پروژه تحقیق بررسی روابط بین فقر خانواده و سلامت روان دانش آموزان دوره متوسطه تحت pdf دارای 86 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه تحقیق بررسی روابط بین فقر خانواده و سلامت روان دانش آموزان دوره متوسطه تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه تحقیق بررسی روابط بین فقر خانواده و سلامت روان دانش آموزان دوره متوسطه تحت pdf
فصل اول: طرح تحقیق
1-1-مقدمه
2-1- بیان مسأله
3-1- ضرورت و اهمیت پژوهش
4-1- فرضیه های پژوهش
1-4-1- فرضیه اصلی
2-4-1- فرضیه های فرعی
5-1- اهداف پژوهش
1-5-1- اهداف اصلی
2-5-1- اهداف فرعی
6-1- تعریف اصطلاحات و واژه ها
1-6-1 – نظری
1-1-6-1- سلامت روان
2-1-6-1- فقر
3-1-6-1- خانواده
2-6-1- عملی
1-2-6-1- سلامت روان
2-2-6-1- فقر
فصل دوم : پیشینه تحقیق
1-2- مقدمه
2-2- مفهوم فقر
3-2- انواع فقر
1-3-2- فقر مطلق
2-3-2- فقر نسبی
3-3-2- فقر عمومی
4-2- آمار فقر مطلق و نسبی
5-2- شاخص فقر (در سطح شهرستان)
6-2- ابعاد فقر
1-6-2- واقعیات
2-6-2- برداشت فرد از وضعیت خود
3-6-2- برداشت دیگران از فقر
4-6-2- عوامل اجتماعی ، فرهنگی و زمانی تأثیرگذار بر برداشت های مختلف از فقر
7-2- شاخص های فقر
8-2- فقر و خاستگاه های آن
1-8-2- خاستگاه فردی
2-8-2- خاستگاه اجتماعی
3-8-2- خاستگاه دولتی
1-3-8-2- اختصاص یافتن اموال دولتی به طبقه خاص
2-3-8-2- ضعف های اجرائی
3-3-8-2- سپردن امور بدست کم خردان
4-3-8-2- کوتاهی در گرفتن حقوق محرومان و بازگرداندن به ایشان
5-3-8-2- خیانت کارگزاران و مأموران امور مالی
6-3-8-2- شرکت ندادن محرومان در موضوعات سرنوشت ساز
9-2- فقروآثارمنفی آن
1-9-2- فقروانزوای حاصل ازآن
1-1-9-2- انزوای فکری وفرهنگی
2-1-9-2- انزوای اجتماعی
3-1-9-2- انزوای سیاسی
4-1-9-2- انزوای حقوقی
5-1-9-2- انزوای محیطی( خانوادگی)
6-1-9-2- انزوای دینی
2-9-2- رابطه فقروشخصیت انسان
1-2-9-2– کشته شدن شخصیت
2-2-9-2- کشته شدن جسم و نیروی آن
3-2-9-2- کشته شدن مواهب و استعدادها
3-9-2- اضطراب و نگرانی
4-9-2- سستی در باورها
10-2- وظایف سنگین گروههای اجتماعی درمبارزه با فقر
1-10-2- وظیفه عموم افراد جامعه
2-10-2- وظایف عالمان دینی
3-10-2- وظیفه مسؤلان آموزش وپرورش
4-10-2- وظیفه قوه مجریه
5-10-2- وظیفه بازرگانان، تولیدکنندگان ونرخ گذاران
6-10-2- وظیفه استادان دانشگاه ومتخصصان
7-10-2- وظیفه برنامه ریزان رسانه های گروهی
8-10-2- وظیفه روزنامه نگاران
9-10-2- وظیفه نویسندگان
10-10-2- وظیفه طلاب علوم دینی حوزه هاودانشجویان
11-2- تاریخچه بهداشت روانی
12-2- تاریخچه بهداشت روانی درایران
13-2- هدف بهداشت روانی
1-13-2- پیشگیری
1-1-13-2- پیشگیری اولیه
2-1-13-2- پیشگیری ثانویه
2-13-2- درمان
3-13-2- بازتوانی یا توانبخشی
14-2- مفهوم سلامت
1-14-2)- نظام زیستی نگری
2-14-2)- نظام روان تحلیل گران
3-14-2)- نظام رفتاری نگر
4-14-2)- نظام انسانی نگر
15-2- عوامل مؤثر بر سلامت روان
1-15-2- الگوی پزشکی
2-15-2- الگوی روان تحلیل گری
3-15-2- الگوی رفتارنگری
4-15-2- الگوهای هستی نگر- انسانی نگر
