آفرینش این بود که خداوند دوست داشت شناخته شود. حال وقتی سؤال میشود: خداوند دوست داشته توسط چه و که شناخته شود؟ پاسخ این است که « فخلقت الخلق لکی أعرف» ، پس خلق کردم مخلوقات ( خلق ) را، تا مرا بشناسند. این را خدا شناسی نامیم

مولانا نیز معتقد است: جهان از عشق، و برای عشق پدید آمده است

گنج مخفی بُد ، ز پرّی چاک کرد خاک را تابان تر از افلاک کرد

گنج مخفی بَد ، ز پرّی جوش کرد خاک را سلطانِ اطلس پوش کرد

 * * *

ظلمت بود ، جهل بود ، عدم بود ، سرد و تاریک

و در دایره امکان هنوز تکیه گاهی وجود نداشت

خدا کلمه بود . کلمه ای که هنوز القا نشده بود ، خدا خالق بود

خالقی که هنوز خلا قیتش مخفی بود ، خدا رحمان و رحیم بود

ولی هنوز ابر رحمتش نباریده بود . خدا زیبا بود

ولی هنوز زیباییش تجّلی نکرده بود . خدا قادر و توانا بود

ولی قدرتش هنوز قدم به حوزه عمل نگذاشته بود

در عدم چگونه کمال و جلال و جمال خود را بنمایاند ؟

در سکوت چگونه زاییده شود ؟ در جمود چگونه خلاقیت و قدرت تظاهر کند ؟

حافظ پژوهان معتقدند: این غزل مصداق حدیثِ نبویِ ] کنت کنزا مخفیا لم اعرف، فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف;[ بوده و یقیناً حافظ ،علت آفرینش را به انگیزه عشق می داند و آنرا « حرکت حبّی » یا « انگیزش عشقی » می خواند و اگر این عشق و محبت نبود عالم به عین وجود در نمی آمد

ابوالعلاء عفیفی نیز در کتاب « تعلیقات» خود آورده است: « حبّ ظهور حق در صور وجود، و حبّ خداوند به اینکه در آین ممکنات خود را بنمایاند؛ کارساز آفرینش شد. این حبّ علت خلق عالم است و اساس حقیقی ایست که هستی بر آن استوار است و همین حبّی که مبداء وجود و اصل کل موجود است،همان است که از نظر صوفیه( و عرفا )، تنها راه معرفت به خداوند و تحقق وحدت ذاتی با اوست»

مراد از تجلّی، تجلیّات ازلی است که جنب ذاتی و حبّی دارد وهمان « فیض اقدس» است و مرتب «عماء». ]عماء اصطلاحی است به معنی ساحت یا شأن یا مرتبه ای که در آن نه مکانی است، نه زمانی، نه جهتی، و نه هیچ چیز – جز صرف ذات خداوند ؛ و خداوند پیش از آفرینش خلق یا تجلیّات خود در آن بوده است [ * * *

{از مَنظر « عفیفی» : فیض اقدس ، عبارتست از تجلّی ذات احدیّت بر خود در صُور جمیع ممکناتی که وجود آنها به صورت بالقوّه در ذات یا علم الهی ثبوت دارد و این نخستین درجه از تعیّنات وجود مطلق است. این تعیِّنات معقول اند و در عالم اعیان حسی وجود ندارند. بلکه صرفاً قوابل ( پذیرندگان ) وجودند؛ و این حقایق معقوله یا صُور معقول ممکنات همان است که ابن عربی به آنها « اعیان ثابته » می گوید و شبیه به صُور یا مُثُل افلاطونی است } نقل از حافظ نامه، اثر بهاء الدین خرمشاهی

خداوند خواست تا عشق بی پایان خود را منتشر سازد ؛ از پر تو حسن الهی عشق زاده شد و به همراهش ماده و زمان و دایره امکان ( فضا ) و آتشگوی آغازین زاییده گشت ( آتش به همه عالم زد )

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله شریعتی و تاریخ اسلام تحت pdf دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله شریعتی و تاریخ اسلام تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله شریعتی و تاریخ اسلام تحت pdf

