پروژه دانلود

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله در مورد بررسی سطح اضطراب معلمان کودکان استثنایی (عقب مانده ذهنی) و معلمان کودکان عادی تحت pdf دارای 111 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله در مورد بررسی سطح اضطراب معلمان کودکان استثنایی (عقب مانده ذهنی) و معلمان کودکان عادی تحت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه مقاله در مورد بررسی سطح اضطراب معلمان کودکان استثنایی (عقب مانده ذهنی) و معلمان کودکان عادی تحت pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه مقاله در مورد بررسی سطح اضطراب معلمان کودکان استثنایی (عقب مانده ذهنی) و معلمان کودکان عادی تحت pdf :

بررسی سطح اضطراب معلمان کودکان استثنایی (عقب مانده ذهنی) و معلمان کودکان عادی

چکیده:
در پژوهش حاضر، سطح اضطراب معلمان کودکان استثنایی (عقب مانده ذهنی) و معلمان کودکان عادی مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور یک گروه نمونه 50 نفری (شامل 25 نفر از معلمان کودکان عقب مانده ذهنی و 25 نفر از معلمان کودکان عادی) از شهر تهران از طریق روش نمونه گیری طبقه‌ای انتخاب و تست اضطراب اشپیل برگر بر روی آنها اجرا شد. نتایج نشان داد که:
بین میزان اضطراب معلمان کودکان عادی و عقب مانده ذهنی تفاوت معنادار وجود ندارد.

مقدمه:
فرض براین است که هر موقعیتی که بهزیستی جاندار را به خطر می اندازد و حالت اضطراب به وجود می آورد. منظور از اضطراب، هیجان ناخوشایندی است که با اصطلاحاتی مانند «نگرانی»، «وحشت» و «ترس» بیان می شود و همه ما آدمیان درجاتی از آن را گاه به گاه تجربه می کنیم. از آنجا که اضطراب به درجات گوناگونی از دلشوره خفیف گرفته تا وحشت روی می دهد، بنابراین آگاهی آدمی نسبت به سبب ناراحتی خویش نیز احتمالاً درجات گوناگونی دارد (اتکینسون و اتکینسون و هیلگارد، ترجمه براهنی، شاملو، کریمی، هاشمیان 1379).

روان رنجوریها اختلالاتی مبتنی بر اضطراب هستند که در آنها آگاهی از واقعیت پابرجاست ولی این آگاهی اغلب تحریف شده است. این اختلالها در نبود اختلال عضوی مغز ظاهر می شوند، اگر چه برخی از اختلالهای عضوی مغز مانند صرع، در کنار این اختلالها شیوع بیشتری دارند (ریچارد پی. هالجین ـ سوزان کراس ویتبورن، ترجمه: سیدمحمدی 1384).
اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حدّی اعتدال آمیز وجود دارد. و در این حد، به عنوان پاسخی سازش یافته تلقی می شود. بالعکس، اضطراب مرضی