5-15-2- الگوی بین فردی
6-15-2- دیدگاه بین فرهنگی اجتماعی
16-2)- نظام ارزشی وسلامت روانی
17-2)- معیارهای ایده آل سلامت روان
1-17-2)- تکامل روانی
2-17-2)- احساس هویت
3-17-2)- به فعلیت درآوردن نیروهای ذاتی
18-2)- پیشینه موضوع پژوهش
فصل سوم: روش انجام تحقیق
1-3- مقدمه
2-3- روش تحقیق
3-3- روش کارتحقیق
4-3- جامعه آماری
5-3- نمونه های آماری وروش نمونه گیری
6-3- متغیر پژوهش
7-3- ابزارهای گردآوری اطلاعات
8-3- پرسشنامه سلامت عمومی(G.H.Q-28)
9-3- نوع علائم و نشانه های هر مقیاس
10-3- شیوه نمره گذاری
11-3- ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سلامت عمومی
1-11-3- روایی
2-11-3- پایایی
فصل چهارم : بررسی روش های آماری
مقدمه
بررسی روش آماری
توصیف یافته ها
نمودارها
فصل پنجم : نتایج و یافته ها
بحث و نتیجه گیری
محدودیت های پژوهش
فهرست منابع
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه تحقیق بررسی روابط بین فقر خانواده و سلامت روان دانش آموزان دوره متوسطه تحت pdf
مزلو ، آبراهام /انگیزش شخصیت/ ترجمه: احمد رضوانی / مشهد 1372 /انتشارات آستان قدس رضوی
مزلو ، آبراهام /روانشناسی شخصیت سالم/ ترجمه:شیوا رویگریان / تهران 1367 /انتشارات گلشایی
هومن ، عباس / استاندارد سازی و هنجاریابی پرسشنامه لذت عمر ، جهت دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت معلم تهران / مؤسسه تحقیقات تربیتی دانشگاه تربیت معلم
گنجی ، حمزه / بهداشت روانی / تهران 1376/ انتشارات ارسباران
گنجی ، حمزه / روانسنجی / ویراستار علی دلاور / چاپ دوم 1377/ انتشارات پیام نور
شاه آبادی ، محمد علی / مروری بر تجمل و اسراف / تهران 1380/ انتشارات مؤسسه فرهنگی و نشر اندیشه معاصر
زاکس ، ولفگانگ / نگاهی نو به مفاهیم توسعه / ترجمه: فریده فرهی و وحید بزرگی / انتشارات نشر مرکز
سیف ، سوسن / تندرستی رشد خانواده / 1368/ چاپ نقش جهان
حکیمی ، محمد / حق و توسعه(جلد 4) / چاپ اول 1380 / انتشارات بوستان کتاب قم. (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی)
دلاور ، علی / روش های تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی (چاپ دوم تجدید نظر شده تیر 1386)
دلاور ، علی / روش های آماری در روانشناسی و علوم تربیتی / چاپ دوازدهم 1377 / انتشارات پیام نور
شولتس ، دوآن / روانشناسی کمال / ترجمه گیتی خوشدل/ تهران 1368 / انتشارات نشر نو
کاپلان ، هارولدوسادوک ، بنیامین / خلاصه روان پزشکی ، علوم رفتاری و روان پزشکی بالینی / ترجمه نصرت الله پورانکاری/ تهران 1373 /انتشارات آزاده
. شرقاوی ، حسن محمد / گامی فراسوی روانشناسی اسلامی یا اخلاق و بهداشت روانی در اسلام / ترجمه سید محمدباقر حجتی / تهران 1366 / انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی
2-2)- مفهوم فقر
وازه فقیر برای مدت طولانی و در بسیاری از فرهنگ های دنیا همواره در تقابل با واژه ثروتمند یا غنی مطرح نمی شد. افت در جایگاه زندگی، محرومیت از ابزار کار ، از دست دادن مقام یا نشانه های حرفه ای (مانند از دست دادن کتاب برای یک کشیش و یا از دست دادن اسب یا سلاح برای یک نجیب زاده)، فقدان حمایت، رانده شدن از جامعه خود، یتیم شدن، ناتوانی و یا تحقیر در منظر عموم، تعاریف دیگری از مفهوم فقر بودند
در اروپا برای سال های زیادی، واژه بینوا در تقابل با واژه توانمند (ثروتمند) استفاده می شد.در قرن نهم ، فرد بینوا انسان آزادی به حساب می آمد که آزادی اش را فقط “توانمندان” تهدید می کردند. در متون جنبش های صلح قرن یازدهم ، فرد بینوا را به فردی “بی پناه” تبدیل شده بود که باید به نیروی “سربازان” احترام می گذاشت. واژه “فقیر” می توانست به مالکین معاف از مالیات، تاجران سرگردان و حتی به یک غیر رزمنده از جمله همسر یک شهسوار نیز تعلق گیرد. به طور کلی فقرا اشخاص نسبتاً محترمی بودند که فقط “موقعیت یا شأن” خود را از دست داده و یا در معرض از دست دادن آن بودند
در همان دوران در اروپا طبقه کاملاً جدیدی از فقرا در صحنه اجتماعی پدیدار شد، برای این فقرای ارادی، زندگی عاری از ثروت و مقام ، یک انتخاب و نشانه ترقی – ونه تنزل – بود. البته احترام و تحسین فقرا همیشه در سنت های شرقی وجود داشته است
تعریف فقیر بعنوان فردی فاقد آنچه ثروتمند یا غنی از لحاظ پول و دارایی می تواند داشته باشد، فقط بعد از گسترش اقتصاد تجارتی ، فرآیند شهرنشینی و بینوا شدن گسترده ناشی از
آن ، و در واقع پولی شدن جامعه رواج پیدا کرد. یکی از وجوه مشترک بین تمام برداشت های موجود درباره فقر ، تصور “فقدان” یا “کمبود” می باشد
3-2)- انواع فقر
1-3-2)- فقر مطلق:
آمار نشان می دهد که در سال 1980 بیش از یک پنجم از جمعیت شهرنشین آمریکای مرکزی ؛ نزدیک به 25 درصد جمعیت شهرنشین در آفریقا و خاورمیانه ؛ دو پنجم جمعیت آمریکای لاتین و نیمی از جمعیت شهری در منطقه کارائیب در شرایط فقر مطلق به سر می بردند. (داودی 1369).
هر چند آمار فوق الذکر به دو مساله ، یعنی فقر مطلق در نواحی ای از آسیا و نیز مناطق روستایی جهان سوم اشاره نشده است ، اما همین مقدار نیز از وضعیت نا بسامان و ناخوشایند انسانهای زیادی پرده بر می دارد . در تعریف این نوع فقر ، که برخی از آن به عنوان فقر ابتدایی تعبیر کرده اند ، به وضعیتی اشاره شده است که در آن درآمد افراد پاسخگوی نیازهای اساسی زندگیشان نمی باشد .
( شیخی 1368 )
انک جهانی ، که تنها در میان کشورهای عضو و بدون احتساب کشورهای غیر عضو ، فقر مطلق را گریبانگیر نزدیک به 640 میلیون نفر برآورد کرده است ، میزان درآمد موردنظر را کمتر از 50دلار (بر اساس قیمت سال 1969) در سال می دانست ؛ درآمدی که برای تأمین حداقل شرایط لازم برای زیستن ، ناکافی است
“مک نامارا” که زمانی ریاست بانک جهانی را به عهده داشت ، طی سخنرانی درنایروبی3در سال 1973 چهره فقر مطلق را چنین ترسیم می کند : شرایطی آن چنان محدود از زندگی که مانع می شود فرد به امکانات مادرزادی خود دست یابد ، شرایطی از زندگی که به قدری
دون و زشت است که به شأن انسان توهین می شود و همچنین شرایطی از زندگی که40 درصد مردم یا به عبارتی 800 میلیون جمعیت کشورهای در حال توسعه باآن آشناهستند.”
(قراچه داغی ، 1363)
در سخنان “مک نامارا به فقر از زاویه آثاری که بر جای می گذارد نگریسته شده و میزان درآمد یا ملاک های سنجش دیگری در نظر نیامده است و در همان حال برخی فقر مطلق را فراتر از کمبو درآمد و شامل سوء تغذیه ، کمبود بهداشت و نبود آمزش می دانند
با توجه به مطالب ذکر شده ، در تفکیک فقر مطلق و دیگر اقسام آن می توان به دو ملاک زیر توجه داشت
3پایتخت کشورکنیا
1- وسعت و فراگیری تمام ابعاد زندگی
2- پایین بودن سطح متوسط زندگی که مایحتاج اساسی افراد را تأمین نمی کند و به رنج انسان های مبتلا به آن ادامه می دهد
2-3-2)- فقر نسبی
فقر نسبی یا ثانوی به مواردی اطلاق می شود که اگر افراد بخشی از درآمد خود را صرف مخارج غیر ضروری (یا ضروری ولی در حد غیر لازم) نکنند ، برایشان کافی خواهد بود . بانک جهانی میزان درآمد موردنظر را بیش از 50 دلار (براساس قیمت سال 1969) تعیین کرده است. برخلاف فقر مطلق ، که به مفهوم فقدان دارایی برای رفع نیازمندی های ضروری بود ، در فقر نسبی افراد کم درآمد به سنجش وضعیت زندگی خود با سایر افراد می پردازند و اگر از یک حداقل زندگی برخوردار باشند ، در این صورت فقر از نوع نسبی است برای اندازه گیری ، معمولاً از روش مقایسه درآمدها و بررسی سیستم توزیع درآمد در جامعه استفاده می شود. تفکیک فقر مطلق ، از نسبی چندان سهل و آسان نیست ، زیرا برای تشخیص و تحدید هر یک ، معیار دقیق و مورد اجماع ، در دست نداریم و نیز ممکن است که هر دو بصورت ملازم و همراه در یک جامعه فقیر وجود داشته باشد. برای بررسی فقر می توان آن را در یک فرآیند زمانی مطالعه کرد. بر این اساس می شود یک جامعه را – هر چند فرضی – بعنوان فقیر مطلق در نظر گرفت که در آن تمام فعالیت های انسان ها برای حفظ حیات صورت می گیرد. در واقع در چنین جامعه ای تلاش برای هدفی غیر از بقاء ، ناممکن یا بیهوده تلقی می شود. با گذشت زمان و با پیدایش متغیرهای جدید و امکانات رفاهی بیشتر،فقر مطلق به فقر نسبی تبدیل می شود .بنابراین کسانی را که در گذشته در شرایط فقر
مطلق به سر می برده اند ، در زمان حال هر چند گشایشی در زندگیشان فراهم نشده باشد ، نمی توان با معیارهای سابق در فقر مطلق قرار داد. به عبارت دیگر ، مشکل دیگر در روند تفکیک دو نوع فقر ، نداشتن معیار واحد در زمان ها و مکان های مختلف است. در جوامع بسیار فقیر که تنها برای حفظ حیات فعالیت می شود ، ملاک فقط ملاک اقتصادی است. معیار درآمد ، هر چند مهمترین است ، اما در جوامعی که از شرایط بهتری برخوردارند ، ملاک های دیگر نیز پا به میان می گذارد
هم چنین در میان کارشناسان مؤسساتی که به مطالعه فقر پرداخته اند ، ملاک واحدی برای تعیین و تعریف انواع فقر وجود ندارد. بعنوان نمونه ، چنان که قبلاً اشاره شد ، بانک جهانی کمتر از 50 دلار در سال را معیار فقر مطلق قرار داده بود . با این میزان، محدوده فقر مطلق در کشورهای جهان سوم
تنگ تر می شود . اما اگر بگوییم که : “; مشخص کننده فقر مطلق تنها نازل بودن درآمد سرانه نیست ، بلکه با پدیده های دیگری مانند سوء تغذیه ، بهداشت نازل کمبود لباس و مسکن و بیسوادی; و نازل بودن سطح زندگی همراه است”، در این صورت ، عرصه فقر مطلق در کشورهای جهان سوم ، بسیار وسیع تر می شود و افرادیکه در حدود فقر مطلق قرار می گیرند ، به استثنای چین ، تقریباًبه 800 میلیون یا بین یک تا یک ونیم میلیارد نفر بالغ می شود . از سوی دیگر ، اگر سطح زندگی افراد ساکن در کشور های توسعه نیافته را با معیارهای کشورهای توسعه یافته مطالعه کنیم غیر از آن چیزی نخواهد بود که با معیار های مربوط به به خود آن جوامع بدان می رسیم
3-3-2)- فقر عمومی
این نوع فقر ، که از ویژگی های جهان سوم است ، در برگیرنده بیشتر افراد جامعه می باشد . سطح زندگی بیشتر مردم کشور های در حال توسعه به بیابانی غیر قابل کشت می ماند که واحد های آباد داخل آنها بیانگر وضعیت اقلیت ثروتمند این کشور هاست . اگر رد پای “بزرگترین مصیبت بشری ” را دنبال کنیم ، محل تراکم آن در روستاها ، که بیشتر جمعیت کشورهای جهان سوم را تشکیل می دهد ، خواهیم یافت.”جان کنت گالبرایت” در این مورد می نویسد “فقر در روستا ، پدیده ای رام نشدنی است . در روستاها مردم سالهاست که با حداقل امکانات لازم برای ادامه حیات زندگی می کنند . در این مناطق فقر ادامه می یابد ؛ زیرا مردم روستا در یک حالت تعادل فقر زندگی می کنند. بندرت اتفاق می افتد که چیزی فراتر از حداقل زندگی در سطح امرار معاش وجود دارد که وارد عمل شده و مردم را به سطح محرومیت شان باز می گرداند. افزایش و بهبود سطح درآمد در روستاها ، یک امر طبیعی به شمار نمی آید و این پدیده همچنان ناشناخته مانده است .” (عادلی ،1366) تراکم فقر عمومی در روستاها ، نه تنها هر گونه امید به بهبود زندگی را به یأس مبدل می سازد ؛ بلکه از طریق حرکت و مهاجرت جمعیت فقیر ، فقر را به شهرها منتقل می کند . آمار نشان می دهد که در سال 1980 میلادی در برابر 80 میلیون خانوار روستایی فقیر ، نزدیک به 40 میلیون خانواده فقیر شهری وجود داشته است که با مهاجرت خانوارهای تهیدست روستایی به شهر ، پیش بینی می شود تا سال 2000 تعداد خانوارهای فقیر شهر ، با افزایش 76 درصد به میزان 72 میلیون خانوار برسد و تعداد آنها در روستا ها با افزایش 29 درصدی به 56 میلیون خانوار بالغ گردد . (معمارزاده ،1370)
4-2)- آمار فقر مطلق و نسبی
سند ملی فقر زدایی کشور از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی در حال تدوین است و قرار است برنامه فقرزدایی در رأس عملیات اجرائی کشور قرار گیرد ؛ این در حالی است که بر اساس آمار مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی ، بیش از 20 درصد جمعیت کشور ، توانائی مالی برای سیری شکم خود را ندارند و 50 درصد ، برای تأمین “سیری سلولی ” ، دچار مشکل هستند
این نوشته ابتدای گزارش تکان دهنده ، روز شنبه “روزنامه شرق” چاپ تهران است. ایران ، یکی از 189 کشوری است که با امضای بیانیه ای در سال 2000 و تحت نظر سازمان ملل خود را متعهد کرد برای دستیابی به شاخص های توسعه هزاره سوم ، گام های لازم را بردارد. اولین هدف این پیمان ، ریشه کن کردن گرسنگی و فقر مطلق است . روزنامه شرق با یادآوری اینکه مصرف متوسط سرانه چربیدر کشور ، به میزان 50 درصد ، افزایش یافته ، شماری از ویتامین های ضروری برای سلول های بدن انسان را در ایران بر می شمارد که تا 50 درصد جمعیت ایران از کمبود آن رنج می برند
کارشناسان ، وجود سیاست غذایی در کشور را مقدم بر تدوین سند ملی فقرزدایی و اجرای آن می دانند. این گزارش ، پس از مقایس استان های کشور از نظر سیری شکم و سیری سلولی و نیز توزیع نسبت درآمد و مخارج زندگی ، نمونه می آورد که در تهران ، افرادی که کمتر از 220 هزار تا 240 هزار تومان درآمد دارند ، زیر خط فقر نسبی هستند. و این رقم در شهرهایی مانند اصفهان ، شیراز و مشهد 180 هزار تا 200 هزار تومان و برای روستاها تا 80 هزار تومان می رسد و محاسبه می کند که 11 میلیون نفر جمعیت کم درآمد در کشور وجود دارد که با حقوقی حدود 200 هزارتومان تنها می توانند زندگی را بگذرانند. در بسیاری از استان ها بطور متوسط 25 درصد خانوار های گروه پایین درآمد ، دچار ناامنی غذایی هستند؛ یعنی کمتر از 8 درصد از مقدار غذای لازم می خورند . برای نمونه 17 درصد مردم کرمان ، در ناامنی غذایی هستند . این گزارش ، در عین حال افزود که مشکل اصلی ، توزیع نابرابر تغذیه است و در حدود 20 درصد افراد جامعه ما بیش از حد لازم می خورند و به همین دلیل بیش از بخش های دیگر جامعه در معرض بیماری های همچون چاقی ، دیابت ، سرطان و قلب و عروق هستند
در سال 2003 سازمان ملل متحد و سازمان مدیریت و برنامه ریزی – با اختلاف چند درصد – جمعیت زیر خط فقر شدید در ایران را حدود 3 درصد برآورد کرده اند ؛ یعنی جمعیتی حدود 720 هزار نفر و 16 درصد از جمعیت کشور نیز ، که برابر با 9 میلیون و 600 هزار نفر می شود زیر خط فقر نسبی هستند
فریبرز رئیس دانا (کار شناس اقتصاد ، تهران ) : خط فقر نسبی آنجائی است که گرسنگی در واقع وجود ندارد ؛ ولی ممکن است گرسنگی سلولی وجود داشته باشد . یعنی پروتئین ، ویتامین های کافی ، مواد معدنی و چیزهائی که لازم است به بدن نرسد . بنابراین خط فقر نسبی به فرهنگ جامعه بستگی دارد. خط فقر نسبی با متوسط درآمد جامعه مشخص نمی شود ولی متوسط درآمد جامعه روی آن تأثیر می گذارد ؛ یعنی فقیر نسبی در ایران ، با فقیر نسبی در آمریکا فرق دارد
فقیر مطلق در آمریکا کماکان از کسانی که در ایران بالای فقر نسبی هستند ، ممکن است وضعش بهتر باشد . اما معنی اش این نیست که پدیده های مستقل هم وجود ندارد . غذا غذا است . ویتامین ، ویتامین است. مسکن ، نور ، بهداشت هم وجود دارند
خط فقر نسبی در ایران ، بین 50 الی 52 درصد است . به این ترتیب 52 درصد از جمعیت ، زیر خط فقر نسبی هستند ؛ چون 32 درصد از جمعیت زیر فقر مطلق هستند ؛ بنابراین می توانیم بگوییم که 20 درصد ، بین فقر مطلق و نسبی قرار دارند
” در گزارش طرح فقر زدائی کشور جمهوری اسلامی ایران که توسط سازمان برنامه و بودجه در سال 1375 تهیه گردیده است فهرست دلایل عمده ایجادفقر در جوامع را این چنین شمرده است
1- پایین بودن میزان درآمد سرانه
2- محدود بودن فرصت شغلی
3- کم کاری و پایین بودن میزان بازدهی نیروی کار
4- عدم توسعه نیروی انسانی
5- محدودیت دستیابی به عوامل تولید
6- کند بودن گردش نقل و انتقال درآمد
7- رشد سریع جمعیت
8- توزیع ناعادلانه درآمد به دلیل عدم وجود نظام مالیاتی صحیح
9- محدود بودن پوشش های تأمین اجتماعی
در واقع فقر هنگامی در یک جامعه بروز می یابد که فرد یا افرادی از سطح رفاه معینی که طبق معیار های آن جامعه حداقل معقول تلقی می شود بر خوردار نباشند. بدین ترتیب ممکن است در یک کشور در حال توسعه فقر به معنی محرومیت از امکاناتی تلقی میشود که صرفاً برای حیات ضرورت دارد در حالی که این پدیده در یک کشور پیشرفته ب
معنای محرومیت از شرایط و امکانات یک زندگی معمولی و خاص آن کشور باشد”
5-2)- شاخص فقر (در سطح شهرستان خوی)
این گزارش طبق مصاحبه ای که در تاریخ 8/2/88 در کمیته امداد شهرستان خوی با یکی از مسئولان این اداره صورت گرفته است ، تنظیم شده است . این مسئول محترم طی آمارهایی که در دست داشت بیان کرد که در شهرستان 3500خانوار فقیر وجود دارد که حدود 700 تا 800 خانوار زیر خط فقر (یعنی فقر مطلق) هستند و بقیه از فقر نسبی رنج می برند. کمیته امداد طبق ضوابط خاصی افراد را تحت پوشش می گیرد ، ، که بر اساس این ضوابط بسیاری از خانوارهای فقیر تحت حمایت این مرکز قرار نمی گیرند ؛ به عنوان نمونه افرادی که جوان هستند و می توانند کار کنند ( ولی شرایط اشتغال برای آنها فراهم نیست) جزء آمارها محسوب نمی شوند . وی هم چنین می گوید: اگر بخواهیم طبق معیارهای رسمی و علمی عمل کنیم ، بسیاری از افراد در سطح شهرستان تحت پوشش قرار می گیرند ، ولی از آنجا که بودجه های تنظیم شده کفاف چنین اقدامی را نمی دهد ، ما بر اساس همین معیارهای فعلی افراد را تحت پوشش قرار می دهیم . طبق اظهارات ایشان برای تأمین زندگی خانوار یک نفره 30 هزار تومان ، دو نفره 50 هزار تومان و سه نفره 60 هزار تومان در ماه کافی است
ولی طبق جدیدترین بخشنامه هایی که به این مرکز در سال 90 از سوی دولت ارائه شده است ، ملاک های فقر خانواده ها و تعیین اینکه چه افرادی باید تحت پوشش قرار بگیرند ، تغییر می یابد . یعنی یک خانواده 5 نفره باید 111 هزار تومان در ماه برای تأمین زندگی خویش داشته باشد . که این مبلغ 95/0 حقوق بازنشستگی (یعنی 117 هزار تومان در ماه ) می باشد
6-2)- ابعاد فقر
در اینجا باید یادآوری کرد که به مسئله فقر می توان از ابعاد گوناگونی نظر افکند . ما در
اینجا به بررسی چهار بعد این مسئله می پردازیم
1-6-2)- واقعیت:
می توان واقعیت هایی که بر پای آن مفاهیم متفاوتی از فقر ساخته می شود ، آن چیزهایی هستند که نبود آنها ، فقر محسوب می شود. این فقدان ها ، کمبود ها و محرومیت ها یا از نوع غیر مادی هستند یا از نوع مادی. فقدان های غیر مادی شامل عواملی چون : ناتوانی در رسیدن به اهداف ، عدم اعتماد به نفس ، مورد احترام نبودن ، مطرود شدن یا مورد بی توجهی قرار گرفتن و ; می شود و عوامل مادی شامل : تبعیض ، نابرابری ، تعدی ، سلطه سیاسی و در دسترس نبودن حداقلی از ضروریات است؛ که طبق فرهنگ خاص هر جامعه ای برای بقای اقتصادی و زیستی فرد ضروری می باشد
2-6-2)- برداشت فردازموقعیت خود:
موضوع مهم دیگری که می تواند به پدیده فقر شکل دهد ، برداشت خود از وضعیت موجود می باشد؛ زیرا ممکن است افرادی باشند که مسئله فقر برای آنان امری طبیعی و عادی محسوب شود و آنان بعنوان فضیلت و برتری به آن بنگرند و هیچ گونه احساس منفی نسبت به فقر نداشته باشند و حتی در بعضی از مواقع رهایی از قید واقعیات را فرصتی مناسب برای رسیدن به مراتب بالاتر (ثروتمندی) بدانند. مانند : درویشان قرون وسطایی ، صوفیان ایرانی و;
به استثنای گروههایی که در بالا نام برده شد (که تعداد آنان انگشت شمارند) ، معمولاً بیشتر افراد جامعه از فقر رنج می برند ، و هر کدام از آنان ممکن است برای رهایی از فشارهای سنگین این وضعیت ، برداشت های مختلفی داشته باشند : بعنوان مثال ممکن است فقر را به عوامل خارج از کنترل و اراده خویش مانند : علل ماوراء الطبیعی : اراده خداوند ، بخت یا قسمت ، نسبت دهند و یا شرایط غیر عادلانه موجود در جامعه را مسئول چنین امری بدانند . در هر صورت به دلیل عدم توانایی لازم برای غلبه بر شرایط ، برداشت صحیحی از خود نخواهند داشت
درست است که محرومان غالباً وضع نابسامان خود را منفی تلقی می کنند ، ولی با این وجود حتی زمانی که عوامل ماوراء الطبیعی را مایه فقر خود بدانند ، هرگز از تلاش برای پایان دادن به محرومیت خود دست نخواهند برداشت ، حتی اگر در چنین شرایطی خشونت لازم باشد. و در بعضی از موارد هم سعی می کنند خود را به اشخاص قدرتمند متصل کنند ، تا به نوعی احساس امنیت کاذب درونی دست یابند
7-2)- شاخص های فقر
زندگی پدیده ای چند بعدی است که سنجش آن با معیار واحد ناممکن می نماید این زندگی (در فقر یا برخورداری) ، علائم و ویژگی هایی دارد که تنها در سایه آنها توصیف و تبیین حیات مردم ، شدنی است. برای شناخت زندگی افراد و و جوامع توسعه نیافته به کارگیری شاخص هایی چون : سیستم تولید ، مصرف ، تغذیه ، مسکن ، اشتغال ، امنیت ، آموزش ، برنامه های حمایتی و تأمینی ، بهداشت و امید به زندگی ، جمعیت ، باورها و سنت ها ، توزیع درآمد ، آزادی سیاسی ، گسیختگی اقتصادی ، درآمد سرانه پایین و ; مورد نیاز است. این یادآوری لازم است که در مورد شاخص ها و تعداد آنها بین کارشناسان اتفاق نظر وجود ندارد . همچنین تعمیم یک شاخص به تمام جوامع نادرست خواهد بود ؛ مثلاً درآمد سرانه پایین در بسیاری از کشورهای جهان سوم به عنوان شاخص فقر به کار می رود ولی شامل برخی از کشورها (مثل بعضی ازکشورهای عضو اوپک که درآمد سرانه ای در حد توسعه یافته ترین کشورها دارد و در عین حال توسعه یافته به حساب نمی آید ) نمی شود
همچنین اگر توزیع نابرابر درآمد را در نظر داشته باشیم ، در خیلی کشورهای جهان سوم صادق است ، اما فراگیر نخواهد بود ؛ زیرا برخی از کشورها (مثل چین و کوبا که بهترین توزیع درآمد را دارند) از حیطه آن خارج می مانند
از این رو مناسب است که از شاخص های بیشتری استفاده شود
8-2)- فقر و خاستگاه های آن :
- ۹۵/۰۵/۱۶