پیشگفتار  
مقدمه  
شریعتی و تاریخ اسلام  
سال شمار زندگی دکتر علی شریعتی  
*بالای درخت سنجد  
قلعه قدیمی  
داستان آغاز شد!  
مستشار آمریکایی  
دونامه  
مهتاب غمزده  
مجموعه آثار  
نتیجه  مقاله  
فهرست منابع و مأخذ  

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله شریعتی و تاریخ اسلام تحت pdf

 1-    کتاب های دکتر علی شریعتی به ویژه کویر، نیایش، حج و گفت و گوهای تنهایی

انتشارات چاپخش ، چاپ اول : 1374

2-    یادگاران مانا / گرد آورنده : دکتر پوران شریعت رضوی، نشر ژرف ، چاپ اول : 1376

3-    چهره های درخشان

4-    کتابهای دکتر عل شریعتی و تاریخ اسلام

5-    شریعتی به ویژه کویر، نیایش ، حج و گفت و گوهای تنهایی

6-  شریعتی و تاریخ اسلام ، حج و گفت و گوهای تنهایی، چهره های درخشان «کویر کتاب و دکتر شریعتی نیایش»

پیشگفتار

دکتر علی شریعتی در تاریخ 2/9/1382 در روستای کاهک چشم به جهان گشود . پدر او نخستین سازنده ابعاد روحش بود و از همان کودکی او را با کتابهایش و دوستانش آشنا کرده بود. علی در سال 1319 وقتی هفت ساله بود در دبستان «ابن یمین» مشهد ثبت نام کرد

او در سن سیزده سالگی وارد دبیرستان فردوسی شد و مغزش در آن زمان با فلسفه رشد می کرد و دلش با عرفان داغ می شد. و در شانزده سالگی وارد دانشسرای مقدماتی شد، او در سال اول دانشسرا بصورت جدی در فعالیتهای سیاسی حضور نداشت، اما در سال دوم همه چیز عوض شد. و در سال 1339 انجمن اسلامی دانشجویان را تأسیس کرد. او بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشسرا در روز بیستم مهر 1331 در اداره فرهنگ آموزش و پرورش استخدام گردید. در مهر ماه سال 1336 بخاطر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود و پدرش به همراه شانزده نفر دیگر دستگیر و به زندان قزل قلعه برده شدند. دکتر شریعتی در اردیبهشت 1338 برای انجام کارهای اداری به خارج اعزام گردید و در آنجا تحقیق درباره حلاج، سلمان و فاطمه (س) را انجام داد


   مقدمه

شریعتی و تاریخ اسلام

سه دهه است که بحث از دکتر شریعتی و آثار و افکار او به صورت مداوم و با تمام ویژگی ها و افراط و تفریطهای خاص و معهودش یکی از بحث های رایج در جامعه است. نگارنده این سطور خود اولین بار نام دکتر شریعتی را وقتی شنید که مؤمن متعصبی بجد و با اصرار او را «سنی» معرفی کرد. و بعد از سالهای نزدیک به انقلاب اسلامی با آثار او آشنا شد و شاهد اقبال روز افزون جوانان به این آثار بود و نیز در جریان انقلاب اسلامی نام دکتر شریعتی را به کرات شنید و جملات و سخنان او را دیگر نه در کتابهای او که بر در و دیوار شهرها خواند و عکسش را بر دریای دستها مشاهده کرد پس از انقلاب نیز شریعتی از اقبال و توجه ای روز افزون برخوردار بود و حتی بسیاری که از درون نیز با او بر سر مهر نبودند در ظاهر خود را به او منسوب می کردند تا در چشم خیل مشتاقان او وجاهتی به کف آرند حوادث سهمگین سالهای اولیه دهه 1360 ش البته وضع را دگرگون کرد و از آن پس نام شریعتی چند سالی کمتر شنیده شد و کتابهایش کمتر منتشر گردید