نیز وجود دارد، چرا که اگر حدی از اضطراب می تواند سازنده و مفید باشد و اگر اغلب مردم اضطراب را تجربه می کنند، اما این حالت ممکن است جنبه مزمن و مداوم بیابد که در این صورت نه تنها می توان پاسخ را سازش یافته دانست بلکه باید آن را به منزله منبع شکست، سازش نایافتگی و استیصال گسترده ای تلقی کرد که فرد را از بخش عمده ای از امکاناتش محروم می کند، وقتی اساس راهبردهای محدودکننده آزادی و انعطاف فردی کاهش می یابد و طیف گسترده اختلالهای اضطرابی را که از اختلالهای شناختی و بدنی تا ترسهای غیرموجه و وحشت‌زدگیها گسترده‌اند، به وجود می آورد (ریچاردپی، هالجین ـ سوزان کراس ویتبورن، ترجمه :سیدمحمدی، 1384).
بیشتر معلمان از اضطراب و دلواپسیهایی که از منابع بسیاری نشئت می گیرد در عذاب‌اند. این اضطرابات از هر منبعی که باشد، کار تدریس را برای آنها دشوار کرده از درجه موفقیت آنها به میزان قابل توجهی می کاهد(فرهنگی، 1378).
کیفیت شغل، سازش با محیط کار و همکاران، توجه به مقررات کار و وظایفی که به دلیل داشتن حرفه خاصی فرد را مقید و مجبور به اطاعت می نماید امر عادی و شایان توجه است. در صورت عدم انطباق با چنین شرایطی ممکن است اختلالات رفتاری و روانی در فرد بروز نمایند. بین ثبات شغلی و ثبات روانی رابطه مستقیم وجود دارد(میلانی فر، 1376).
معلمی حرفه ای است که نیازمند انرژی و توان زیادی است، با وجود این، توانایی جسمی اگر چه لازم است اما کافی نیست، چه معلم به توانایی عقلی ـ ذهنی، روانی‌ ـ عاطفی و اجتماعی نیز نیاز دارد (سیف، 1384).
هنوز هم کنترل کلاس درس و مسایل و مشکلات انضباطی، یکی از اصلی‌ترین مشغله های ذهنی اکثر معلمان است و یا به قول «بیلز» و «پاجاک» (1985) باید گفت، مشکلات انضباطی یکی از عمده ترین دلیل شکست معلمان و فشار روحی آنهاست. یک موقعیت استرس (فشار روانی) دائمی مربوط به نقش معلم، وی را مجبور می کند تا به منظور حمایت و حفظ شخصیت خود به جستجوی سازگاری با انواع فشارها برآید (سیف، 1384).
هدف از برنامه آموزشهای ویژه ارائه خدماتی به کودکان استثنایی است که نتوان آن خدما

ت را در کلاسهای عادی فراهم نمود. برنامه های آموزشی ویژه به این علت که سعی دارند تفاوتهای میان گروهی و میان فردی را مورد توجه قرار دهند، با برنامه‌های کلاسهای عادی

مختلف می باشند. معلمان کلاسهای معمولی اصولاً قادر نمی باشند.به نیازهای کودکان استثنایی به طور کامل پاسخ دهند. آنها نه وقت این کار را دارند و نه منابع لازم را در اختیار دارند (میلانی فر، 1385).
آموزش کودکان عقب مانده ذهنی از ابتدا گرفتار تغییرات، مباحثات، تعصبات و فشارهای زیادی بوده است. علت گرفتاریهای نامبرده این است که اهمیت آموزش و پرورش این دسته از کودکان بیشتر از کودکان عادی است (میلانی فر، 1376). تدریس در کلاس مستعد آسانتر از تدریس به کلاس ناتوان و کم استعداد است (فونتانا، مترجمان، حمزه، محمدی 1378).
یکی از نگرانیهای معلمان استثنایی مربوط است به مدت زمانی که این کودکان می توانند وظایف درسی خود را انجام دهند. مطالعات نشان داده‌اند، که کودکان عقب مانده ذهنی در مقایسه با کودکان عادی وقت کمتری را صرف می کنند و حواسشان به سادگی پرت می شود.
مهمترین عامل موفقیت در تدریس کودکان عقب مانده ذهنی کاردانی، علاقه، درک و شخصیت مربیان است، داشتن تخصص در آموزش و پرورش این کودکان به تنهایی کافی نیست بلکه آموزگار باید دارای رشد عاطفی باشد و بتواند خود را در وضعیتهای غیرمترقبه کنترل کند و به مسئولیت خودآگاه باشد تا بدین وسیله بتواند در آموزش این گروه نقش موثری داشته باشد (میلانی فر، 1385).
از نظر روانی معلم فردی بالغ به حساب می آید و رفتارهای او همه ممکن است الگوی فراگیرندگان قرار گیرد(سیف، 1384).
ممکن است معلم بدون آگاهی مسئول تقویت و تشویق رفتارهایی باشد که قصد از میان بردن آنها را دارد. بدیهی است که معلم افسرده، مضطرب،‌ مأیوس، ستیزه جو و تندخو نمی تواند نشاط، امنیت خاطر و ثبات را در کلاس درس و محیط آموزشی و پرورشی به وجود آورد(تقی پور، 1375).
یک معلم یک انضباط دهنده واقعی ، از قوه تعقل استفاده می کند و بر حوادث غالب می آید. در لحظه اضطراب، او نه با تهدید و تنبیه بلکه با توان پاسخگویی شخصی بچه ها را تحت تأثیر قرار می دهد (فونتانا، ترجمه ، حمزه، محمدی، 1378).
روان شناسان بر این باورند که وقتی موجود زنده احساس نیاز می کند، دچار تنش شده، برای ارضای نیاز خود، انگیخته می شود. باید دانست که انگیزه‌های قوی منشاء رفتار هستند.
باید بدانیم که رفتارهای معلم معلول تعامل متغیرهای شناخته یا ناشناخته است که بسیاری از آنها ریشه در گذشته و تجربه ها و برداشتهای او دارند. پس اگر انتظار می رود که معلم به مثابه رهبر یا عنصر هوشمند سیستم آموزشی رفتاری مطلوب، خلّاقانه و هوشمندانه، داشته باشد باید دید چگونه می توان نیازها، ارزشها و هنجارهای او را متأثر ساخت و در نگرش، شخصیت و تخصص وی تغییر به وجود آورد. در صورت تحقق این امر، معلم فردی اجتماعی ـ فرهنگی و انسانی یکپارچه خواهد بود که به تناسب توانایی و خلاقیت خود در همه شئون زندگی از جمله در کلاس درس رفتاری همانند ـ فرهیختگان خواهد داشت (سیف، 1384).

بیان مسئله:

معلمان همچون دیگر انسانها در معرض همه اضطربات و عوامل عاطفی و احساسی هستند که می‌تواند نحوه برخورد آنها را نه تنها با دانش‌آموز خود، بلکه با کلیه انسانهای پیرامونشان دگرگون کرده، زندگی ویژه ای را برای آنها به وجود آورد. اندکی احساس اضطراب در ابتدای تدریس تدریجاً به اضطرابی بزرگتر مبدل می شود که تدریس را برای معلم دشوار و حتی ناممکن سازد، به عبارت دیگر، احساس اضطراب در یک کلاس ممکن است در کار آن روز یا هفته و حتی آن دوره معلم اثر منفی بگذارد و به کلی او را از کارش بازدارد (فرهنگی، 1378). حال اگر دانش‌آموزان این معلم،

کودکان استثنایی بخصوص عقب مانده ذهنی باشند، مسلماً نگرش معلم نسبت به آنها نسبت به کودکان عادی متفاوت خواهد بود، در نتیجه سطح اضطراب این معلمان هم متفاوت از معلمان کودکان عادی خواهد بود. لذا این تحقیق بر آن است که به این پرسش پاسخ دهد که آیا بین سطح اضطراب آشکار و پنهان معلمان کودکان استثنایی و عادی تفاوت وجود دارد؟

هدف پژوهش :
هدف پژوهش مقایسه سطح اضطراب معلمان کودکان استثنایی (عقب مانده ذهنی) و معلمان کودکان عادی می باشد. از آنجا که مسئله اضطراب معلمان، اصولاً چیزی نیست که تنها به شخص معلم تأثیر بگذارد، و این معضل قطعاً از طریق معلم به اقشار آینده ساز جامعه و درواقع اکثریت جامعه ممکن است منتقل شود و اثر نامطلوبی از خود باقی گذارد.
لذا در این پژوهش سعی بر این است که به علل و عواملی که سبب ساز اضطراب معلمان می‌شود، پرداخته شده و سپس در یک مقایسه، این سطح اضطراب را بین معلمان کودکان استثنایی و عادی مورد بررسی قرار داده و در نهایت راه حلهایی را برای رفع مشکل پیدا کرده و ارائه شود.

پرسش پژوهش:
آیا بین معلمان کودکان عادی و معلمان کودکان استثنایی (عقب مانده ذهنی) از لحاظ سطوح اضطراب آشکار و پنهان تفاوت وجود دارد؟
فرضیه های پژوهش:
1- بین سطح اضطراب آشکار معلمان کودکان عادی و معلمان کودکان استثنایی تفاوت معنی دار وجود دارد.
2- بین سطح اضطراب پنهان معلمان کودکان عادی و معلمان کودکان استثنایی تفاوت معنی دار وجود دارد.
ضرورت و اهمیت پژوهش
اضطراب معلم کار تدریس را برای آنها دشوار کرده، از درجه موفقیت آنها به میزان قابل توجهی می کاهد. اندکی احساس اضطراب در ابتدای تدریس، تدریجاً به اضطرابی بزرگتر مبدل می شود که تدریس را برای معلم دشوار و حتی ناممکن می سازد، به عبارت دیگر، احساس اضطراب در یک کلاس ممکن است در آن روز یا هفته و حتی آن دوره معلم اثر منفی بگذارد و به کلی او را از کارش بازدارد.
هیچ معلمی حتی پس از سالهای متمادی تدریس، در مقابل روشهای نادرست و ناموفق و در

مقابل دانش‌آموزان مسأله ساز، از ترس از صحنه مصونیت ندارد. اضطراب معلم براثر «پیشگویی خود کامرواساز » خود او بیشتر گسترش می یابد و رفتار نادرستی را در او پدید می آورد.
در چنین موردی رفتار او کاملاً به انتظاراتش وابسته است و همین انتظارات، وضعیتی را در او ایجاد می کند که توقع پیدا می کند تمام دانش‌آموزان در کلاس او سراپاگوش باشند و دست از پا خطا نکنند. اما از آنجا که در این مورد بخصوص در کار خود موفق نیست، به رفتاری اضطراب آلود دست می زند و همین رفتار عامل تشدیدکننده رفتار نادرست‌تر در دانش‌آموزان می گردد (فرهنگی، 1378). هر دو گروه معلمان کودکان عادی و استثنایی به خاطر شرایط ویژه کاری از لحاظ سطح سلامت جسمی، روانی، رفتاری و شخصیتی دچار دگرگونی می شوند. اما در این میان معلمان کودکان استثنایی (عقب مانده ذهنی) احتمالاً به علت احساس مسئولیت و مراقبت و دخالت در درمان این کودکان از یک سو و سروکار داشتن با قشر بیماران ذهنی از سوی دیگر، استرس بیشتری را نسبت به معلمان کودکان عادی تجربه می کنند و در نتیجه نشانه های روانشناختی و ویژگیهای شخصیتی متفاوتی را ظاهر می سازند (صادقی، 1379). پس پرداختن به چنین پژوهشی لازم و ضروریست، زیرا با کاهش اضطراب و بهبود بخشیدن به بهداشت روانی معلمان، می‌توان سبب رضایت هر چه بیشتر آنها نسبت به شغل پرمسئولیت و انسان سازشان شد و با چاره جویی و رفع نسبی مشکلات آنها می توان زمینه علاقه‌مندی هر چه بیشتر ایشان را نسبت به تحقیق و تفحص بیشتر کرد، و در نتیجه با بار علمی بیشتر و نشاط روحی و روانی بالاتر آنها را در جهت خدمت به جامعه دانش‌آموزان و تعلیم و تربیت مفیدتر آنها را سوق داده و در نتیجه با کارآمدتر شدن هر چه بیشتر این معماران جامعه، در انتظار جامعه ای سالم تر و موفق تر بود.

تعاریف عملیاتی پژوهش:
حالت اضطراب : احساس ناخوشایند، زودگذر و آگاهانه ای از تنش، بیم، عصبیت و نگرانی است که با فعال شدن یا برانگیختگی دستگاه عصبی خودمختار و رفتارها و واکنشهای مربوط به آن (تعرّق،

لرزش، افزایش ضربان قلب و غیره) همراه است.
صفت اضطراب : انگیزه یا زمینه رفتاری است که فرد را آماده می کند تا در مقابل موقعیت های بسیاری که خطری ندارند، مضطرب شود و نسبت به آنها حالت اضطراب داشته باشد.
معلم مدارس عادی: کسی است که به صورت استخدام رسمی در مناطق 19گانه مدارس عادی شهر تهران در مقطع ابتدایی مشغول به تدریس است.
معلم مدارس استثنایی: کسی است که به صورت استخدام رسمی در مناطق مختلف مدارس استثنایی (عقب مانده ذهنی) شهر تهران در مقطع ابتدایی مشغول به تدریس است.
اضطراب پنهان: در این پژوهش یعنی نمراتی که فرد در مقیاس اشپیل برگر به دست می آو

رد.
اضطراب آشکار: در این پژوهش یعنی نمراتی که فرد در مقیاس اشپیل برگر به دست می آورد.
خلاصه فصل:
همان طور که در مقدمه ذکر شد بیشتر معلمان از اضطرابات و دلواپسیهایی که از منابع بسیاری نشأت می گیرد در عذاب اند، این اضطراب ها از هر منبعی که باشد، کار تدریس را برای آنها دشوار کرده از درجه موفقیت آنها به میزان قابل توجهی می کاهد.
هدف از این تحقیق: بررسی مقایسه سطح اضطراب معلمان کودکان عادی و معلمان کودکان استثنایی (عقب مانده ذهنی) بوده است. از آنجا که مسئله اضطراب معلمان، اصولاً چیزی نیست که تنها به شخص معلم تأثیر بگذارد لذا در این پژوهش سعی بر این است که به علل و عوامل که سب ساز اضطراب معلمان می شود، پرداخته شود.
در نتیجه پرداختن به چنین پژوهشی لازم و ضروریست، زیرا با کاهش اضطراب و بهبود بخشیدن به بهداشت روانی معلمان، می توان سبب رضایت هر چه بیشتر آنها نسبت به شغل پرمسئولیت و انسان سازشان شد.
همچنین در این تحقیق به تعریف مفاهیم و واژه‌هایی پرداخته شده است که عبارتند از: حالت اضطراب، صفت اضطراب، معلم عادی، معلم استثنایی، اضطراب آشکار و پنهان.

اضطراب
تعریف اضطراب
منظور از اضطراب، هیجان ناخوشایندی است که با اصطلاحاتی مانند «نگرانی»، «دلشوره»، «وحشت» و «ترس» بیان می شود (اتکینسون، اتکینسون و هلیگارد، ترجمه براهنی، شاملو، کریمی، هاشمیان 1379). اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حدّی اعتدال آمیز وجود دارد و در این حد، به عنوان پاسخی سازش یافته تلقی می شود. بالعکس، اضطراب مرضی نیز وجود دارد، چرا که اگر حدّی از اضطراب می تواند ساده‌تر و مفید باشد و اگر اغلب مردم اضطراب را تجربه می کنند.اما این حالت ممکن است جنبه مزمن و مداوم بیابد که در این صورت نه تنها نمی توان پاسخ را سازش یافته دانست بلکه باید آن را به منزله منبع شکست، سازش نایافتگی و استیصال گسترده ای تلقی کرد که فرد را از بخش عمده ای از امکاناتش مح

روم می کند. اضطراب مستلزم مفهوم ناایمنی یا تهدیدی است که فرد منبع آن را به وضوح درک نمی کند (ریچارد پی، هالجین، سوزان کراس و تیبورن، ترجمه سیدمحمدی، 1384).
براساس پژوهشی که توسط «کروارد» و «کوپر» در لندن صورت گرفته است، مبتلایان به اضطراب حدود 27 درصد بیماران را که به علت مسائل و ناراحتیهای روانی به پزشکان و روانشناسان مراجعه کرده بودند تشکیل می دادند است.
براساس آمار و ارقام به دست آمده از مطالعات مارکس در سال 1981، حدود مبتلایان به اضطراب را زنان تشکیل می دادند. علائم اضطراب از حالات آن شایعتر هستند و در یک بررسی در آمریکا مشخص شد که حدود 15% مردم عادی آمریکا، دچار این ناراحتی بوده اند (فرجاد، 1378).

بروز و پیامدهای اضطراب
کسانی که اضطراب را به طور معمول تجربه می کنند قادر نیستند، سرچشمه و علت آن را تشخیص دهند. اضطراب شدید یا اضطراب در سطح بالا، تأثیر عمده بر روی عملکرد خواهد داشت. به نظر می رسد اضطراب در سطحی نه خیلی شدید و نه خیلی ضعیف می تواند عملکرد فرد را بالا ببرد. در این وضعیت، اضطراب به صورت یک انگیزش عمل می کند. پس سطوح متوسط اضطراب منجر به تسهیل در امر یادگیری می شود(ریچارد پی، هالجین ، سوزان کراس و تیبورن، ترجمه: سیدمحمدی 1384).
اضطراب دارای دو حالت است: اضطراب موقعیتی یعنی حالت A، یک عکس‌العمل هیجانی موقتی یا لحظه‌ایست و اضطراب خصیصه ای که به عنوان خصوصیات دیرپای فرد خوانده می شود. در ضمن موقعیتهای برانگیزاننده اضطراب، شامل موارد زیر می باشد.یکی از این موقعیتها ارزیابی اجتماعی است. این حالتی است که فرد انتظار دارد، مورد ارزیابی دیگران قرار بگیرد. موقعیت دیگر شامل ادراک خطر جسمانی است. سومین موقعیت یک وضعیت مبهم است، وضعیتی که ناشناخته و نامشخص است. بدین معنا که او نمی داند که آیا قادر خواهد بود خود را با آن چیزی که در پیش است، تطبیق دهد یا نه؟ بدین دلیل است که اکثر افراد دارای اضطراب سطح بالا (ویژگی A) ماندن در محیطهای آشنا را به وارد شدن به محیطهای ناشناخته ترجیح می دهند.(اُ .راس، ترجمه

جمالفر، 1379).
حالتهای اضطراب، هم در میان مراجعان به روانپزشک و هم مراجعان به پزشکهای عمومی، فراوان یافت می شود. لدر و مارکس (1976) نظر می دهند که تقریباً 8 درصد کلیه بیماران روانی سرپایی، مبتلا به حالتهای اضطرابی هستند (اُ.راس، ترجمه جمالفر، 1379).
واضح ترین رفتار کلی و یا حرکتی در اضطراب فرار و یا دوری کردن از محرک است، ولی اضطراب به صور رفتاری دیگری نیز جلوه می کند (مانند لرزش و اختلالات تکلم و غیره). افراد مضطرب ممکن است تغییراتی در وجود خود احساس کنند یا احساس کنند واقعیت جهان در حال تغییر است (هرسن وام ترنر، ترجمه شاملو و محمدی، 1379).

انواع اختلالهای اضطرابی

اختلال اضطراب فراگیر : اضطراب به طور طبیعی به عنوان یک واکنش «جنگ یا گریز» در برابر تهدید ظاهر می شود. زمانی تشخیص این اختلال مطرح می شود که نشانه های معمول اضطراب دائمی و ناخوشایند باشند و به صورت ارادی نتوان بر آنها غلبه کرد. و با موقعیت مورد نظر نیز تناسب نداشته باشند، که ویژگیهای بالینی آن عبارتند از : احساس تنش عصبی، نگرانی که به بیخوابی اولیه، بیقراری شبانه و رؤیاهای ناخوشایند منجر شوند، احساس ذهنی خستگی یا فقدان انرژی که با تلاش بدنی بدتر می شود، نشانه های خودمختار مانند تپش قلب، لرزش، تعریق، خشکی دهان، ناراحتی شکم، سرگیجه و تنگی نفس و .. آشکار می شود، احتمال دارد مسخ واقعیت (دگرسان بینی محیط) و یا مسخ شخصیت (دگرسان بینی خود) وجود داشته باشد و سایر نشانه های روان رنجوری مانند افت خلقی، وسواس و خودبیمارپنداری نیز وجود دارند. اضطراب باعث افزایش انگیختگی می شود، یادگیری را به تأخیر می اندازد و به این ترتیب چرخه ای از پاسخهای ناسازگار شکل می گیرد که به آسانی خاموش نمی شوند (ریچارد پی، هالجین، سوزان کراس و تیبورن، ترجمه سیدمحمدی، 1384).
هراس‌ها : هسته اصلی اختلالهای هراس گونه (فوبیک)، اضطرابی است که با یک شیء، فعالیت یا موقعیت خاص رابطه دارد و فرد را به اجتناب از پدیده هراس آور مجبور می سازد. این اضطراب معمولاً با تهدید واقعی تناسب ندارد و ممکن است به وحشت زدگی بینجامد. و خود شخص می داند که این واکنش او غیرمنطقی است.
اضطراب انتظاری حاصل از این اختلال ممکن است به اجتناب عادتی منجر شود که دست و پاگیر و ناتوان کننده است. انواع گوناگونی از این اختلال شناسایی شده اند که عبارتند از: هراس شخص، که در این مورد ترس بر یک موضوع با یک موقعیت خاص متمرکز است. گذر هراسی، که موقعیت

ترسناک شامل بسیاری از مکانهایی است که در آنها امکان دسترسی به کمک محدود است. وابستگی به افراد خاص (همسر یا فرزندان) شایع است و با حضور یافتن آنها نشانه های اختلال کاهش می یابد. این اختلال معمولاً قبل از سن 35 سالگی آغاز می شود. هراس های اجتماعی ، که در این مورد، اضطراب در موقعیتهایی ایجاد می شود که فرد در معرض مشاهده دیگران است. از آنجا که بیمار معمولاً از ظاهر شدن علائم اضطراب در حضور دیگران و در موقعیت هراس آور آگاه است، هراس را قطعی و یا غیرقابل اجتناب تلقی می کند. هراس اجتماعی معمولاً در نوجوانی یا

اوایل بزرگسالی آغاز می شود.
اختلال وحشتزدگی : حمله وحشتزدگی یک رویداد ناگهانی از اضطراب خودمختار است که در آن، فرد می کوشد تا با یافتن یک راه گریز، مانند دویدن به بیرون از اتاق برای تنفس هوای تازه، آن را متوقف کند. مدت حمله وحشت زدگی ممکن است متغیر باشد که اغلب حدود 20 دقیقه به طول می انجامد، ولی بندرت ممکن است بیش از یک ساعت هم به دراز بکشد. هم اضطراب غیرمتمرکز و هم اضطراب موقعیتی ممکن است به وقوع این حمله ها بیانجامد.
روان رنجوری وسواس فکری ـ عملی: وسواس عبارت است از یک اندیشه، احساس، تکانه یا عملی است که معمولاً بر خلاف مقاومت فرد آشکار می شود وگرچه او آگاه است که از درونش برمی خیزد ولی آن را بیهوده تلقی می کند. تلاشهایی که برای دور کردن افکار مزاحم و ناخواسته یا مقاومت در برابر یک عمل انجام می شود ممکن است باعث برانگیختن کشمکش درونی و در نتیجه اضطراب گردد. پدیده وسواس به شکلهای مختلف ظاهر می شوند که عبارتند از: وسواس عملی ـ فعالیتهایی هستند که برای رهایی از اضطراب انجام می شوند. این نوع وسواس شامل بازبینی تکراری یا شستن دست است. افکار وسواسی ـ اندیشه ها، تصاویر ذهنی یا خاطرات منفرد و مزاحمی هستند که اغلب محتوای ناراحت کننده دارند. این اندیشه ها ممکن است به شکل تردید درباره انجام نامناسب فعالیتها جلوه‌گر شوند. نشخوار یا اشتغال فکری ـ جر و بحث های درونی بی پایان با خویشتن است که بعضی از مواقع در مورد مسائل جزئی و پیش پاافتاده و گاهی درباره یک مسئله فلسفی لاینحل است. تشریفات ـ شیوه های قالبی تفکر یا عمل است که اغلب دارای توالی دقیق و منظم است. کندی وسواسی ـ این حالت از نشخوار فکری و آداب وسواس ذهنی یا سایر پدیده های وسواس فکری ـ عملی ناشی می شود. محتوای وسواسها اغلب شامل نجاست، آسیب، توهین یا شک است. اختلالهای وسواسی معمولاً در اوایل بزرگسالی و تقریباً همواره قبل از 45 سالگی آغاز می شود.
اختلال فشار روانی پس از آسیب : آغاز این اختلال معمولاً در پی یک رویداد تنش زاست که خارج از حدود تجربه های عادی آدمی است و هر شخص بهنجار را دچار ناراحتی می کند. بیمار رویداد مورد نظر را به عنوان خاطره های مزاحم یا رؤیاهای عودکننده، دوباره تجربه می کند. برای مطرح کردن تشخیص PTSD، رویداد آسیب زا باید غیرعادی و به اندازه کافی شدید باشد. به طوری که در فرد ایجاد ترس، درماندگی و فقدان کنترل کند و تهدیدی در جهت نابودی وی باشد. رویداد آسیب زا ممکن است ناگهانی و شدید یا مداوم و طولانی باشد. در دامنه سنی بالا و پایین خطر ابتلا ب

یشتر است.
نورآستنی (خسته روانی) : نشانه های این اختلال شامل ضعف یا ناتوانی در فعالیتهای روانی

است. به طوری که کارها کندتر انجام می شوند و نیاز به تلاش ذهنی و استراحت بیشتری دارند. این بیماران به آسانی دچار حواس پرتی می شوند، برای خواندن روزنامه یا جمع زدن ستونهای ارقام تلاش زیادی انجام می دهند، قادر به یادآوری نام آشنایان خود نیستند و هنگام صحبت کردن رشته کلام را از دست می دهند. نشانه های جسمانی ممکن است چشمگیرتر باشند که همراه با سردرد ،بی خوابی، انقباضهای ناگهانی دوره ای یا لرزش است، بعضی از بیماران از ضعف پیوست

ه شکایت دارند که ممکن است پس از تلاش جسمانی یا بدون آن ظاهر می شود. (ریچارد پی، هالجین، کراس، ترجمه : سیدمحمدی، 1384).
اختلال سازگاری: این اختلالها حالتهایی از پریشانی ذهنی و اختلال هیجانی هستند که معمولاً با کارکرد و عملکرد اجتماعی تداخل می کنند و در دوره سازگاری با یک تغییر عمده در زندگی یا با پیامدهای ناشی از یک رویداد فشارزا در زندگی روی می دهند. عامل تنش زا ممکن است سلامتی و یکپارچگی شبکه اجتماعی فرد یا نظام حمایتهای اجتماعی و ارزشهای او را تحت تأثیر قرار داده باشد. عامل تنش زا ممکن است تنها خود فرد و یا گروه یا جامعه او را متأثر کرده باشد. آمادگی و آسیب پذیری فرد، نسبت به نقشی که در سایر وضعیتهای موجود دارد، نقش مهمتری را در احتمال وقوع و شکل گیری تظاهرات اختلالهای سازگاری ایفا می کند، اما با این حال فرض می شود که این وضعیت بدون عامل تنش زا روی خواهد داد (ریچارد پی، هالجین، کراس و تیبورن، ترجمه سیدمحمدی، 1384).
حدود اضطراب بین آشفتگی و برانگیختگی فرق می کند و بسته به این حدود، تقسیم بندی اولیه و ثانویه انجام می گیرد. اضطراب اولیه اغلب از ابعاد سایکوز بوده و ممکن است خود از علائم اولیه یک سایکوز حاد باشد. بیمار از بیان، تحمل، یا حل تعارض روحی، ناتوان مانده و زیر فشار و درد روحی درمانده و پریشان است. از طرف دیگر اضطراب ثانوی، به ایگو آگاهی می دهد که دفاعهای خود را برای مبارزه با استرس به کاراندازد، و اغلب به تطابق موثرتری منجر می شود. تقسیم بندی بین اضطراب اولیه و ثانویه ساختگی است، و درواقع هر دو آنها به صورت طیفی از تجربیات ذهنی

احساس می شود. چیزی که برای یک فرد استرس محسوب می شود، ممکن است برای شخص دیگر نباشد، و این بستگی به عوامل سرشتی، نحوه رشد و توانایی ایگو دارد (سید محمدی، 1377).


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ۹۵/۰۶/۰۷
  • علی محمدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی | دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | ایران پروژه | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |