پروژه مقاله عزادارى در عصر قاجار تحت pdf دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه مقاله عزادارى در عصر قاجار تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله عزادارى در عصر قاجار تحت pdf
چکیده
1 مردمى بودن
2 حضور گسترده زنان
3 محدود نبودن عزادارى به دهه محرم
4 گسترش کمى و کیفى عزادارى
5 ـ حضور بزرگان حکومت در عزادارى ها
6 چهل منبر، چهل شمع
هفتادودو منبر
گسترش عزادارى
1 تکیه
تکیه دولت
2 شکل گیرى هیئت هاى عزادارى
نقش داش مشدى ها در رونق عزادارى ها
تعزیه خوانى69
1 تاریخچه تعزیه
2 گسترش و تحوّل تعزیه در دوره قاجاریه
الف) رشد کمى تعزیه
ب) رشد کیفى تعزیه
ج) حمایت دولت از تعزیه
د) مردمى بودن تعزیه و عزادارى
هـ ) تشکیل تعزیه مخصوص زنان
نقش روحانیون در رونق عزادارى اهل بیت
عزادارى در اوایل مشروطه و اواخر دوره قاجاریه
نقش مجالس عزادارى در سیاست
وضعیت عزادارى بعد از پیروزى مشروطیت
برگزارى عزدارى در مجلس شورا با اهداف سیاسى
نتیجه
کتابنامه
بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله عزادارى در عصر قاجار تحت pdf
1 ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، بیروت، دارالکتاب العربى
2 جنتى عطایى،ابوالقاسم، بنیاد نمایش در ایران، چاپ دوم: تهران، صفى علیشاه، 2536 شاهنشاهى
3 کسروى، احمد، تاریخ مشروطه ایران، تهران، امیرکبیر
4 کسروى، احمد، شیعیگرى، تهران، چاپخانه پیمان، 1322
5 اسپناقچى پاشازاده، محمد عارف، انقلاب الاسلام بین الخواص و العوام، به کوشش رسول جعفریان، انتشارات دلیل، 1379
6 اسناد وزارت امور خارجه سال 1347، کارتن 12، پوشه 7
7 اوبن، اوژن، ایران امروز 1906 ـ 1907 ایران و بین النهرین، ترجمه على اصغر سعیدى، تهران، زوار، 1362
8 فلاندن، اوژن، سفرنامه، ترجمه حسین نور صادقى، اصفهانى، 1324
9 بشرى دلریش، زن در دوره قاجار، دفتر مطالعات دینى هنر سازمان تبلیغات اسلامى، 1375
10 بنجامین، س ـ ج ـ و، سفرنامه بنجامین (نخستین سفیر ایالات متحده امریکا در ایران عصر ناصرالدین شاه)، ترجمه مهندس محمدحسین کردبچه، چاپ دوم: تهران، سازمان انتشارات جاویدان، 1369
11 پیترو دلاواله، سفرنامه پیترو دلاواله، ترجمه شعاع الدین شفا، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1370
12 تاورنیه، سفرنامه تاورنیه، ترجمه ابوتراب نورى، انتشارات کتابخانه سنایى و کتابفروشى تأیید اصفهان
13 «تعزیه و شبیه خوانى در عالم»، سالنامه نور دانش، ش1، 1325ش
14 تنکابنى، میرزا محمد، قصص العلماء، تهران، کتابفروشى علمیه اسلامیه
15 جانویشارد، بیست سال در ایران، ترجمه على پیرنیا، انتشارات نوین، 1363
16 جهانگیر میرزا، تاریخ نو، به اهتمام عباس اقبال، تهران، علمى، 1327
17 محدثى، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، 1374
18 جواهر کلام، «تعزیه دارى در ایران»، اطلاعات ماهانه ش 90، شهریور 1334
19 ویلز، چارلز، تاریخ اجتماعى ایران در عهد قاجاریه، به کوشش جمشید دواتگر و مهرداد نیکنام، ترجمه سید عبداللّه، تهران، طلوع، 1366
20 اعظام قدسى، حسن، خاطرات من یا روشن شده تاریخ صدساله، تهران، 1342
21 بدلا، حسین، هفتاد سال خاطره از آیت الله حسین بُدَلا، مرکز اسناد انقلاب اسلامى،
22 دهخدا، لغتنامه دهخدا، زیر نظر دکتر محمد معین، دانشگاه تهران، تهران، 1343
23 معیرالممالک، دوستعلى خان، وقایع الزمان، به کوشش خدیجه نظام مافى، تهران، نشر تاریخ ایران، 1361
24 روزنامه الجمال، دوشنبه 26 محرم الحرام 1325ق
25 روزنامه ایران سلطانى، س 58، ش 1
26 روزنامه چهره نما، سال 2 شماره 11
27 سرپرسى سایکس، شکوه عالم تشیع، سفرنامه و سرگذشت زندگى نورالله خلف مرحوم محمدحسین خان اصفهانى، ترجمه مصطفى موسوى، تهران، انتشارات بهجت، 1373