سال شمار زندگی دکتر علی شریعتی

1312 : تولد در روستای کاهک از توابع مزینان

1319 : ورود به دبستان «ابن یمین» در مشهد

1325: ورود به دبیرستان « فردوسی » مشهد

1327 : عضویت در «کانون نشر حقایق اسلامی»

1329 : ورود به دانشسرای مقدماتی مشهد

1331: اتمام دوره دانشسرا ، استخدام در اداره آموزش و پرورش مشهد؛ بنیان گذاری انجمن اسلامی دانش آموزان و دانشجویان

1332 : عضویت در نهضت مقاومت مشهد

1333 : گرفتن دیپلم کامل ادبی

1334 : انتشار کتاب های «ابوذر غفاری» و «تاریخ تکامل فلسفه» ورود به دانشکده ادبیات مشهد

1336 : دستگیری به همراه شانزده نفر از اعضای نهضت مقاومت در مشهد

1337 : فارغ التحصیلی از دانشکده ادبیات با احراز رتبه اول، ازدواج

1338 : اعزام به فرانسه با بورس دولتی به دلیل کسب رتبه اول، تولید اولین فرزند، آشنایی با سازمان آزادی بخش الجزایر

1339 : بردن همسر و فرزند به فرانسه

1341 : رحلت مادر و تولد دومین فرزند

1342 : اتمام تحصیلات و اخذ مدرک در رشته تاریخ، تولد سومین فرزند

1343 : بازگشت به ایران، دستگیری در مرز، انتقال به زندان «قزل قلعه» تهران

1344 : انتقال به تهران به عنوان کارشناس و برس کتب درسی

1345: استادیاری رشته تاریخ در دانشکده مشهد

1347: آغاز سخنرانی های او در حسینیه ارشاد به دعوت استاد شهید مرتضی مطهری، انتشار کتاب های «کویر» و «توتم پرستی» و «هبوط در کویر» و مقاله « از هجرت تا وفات»

1348 : سفر به خانه خدا

1350 : سفر به آفریقا تولد چهارمین فرزند

1351 : بسته شدن حسینیه ارشاد و ممنوعیت سخنرانی

1352 : معرفی خود به ساواک و هجده ماه زندان انفرادی

1354 : آزادی از زندان ، خانه نشینی و آغاز زندگی سخت در تهران و مشهد

1356 : هجرت به اروپا و رحلت


*بالای درخت سنجد

«کاهک» ، روستای کوچک قدیمی که با ماسه های بادآورد کویر پوشیده بود؛ روستایی فقر زده با آفتاب سوزان وبی رحم ودرختان«گز» و«تاق» ؛ درختانی بی نیازازآب وخاک وبی چشم داشت نوازشی وستایشی که از سین خشک وسوخت کویر می رویند

با آسمانی روشن وصاف درروز وستاره باران واسرارآمیز درشب . با مردمانی صبور، ساده،پاک،مهربان وسخت همچون کویر

علی، در این روستا، دردوم آذر1312 چشم به جهان گشود. روزی که اوبه دنیا آمد ، برگ های زردونارنجی درختان دردست های نا پیدای بادسردپاییزی می لرزیدند

صدای نال نوزادی زیبا، با چشم های مشکی وپیشانی بلند، لبخند رابرصورت پدرومادر نشانده بود

مادرعلی زهرا امینی،زنی روستایی ، مهربان ومؤمن بود. علی ، مادرش را«آین افتادگی، عاطفه وپارسایی » می دانست. زهرا درگرداب رنج وفقر، فرزندانش را بزرگ کرد وبا زمزمه های آسمانی دعای خود- که بعد از نمازدرخانه می پیچید- جویبارپاکی وعشق رادر وجود آنان جاری ساخت. پدرعلی استاد محمد تقی شریعتی مزینانی بود .او درخانواده ای روحانی متولد شده وپدربزرگش، شیخ محمود روحانی، ازدانشمندان مزینان به شمارمی رفت

