پروژه مقاله بررسی تأثیر نگرشهای صمیمانه والدین بر تأیید و عزت نفس فرزندان مقطع سوم دبیرستان تحت pdf دارای 71 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه مقاله بررسی تأثیر نگرشهای صمیمانه والدین بر تأیید و عزت نفس فرزندان مقطع سوم دبیرستان تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله بررسی تأثیر نگرشهای صمیمانه والدین بر تأیید و عزت نفس فرزندان مقطع سوم دبیرستان تحت pdf
فصل اول
مقدمه
بیان مسئله
سوال مسئله
اهداف تحقیق
اهمیت و ضرورت تحقیق
فرضیه تحقیق
تعاریف واژه و مفاهیم
تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم
فصل دوم
انگیزه های فیزیولوژیائی در سطح تحقق نفس
انگیزه های روانی در سطح بقای نفس;
1- انگیزه نظم ، فهم ، پیش بینی
2- انگیزه کفایت ، شایستگی وامنیت
3- انگیزه محبت و وابستگی
4- انگیزه تعلق پذیرش تایید
5- انگیزه عزت نفس . ارزش داشتن وهویت
6- انگیزه ارزش معنی هدف و امید
تفاوت عزت نفس با خود پنداره
ریشه ها وابعاد عزت نفس
تاییدخود
عزت نفس بالا و پایین
چه چیزی باعث ضعف نفس می شود
شیوه پرورش;
بدرفتاری جسمانی یا جنسی
ظاهر جسمانی
جنس;
رویدادهای جاری زندگی
عزت نفس والدین
تغییرات در خودپنداره
تغییرات در عزت نفس;
راههایی بسوی هویت
وضعیت هویت و سلامت روانی
عواملی که بر رشد هویت تاثیر می گذارند
فصل سوم
جامعه تحقیق
نمونه تحقیق
روش نمونه گیری
روش جمع آوری اطلاعات
ابزار تحقیق
اعتبار و روانی ابزار تحقیق
روش آماری
فصل چهارم
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
پیشنهادات
محدودیت ها
پرسشنامه عزت نفس 1
منابع
انگیزه های فیزیولوژیائی در سطح تحقق نفس
انگیزه های فیریولوژیائی در سطح کمال وخود شکو فائی را می توان در رشد بدنی رفتارهای جنسی و زناشویی ، تشکیل خانواده و بچه دار شدن دانست که کوششی است برای تداوم و حفظ نوع و گونه . انسان جاودانگی خویش را از طریق داشتن فرزند جستجو می نماید زیرا پس از مرگش وجود فرزند ، بویژه فرزند پسر می تواند نام وی را زنده نگاه دارد به همین دلیل است که کسانی که فاقد فرزند از نظر رسیدن به کمال در سطح فیریولوژیائی احساس کمبود و نارسائی می نمایند بسیاری از افراد برای جاودان ماندن نام خویش از طریق ساختن بناهای خیریه مانند مسجد ، بیمارستان ، مدرسه واز این قبیل اقدام می کنند عده ای دیگر از طریق بر جای گذاشتن آثار علمی ، ادبی ، هنری و مانند آن برای رسیدن به این هدف می کوشند
انگیزه های روانی در سطح بقای نفس
انگیزه ه های روانی مربوط به بقای نفس عبارت است از 1- نظم ، فهم و پیش بینی 2- کفایت ، شایستگی و امنیت 3- محبت ووابستگی 4- عزت نفس ، ارزش داشتن و همسان سازی 5- تعلق ، پذیرش و تایید 6- امید ، ارزش و هدف
1- انگیزه نظم ، فهم ، پیش بینی
انسان فطر تا کنجکاو است او برای فهمیدن و رسیدن به تصویری معنی دار از دنیای خویش همواره در تلاش است اگر فرد نتواند نظم و ترتیب را در محیط خویش بیاید قادر نیست که پاسخهای مناسب و هوشمندانه ای نسبت به آنها داشته باشد آداب و رسوم و قوانین اجتماعی تا حدودی انعکا سهائی از انگیزه نظم و فهم و پیش بینی هستند کوشش بشر برای نظم ، فهم و پیش بینی در کنجکاوی وی درباره خویش و جستجوی دانش درباره دنیای اطرافش آشکار می شود برای این مقصود همواره تجارت جدید براساس پیش فرضهای موجود و قدیمی مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفته غربال می شوند چنان که فستینگر 1 در 1962 نشان داده است وقتی اطلاعات جدید با اطلاعات و پیش فرضهای قبلی و موجود مغایر باشند شخص نا هماهنگی شناختی تجربه می کند و تا زمانی که اختلافات را تا حدی باهم وقف ندهد یا خود را متقاعد نسازد که این اختلافات وجود ندارند ناراحت باقی خواهد ماند
2- انگیزه کفایت ، شایستگی وامنیت
هر فرد نیاز دارد که احساس کند قادر است در رفع مسائل خویش اقدام کند. احساس کفایت تا حد زیادی به رشد شایستگیهای فرد بستگی دارد نیاز امنیت به نیاز شایستگی و لیاقت وابسته است و با آن رشد می کند احساس عدم امنیت تا حد زیادی به رفتار فرد تاثیر می گذارد و بصورت مزمن و توسعه یافته غالبا منتهی به ترس . تشویش و قصور در شرکت کامل فرد باد نیای خود می شود هر قدر شخص بیشتر احساس کفایت نماید وهر قدر سطح شایستگی وی بالاتر باشد نیاز به امنیت را کمتر احساس می کند و برای کشف راههای نا آشنا و آزادی برای خود جهت یابی 1یابی ارزش می نهد
3- انگیزه محبت و وابستگی
انگیزه محبت کردن و مورد محبت واقع شدن برای رشد شخصیت و عمل سالم فرد قطعی و مسلم انگیزه همبستگی نزدیک با افراد دیگر در سراسر زندگی ادامه می یابد و به ویژه درمواقع با استرسهای شدید اهمیت بیشتری پیدا می کند در تحقیق که بارد 2 در 1966 روی بیماران سرطانی انجام داد دریافت که بتدریج که مرگ آنان نزدیکتر می شود انگیزه وابستگی و محبت افزایش می یابد . یک تجربه جالب درباره انگیزه محبت ووابستگی تحقیقی است که توسط بمیارد 3 در 1954 صورت گرفته است وی به تنهائی مدت 65 روز با یک قایق پاورئی4 که برای نجات غرق شدگان کشتی مورد استفاده واقع می شود روی دریایی آتلانتیک گردش کرد . هدف بمیارد از این عمل آن بود که ثابت کند افرادی که در اثر سانحه کشتی غرق می شوند تا مدت زمانی طولانی می توانند زنده بمانند اوهیچ غذایی با خود نداشت ودر این فقط با غذائی که از دریا می توانست بدست بیاورد سرکرد بمبارد در باره این دوره تنهائی چنین اظهار می دارد سن شدیدا” می خواستم که کسی را داشته باشم;. که احساسات مرا تایید کند یا حتی بهتر از آن درباره آنها بحث نماید
این احساس در من شروع شده بود که ;. قادر به تشخیص بین درست و نادرست نیستم
4- انگیزه تعلق پذیرش تایید
خردسال در حال رشد برای زنده ماندن بطور کامل به کمک و حمایت دیگران وابسته است او به سرعت می آموزد که اگر به طریقه های مطلوب اجتماعی رفتار کند پاداشی می بیند و اگر بر خلاف آن رفتار نماید تنبیه می شود در آغاز این الگو فقط در گروه خانواده صورت می گیرد ولی بعدا در می یابد که مورد قبول و پذیرش دیگران واقع شدن بصورت فزاینده ای ضرورت می یابد را جزر1 ( 1971 ) به اهمیت قاطع توجه مثبت برای رابطه خوب و سالم بین افراد تاکید می ورزد
نیاز انسان برای تعلق پذیرش و تایید از طریق تجربه گروه کوچکی از دانشمندان افسران و کارکنانی که دواطلبانه موضوع آزمایش معینی واقع گردیدند به اثبات رسیده است (ر اهرر2 ، 1961 ) این افراد برای مدتی طولانی در جزیره ای در قطب شمال باهم زندگی کردند در خلال این مدت گاهی نسبت به افراد پردرد سر. رفتار خاموش3 . فرد توسط گروه مورد بی توجهی کامل قرار می گرفت چنان که گوئی وجود ندارد. صورت می گرفت این حالت انزوا منتج به حالتی گردید که سندرم چشم به راه4 نامیده شده ویژگی آن عبارت بود ار بیخوابی ، گریه های ناگهانی ، توهمها ، انحطاط عادت بهداشتی شخصی بی هدف به اطراف راه رفتن وبه پشت خوابیدن وبه فضا خیره شدن هنگامی که آن فرد مجددا مورد قبول واقع شد و اجازه یافت تا با افراد دیگر گروه ارتباط داشته باشد این نشانه ها از بین رفتند
5- انگیزه عزت نفس . ارزش داشتن وهویت
انگیزه داشتن احساس خوب نسبت به خویشتن واحترام از جانب دیگران به احساس کفایت و تایید اجتماعی بسیار نزدیک است بطور معمول ارزش شخص تا حدزیادی بر حسب ارزشها و استانداردهای افراد دیگر گروهی که شخص جزء آن است مورد قضاوت واقع می شود
عزت نفس و ارزش داشتن با هویت شخص در هم تنیده اند بدین معنی که وقتی احساس شخص از هویت خویش و تداوم آن دچار اختلال گردد چنان که در سیکوزها دیده می شود تجربه آن واقعا دردناک است
6- انگیزه ارزش معنی هدف و امید
افراد بعضی الگوهای ارزشی را که می توانند بدان عمل نمایند یا تسلیم آن شوند جستجو می کنند رابطه نزدیکی بین ارزشهای فرد و هدفهای و نقشه های وى وجود دارد بعبارت دیگر شخص در گذشته . حال و آینده زندگی می کند به نظر می رسد که این انگیزه هسته اصلی انگیزه های روانی باشد که از طریق ارتباط طبیعی فرد باد نیای خویش ظاهر می شود و بطور معنی دار به رفتار وی جهت می دهد اگر افراد قادر نباشند که الگوهای ارزشی رضایت بخشی بیابند ، بی هدف یا فاقد امید خواهد بود ارزش ، معنی و هدف مانند یک کاتالیزور عمل می کنند که در اثر آن انرژی روانی به حرکت در آمده شایستگیها رشد یافته ، استعدادها ظاهر شده مورد استفاده واقع می شوند بدون آنها زندگی پوچ و بیهوده است این موضوع باید تاکید شود که انگیزه های روانی و فیزیولوژیائی در ارتباط نزدیک با یکدیگرند بطوری که شکست در رسیدن به انگیزه های معینی ممکن است به طرز بدی برتمام الگوهای انگیزشی فردا اثر بگذارد
تفاوت عزت نفس با خود پنداره
عزت نفس را از خود پنداره متفاوت معنی می کند خودپنداره عبارت است از مجموعه ویژگیهایی که فرد برای توصیف خویشتن بکار می برد که شامل افکاری راجع به شخصیت ظاهری ودرونی ماست مثلا این که وزن فرد چند کیلو است یا اگر محصل است چگونه دانش آموزی است اینها جزء خود پنداره است اما عزت نفس عبارت است از ارزشی که اطلاعات درون خود پنداره برای فرددارد و از اعتقادات فرد در مورد تمام صفات وویژگیهایی که در اوهست ناشی می شود اگر نزدیک کودک دانش آموز ممتاز بودن ارزش زیادی داشته باشد ولی خودش دانش آموز متوسط یا ضعیفی باشد وی از پائین بودن عزت نفس خود رنج می برد با این وجود ممکن است توانائی بدنی و محبوبیت همین کودک در میان همسالانش بیشتر از توانیی تحصیلی اش باشد حال اگر اودر هر دو زمینه ممتاز باشد نفس بالا خواهد داشت پس عزت نفس هر فرد براساس ترکیبی از اطلاعات عینی درمورد خودش وارزشهای ذهنی که برای آن اطلاعات کامل است بنا نهاده می شود
ریشه ها وابعاد عزت نفس
انسان مانند یک درخت است درختی با همه اجزا آن ریشه . تنه. شاخه ها. برگها. شکوفه ها و میوه ها. هر درختی برای زنده ماندن . تازه وسرسبز بودن . رشد و نمو کردن وبارورشدن نیاز به ریشه های قوی و سالمی دارد که مواد غذایی مورد نیاز را از زمین اطراف بدست آورد عزت نفس ریشه های درخت انسان است که وظیفه تهیه مواد غذایی لازم را به عهده دارد پدر ومادر در اولین منبع قابل دسترسی جهت تقویت ریشه های عزت نفس هستند آنها با اولین تماس بانوزاد خود قبول او به همان صورتی که تولید یافته . قبول همه عکس العملهای او یادر آغوش کشیدنهای بی شمار با نوازشهای ممتد و بعدها با تحسین ها و تشویق های شفاهی و عملی با ملایمتها ، توجهات ، مراقبت ها و خلاصه با قبول صددرصدو بی چون چرا مواد غذایی اولیه را در اختیار ریشه ها قرار می دهند اما متاسفانه همه فرزندان این مواد حیاتی لازم را از والدین خود دریافت نمی دارند ودر نتیجه ریشه آنان محکوم وقوی نمی شود این افراد یاد می گیرند به خود اعتماد نکنند به خود امید نداشته باشند با خود صمیمی و همراه نگردند و بهبارت دیگر با کلمه «نه » رشد نمایند
بدین ترتیب به افرادی متزلزل و سست مبدول می شوند که قادر نیستند به روی پای خود استوار بمانند و برای زندگی کردن به اطذافیان . دوستان . همسر و حتی فرزندان خود نیاز دارند. برای گروهی داشتن کمال و فضیلت . کار و موفقعیت . خلاقیت و ابتکار موجب تقویت ریشه های جهت تقویت اعتماد به نفس ضروری است همه اینها موادی تقویتی برای محکم ساختن ریشه های عزت نفس هستند و هیچکس حق ندارد بگوید که کدام یک از این مواد بیشتر مورد نیاز یا مقوی است هر فردی می تواند درمورد خود شخصا” تشخیص دهد که چه چیز برای تقویت عزت نفس او موثر است عزت نفس با داشتن احساس مثبت نسبت به خود و قبول و پذیرش خود . رشد ونما می یابد و برای استحکام و پایداری به یک سیستم حمایتی ثابت و قابل انکار نیازمندند که موجب شده مردم بدنبال گروهها و اجتماعاتی باشند که با پیوستن بدانها پشتیبانی و پشت گرمی لازم را بدست آورند ( نینوایی . 1372) عدم اعتماد به نفس مادرزادی نیست این کیفیت در جریان و طول زندگی کم کم تضعیف می شود این امر چگونه صورت می گیرد ؟ خیلی ساده محرومیت های ناشی از تجارت گمراه کننده ای که انسان تحمل می کند روی هم متراکم شده و اطمینان خاطر او را کم کم به تحلیل می برند منظور از تجارت گمراه کننده فقط موقعیت هایی نیست که انسان در آن قرار می گیرد بلکه تجربه مخصوص است که انسان درمورد خودش ودر طول سالها بدست می آورد کمبودهای شدید شخص شکست اجتماعی ویا عدم موفقیت شخصی ( پترلستر1 )
تاییدخود
- ۹۵/۰۵/۱۶