28 سعدوندیان، سیروس و منصوره اتحادیه، آمار دارالخلافه تهران، تهران، نشر تاریخ، 1368
29 همایونى، صادق، تعزیه در ایران، نوید، شیراز، 1368
30 مستوفى، عبداللّه، شرح زندگانى من یا تاریخ اجتماعى و ادارى دوره قاجاریه، تهران، کتابفروشى محمدعلى علمى، 1324
31 عزیزالسلطان، روزنامه خاطرات عزیزالسلطان، به کوشش محسن میرزایى، زریاب، تهران، 1376
32 شهیدى، عنایت الله، پژوهشى در تعزیه و تعزیه خوانى از آغاز تا پایان دوره قاجاریه در تهران، تهران، دفتر پژوهش هاى فرهنگى با همکارى کمیسیون ملّى یونسکو در ایران، 1380
33 میرزا سالور، قهرمان، روزنامه خاطرات عین السلطنه، به کوشش مسعود سالور ـ ایرج افشار، تهران، اساطیر، 1374
34 کارستن نیبور، سفرنامه، ترجمه پرویز رجبى، تهران، توکا، 1354
35 کنت دوسرسى، ایران در 1839 ـ 1840 م، ترجمه احسان اشراقى، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، 1362
36 کنت دوگوبینو، «شکوه تعزیه در ایران»، ترجمه فلورا اولى پور، فصلنامه هنر، زمستان 1374 و بهار، 1375، ش 30
37 گرترود بل، تصویرهایى از ایران، ترجمه بزرگمهر ریاحى، تهران، خوارزمى، 1363
38 گلى زواره، غلام رضا، ارزیابى سوگوارى هاى نمایشى، قم، سازمان تبلیغات اسلامى، 1375
39 اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، به اهتمام ایرج افشار، تهران، امیرکبیر، 1350
40 کرمانشاهى، محمدعلى (1216 ـ 1114ق)، مقامع الفضل، قم، مؤسسه العلامه المجدد الوحید البهبهانى، 1321ق
41 فرید، مسعود، خاطرات فرید، تهران، زوار، 1354
42 هدایت، مهدى قلى خان، خاطرات و خطرات، چاپ دوم: تهران، انتشارات زوار، 1344
43 فقیه حقانى، موسى، «محرم از نگاره تاریخ و تصویر»، مندرج در فصلنامه تخصصى تاریخ معاصر ایران، ش 21 و 22 سال ششم بهار و تابستان 1381
44 نجفى، موسى، اندیشه دینى و سکولاریسم در حوزه معرفت سیاسى و غرب شناسى، تهران، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، 1377
45 نجمى، ناصر، دارالخلافه تهران، چاپ چهارم: تهران، امیر کبیر، 2536 شاهنشاهى
46 کرمانى، ناظم الاسلام، تاریخ بیدارى ایرانیان، تهران، بنیاد فرهنگ ایران
47 فلسفى، نصراللّه، زندگانى شاه عباس اول، انتشارات علمى
48 فتح، نصرت اللّه، زندگى نامه شهید نیکنام ثقه الاسلام تبریزى، بنیاد نیکوکارى نوریانى، تهران، 1352
49 ویلیام فرانگین، مشاهدات سفر از بنگال به ایران، ترجمه محسن جاویدان، تهران، مرکز ایرانى تحقیقات تاریخى، 1358
50 یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک، ترجمه کیکاوس جهاندارى، تهران، خوارزمى، 1361
51 یوشیدا، ماساهارو، سفرنامه یوشیدا ماساهارو، ترجمه هاشم رجب زاده، آستان قدس رضوى، 1373
52 بامداد، مهدى، شرح حال رجال ایران در قرن 12، 13 و 14 هجرى، چاپ چهارم: تهران، زوار، 1371
53 مصطفوى، سیدمحمدتقى، آثار تاریخى طهران، تنظیم و تصحیح میرهاشم محدث، چاپ اول: تهران، انجمن آثار ملى، 1361
54 بیگى، حسن، تهران قدیم
55 کارلا سرنا، سفرنامه، ترجمه غلامرضا سمیعى
56 اعتماد السلطنه، محمد حسن خان، المآثر و الآثار، تهران، دارالطباعه خاصه، 1306 ق
58 عضد الدوله، تاریخ عضدى،کرج، سرو، 1376
چکیده
عصر حکومت سلسله قاجار در ایران، عصر رونق و رواج عزادارى براى امام حسین(علیه السلام)بوده است. در این دوران، علاوه بر رشد و توسعه عزادارى و شرکت همه قشرها و گروه ها در مراسم عزادارى، شیوه هاى نوینى در عزادارى پدید آمد که در عصر صفویه وجود نداشت. در این مقاله درباره این موضوع، بهویژه در مقایسه با عصر صفوى بحث و بررسى شده و ویژگى هاى عزادارى در این دوره ارائه مى شود
واژگان کلیدى: عزادارى، امام حسین(علیه السلام)، عصر قاجار و ویژگى ها.
الف) ویژگى هاى عزادارى در عصر قاجار
در عصر قاجاریه مراسم عزادارى و سوگوارى امام حسین(علیه السلام) وارد مرحله جدیدى شد و از لحاظ شکلى و توسعه و نیز از لحاظ محتوا دگرگونى هایى یافت که آن ها را بررسى مى کنیم
1 مردمى بودن
پس از واقعه عاشورا دوست داران امام حسین(علیه السلام) و شیعیان براى امام حسین(علیه السلام) و شهداى کربلا عزادارى کردند. رواج و گسترش عزادارى، مرهون تشویق هاى ائمه اطهار(علیهم السلام) بود، و در دوره هایى که تشیع قدرت مى یافت با تشویق ها و حمایت هاى حکومت هاى شیعى، بیش از پیش رواج و گسترش پیدا مى کرد، چنان که در دوره هاى آل بویه و صفویه از برپایى عزادارى بسیار حمایت شد. اما با فرارسیدن عصر قاجار، عزادارى براى امام حسین(علیه السلام) کاملاً نهادینه شد و به صورت امرى کاملاً عمومى و مردمى درآمد، به طورى که نوشته اند در دوران قاجاریه در تهران و شهرهاى بزرگ در تمام ماه هاى محرم و صفر در اغلب محله ها مردم با برپا کردن چادر و گستردن فرش و نصب علم و کتل، عزادارى مى کردند. و هر کس و هر صنف و دسته طبق نذر خود به طور نسبى به این کار دست مى زدند و آن را نوعى فریضه مذهبى مى دانستند
اوژن فلاندن4 که در زمان قاجاریه به ایران آمده بود در آرامگاه شاهزاده حسین قزوین با سینه زنى پرهیجان مردم روبه رو مى شود، به توصیف آن پرداخته و از برپایى مراسم تعزیه در معابر عمومى و تکیه ها، حیاط مساجد یا درون قصرهاى بزرگ تهران، خبر مى دهد. و اضافه مى کند
عده اى با مشت سخت به سینه کوبیده و در نتیجه، سایرین را برانگیخته، شورش در جمعیت و بازیگران برپا مى نمودند، ;در مدت عزادارى عده اى از مقدسین در شهر به راه افتاده از اعماق وجود منقبت حسین](علیه السلام)[ و على](علیه السلام)[ را مى نمایند. بعضى زنجیرهاى آهنى را بر روى سینه لخت مى زنند و خود را مجروح مى سازند. برخى پا برهنه و خون آلود با چهره سیاه شده در کوچه ها دم از حسین(علیه السلام) مى زنند و ادعا مى کنند که تشنگى و گرما را بر خود هموار خواهند ساخت
کنت دوسرسى، سفیر فوق العاده فرانسه که در 1255 ق به ایران آمده بود نیز در خصوص مراسم محرم مى گوید
]مردم ایران[ ایام عزادارى ماه محرم را با تشریفات رسمى و زیاد انجام مى دهند
بر اساس گفته سفیر فرانسه هر کس در حد توان خود سعى مى کرد در عزادارى نقشى درخور توجه ایفا کند; افراد عادى با شرکت خود، و افراد متموّل و صاحب منصب به منظور اظهار عقیده و نشان دادن مراتب ارادت خود به خاندان رسالت و ائمه، بساط مفصلى در خانه هاى بزرگ یا هیئت ها و تکیه هاى عمده شهر برپا مى کرده، عزادارى مفصلى را اقامه مى نمودند
افرادى که از جثه قوى برخوردار بودند عَلَم هایى را که کمتر کسى قادر به حرکت درآوردن آن ها بود جلوى دسته بر سینه و شکم خود به طور عمودى قرار مى دادند و با شال مخصوصى بسته و حمل مى کردند
در زمان سلطنت ناصرالدین شاه به جز تهران سایر شهرها نیز در عزادارى گوى سبقت را از هم ربوده بودند. ماساهاروى ژاپنى در دوران ناصرالدین شاه وقتى وارد اصفهان مى شود که در شهر، عزادارى برپا بوده و وضعیت عزادارى شیعیان بسیار توجه او را به خود جلب مى کند. او در توصیف این عزادارى مى نویسد
نزدیک مسجد شاه رسیدم ایوان و در ورودى مسجد مشرف به میدان بزرگ بود ... انبوه مردم از پیر و جوان در مسجد جمع شده بودند. شمار این جمعیت دو یا سه هزار نفر مى شود. آن ها در صحن مسجد چند حلقه ساخته، بعضى از آن میان پیراهن را درآورده و شانه و سینه شان را برهنه کرده بودند آن ها به آهنگ منظمى و با هر دو دست به سینه شان مى کوفتند و فریاد ماتم و بلند «حسین حسین» مى گفتند. آن ها مى ایستادند، روى پا مى چرخیدند و بلند و با فریاد و اندوه عزادارى مى کردند... این صحنه رفتار آن ها را با هیچ چیز نمى توانم قیاس کنم. البته ما ژاپنى ها هم در تابستان مراسم بون (مراسمى که ژاپنى ها به یاد و آرامش روح نیاکان و درگذشتگان خود در تابستان برگزار مى کنند) را برگزار مى کنیم، اما در این جا گروهى از عزاداران پى در پى قمه به سرشان یا زنجیر به سینه و پشت خود مى کوبیدند و خون به وضع بدى از سر و سینه آن ها سرازیر بود و از آن ها منظره رقت انگیز و دردآور مى ساخت. نمى دانم که آن ها چه دلى داشتند، همه دکان هاى شهر بسته بود و کسى کار نمى کرد، هیچ نمى دانستم از که بپرسم و چه بکنیم
چارلز جیمزویلز10 نیز در خصوص مشاهده هاى خود در اصفهان در زمان ظل السلطان پسر ناصرالدین شاه(1266 ـ 1336 ق)11 مى نویسد
وقتى که ماه محرم الحرام، یعنى ماه عزادارى وارد مى شود تمام ساکنین ایران اناثاً و ذکوراً، حتّى فقراى آن جا، به لباس سیاه ملبس مى شوند... در مجالس روضه خوانى مرد و زن بسیار جمع مى شوند... علاوه بر روضه خوانى زیاد، بعضى از حکّام ولایات، محض احترام و تقویت تعزیه دارى و عزادارى شهدا مبلغ کثیرى از جیب خود ]خرج[نموده و مجلس تعزیه خوانى بسیار خوبى فراهم مى آورند
آن چه در همه عزادارى هاى دوره قاجاریه بهوضوح دیده مى شود مردمى بودن و حضور پررنگ مردم در عزادارى هاست
نکته قابل توجه این که این وضعیت به تهران اختصاص نداشته، بلکه تمام مراکز استان ها و حتى تمام روستاها و قصبه ها در سراسر کشور چنین وضعى داشته اند. گرترود بل13 از مشاهده هاى خود در قزوین 1311 ق / 1892 م چنین حکایت مى کند
اندکى پس از آن که به خاک ایران قدم گذاشتیم به طور غیر منتظره اى با داستان این شهادت روبه رو شدیم. در خیابان اصلى قزوین، هنگامى که در فاصله عوض کردن اسب هایمان پرسه میزدیم ... و آخوندى که روى نوعى منبر نشسته بود وقایعى را که آنان بایستى نمایش دهند به صداى بلند مى خواند. اما با شروع ماه محرم هیجان مذهبىِ پنهان مشرق زمین آشکار شد. هر شب، هنگام غروب، شیون و زارى عزاداران فضا را پر مى کرد و غم و اندوه، گاهى اوج مى گرفت و گاهى تخفیف مى یافت تا سپیده دم که مؤمنان عزادار را به بستر بفرستد، و سبب شود بى ایمانان از خواب مانده، با آهى از رضایت، سر را روى بالش بگردانند. سرانجام روز دهم محرم فرا رسید، روزى پراهمیت براى همه مسلمانان...بوده است. ولى براى شیعیان دهم محرم لحظه اى بسیار ژرف تر و پرمعناتر است، چرا که شهادت امام حسین(علیه السلام) در این روز روى داده است
شور و هیجان عزادارى در روستاها نیز دست کمى از شهرها نداشت، چنان که گرترودبل در سال 1311 ق عزادارى در یکى از روستاهاى قزوین را چنین توصیف مى کند
- ۹۵/۰۵/۰۱