پدر علی، مقدمات صرف و نحو عربی و منطق را نزد پدر و عموی خود آموخت و در سال 1306 ه . ش برای ادامه تحصیل به شهر مشهد رفت. سپس وارد اداره فرهنگ «آموزش و پرورش» شد و تا قبل از تولد علی، آموزگار «دبستان شرافت» مشهد بود

«پدرم نخستین سازنده ابعاد روحم؛  کسی که برای اولین بار، هم هنر فکر کردن را به  من آموخت و هم فن انسان بودن . طعم آزادی، شرف، پاک دامنی، مناعت، عفت روح، استواری، ایمان و استقلال دل را، بی درنگ پس از آن که مادرم از شیرم گرفت، به کامم ریخت

نخستین بار مرا به کتابهایش رفیق کرد. من از کودکی و از سال های نخستین دبستان، با رفقای پدرم – کتاب هایش – آشنا شدم و مأنوس . من در کتابخانه او که همه زندگی و خانواده  اوست، بزرگ شدم و پروردم

این بود که به هر کلاسی که وارد می شدم، «صد درس» از هم کلاسانم و «نود و نه درس» از غالب معلمانم جلو بودم. او بسیار چیزهایی را که باید بعدها در بزرگی و در طول تجربیات و کشمکش ها و کوشش های مداوم سالیان عمر می آموختم، در همان کودکی و آغاز زندگی نوجوانیم، ساده و رایگان به ما هدیه داد;»

علی در کودکی برای آموختن قرآن به مکت خانه روستا رفت و در واقع، اولین معلم او «ملا زهرا» ، مکتب دار روستای کاهک، بود. بعد از علی ، خواهرش طاهره به دنیا آمد و سپس دو فرزند پسر که هر دو به علت بیماری از دنیا رفتند. علی، تنها پسر خانواده بود

روزهای شیرین کودکی، مانند ابرهای سفید و پنبه ای شتابان و رؤیایی می گذشتند. در آن روزها، هنگامی که علی در خواب بود، مادر بالای سر او می نشست و به آرامی موهای نرم سرش را نوازش می کرد

در یکی از شب ها که علی با چشم های بسنه در رختخواب دراز کشیده و در اصل بیدار بود، مادر کنار بسترش نشست و با دست های استخوانی و نوازش گرش، سر و صورت او را نوازش کرد و گونه های برجسته او را بوسید. مهر و محبت مادر برای علی آن قدر زیبا و دلچسب بود که روز بعد، این موضوع را برای پسر عمه اش – که هم بازی او بود – تعریف کرد. علی، مادر بزرگ مادری و پدری خود را خیلی دوست داشت

مادر بزرگ پدری اش، زنی مقتدر و بسیار متدین بود. چهره ای روشن و مهتابی داشت و چشمانی میشی و مهربان. مادربزرگ، بعد از فوت شوهرش (پدر بزرگ علی) – آقا شیخ محمود – جای خالی او را در روستا پر کرده بود. وقتی علی ده سال بیش تر نداشت، روزی کاغذ و قلمی برداشت و زیر سایه درخت کهنسال توت، پشت به دیوار کاهگلی داد و نامه ای به عمویش در شهر نوشت. او در نامه نوشت با سه تومانی که همراه نامه می فرستد، برای مادر بزرگش کفشی بخرد و به روستا بفرستد

روزها گذشت و علی چشم به جاده خاک آلود روستا داشت که مثل ماری در کویر تفتیده و خاکستری کشیده شده بود. روزی که عمو به روستا آمد، علی با شوق فراوان  کفش ها  را  گرفت  و یک نفس تا خانه ساده و کاهگلی مادر بزرگ دوید. لحظه ای  که مادر بزرگ ، صورت عرق کرده او را دید، با نگرانی پرسید : «پسرم! چه شده ؟» علی نفس زنان گفت : « مادر بزرگ ! برایت کفش نو خریده ام.»

اشک در چشم های مادر بزرگ حلقه بست و علی را سخت در آغوش خود فشرد

مادر بزرگ هم علاقه خاصی به علی داشت. تا چشمش به او می افتاد، به سراغ صندوقچه قدیمی خود – که معمولاً چیزهای خوردنی را در آن پنهان می کرد – می رفت و از داخل آن ، چیزی به علی می داد. سال ها بعد که چشمان مادر بزرگ ضعیف شده بود و نمی توانست چهره ها را درست تشخیص بدهد، روزی دایی علی، انار بزرگی را به جای او از مادر بزرگ گرفت ، ولی بعد از لحظاتی، مادربزرگ متوجه شد و با ناراحتی انار را از او پس گرفت و به علی داد، اما هنگامی که علی، سایه غم را در چشمان دایی خود دید، با مهربانی انار را میان خود و او تقسیم کرد

ملازهرا ، از دوستان مادربزرگ علی بود. او گرداگرد اتاقی از اتاق های منزلش را پوست تخت انداخته بود تا کودکان روستا برای یادگیری جزء سی ام قرآن (عم جزء) به آن جا بیایند

روزی علی پس از خواندن قرآن و پاسخ به سئوال های ملا زهرا، پاورچین پاورچین از  اتاق  بیرون  رفت.  خورشید وسط آسمان آبی می درخشید و صدای شاد گنجشک ها، لحظه ای قطع نمی شد

علی از درخت سنجدی که وسط حیاط بود، بالا رفت و از آن جا به داخل اتاق نگاه کرد. وقتی چشم بچه ها به علی افتاد، شروع کرد به شکلک در آوردن. ناگهان صدای  شلیک خنده در اتاق پیچید. ملا زهرا ابروهایش را د رهم کشید و دست به کمر، از اتاق بیرون آمد

-    بچه جان! بیا پایین . بالای درخت چه کار می کنید؟ صدای خنده بچه ها که قطع نمی شد، با صدای گنجشک ها در هم آمیخته بود. ملا زهرا، چوب دستی را از گوشه حیاط برداشت و در حالی که آن را بالای سرش تکان می داد، فریاد زد : «بیا پایین و گرنه با این چوب کبابت می کنم.»

علی از آن بالا گفت : « شما بروید توی اتاق، من الان می آیم پایین.»

ملا زهرا زیر لب غرولند کرد و به اتاق رفت. علی از بالای شاخه درخت پایین پرید و ملا زهرا، او را که شاگرد زرنگی بود، تنبیه نکرد و بخشید

قلعه قدیمی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله حقوق و جایگاه زن در قرآن تحت pdf دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله حقوق و جایگاه زن در قرآن تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله حقوق و جایگاه زن در قرآن تحت pdf

1- بیان یک اصل      
2- جایگاه زن در دستگاه آفرینش   
3- ارزشها و ضد ارزشهای زن    
4- ارزشهای زن در فرهنگ قرآن   
5- اسلام مرحله نوین در زندگی زنان     
6- در معنی تساوی زن و مرد نباید اشتباه کرد        
7- مساوات مرد و زن در پیشگاه خدا  
8- کوبیدن یک روش جاهلی   
9-  مقایسه حاکم اسلام و دنیای غرب  
10- مهر یک پشتوانه اجتماعی برای زن   
11- خرافاتی که زن را بیچاره کرد      
12- زن و حجاب       
13- فلسفه حجاب    
14- زن از دیدگاه امام خمینی    
15- منابع و ماخذ         

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله حقوق و جایگاه زن در قرآن تحت pdf

 1- نظام حقوق زن در اسلام ;. استاد شهید مرتضی مطهری

 2- قرآن و مقام زن ;.. سید علی کمالی دزفولی

 3- جایگاه اخص و ممتاز زن ;. محمد رضا امین زاده

4- شخصیت زن از دیدگاه قرآن ;. هادی دوست محمدی

5- شخصیت زن از دیدگاه قرآن ;.. علوّیه همایونی

« بیان یک اصل »

