پروژه مقاله در مورد خلاقیت در دنیاى مجازى تحت pdf دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه مقاله در مورد خلاقیت در دنیاى مجازى تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه مقاله در مورد خلاقیت در دنیاى مجازى تحت pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پروژه مقاله در مورد خلاقیت در دنیاى مجازى تحت pdf :
خلاقیت در دنیاى مجازى
برخى بر این باورند که تولید نرم افزار نوعى هنر است و همه با این نکته موافق هستند که «تولید نرم افزار کارى خلاق است». با این همه در کشور ما ساخت نرم افزار حتى در زمره کارهاى تولیدى نیز به شمار نمى رود. مهم ترین ویژگى تولید نرم افزار که آن را از دیگر فعالیت هاى تولیدى یا خدماتى متمایز مى کند، خلق و ایجاد دنیایى مجازى است که از طریق واسطه هاى مناسبى با
دنیاى واقعى مرتبط شده و بخشى از نیازهاى ما را برطرف مى سازد. گسترده شدن استفاده از فناورى اطلاعات تقریباً در تمامى عرصه هاى زندگى و حیات انسان، اهمیت و نقش تولید کنندگان محصولات نرم افزارى را به شدت افزایش داده است. در این جا لفظ تولیدکنندگان به مجموعه افرادى اطلاق مى شود که در طول چرخه حیات یک سیستم نرم افزارى در ساخت، توسعه و نگه دارى آن مشارکت دارند. کشور ما هنوز دوران اولیه بلو غ خود را در عرصهIT تجربه مى کند، دوره اى سرشار از مسائل و چالش هاى گوناگون. چالش هایى که برخى از آنها به سیاست هاى کلان کشور
مرتبط و برخى دیگر زائیده ویژگى هاى خاص نرم افزار و دست اندرکاران تولید و توسعه آن است. این چالش ها به اشکال مختلف در مقابل تمامى دست اندرکاران این حوزه و به ویژه مدیر یک پروژه نرم افزارى عرض اندام مى کنند. عوامل زیر را مى توان سرچشمه بخش بزرگى از مشکلات این حوزه به شمار آورد:
– تکمیل نکردن زیر ساخت هاى ضرورى IT.
– فراگیر نشدن فرهنگ استفاده از این فناورى در بخش وسیعى از حوزه ها.
– ارزان بودن نرم افزار بر خلاف هزینه تولید بالاى آن و رعایت نکردن حقوق تولید کنندگان محصولات نرم افزار به شکلى که بسیارى از نرم افزارها (چه نرم افزارهاى تولید داخل و چه تولید خارج) به راحتى و با قیمتى بسیار اندک در دسترس همگان است.
– نبود سرمایه گذارى مناسب براى پژوهش و تحقیق در حوزه نرم افزار. اگرچه مساعدت هایى در اختیار بخش هاى مختلف خصوصى و دولتى در چارچوب طرح هاى مختلف قرار گرفته است، عمده این سرمایه ها اغلب به سمت بخش هاى سخت افزارى سرازیر شده و در عمل سرمایه گذارى در عرصه تولید و به تناسب آن تحقیق و پژوهش کاربردى حوزه نرم افزار که در زمره سودآورترین عرصه هاى اقتصادى در دنیا شناخته مى شود، بسیار اندک است.
– ناتوانى هاى شرکت هاى تولید نرم افزار. دست اندرکاران تولید نرم افزار در کشور ما بیش تر شرکت هاى کوچک نرم افزارى با پشتوانه هاى مالى اندک هستند. شرکت هایى که هنوز بلوغ سازمانى کافى نیافته اند، قادر نیستند متناسب با متحول ترین عرصه تکنولوژیک رشد کنند.
– قراردادهاى ناپخته.
اکثریت مشتریان مهم حوزه نرم افزار را سازمان هاى دولتى و نیمه دولتى تشکیل مى دهند. قراردادهاى تولید نرم افزار، قراردادهایى ناپخته و یک طرفه هستند و مجریان چنین پروژه هایى، با وجود آگاهى نسبت به ضعف هاى آن بیشتر اوقات به دلایل اقتصادى مجبور به پذیرش آنها هستند.
در چنین فضایى مدیران پروژه هاى نرم افزارى با چالش ها، مسائل و مشکلات بسیارى روبه رو هستند که بخش عمده آن به ارتباط با سه گروه اصلى زیر بازمى گردد: 1- کارفرمایان (مشتریان)، 2- اعضاى تیم یا کارکنان بخش هاى نرم افزار و 3- مدیران شرکت هاى نرم افزارى.
کارفرمایان و مشتریان: گروه اصلى و ذى نفع مرتبط با یک محصول نرم افزارى را مشتریان یا کاربران آن تشکیل مى دهند. کسانى که در حقیقت تامین کننده منابع مالى لازم براى تولید آن به شمار مى روند. شاید به جرات بتوان گفت که بیشترین چالش ها در تقابل با این گروه، که عمده ترین تامین کننده منابع مالى بخش هاى تولید نرم افزار هم هستند نمایان مى شود. در عرصه ارتباط مدیران پروژه با این گروه مسائلى وجود دارد که ریشه آن را مى توان در میان موارد زیر جست وجو کرد:
– بخش هاىIT همچنان در اغلب سازمان ها و مراکز صنعتى، خدماتى و بازرگانى سازمان ضعیفى دارند و از دانش و فناورى روز در عرصه اى که تکامل و تحول در آن، ساعت به ساعت رخ مى نماید، به دور هستند. کاربران، مدیران و ذى نفعان یک سیستم نرم افزارى دید روشنى از نرم افزار و قابلیت هاى آن ندارند.
– نرم افزار هنوز به عنوان کالایى ارزشمند شناخته نشده و کارفرمایان و مشتریان نرم افزار اگرچه حاضر هستند بهاى بالایى را براى یک سخت افزار، براى مثال یک مانیتور، بپردازند، در صرف هزینه براى نرم افزار به شدت خوددار ند. در مزایاى خرید، تولید و استفاده از نرم افزار تردید دارند و دید
روشنى از نیازهاى خود و قابلیت مکانیزاسیون آنها ندارند. دید روشنى از حجم تلاش لازم براى تولید یک نرم افزار ندارند به همین علت در موازنه طرف هاى قرارداد ساخت و تولید نرم افزار، خود را طرف قدرتمند محسوب مى کنند. حاصل چنین موازنه اى قراردادهایى غیر واقع بینانه و یک طرفه است. – به فرهنگ و دانش لازم براى استفاده از خدمات مکانیزه و الزامات، محدودیت ها و توانایى هاى آن کم بها مى دهند.
– از فناورى تولید نرم افزار، روش هاى تولید و توسعه، کیفیت در نرم افزار و به طور کلى مباحث تکنیکى و مدیریتى این حوزه کم تر آگاه هستند. هر مدیر پروژه بسته به ویژگى هاى سازمان کارفرما یا مشتریان خود، مى تواند اقلام جدیدى به فهرست بالا اضافه کند. ارائه راه حل هایى براى حل مسائل بالا در حوصله این گفتار نیست. نگارنده امیدوار است بسیارى از این مسائل به یمن الزامات تکنولوژیک و در گذر زمان حل شود.
کارکنان بخش نرم افزار: گروه دومى که مدیر یک پروژه با آنها روبه رو است، اعضاى بخش هاى تولید نرم افزار و کمى دقیق تر اعضاى تیم هاى نرم افزارى است. افرادى با تخصص ها و ویژگى هاى گوناگون که به منظور تولید و ارائه یک محصول نرم افزارى سازمان یافته اند. سازمان دادن و هدایت چنین تیمى به منظور تولید محصولى باکیفیت در چارچوب زمان و هزینه پیش بینى شده کار ساده اى نیست. بخشى از مشکل همان طور که پیش از این نیز اشاره شد به ماهیت نرم افزار مرتبط
است. برخى از ویژگى هاى خاص نرم افزار که آن را از دیگر محصولات تکنولوژیک متمایز مى کند، عبارت است از: – محصول نرم افزارى به طور کامل انتزاعى است. – تولید آن به خلاقیت نیاز دارد. – گرایش به سمت پیچیدگى دارد. – برآورد زمان و هزینه تولید آن بحث انگیز و مشکل است.اولین
مشکل یک مدیر پروژه ، فراهم آوردن نیروى انسانى مناسب براى تیم است؛ مهندسان نرم افزارى که توانایى هاى آنها به تخصص هاى نرم افزارى صرف محدود نشده و از مهارت هاى فردى دیگرى چون برقرارى ارتباط، توانایى، انگیزه و روحیه خودآموزى و تحقیق برخوردار باشند. از آنجا که فناورى تولید نرم افزار به سرعت رو به تکامل است، یک مدیر باتجربه بر آن است که دانش مجموعه تیم یا
شرکت خود را افزایش داده و بسترى فراهم کند تا مجموعه تحت سرپرستى اش از آموزش کافى برخوردار باشند. در چنین حالتى کیفیت و کمیت دانش و توانایى اعضاى تیم مضاعف مى شود. اگرچه چنین آموزش هایى هزینه دارد با این همه سرمایه گذارى ارزشمندى محسوب مى شود. به نظر آموزش حین کار باید به عنوان یک اصل در شرکت ها و بخش هاى تولید نرم افزار پذیرفته شود. هدف اصلى این آموزش باید بر افزایش کارایى اعضاى تیم هاى نرم افزارى متمرکز باشد. به راحتى مى توان ثابت کرد که هزینه اى که صرف آموزش تیم مى شود به سرعت با افزایش کارایى اعضاى تیم و رشد کیفیت نرم افزارهاى تولیدى جبران مى شود.
تولید نرم افزار: برآورد تلاش هاى لازم براى تولید یک نرم افزار و برآورد زمان پروژه هاى نرم افزارى، یکى از بحث انگیز ترین مسائل مدیریت در پروژه هاى نرم افزارى است. بسیارى از پروژه هاى نرم افزارى تنها به دلیل خروج از برآوردهاى زمانى خود شکست خورده اند. بنابراین به وضوح باید گفت که برآورد واقعى هزینه اجراى یک پروژه نرم افزارى یکى از بنیانى ترین قدم هاى موفقیت یک پروژه نرم افزارى است. وقتى که پروژه اى مى رود تا از زمان خود خارج شود، از مهندسان نرم افزار
خواسته مى شود (و یا انتظار مى رود) تا ساعات بیشترى را کار کنند تا پروژه بر مسیر پیش بینى شده منطبق شود. نکته اینجا است که فشار کارى بر تیم نمى تواند لزوماً نتایج قابل انتظار را برآورده سازد.به هر حال کار نرم افزارى یک کار خدماتى و تولیدى محسوب نمى شود بلکه این کار خلاقیتى در دنیایى مجازى است. یک سیستم نرم افزارى، موجودى مجازى است که خلق مى شود، رشد مى کند و در نهایت از میان مى رود. براى این که خلاقیت در اعضاى تیم وجود داشته و تقویت شود، ایجاد و تقویت انگیزه هاى آنان بسیار مهم است
- ۹۵/۰۵/۳۱