پروژه مقاله حقوق و جایگاه زن در قرآن تحت pdf دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه مقاله حقوق و جایگاه زن در قرآن تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله حقوق و جایگاه زن در قرآن تحت pdf
1- بیان یک اصل
2- جایگاه زن در دستگاه آفرینش
3- ارزشها و ضد ارزشهای زن
4- ارزشهای زن در فرهنگ قرآن
5- اسلام مرحله نوین در زندگی زنان
6- در معنی تساوی زن و مرد نباید اشتباه کرد
7- مساوات مرد و زن در پیشگاه خدا
8- کوبیدن یک روش جاهلی
9- مقایسه حاکم اسلام و دنیای غرب
10- مهر یک پشتوانه اجتماعی برای زن
11- خرافاتی که زن را بیچاره کرد
12- زن و حجاب
13- فلسفه حجاب
14- زن از دیدگاه امام خمینی
15- منابع و ماخذ
بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله حقوق و جایگاه زن در قرآن تحت pdf
1- نظام حقوق زن در اسلام ;. استاد شهید مرتضی مطهری
2- قرآن و مقام زن ;.. سید علی کمالی دزفولی
3- جایگاه اخص و ممتاز زن ;. محمد رضا امین زاده
4- شخصیت زن از دیدگاه قرآن ;. هادی دوست محمدی
5- شخصیت زن از دیدگاه قرآن ;.. علوّیه همایونی
« بیان یک اصل »
هر موجودی در جهان جایگاه خاصّی دارد که معلول مرتبه وجودی و ویژگی های خاص آن موجود می باشد . قوانین حاکم , ارزش وجودی , نحوه بهره دهی و بهره گیری , شیوه کار و حدود فعالیت یک موجود , وابسته به مرتبه وجودی و ویژگی های خاص او و تعیین کننده جایگاه او در هستی می باشد . این مطلب را می توان به صورت قاعده ای کلی و سنّتی تغییرناپذیر تلقی نمود , به گونه ای که خروج از این سنت و قاعده , افراط و غلو یا تفریط و خروج از حدّ اعتدال است
بت پرستی , طبیعت پرستی , هوا پرستی , گاو پرستی و ; از آن جهت محکوم و نپذیرفتنی است که آن ها را از جایگاه اصلی و ویژگی خاصّشان خارج کرده و در جایگاه بلند الوهیت و خدایی گذاشته اند , اعتقاد به جسمانی و مرکّب بودن خدا و ; از آن جهت باطل است که خدا را از مقام والایش به زیر کشانده و در مرتبه وجودی جسمی و ویژگی های جسمانی قرار داده اند
جایگاه هر موجودی در جهان هستی , تابع اصل عدالت و حکمت الهی است . به همین جهت , در آفرینش موجودات هیچگونه افراط و تفریطی نبوده و نخواهد بود و هیچکس هم نمی تواند به آن اعتراض کند , زیرا هر چیزی به جای خود نیکو آفریده شده است
بـ,ا توجـه به مطالب فوق به بیان جایگاه زن پرداخته و حقوق او را در دستگاه آفرینش مشخص می کنیم
حقـوق و جایگاه زن موضوعی است که دشمنان اسلام تبلیغات کاذب فراوان در اطراف آن بپا کرده اند . مصونیت زن را با محدودیت وی اشتباه گرفتند و رفتار برخی از مسلمین را با قوانین اسلام یکی دانستند و سیمای مهربان اسلام و دست نوازش قرآن و بازوی حمایت مسلمانان راستین را در دفاع از نوامیس مسلمین ندیدند و تلاش کردند این قشر وسیع و مؤثر جامعه بشری را به مکتب حیات بخش اسلام بدبین سازند , رسانه های گروهی و ابزارهای تبلیغاتی غرب
قرآن یک کتاب فلسفی نیست ولی در مورد جهان , انسان و اجتماع که سر موضوع اساسی فلسفه است به گونه ای روشن و قاطع نظر می دهد و با روش مخصوص خود , به کسانی که آشنایی کامل با قرآن دارند جهان بینی خاصی را می بخشد و با نیروی خلل ناپذیری که از منبع کمال مطلق و مبداء علم الهی سرچشمه گرفته است . افق فکری پیروانش را روشن تر نموده بینش عمیقی در ادراک حقایق جهان , به آنان می بخشد و پیروان واقعی قرآن , از این طریق مانند مادیّون در گرداب های هولناک زندگی , اسیر خیال بافی ها و کجروی ها نمی گردند
قرآن , برخلاف همه آراء فلسفی و مذهبی و عادت های پیش از نزول قرآن و سنت های همزمان با نزول قرآن و برخلاف برخی از آراء و عادات زمان های اخیر , حقیقت وجودی زن را همانند مرد دانسته و مانند دیگران سرشت وی را جدا از مرد و طفیلی معرفی نکرده است
« جایگاه زن در دستگاه آفرینش »
جهان و نظام حاکم بر آن , پدیده ای وابسته به خدای بلندمرتبه است . در نظام هستی , هر موجودی دارای سه جایگاه است : جایگاه عام و خاص و اخص . این سه جایگاه معلول سه سنّت الهی است
1- سنّت عام که بدون استثناء هر موجودی را در بر گرفته است
2- سنّت خاص که برخی آفریده ها را شامل می شود
3- سنّت اخص که نوع یا صنف بسیار خاصی یا مرتبه ای ویژه از مراتب را در بر گرفته است
سنّت عام , عبارت از همان واقعیتی است که در کلام امام چهارم حضرت سجّاد – علیه السّلام – آمده است : « ; ( خدایی که ) به قدرت خود , موجودات را از نیستی به هستی آورد و به اراده خویش لباس وجود بر آنان پوشانید . سپس آن ها را در راهی که اراده کرده بود , سیرشان داد و در طریق محبّت خویش برانگیخت ; » (1)
به عبارت دیگر , براساس سنّت عام الهی , هر موجودی در راه دوستی خدا برانگیخته شده است . که این دوستی در لباس تسبیح و ستایش خدا ظهور پیدا می کند
; وَ إِن مِن شَیءٍ الاّ یُسَبِّحُ بِحَمدِهِ ; (1)
- موجودی در جهان نیست جز این که ذکرش تسبیح و ستایش خداست
آفریده شدن هر موجود به نیکوترین وجه و هدایت الهی نیز دو سنّت عالم حاکم بر همه موجودات , در تمام مراتب وابستگی است
أَلَّذی احسن کل شیء خلقه ;
اوست خدایی که هر موجودی را به نیکوترین وجه آفرید
تمام مراتب وجود در نظام وابستگی , محکوم به نیکوترین خلقت , حب , هدایت و عبودیت است . با توجه به این سنّت و قانون عام است که جایگاه موجودات به طور عام و کلی مشخص می شود , که عبارت است از بندگی و تسلیم حق بودن در پرتو حبّ و هدایت الهی
موجوداتی که از یک سنخ و گونه هستند , سنّت خاص بر آن ها حاکم است . سنّت حاکم بر روح نیست که از حیات ذاتی و جاودانگی برخوردار است . در صورتی که ماده و جسم از چنین سنّتی برخوردار نیستند , بلکـه سنّت حاکم بر ماده و جسم , حرکت مداوم و در حال تغییر و تحوّل بودن آن هاست . پس سنّت خاص روح , برخورداری آن از حیات و ثبات سنّت خاص حاکم بر جسم و ماده , حرکت و تغییر و تحوّل آن هاست
جایگاه عام زن , همان جایگاه موجودات دیگر به عنوان آفریده خدای متعال است و آن تسبیح و تقدیس و ستایش خدا در مقام مراتب وجودی اوست . زیرا در تمام آن مراتب به خدا وابسته بوده و در عین حال مشمول هدایت عام و آفرینش نیکو نیز می باشد . (2)
جایگاه خاص زن به لحاظ داشتن حیات و نفس دارای مراتب , به ظهور رساندن قوا و استعدادها در همه مراتب نفس است . که در دو مرتبه نباتی و حیوانی به طور تکوینی و طبیعی اما شکوفایـی قوا در مرتبه انسانی و عقلی , اختیاری و ارادی براساس آگاهی و هدف خاص امکان پذیر است , زن در آن دو مرتبه با حیوانات و گیاهان مشترک است و همان سنّت خاص حاکم بر آن ها بر وجود زن نیز حاکم می باشد
جایگاه اخص زن , اینست که با تشخیص حق از باطل و پذیرش دین , فطرت پاک انسانی را در خویش شکوفا می سازد و با آراستن نفس به فضایل اخلاقی , به ابعاد روحی خویش رنگ الهی بدهد
روشن است که زن در تمام جایگاه های بیان شده , همتای مرد است , چون هر دو از یک سنخ و گونه هستند . زن به مقتضای خلقت خویش از جایگاه ممتازی نیز برخوردار است , که مرد قابلیت جانشینی آن را ندارد . جایگاهی بزرگ که تعیین کننده وظیفه و مسئولیت اجتماعی است . وظیفه ای آن چنان بزرگ که انجام آن , محور و اساس صلاح فردی و اجتماعی بوده و عدم انجام آن , اساس فساد فردی و اجتماعی می باشد . مسئولیتی که اگر آن را به عنوان یک امر الهی و تکلیف عقلی و دینی به انجام رساند , به کمال انسانی خویش خواهد رسید و بهشت را زیر پای خویش خواهد دید
ولی رها ساختن و کنار نهادن آن جایگاه که زیربنای تکوینی مسئولیت انسانی و تکلیف الهی است . زن را به پایین ترین مرتبه وجودی تنزل خواهد داد , چنان جایگاهی عبارت است از پرورش و آماده سازی انسان برای ظهور فعلی جایگاه اخص , مسئولیت پذیری , اصلاح و تهذیب نفس , بندگی خدای متعال در بُعد ارادی و اختیاری , شناخت صحیح از هستی , دین , دنیا , خود و به طور کلی با تمام وجود تسلیم حقّ شدن , کسب رضای خدا و تحقّق بخشیدن به غرض از آفرینش در مرحله تشریح
« ارزش ها و ضد ارزش های زن »
زن در آفرینش , یکی از مظاهر و جلوه های زیبایی حق است . زن گل شکوفای هستی و مظهر مهر و رحمت الهی است , از آن جا که انسان تجلّی گاه صفات و اسماء خداوندی است . در این جهت زن پرتوی از فروغ جهان او نشانگر الفت و شفقت و داد و محبّت است
با این که زن , یکی از دو رکن اساسی انسان در هستی و مادر همه زیبایی های در زندگی است , مع الاصف , در رشد فرهنگ استعماری و پیشرفت های علم و تکنولوژی , زن را از مقام والا و شامخ خویش ساقط کرده و وی را به نوعی جدید , به اسارت و بردگی کشانده اند . و در این بیداد و ستم , کار را به جایی رسانده اندکه زن به این اسارت تن در داده و زشت تر از آن , اسارت را به جای آزادی پذیرفته است !
زن معاصر وسیله سودجوییسوداگران و ابزار تولید و محرف برای سرمایه داران شده است . فرهنگ های مادّی , در فریب زن به قدری پیشرفته اند که معمولاً زن ها به ویژه زن های به اصطلاح اشرافی به شخصیت کاذب خویش قانع شده و ضد ارزش ها را برای خویش ارزش تلقی می کنند بقدری کودکانه می اندیشند که مانند اطفال غیرممیز و نابالغ , از داشتن یک اسباب بازی و یک وسیله مد شده , شاد می گردند و از دست دادن یا محروم بودن از یک مُد زندگی بر ایشان تلخ گشته عزا می گیرد
سوداگران و شهوت رانان , آزادی را به گونه ای برای زن تفسیر کرده اندکه بی بندوباری و وسیله عیاشی شدن را به نام آزادی پذیرفته و مانند دلقک هایی که خود را فدای قهقهه های تماشاچیان خودپرست می کنند , خویشتن را در اختیار مردنمایان حیوان منش قرار داده است !
ارزش و شخصیت خویش را بیشتر به زرق و برق مادّی دکور , لباس و چگونگی میزو مبل و ماشین و ; می دانند و هر جا می نشینند و بر می خیزند , همواره این گونه اشیاء را به رخ یک دیگر می کشند و مدام آنان که چیزی از این اشیاء دارند از وحشت از دست دادن آن ها و آرزوی بهتر از آن ها را داشتن و آنان که ندارند در حسرت آن ها زندگی مذلت باری را ادامه می دهند
« ارزش های زن در فرهنگ قرآن »
در فرهنگ قرآن , زن مانند مرد , مورد خطاب وحی می باشد و هر ارزش که برای مرد ارزش و عامل تکامل و رشد اوست , برای زن نیز ارزش و وسیله تعالی و تکامل می باشد . جز در موارد استثنایی که به واسطه آن ها تفاوت های خاص و ویژگی هایی که دارند به تناسب هر کدام وظیفه یا ارزش خاصی قائل شده است مثلاً اگر مجاهده و پیکار در میدان های جنگ در راه خدا برای مردان وظیفه و ارزش است برای حفظ شخصیت وجودی زن و ظرافت و لطافت خاصی که دارد , این کار وظیفه او شمرده نشده و در مقابل , تمام ارزش این وظیفه , در قبال اداره منزل و خوب شوهرداری کردن وی به او داده شده است
« اسلام مرحله نوین در زندگی زنان »
- ۹۵/۰۱/۳۰