   هر موجودی در جهان جایگاه خاصّی دارد که معلول مرتبه وجودی و ویژگی های خاص آن موجود می باشد . قوانین حاکم , ارزش وجودی , نحوه بهره دهی و بهره گیری , شیوه کار و حدود فعالیت یک موجود , وابسته به مرتبه وجودی و ویژگی های خاص او و تعیین کننده جایگاه او در هستی می باشد . این مطلب را می توان به صورت قاعده ای کلی و سنّتی تغییرناپذیر تلقی نمود , به گونه ای که خروج از این سنت و قاعده , افراط و غلو یا تفریط و خروج از حدّ اعتدال است

   بت پرستی , طبیعت پرستی , هوا پرستی , گاو پرستی و ; از آن جهت محکوم و نپذیرفتنی است که آن ها را از جایگاه اصلی و ویژگی خاصّشان خارج کرده و در جایگاه بلند الوهیت و خدایی گذاشته اند , اعتقاد به جسمانی و مرکّب بودن خدا و ; از آن جهت باطل است که خدا را از مقام والایش به زیر کشانده و در مرتبه وجودی جسمی و ویژگی های جسمانی قرار داده اند

   جایگاه هر موجودی در جهان هستی , تابع اصل عدالت و حکمت الهی است . به همین جهت , در آفرینش موجودات هیچگونه افراط و تفریطی نبوده و نخواهد بود و هیچکس هم نمی تواند به آن اعتراض کند , زیرا هر چیزی به جای خود نیکو آفریده شده است

   بـ,ا توجـه به مطالب فوق به بیان جایگاه زن پرداخته و حقوق او را در دستگاه آفرینش مشخص می کنیم

   حقـوق و جایگاه زن موضوعی است که دشمنان اسلام تبلیغات کاذب فراوان در اطراف آن بپا کرده اند . مصونیت زن را با محدودیت وی اشتباه گرفتند و رفتار برخی از مسلمین را با قوانین اسلام یکی دانستند و سیمای مهربان اسلام و دست نوازش قرآن و بازوی حمایت مسلمانان راستین را در دفاع از نوامیس مسلمین ندیدند و تلاش کردند این قشر وسیع و مؤثر جامعه بشری را به مکتب حیات بخش اسلام بدبین سازند , رسانه های گروهی و ابزارهای تبلیغاتی غرب

   قرآن یک کتاب فلسفی نیست ولی در مورد جهان , انسان و اجتماع که سر موضوع اساسی فلسفه است به گونه ای روشن و قاطع نظر می دهد و با روش مخصوص خود , به کسانی که آشنایی کامل با قرآن دارند جهان بینی خاصی را می بخشد و با نیروی خلل ناپذیری که از منبع کمال مطلق و مبداء علم الهی سرچشمه گرفته است . افق فکری پیروانش را روشن تر نموده بینش عمیقی در ادراک حقایق جهان , به آنان می بخشد و پیروان واقعی قرآن , از این طریق مانند مادیّون در گرداب های هولناک زندگی , اسیر خیال بافی ها و کجروی ها نمی گردند

   قرآن , برخلاف همه آراء فلسفی و مذهبی و عادت های پیش از نزول قرآن و سنت های همزمان با نزول قرآن و برخلاف برخی از آراء و عادات زمان های اخیر , حقیقت وجودی زن را همانند مرد دانسته و مانند دیگران سرشت وی را جدا از مرد و طفیلی معرفی نکرده است

« جایگاه زن در دستگاه آفرینش »

   جهان و نظام حاکم بر آن , پدیده ای وابسته به خدای بلندمرتبه است . در نظام هستی , هر موجودی دارای سه جایگاه است : جایگاه عام و خاص و اخص . این سه جایگاه معلول سه سنّت الهی است

1- سنّت عام که بدون استثناء هر موجودی را در بر گرفته است

2- سنّت خاص که برخی آفریده ها را شامل می شود

3- سنّت اخص که نوع یا صنف بسیار خاصی یا مرتبه ای ویژه از مراتب را در بر گرفته است

   سنّت عام , عبارت از همان واقعیتی است که در کلام امام چهارم حضرت سجّاد – علیه السّلام – آمده است : « ; ( خدایی که ) به قدرت خود , موجودات را از نیستی به هستی آورد و به اراده خویش لباس وجود بر آنان پوشانید . سپس آن ها را در راهی که اراده کرده بود , سیرشان داد و در طریق محبّت خویش برانگیخت ; » (1)

    به عبارت دیگر , براساس سنّت عام الهی , هر موجودی در راه دوستی خدا برانگیخته شده است . که این دوستی در لباس تسبیح و ستایش خدا ظهور پیدا می کند

; وَ إِن مِن شَیءٍ الاّ یُسَبِّحُ بِحَمدِهِ ; (1)

- موجودی در جهان نیست جز این که ذکرش تسبیح و ستایش خداست

   آفریده شدن هر موجود به نیکوترین وجه و هدایت الهی نیز دو سنّت عالم حاکم بر همه موجودات , در تمام مراتب وابستگی است

أَلَّذی احسن کل شیء خلقه ;

اوست خدایی که هر موجودی را به نیکوترین وجه آفرید

   تمام مراتب وجود در نظام وابستگی , محکوم به نیکوترین خلقت , حب , هدایت و عبودیت است . با توجه به این سنّت و قانون عام است که جایگاه موجودات به طور عام و کلی مشخص می شود , که عبارت است از بندگی و تسلیم حق بودن در پرتو حبّ و هدایت الهی

   موجوداتی که از یک سنخ و گونه هستند , سنّت خاص بر آن ها حاکم است . سنّت حاکم بر روح نیست که از حیات ذاتی و جاودانگی برخوردار است . در صورتی که ماده و جسم از چنین سنّتی برخوردار نیستند , بلکـه سنّت حاکم بر ماده و جسم , حرکت مداوم و در حال تغییر و تحوّل بودن آن هاست . پس سنّت خاص روح , برخورداری آن از حیات و ثبات سنّت خاص حاکم بر جسم و ماده , حرکت و تغییر و تحوّل آن هاست

   جایگاه عام زن , همان جایگاه موجودات دیگر به عنوان آفریده خدای متعال است و آن تسبیح و تقدیس و ستایش خدا در مقام مراتب وجودی اوست . زیرا در تمام آن مراتب به خدا وابسته بوده و در عین حال مشمول هدایت عام و آفرینش نیکو نیز می باشد . (2)

 جایگاه خاص زن به لحاظ داشتن حیات و نفس دارای مراتب , به ظهور رساندن قوا و استعدادها در همه مراتب نفس است . که در دو مرتبه نباتی و حیوانی به طور تکوینی و طبیعی اما شکوفایـی قوا در مرتبه انسانی و عقلی , اختیاری و ارادی براساس آگاهی و هدف خاص امکان پذیر است , زن در آن دو مرتبه با حیوانات و گیاهان مشترک است و همان سنّت خاص حاکم بر آن ها بر وجود زن نیز حاکم می باشد

   جایگاه اخص زن , اینست که با تشخیص حق از باطل و پذیرش دین , فطرت پاک انسانی را در خویش شکوفا می سازد و با آراستن نفس به فضایل اخلاقی , به ابعاد روحی خویش رنگ الهی بدهد

   روشن است که زن در تمام جایگاه های بیان شده , همتای مرد است , چون هر دو از یک سنخ و گونه هستند . زن به مقتضای خلقت خویش از جایگاه ممتازی نیز برخوردار است , که مرد قابلیت جانشینی آن را ندارد . جایگاهی بزرگ که تعیین کننده وظیفه و مسئولیت اجتماعی است . وظیفه ای آن چنان بزرگ که انجام آن , محور و اساس صلاح فردی و اجتماعی بوده و عدم انجام آن , اساس فساد فردی و اجتماعی می باشد . مسئولیتی که اگر آن را به عنوان یک امر الهی و تکلیف عقلی و دینی به انجام رساند , به کمال انسانی خویش خواهد رسید و بهشت را زیر پای خویش خواهد دید

   ولی رها ساختن و کنار نهادن آن جایگاه که زیربنای تکوینی مسئولیت انسانی و تکلیف الهی است . زن را به پایین ترین مرتبه وجودی تنزل خواهد داد , چنان جایگاهی عبارت است از پرورش و آماده سازی انسان برای ظهور فعلی جایگاه اخص , مسئولیت پذیری , اصلاح و تهذیب نفس , بندگی خدای متعال در بُعد ارادی و اختیاری , شناخت صحیح از هستی , دین , دنیا , خود و به طور کلی با تمام وجود تسلیم حقّ شدن , کسب رضای خدا و تحقّق بخشیدن به غرض از آفرینش در مرحله تشریح

« ارزش ها و ضد ارزش های زن »

   زن در آفرینش , یکی از مظاهر و جلوه های زیبایی حق است . زن گل شکوفای هستی و مظهر مهر و رحمت الهی است , از آن جا که انسان تجلّی گاه صفات و اسماء خداوندی است . در این جهت زن پرتوی از فروغ جهان او نشانگر الفت و شفقت و داد و محبّت است

   با این که زن , یکی از دو رکن اساسی انسان در هستی و مادر همه زیبایی های در زندگی است , مع الاصف , در رشد فرهنگ استعماری و پیشرفت های علم و تکنولوژی , زن را از مقام والا و شامخ خویش ساقط کرده و وی را به نوعی جدید , به اسارت و بردگی کشانده اند . و در این بیداد و ستم , کار را به جایی رسانده اندکه زن به این اسارت تن در داده و زشت تر از آن , اسارت را به جای آزادی پذیرفته است !

   زن معاصر وسیله سودجوییسوداگران و ابزار تولید و محرف برای سرمایه داران شده است . فرهنگ های مادّی , در فریب زن به قدری پیشرفته اند که معمولاً زن ها به ویژه زن های به اصطلاح اشرافی به شخصیت کاذب خویش قانع شده و ضد ارزش ها را برای خویش ارزش تلقی می کنند بقدری کودکانه می اندیشند که مانند اطفال غیرممیز و نابالغ , از داشتن یک اسباب بازی و یک وسیله مد شده , شاد می گردند و از دست دادن یا محروم بودن از یک مُد زندگی بر ایشان تلخ گشته عزا می گیرد

   سوداگران و شهوت رانان , آزادی را به گونه ای برای زن تفسیر کرده اندکه بی بندوباری و وسیله عیاشی شدن را به نام آزادی پذیرفته و مانند دلقک هایی که خود را فدای قهقهه های تماشاچیان خودپرست می کنند , خویشتن را در اختیار مردنمایان حیوان منش قرار داده است !

   ارزش و شخصیت خویش را بیشتر به زرق و برق مادّی دکور , لباس و چگونگی میزو مبل و ماشین و ; می دانند و هر جا می نشینند و بر می خیزند , همواره این گونه اشیاء را به رخ یک دیگر می کشند و مدام آنان که چیزی از این اشیاء دارند از وحشت از دست دادن آن ها و آرزوی بهتر از آن ها را داشتن و آنان که ندارند در حسرت آن ها زندگی مذلت باری را ادامه می دهند

« ارزش های زن در فرهنگ قرآن »

   در فرهنگ قرآن , زن مانند مرد , مورد خطاب وحی می باشد و هر ارزش که برای مرد ارزش و عامل تکامل و رشد اوست , برای زن نیز ارزش و وسیله تعالی و تکامل می باشد . جز در موارد استثنایی که به واسطه آن ها تفاوت های خاص و ویژگی هایی که دارند به تناسب هر کدام وظیفه یا ارزش خاصی قائل شده است مثلاً اگر مجاهده و پیکار در میدان های جنگ در راه خدا برای مردان وظیفه و ارزش است برای حفظ شخصیت وجودی زن و ظرافت و لطافت خاصی که دارد , این کار وظیفه او شمرده نشده و در مقابل , تمام ارزش این وظیفه , در قبال اداره منزل و خوب شوهرداری کردن وی به او داده شده است

« اسلام مرحله نوین در زندگی زنان »

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی محمدی
بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی | دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | ایران پروژه | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |