پروژه مقاله نماز دریاى بیکران منفعت تحت pdf دارای 135 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه مقاله نماز دریاى بیکران منفعت تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه مقاله نماز دریاى بیکران منفعت تحت pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پروژه مقاله نماز دریاى بیکران منفعت تحت pdf :
نماز دریاى بیکران منفعت
نویسنده این رساله مختصر از نظر فکرى و علمى ، قدرت و توان بیان منافع را ندارد .
نمازى که برنامه هاى ظاهر و باطنش همراه با چهار هزار مسئله است و تا کنون صدها کتاب از طرف عارفان و فقیهان و حکیمان و فیلسوفان و وارستگان و عاشقان درباره آن نوشته شده ، چگونه در قدرت این فقیر تهیدست است که تمام منافع دنیوى و اخروى آن را بازگو کند ؟
من در این فصل به طور بسیار مختصر و بدون شرح و تفسیر به منافع نماز اشاره مى کنم و شما را در این زمینه به کتاب هاى مفصّل ارجاع مى دهم .
در قرآن مجید مى خوانیم :
* ( وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوهِ وَ اِنَّها لَکَبیرَهٌ اِلّا عَلَى الْخاشِعینَ )(1) .
از خداى بزرگ در سایه بردبارى و استقامت و نماز یارى جویید . این مسئله جز براى اهل خشوع سنگین است .
راستى چه مسئله باعظمت و چه حقیقت ریشه دارى است ، آن هم مسئله اى که از جانب حضرت حق مطرح شده و تجربه حیات امت اسلامى نیز آن را ثابت کرده است : بردبارى و صبر یکى از علل مهمّ پیروزى بر سختیها ، و نماز کلیدى براى حلّ بسیارى از مشکلات .
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بقره ( 2 ) : 45 .
دانشمند بزرگ شیخ الرئیس ابوعلى سینا مى فرماید :
هر زمان مشکلى عملى در ضمن مطالعه شبانه برایم پیش مى آمد و از حلّ آن عاجز مى شدم به مسجد جامع شهر رفته دو رکعت نماز بجا مى آوردم ، سپس از خدا مى خواستم مرا به وسیله نور آن نماز مدد کند تا گره از مشکل باز شود . آرى ! پس از بیرون آمدن از مسجد مشکلم حل مى شد و به اندک زمانى به آنچه مى خواستم مى رسیدم(1) .
شهر قم از قحطى ناله داشت ، زمان خشک شده بود ، باغات در شُرف انهدام بود ، مردم از سختى معیشت مى نالیدند ، عوامل مادّى از حل مشکل عاجز بودند ، دولت زمان درمانده بود ، ملت همه چاره اى نداشت . تنها راهى که براى نزول باران وجود داشت یکى از دستورهاى مهم اسلامى بود : نماز باران !
کمتر کسى به خود جرأت مى داد به این مهم اقدام کند و به وسیله نماز ، از آسمان باران بیاورد . دلى مى خواست آکنده از یقین ، روحى مى خواست ملکوتى که بتواند با توان الهى و با بجاى آوردن نماز باران ، به جنگ طبیعت برود .
آن کس که با کمال اطمینان جرأت قدم نهادن به این میدان را به خویش داد مرجع بزرگ آن زمان مرحوم آیه اللّه العظمى حاج سیّد محمّد تقى خوانسارى بود .
من در سنّ سه سالگى ، آن مرد کم نظیر را در منزل پدرِ مادرم دیده بودم . آن انسان ملکوتى دست به سرم گذاشت و برایم دعا کرده بود که من در آینده از عمرم روحانى خدمتگزارى براى اسلام و مسلمین شوم ، و امروز آنچه دارم از دعاى آن فرشته عالم معناست .
او بارها غرق در اسلحه در میدان جنگ با استعمار در عراق شرکت کرده بود .
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ روضات الجنات : 3 / 171 .
او براى احقاق حقوق اسلام و مسلمین پافشارى عجیبى داشت .
حضرتش با جمعیت زیادى ، با چشم گریان و دل بریان و سروپاى برهنه ، به سوى منطقه خاک فرج قم حرکت کرد . این واقعه در زمانى اتفاق افتاد که در جنگ دوم جهانى متفقین در شهر قم قواى نظامى داشتند و از نزدیک ناظر اوضاع بودند . ارتش کفر که تصوّر مى کرد این جمعیت براى درگیرى آمده خود را آماده دفاع کرده بود ، ولى وقتى از داستان باخبر شد غرق در تعجب گشت که مگر ممکن است با عملى به نام نماز از آسمان باران آورد ؟!
اما دعاى آن انسان والا و نماز آن مرد الهى اثرش را بخشید و همچون سیل از آسمان باران نازل شد و این مسئله به عنوان خبرى مهم و اعجاب انگیز به سراسر جهان مخابره گردید .
این واقعه بر سنگ قبر آن آیت حق در شهر قم در مسجد بالاسر حضرت معصومه و در تواریخ آن زمان ثبت شده است .
* اى اهل ایمان ! براى پیشرفت کار خود مقاومت کنید و به ذکر خدا و نماز توسّل جویید که خداوند یاور بردباران است .(1) .
* اى رسول من ! آنچه از کتاب آسمانى به تو وحى مى شود بر مردم بخوان ، و نماز را که عبادتى است بزرگ برپاى دار ، که همانا نماز اهلش را از هر کار زشت و منکرى باز مى دارد ، و به حقیقت که یاد خدا بزرگتر است ، و پروردگار پاداش اعمال را از نظر دور نمى دارد(2) .
بى شک ، بین نمازگزار و بى نماز در تمام برنامه هاى ظاهر و باطن فرق است . نمازگزار به خاطر وجوب نمازهاى یومیّه ناچار است از تمام آلودگى هاى ظاهر
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بقره ( 2 ) : 153 .
2 ـ عنکبوت ( ) : 45 .
در درجه اول و سپس از آلودگى هاى باطن خود را حفظ کند تا شرایط صحت و قبولى تحقّق یابد .
نمازگزار بر خود لازم مى داند که طهارت بدن و لباس را به خاطر نمازهاى یومیه به طور مرتب حفظ کند ، و مى داند که به خاطر مباح بودن مکان و لباس و آب وضو و غسل و خاک تیمم باید از بسیارى از فحشا و منکرات از قبیل دزدى کم فروشى ، غشّ ، در معامله ، غصب ، تقّلب در خرید و فروش ،
حیله در کار ، ربا ، معامله حرام ، خوردن مال مردم به باطل ، به دست آوردن ثروت از طریق زور و تجاوز ، و کمک به ظلم و ظالم کناره گیرى کند تا بتواند دو رکعت نماز صحیح و قابل قبول بجاى آورد .
نمازگرا واقعى مى داند که با لباس حرام ، آب و خاک غیر مباح ، مکان غصبى ، و شکم پر از حرام نمازش پذیرفته نیست .
نماز عمود دین و عماد اسلام است . اگر این عبادت پرفیض به درستى انجام شود ، نمازگزار را از جمیع رذایل و آلودگى ها پاک مى سازد و از هر زشتى و ناپسندى باز مى دارد .
نکته مهمّى که نباید ناگفته بماند این است که در جمیع احکام عبادى اسلام ، رام کردن نفس سرکش ، و از میان بردن خودخواهى و تکبّر ، و اتّصاف به فضیلت تواضع و خشوع و جود و سخا و کرم و شرف ، و حفظ تمام حقوق خالق و مخلوق لحاظ شده است
.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) خطبه غرّایى به نام قاصعه « یعنى تحقیر کننده متکبران » دارد که در آن زیانهاى کبر و مفاسد این خوى زشت را به تفصیل بیان کرده و از مناسک حج ، سپس از نماز و روزه و زکات بام برده و بیان فرموده که چگونه این عبادت تکبّر را نابود مى سازد .
کمتر کسى توجّه دارد که تشریع حکم زکات که به طور مرتب با آیات نماز
ــ[71]ــ
همراه است از بین برنده تکبّر و آورنده تواضع است . ولى پس از اندک تأملى روشن مى شود که این حکم ، فقرا را با اغنیا شریک مى سازد و به آنان تسلّط در اموال توانگران مى بخشد . و این شرکت دادن فقرا با اغنیا از عظمت و علوّ مقام اغنیا و ذلّت و حقارت تهیدستان مى کاهد و فاصله بین محروم و منعم را از بین مى برد ، تا چه رسد به نماز که نمازگزار گاه در پیشگاه عظمت پروردگار بى حرکت مى ایستد و گاه کمر بندگى خم مى کند و در آخر با شکستگى و فروتنى و حقارت و پستى ، اعضا و جوارح گرامى حتى صورت و پیشانى خود را بر خاک مى ساید و با این اعمال با نفس خود جهاد مى کند و غرور و تکبر را محو مى سازد و تواضع و تذّلل را به اثبات مى رساند . و البته یک دین جامع و کامل باید باشد .
خودخواهى منشأ و منبع همه مفاسد است . نخست و در ابتداى کار ، باید اصل و ریشه عموم بیماریهاى روحى را چاره کرد . همچنان که اساس همه ترقّیات معنوى و روحى و اصلاحات فردى و اجتماعى ، خداشناسى و خداپرستى است ، خودخواهى و خودپرستى منبع همه بدبختى ها و مفاسد است . خودخواه و خودپرست نمى تواند خداجوى و خداپرست بشود ، پس امید صلاح و اصلاحى نباید از او داشت .
نمازگزار واقعى خدا را دوست مى دارد و عاشق دلباخته محبوب حقیقى است و خدا نیز او را دوست خود مى خواند . آیا دوستى خدا با عشق مفرط به مادیّت محض که اصل هر گناه و خطاست جمع مى شود ؟
نمازگزار یک بار بسم الله و بار دیگر در سوره حمد خدا را به دو صفت رحمان و رحیم مى ستاید و اگر از نمازش غافل نباشد قهراً در کسب این صفت خدایى و تخلق به اخلاق الهى خواهد کوشید و در نتیجه ، مهربان ترین مردم خواهد شد و از قساوت و سنگدلى و بیرحمى و بى مهرى برکنار خواهد ماند .
نمازگزار مى داند که خداوند در کتابش خطاب به تمام پیامبران فرموده که اول
ــ[72]ــ
حلال تناول کنید ، سپس قیام به عبادت نمایید(1)
نمازگزار مى داند که رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود :
* خداوند را در فضاى بیت المقدس فرشته اى است که هر شب ندا مى دهد : هر کس از مال حرام بخورد مستحب و واجبى از او پذیرفته نمى شود(2) .
و مى داند که آن حضرت فرمود :
* کسى که لباسى را به ده درهم خرید ، اگر در پول آن لباس درهمى از حرام باشد ، خداوند در آن لباس نمازى را نخواهد پذیرفت(3) .
نمازگزار به این معنا توجه دارد که داود (علیه السلام) به حضرت حق عرضه داشت :
* الهى ! اى خداوند مهربان ! ساکن بیت تو کیست و نماز را از چه بنده اى قبلو مى کنى ؟ جواب آمد : کسى که به خاطر جلال من تواضع کند و روزش را به یاد من بگذراند ، به خاطر من از شهوات حرام دورى جوید ، گرسنه را سیر کند ، غریب را پناه دهد ، به حادثه دیده رحم نماید . این چنین
انسانى در مملکت ملکوت همانند خورشید مى درخشد و من دعایش را مستجاب مى کنم ، آنچه از من بخواهد به او عنایت مى نمایم ، عدم تحمّلش را مى بخشم ، در غفلت چراغ راهش مى شوم ، در تاریکى نورش گشته دستش را مى گیرم . او میان مردم مانند فردوس در بین بهشتهاست که نهرهایش همیشگى و میوه هایش بى تغییر است(4) .
نمازگزار حتماً به این معنى توجه دارد که حضرت صادق (علیه السلام) فرمود :
* کسى که دوست دارد بداند نمازش قبول است یا نه ، ملاحظه کند که آیا
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مؤمنون ( 23 ) : 51 .
2 ـ محجه البیضاء : 3 / 204 .
3 ـ محجه البیضاء : 3 / 204
4 ـ محجه البیضاء : 1 / 352 .
نمازش او را از فحشا و منکرات باز مى دارد یا نه . به اندازه اى که نمازش قدرت حفظ او را از مفاسد دارد به درگاه حق قبول است(1) .
جامعه نمازگزار جامعه اى است پاک ، و کشور با نماز کشورى است سعادتمند . در مملکتى که همه اهل نمازند ، از ظلم و تجاوز و بغى و فحشا و منکرات و فساد و قساوت و بدبینى و بى اعتبارى و دزدى و چپاول خبرى نیست . در آن مرز و بوم که مردمش متوسل به نمازند از دادگستریهاى عریض و طویل و پرونده هاى جنایى اثرى نیست .
در آن آب و خاک که سایه نماز بر سر ملت آن است از نزاع و جدال و جنگ و خونریزى و طلاق و جدایى و هجوم به ناموس ملت و بى حجابى سراغى نگیرید
.
کشور با نماز ، مأمور مسلّح براى حفظ مال مردم و راحت و امنیّت خانواده ها نمى خواهد .
در ملّتى که حقیقت نماز حکمفرماست بحثى از زندان و زندانبان نیست ، بدهکار مال مردم را مى دهد ، و طلبکار آسایش و امنیت دارد .
در جامعه با نماز خون و مال و عرض و آبروى مردم محترم است و این نماز است که ضامن خیر دنیا و آخرت انسان هاست .
کشور با نماز نمونه اى از بهشت آخرت ، و ملت بى نماز دچار انواع بدبختى ها و مفاسد است .
نماز چراغ پرفروغ حیات ، آرام بخش قلب ، معشوق مناجاتیان ، عرصه گاه خوشبختى اهل حق ، نور چشم مشتاقان جمال ، وسیله قرب مقرّبان و دستگیره نجات امیدواران است .
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ المیزان : 16 / 138 .
ارزیابى وضع بى نماز
کتاب الهى و روایات اصیل اسلامى درباره مردم بى نماز ، یا آنان که این مسئله مهمّ ملکوتى را سبک فرض مى کنند ، نظریاتى دارند که به قسمتى از آنها در حدّى که لازم است اشاره مى شود :
* اى اهل ایمان ! با آن دسته از اهل کتاب و کافران که دین شما را به بازیچه گرفتند دوستى برقرار مکنید و اگر خود را مؤمن مى دانید از خدا بترسید . آرى ! چون شما نداى نماز بردارید آن را مسخره و بازى فرض مى کنند . علتش بى خبرى آنان از حقایق اصیل عالم است;
رسول من ! بگو : آگاه سازم کدام قوم را نزد خداى منتقم بدترین پاداش است : کسانى که خدا بر آنان لعن فرستاد و نسبت به آنها غضب کرد و آنان را به صورت میمون و خوک مسخ نمود ، و آن کس که بندگى حق را رها کرد و به عبادت شیطان روى آورد ، در پیشگاه خدا از بدترین منزلت برخوردار است . اینان گمراه ترین مردم از راه الهى هستند .(1)
.
در این آیات ، مردمِ جداى از ایمان و نماز ، ملعون و مغضوب حق معرفى شده اند و به آنان وعده عذاب سخت روز قیامت داده شده است .
* آنان که پس از خداپرستان ، رشته زندگى را به دست گرفته و در میدان
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مائده ( ) : 57 ـ 60 .
زودگذر زندگى نماز را ضایع و از شهوات پیروى نمودند ، بزودى کیفر گمراهى خویش را خواهند دید(1) .
* بندگانى که در بهشت الهى غرق نعمت اند از دوزخیان مجرم مى پرسند : به خاطر چه برنامه اى به جهنم افتادید ؟ پاسخ مى دهند : از نمازگزاران نبودیم ، از پاافتادگان را طعام ندادیم ، با اهل باطل به بطالت نشستیم ، و روز قیامت را تکذیب کردیم(2) !!
حضرت صادق (علیه السلام) از رسول الهى (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت مى کند :
* کسى که نماز را سبک انگارد به خدا قسم در کنار حوض بر من راه ندارد(3) .
و نیز آن حضرت از پیامبر بزرگوار روایت مى کند :
* شیطان تا زمانى که مردم به نمازهاى واجب یومیّه و ادایش در وقت اهمیت مى دهند ترسناک است و آه و ناله دارد ، اما زمانى که نماز را ضایع کنند آنان را به راحتى در بدبختى هاى بزرگ مى کشاند .
رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود :
* لا حَظَّ فِى الاِسْلامَ لِمَنْ لاصَلوهَ لَهُ(4) .
آن که نماز ندارد از اسلام بهره ندارد .
و نیر فرمود :
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مریم ( ) : 59 .
2 ـ مدثر ( ) : 40 ـ 46 .
3 ـ بحار الانوار : 83 / 9 .
4 ـ اصرار الصلوه تهرانى : 33 ـ 34 .
* لِکُلِّ شَىْء آفَهٌ وَ آفَهُ الدّین تَرْکُ الصَّلوهِ(1) .
براى هر چیزى آفتى است که آن را نابود مى کند و آفت دین ترک نماز است .
ابو بصیر مى گوید :
* براى تسلیت گفتن به سبب شهادت حضرت صادق (علیه السلام) به خانه آن جناب رفتم ، اُم حمیده چون مرا دید به سختى گریست ، من هم گریه کردم . سپس گفت : اگر امام را هنگام مرگ مى دیدى تعجب مى کردى ، دیده گشود و گفت : تمام خویشان مرا جمع کنید . همه را حاضر کردیم ، فرمود : آن که نماز را سبک بشمارد به شفاعت ما نمى رسد(2) .
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ اسرار الصلوه تهرانى : 33 ـ 34 .
2 ـ بحار الانوار : 83 / 19 .
موانع نماز
قرآن مجید و روایات بر این معنى گواهند که در راه به پاداشتن نماز موانعى وجود دارد که مسلمانان باید سعى کنند از آنها دور مانده و به هنگام برخورد با آن موانع به مبارزه برخیزند و تا سرحدّ سرکوبى آنچه نمى گذارد انسان وارد بارگاه نماز شود به کوشش و جهاد ادامه دهند .
در این قسمت هم مثل بخشهاى گذشته از متن قرآن و روایات استفاده شده است . خوانندگان محترم را به دقت در این فصل توجّه مى دهم :
* اى مردمى که به حق گرایش پیدا کرده اید ! بدانید شراب و قمار و بت پرستى و تیرهاى گروبندى برنامه هایى است پلید و از کارهاى شیطان . حتماً از آنها دورى کنید تا به رستگارى برسید . شیطان مى خواهد به وسیله شراب و قمار میان شما عداوت و دشمنى ایجاد کند و مخصوصاً به وسیله این برنامه هاى پلید شما را از نماز و ذکر حق باز دارد . آیا از این برنامه ها دست برمى دارید تا به فتنه شیطان دچار نشوید(1) ؟!
* به مردم منافق و آنان که ظاهر و باطن یکى ندارند بگو : آنچه انفاق کنید ـ چه با میل چه با زور ـ از شما پذیرفته نیست ، زیرا کار شما خودستایى است و شما مردمى هستید که سخت به فسق خو گرفته اید . اى رسول من ! هیچ
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مائده ( 5 ) : 90 ـ 91 .
مانعى از قبول نفقات آنها نبود جز آنکه آنان به خدا و رسول کافر بودند ، و این که در نماز شرکت مى کنند براى تظاهر است ، زیرا از نماز اکراه دارند و سخت کسل اند ، و مالى را هم که مى دهند از روى شوق نیست(1) .
آنچه به عنوان قسمتى از موانع نماز از آیات ذکر شده استفاده مى شود ، مى توان در چهار قسمت خلاصه کرد :
1 شراب
2 قمار
3 بت پرستى
4 ریا
من لازم مى دانم براى توضیح هر یک از این موانعى که در راه نماز است و قرآن به آن اشاره فرموده به روایات متوسل شوم و نظر معصومین (علیهم السلام) را نسبت به این چهار قسمت منعکس کنم .
شراب :
حضرت باقر (علیه السلام) فرمود :
* شرابخوار با روى سیاه ، دهان کج ، زبان بیرون آمده ، و ناله و فریاد از شدت تشنگى وارد قیامت مى گردد و به او از چاهى که در آن چرک بدن زنان زناکار ریخته شده مى آشامانند(2) .
حضرت صادق (علیه السلام) فرمود :
* اى یونس بن ظبیان ! از طرف من به مردم بگو : هر کس یک جرعه شراب
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ توبه ( 9 ) : 54 .
2 ـ وسائل الشیعه : 17 / 237 ـ 238 .
بنوشد خداوند و ملائکه و انبیا و مؤمنان او لعنت مى کنند . مستى شراب روح ایمان را از کالبد مى برد و به جایش روح پست و کثیف و لعنت شده قرار مى دهد(1) .
پیامبر اسلام در رابطه با شراب ده نفر را لعنت کرده است :
* غرس کننده درخت ، نگهبان آن ، فشار دهنده انگور ، ساقى خورنده ، حمل کننده ، تحویل گیرنده ، خریدار ، فروشنده ، دریافت کننده پول(2) .
رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود :
* از اولین برنامه هایى که خداوند نهى فرموده شرابخوارى ، بت پرستى ، و ستیزه با مردم بوده است(3) .
از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده است :
* شرابخوارى مبدأ تمام گناهان است(4) .
حضرت صادق (علیه السلام) فرمود :
* شراب منبع تمام آلودگى هاست و شرابخوار تکذیب کننده قرآن است ، زیرا اگر قرآن را باور مى داشت حرامش را حرام مى دانست(5) .
حضرت باقر (علیه السلام) مى فرماید :
* خداوند به چیزى مانند میخوارگى معصیت نشده . براى شرابخوار مست
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ وسائل الشعیه : 17 / 237 ـ 238 .
2 ـ وسائل الشیعه : باب تجارت ، قسمت 84 .
3 ـ وسائل الشیعه : 17 / 243 .
4 ـ وسائل الشیعه : 17 / 251 .
5 ـ وسائل الشیعه : 17 / 251 .
زناى با مادر و دختر و خواهر امرى عادى است ، زیرا به هنگام مستى آنان را تشخیص نمى دهد ، و نیز براى مشروبخوار ترک نماز برنامه آسانى است(1) .
به امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه داشتند : شما فرمودید : شراب از دزدى و زنا بدتر است ؟! فرمود :
* آرى ! زناکننده ممکن است گناه دیگرى مرتکب نشود ولى شرابخوار چون مست شده زنا مى کند ، آدم مى کشد ، نماز را رها مى سازد(2) .
قمار
قرآن مجید قمار را از گناهان کبیره مى داند(3) .
قمار عملى است که براى برنده و بازنده تولید دشمنى مى کند . قمارباز اگر ببازد به خاطر از دست دادن مالى که به زحمت فراهم کرده دشمنىِ برنده را به دل مى گیرد ، و اگر ببرد بازنده مقابلش دشمنش مى شود .
کمتر مجلسى براى قمار تشکیل مى شود که در آن نزاع و کینه برنخیزد ، و چه بسا بازنده مال به خاطر فراوانى حسرت و اندوه دست به خودکشى بزند ، یا براى جبران از بین رفتن مالش به گناهان دیگر از قبیل دزدى یا آدمکشى دچار شود .
جمیع آلات و ادوات قمار ، ساختن و فروختن و نگهدارى آنها حرام است . و نشستن در مجلس قمار هم در آیین الهى ممنوع اعلام شده است .
روایات حرمت قمار مانند حرمت شراب ، در کتابهاى با عظمت کافى و وسایل فراوان است ، مى توانید به این او منبع ارزنده اسلامى مراجعه کنید .
براى نمونه به یکى از آن روایات که ابزار قمار هم در آن ذکر شده اشاره
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ وسائل الشیعه : 17 / 251 .
2 ـ وسائل الشیعه : 17 250 .
3 ـ بقره ( 2 ) : 219 .
مى شود :
* امام صادق (علیه السلام) مى فرماید : فروش شطرنج و خوردن پول آن حرام و نگاه داشتنش کفر و بازى با آن شرک و سلام کردن به بازى کننده آن گناه و یاد دادن آن به مردم معصیت بزرگ است .
آن کس که دست به شطرنج مى زند همانند این است که دست در گوشت خوک فرو مى برد و کسى که به آن نظر مى اندازد همانند آن است که به عورت مادرش نگاه مى کند .
بازى کننده و سلام کننده بر او نگاه کننده به بازى ، همه و همه درگناه مساوى هستند و آن کس که به بازى شطرنج بنشیند براى خویش در دوزخ جا تهیه مى کند و زندگى آن جهان برایش ایجاد حسرت مى نماید .
از همنشینى با قمارباز بپرهیزید ، زیرا اهل آن مجلس محل خشم خدایند و هر ساعت در معرض غضب اند ، و چون نازل شود شما را هم خواهد گرفت(1)
قمارباز چون به قمار بنشیند تمام همت و نیرویش متوجه بردن مال از طرف مقابل است و براى این برنامه ناچار است ساعت ها معطل شود . مجالس قمار گاهى از اول روز تا غروب یا از غروب تا نزدیک صبح ادامه پیدا مى کند و قماربازِ خسته و درمانده در طول روز یا در طول شب چگونه مى تواند به نماز قیام کند ؟ مگر قمارباز با نماز جمع مى شود ؟
بت پرستى
بت پرستى یعنى روى گرداندن از تمام فضایل وآلوده شدن به تمام رذایل .
بتهایى که در معرض پرستش واقع شده اند و مى شوند بر دو دسته جاندار
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ وسائل الشعیه : 6 / 241 ، باب 103 .
و بى جان اند : جاندار همانند فرعون و نمرود و شداد و یا گوساله و گاو و گوسپند و سایر حیوانات . بیجان مانند خورشید ، ماه ، ستارگان ، درخت و نبات ، سنگ و چوب و ساخته هاى دست خود انسان مانند لات ، هبل ، عُزّى ، پول و ;
این بتها در عین جاندارى و بیجانى ، بتهاى بیرونى اند ، و اما بتهاى درونى عبارتند از هواى ، غرایز ، شهوات و ;
اینکه انسان به هنگام گرفتار آمدن به پرستش بتهاى جاندار و بیجان ، درونى و بیرونى ، از تمام فضایل ـ مخصوصاً عبادت حق و به ویژه نماز ـ باز مى ماند جاى تردید نیست .
این نکته را هم نباید ناگفته گذارد که منشأ پرستش بتهاى بیرونى آلودگى باطن است . این قلب و روح است که اگر تزکیه شود و با تعالیم آسمانى زنده گردد ، آدمى را از اسارت بتهاى درون و بیرون نجات مى دهد و او را به اوج کمال مى رساند ، ولى با غفلت زدگى دل و افسردگى جان ، آدمى در تنگناى پرستشهاى غلط قرار خواهد گرفت . در این صورت از انسان اسیر نباید توقع حسنات و فضیلت و انسانیّت داشت .
ریا
ریا زاویه اى از شرک و نفاق است . ریاکار اگر بداند که مردم از برنامه اش آگاه شده و او را مدح مى کنند ، به اجراى عمل برمى خیزد ، و گرنه زحمت انجام هیچ عبادتى را به خود نمى دهد . با این حساب ، مسئله اجراى نماز به وسیله ریاکار بسته به توجه مردم است ، اگر بداند مردم از نمازش آگاه مى شوند مى خواند ، و گرنه از قیام به این عبادت بزرگ خوددارى مى کند .
ریا در حقیقت شعبه اى از شرک و بت پرستى است . خداوند بزرگ در سوره ماعون به نمازخوانان ریاکار حمله کرده و نماز آنان را به هیچ انگاشته است
.
ــ[89]ــ
روایات باب ریا نیز زیاد و فوق العاده است ، پویندگان مى توانند به کتابهاى بحارالانوار ، محجّه البیضاء ، وسائل الشیعه ، کافى ، تحف العقول ، خصال و جامع السعادات مراجعه کنند .
ریا باطل کننده عمل است و عملِ با ریا در روز قیامت اجر و مزدى ندارد .
در شرح مصباح ملا عبدالرزاق گیلانى در باب ریا داستان مختصر ولى جالبى بدین مضمون نقل شده است :
* غریبى شبى در مسجدى نزول کرد ، سگى پش از او در گوشه مسجد خفته بود . چون ساعتى از شب گذشت سگ بر خود بجنبید ، آن غریب پنداشت که شخصى از اهل محله است . به امید آنکه بامداد اهل آن محله را از حال خود خبر کند و او را در میان ایشان قبولى و شهرتى باشد بىوضو به نماز ایستاد و تا صبح دست و پا مى زد و نماز بىوضو به جهت ریا مى کرد . چون هوا روشن ش
د سگ گوشها جنبانید و از مسجد بیرون رفت . مرید همه شب را به طاعت مشغول بود ، چون بامداد شد بینى پر خاک و دامن و ریش پر باد ، به نظر شیخ آمد تا شیخ اصحاب را خبر دهد . شیخ آن کدورت بى صفا را مشاهده کرد ، گفت : امشب به کدام کوره مبتلا شده اى که تو را از جهود خیبر بتر مى بینم ؟!
شرایط نماز
در کتاب فقهى و عرفانى و اخلاقى آورده اند که : نماز حقیقى است که با چهار هزار مسئله بدرقه مى شود . و این کثرت مسائل ظاهرى و باطنى دلیل بر موقعیت ممتاز نماز در میان عبادات اسلامى است .
مى نمى دانم در شناساندن حقیقت این عمل مهم ملکوتى از کجا شروع کنم ، مانند کسى هستم که در کنار ساحل ایستاده و چشم اندازش دریاى بى نهایت بزرگى است .
براى نماز دو نوع شرط بیان کرده اند : ظاهرى و باطنى .
در این بخش خیلى فشرده و سادى به شرایط ظاهرى و باطنى نماز اشاره مى شود .
شرایط ظاهرى :
طهارت که عبارت است از غسل و وضو و تیمم و رفع آلودگى از بدن و لباس و حتى الامکان تمام محلّ نماز .
احتراز از لباس ابریشم ، حریر ، و نیز طلا براى مردان ، و دورى جستن از لباسى که از پوست و پشم و کرک حیوانات حرام گوشت تهیّه شده است .
مراعات وقت نماز ، بخصوص اول وقت ، و ایستادن در محلى که کسى یا
چیزى از جلوى آدمى عبور نکند .
قرار گرفتن به طرف قبله با تمام وجود و توجه داشتن به اینکه انسان مى خواهد چه برنامه اى را اجرا کند و در برابر چه قدرت عظیمى ایستاده است .
خواندن بعضى از آیات قرآن قبل از ورود به نماز از قبیل :
( وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفاً وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ )(1) .
برداشتن دو دست تا محاذى گوش ، در حالى که دو کف به طرف قبله باشد .
مؤدب و موقّر قرار گرفتن در پیشگاه حضرت حق و چشم به محّل سجده دوختن ، مخصوصاً به قطعه خاکى که براى گذاردن پیشانى به روى خاک آن آماده شده است .
گفتن تکبیر و خواندن حمد و سوره با طمأنینه ، زیرا سرعت و عجله در نماز تمام بهره خدایى آن را از بین مى برد .
رفتن به رکوع ، قرار دادن پیشانى به خاک در دو سجده همراه با دو کف دست ، دو زانو ، دو سر انگشت پا و تشهد و سلام ، با توجه به اینکه نماز صبح دو رکعت ، ظهر چهار رکعت ، عصر چهار رکعت ، مغرب سه رکعت ، و عشا چهار رکعت است .
این مسئله را هم توجّه دارید که در هر دو رکعت از نماز پس از قرائت حمد و سوره یک رکوع و دو سجده ، و در دو رکعت آخر نمازهاى چهار رکعتى ، خواندن یک حمد یا سه بار « سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَر » یا یک بار با توجّه به فتواى مرجعى که انسان از او تقلید مى کند انجام مى شود .
این است شرایط ظاهرى نماز که از آن تعبیر به مقدّمات و مقارنات شده .
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ انعام ( 6 ) : 79 .
شرایط باطنى
فیض بزرگوار در کتاب ارزشمند محجه البیضاء(1) مى فرماید : روح نماز بسته به شش حقیقت است :
1 حضور قلب
2 تفهّم
3 هیبت
4 تعظیم
5 امید
6 حیا
حضور قلب :
حضور قلب حقیقتى است که از تمرکز در برنامه هاى نماز و توجّه عمیق انسان به حق پدید مى آید . چنانچه در نماز فکر انسان و حالات قلب مکلف ، میدان جولانى جز یاد محبوب داشته باشد ، حضور روى نخواهد داد و روى جان به جانب معشوق نخواهد شد و نمازگزار نخواهد توانست از عالم ملکوت کسب نور کند .
تفهّم :
تفهّم عبارت است از چشیدن معناى نماز و دریافت لطایف الهى آن است ، لطایفى که به دست آوردنش انسان را مست باده عالم معنا مى کند و قدرت عجیبى براى معراج روح به وجود مى آورد
- ۹۵/۰۵/۲۰