پروژه مقاله بررسی مشکلات و عواملی که منجر به زوال خانواده و روابط نامناسب زن و شوهر میگردد تحت pdf دارای 100 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه مقاله بررسی مشکلات و عواملی که منجر به زوال خانواده و روابط نامناسب زن و شوهر میگردد تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله بررسی مشکلات و عواملی که منجر به زوال خانواده و روابط نامناسب زن و شوهر میگردد تحت pdf
1-1 مقدمه
1-2 بیان مسئله
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش;
1-4 اهداف پژوهش;
اهداف اصلی
اهداف فرعی
1-5 فرضیههای تحقیق
فرضیه اصلی
فرضیههای فرعی
1-6 متغیرهای پژوهش;
1-7 تعریف مفاهیم و اصطلاحات پژوهش (عملیاتی و مفهومی)
فصل دوم
پیشینه پژوهش;
مقدمه
بخش اول: سلامت عمومی
سلامت عمومی و تعاریف آن
نشانههای سلامت عمومی
مدل بیماری روانی و سلامت عمومی
رویکردهای مختلف روانشناسی و سلامت عمومی
الف) رویکرد روان تحلیلگری
ب) رویکرد رفتارگرایی
ج) رویکرد انساننگری
قسمت دوم : خانواده و محیط خانواده
خانواده و اهمیت آن در نظریه های روان شناختی
تأثیر خانواده بر رشد شخصیت
- نظریه اسناد
تأثیر محیطهای ارتباطی خانواده بر رفتار اعضای خانواده
سنجش محیط خانواده
مقیاس محیط خانواده
نقش سلامت عمومی در ثبات خانواده
عوامل خانوادگی موثر در سلامت عمومی
شیوههای ارتباطی موجود در خانواده
مهارتهای زندگی اعضای خانواده و نقش آن در سلامت عمومی خانواده
اقتصاد خانواده و نقش آن در سلامت عمومی خانواده
ازدواجهای مناسب در تامین سلامت عمومی خانواده
بخش سوم: مروری بر تحقیقات انجام شده
فصل سوم
روش اجرای پژوهش;
1-3 مقدمه
2-3 روش اجرای پژوهش;
3-3 جامعه پژوهش;
4-3 نمونه و روش نمونهگیری
3-5 ابزار اندازهگیری و روش گردآوری دادهها
الف) پرسشنامه سلامت عمومی گلد برگ;
شیوه نمرهگذاری پرسشنامه گلدبرگ;
روایی و پایایی پرسشنامه سلامت عمومی
روایی و پایایی مقیاس محیط خانواده
روایی
6-3 روش های آماری تجزیه و تحلیل داده ها
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها
1-4: مقدمه
2-4: روشهای آماری توصیفی
3-4: روشهای آماری استنباطی
فرضیه اصلی
فرضیههای فرعی
4-4 یافته های جنبی پژوهش;
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادها
1-5 مقدمه
2-5 خلاصه تحقیق
3-5 بحث و نتیجه گیری
4-5 محدودیت های تحقیق
5-5 پیشنهادها
فهرست منابع
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله بررسی مشکلات و عواملی که منجر به زوال خانواده و روابط نامناسب زن و شوهر میگردد تحت pdf
احدی، حسن و بنی جمالی، شکوه السادات(1371). روان شناسی رشد، مفاهیم بنیادی در روان شناسی کودک، تهران: انتشارات بنیاد
افروز، غلامعلی(1371). مقدمه ای بر روان شناسی و آموزش و پرورش کودکان استثنایی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران
بازرگانی، روحیه (1382). بررسی و مقایسه مشکلات جنسی در زنان بارور و نابارور. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی دانشگاه تهران
باقری، مسعود (1372). بررسی رابطه شیوه فرزندپروری با انگیزه پیشرفت، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران
بنی جمالی، شکوه السادات و احدی، حسن(1370). سلامت عمومی و عقب ماندگی ذهنی، تهران: نشر نی
بهرامی، هادی، (1377). آزمونهای روانی مبانی نظری و فنون کاربردی. تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی
بهرامیان، رضا(1374). بررسی تأثیر نگرشهای تربیتی والدین بر رشد اجتماعی دانشآموزان پایه اول راهنمایی شهر نجفآباد، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه تربیت معلم تهران
بوالهری، جعفر(1374). برنامه های سلامت عمومی در هنر، مجله دارو و درمان، سال دهم، شماره 110، اسفند 1371، صص 18-12
تهمتن، کلثوم(1373). رابطه شیوه های فرزند پروری والدین و انگیزش پیشرفت دانش آموزان، پایان نامه کارشناسی ارشد، روان شناسی تربیتی، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه شیراز
توفیقی، گلبرگ (1386). بررسی مقایسهای سلامت عمومی و ویژگی های شخصیتی در زوج های بارور و نابارور مراجعه کننده به مرکز درمان ناباروری نوید. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی
جوکار، بهرام(1379). چگونگی ادراک نوجوانان از همبستگی و اقتدار در خانواده واقعی و آرمان. چهارمین سمینار سراسری سلامت عمومی و اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان. دانشگاه علوم پزشکی و خدمات مهرماه- بهداشتی درمانی استان زنجان
حسینی، سید ابوالقاسم (1370). اصول سلامت عمومی، مشهد: انتشارات دانشگاه علوم پزشکی مشهد
حسینی، سید ابوالقاسم (1370). اصول سلامت عمومی، مشهد: انتشارات دانشگاه علوم پزشکی مشهد
حسینی، سید ابوالقاسم(1378). مفاهیم و اهداف سلامت عمومی، فصلنامه اصول سلامت عمومی، شماره اول، سال اول، بهار
خدارحیمی، سیامک(1374). مفهوم سلامت روان شناختی، مشهد: انتشارات جاویدان خرد
دانش نیا، الهام (1386). بررسی اثر بخشی آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر سلامت عمومی دانشجویان دانشگاه اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی
دلاور، علی(1386). مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی، چاپ دوم، تهران: انتشارات رشد
رضایی، محمد(1375). بررسی رابطه بین شیوههای فرزندپروری مادران(اقتدار منطقی، آزادگذاری و استبدادی) با بلوغ اجتماعی دانشآموزان پایههای اول، دوم و سوم مدارس راهنمایی اداره آموزش و پرورش منطقه 6 تهران در سال تحصیلی 74-75، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه تربیت معلم
رمضان زاده، فاطمه؛ عابدی نیا، نسترن. (1383). اضطراب و افسردگی در ناباروری. تهران: انتشارات دانشگاه علوم پزشکی
زارعان مصطفی و همکاران(1386). رابطه هوش هیجانی و سبک های حل مساله با سلامت عمومی، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران (اندیشه و رفتار)، ، 13، 2 (پیاپی 49)، صص 166-172
سارافینو، ادوارد پی. (2002). روانشناسی سلامت. ترجمه الهه میرزایی و همکاران (1384). تهران: انتشارات رشد
سازمان بهداشت جهانی(1372). مقدمه ای بر ادغام بهداشت روان در مراقبت های بهداشتی اولیه، ترجمه داود شاه محمدی و همکاران، تهران: انتشارات مجمع علمی و فرهنگی مجد
سامانی، سیامک (1381). بررسی مدل علّی انسجام خانواده، استقلال عاطفی و سازگاری روانی. پایان نامه دکترای تخصصی روانشناسی تربیتی، دانشگاه شیراز
سامانی، سیامک(1378). تهیه و طراحی مقیاس فرآیندهای خانوادگی برای خانواده های ایران، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال چهاردهم، شماره 2، صص 162-168
سرمد، زهره و همکاران(1383). روش های تحقیق در علوم رفتاری، چاپ دهم، تهران: نشر آگه
سیف، علی اکبر(1382). اندازه گیری، سنجش و ارزشیابی آموزشی، ویرایش سوم، تهران: نشر دوران
شاملو، سعید. (1382). سلامت عمومی. تهران: انتشارات رشد
عقوبی، نورالله؛ نصر اصفهانی، مهدی؛ شاه محمدی، داوود (1374). بررسی همه گیر شناسی اختلالهای روانی در مناطق شهری و روستایی شهرستان صومعه سرا (گیلان-1374). فصلنامه اندیشه و رفتار، سال اول، شماره 4، 63-55
علوی، طاهره (1382). هنجاریابی و بررسی خصوصیات روان سنجی پرسشنامه سلامت عمومی بر روی دانشجویان مراکز تربیت معلم شهر تهران. پایان امه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی
کورتیس، آنتونی جی. (2000). روان شناسی سلامت. ترجمه فرامرز سهرابی (1382). تهران: انتشارات طلوع دانش
گنجی، حمزه (1384). سلامت عمومی. تهران: نشر ارسباران
گنجی، حمزه(1376). سلامت عمومی، تهران: انتشارات ارسباران
مارنات، گری گراث. (1373). راهنمای سنجش روانی، ترجمه: حسن پاشا شریفی و محمدرضا نیکخو. تهران: انتشارات رشد. (تاریخ انتشار به زبان اصلی 1990)
میر حکاک، طاهره (1382). رابطه بین سلامت عمومی، مشکلات دانشجویان، میزان استرس و عملکرد تحصیلی در دانشجویان. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان
میلانی فر، بهروز(1370). سلامت عمومی، تهران: انتشارات قومس
هندرن، رابرت؛ ارلی، جان و بیرل، روانا(1377). برنامه های بهداشت روان مدارس، ترجمه ربابه نوری قاسم آبادی و کارینه طهماسیان، تهران: انتشارات معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی کشور
هواسی، ناهید(1380). بررسی رابطه شیوه های فرزند پروری در خانواده هایی که دارای نوجوانان معتاد هستند با خانواده هایی که دارای نوجوانان عادی هستند، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه الزهراء
هومن، عباس. هنجاریابی و استاندارد سازی پرسشنامه سلامت عمومی. تهران: دانشگاه تربیت معلم. طرح پژوهشی، 1377
مقدمه
این فصل به بررسی مبانی نظری و همچنین تحقیقات انجام شده درخصوص موضوع حاضر اختصاص دارد. در این فصل ابتدا سلامت عمومی و مؤلفه های آن، همچنین تعریفها و تحقیقات انجام شده در حوزه نظری آن ارائه شده است. بخش دوم نیز به بررسی محیط خانواده و مؤلفههای آن اختصاص دارد. در بخش پایانی مروری بر سوابق تحقیقات انجام شده در خصوص موضوع حاضر در کشور ایران و خارج ارائه شده است
بخش اول: سلامت عمومی
سلامت عمومی و تعاریف آن
مشکل است بتوان یک تعریف دقیق و همه جانبه از سلامت عمومی ارائه داد یکی از دلایل آن دامنه وسیع نگرشها و دیدگاههای افراد در سلامت است (کورتیس، 2000؛ ترجمه سهرابی، 1382)
معنای لغوی ریشه سلامتی، کامل بودن[2] است. این واژه در زبانهای انگلوساکسون از ریشهای گرفته میشود که واژههای کامل[3]، بیعیب[4] و مقدس[5] هم از آن گرفته شدهاند(حسینی، 1370). سلامت[6] سازه پیچیدهایاست و منظور از آن تجربه و کنشوری بهینه روانشناختی میباشد؛ اگر چه سؤال (حال شما چطور است» بسیار ساده به نظر میرسد، نظریهپردازان معتقدند که موضوع سلامت بسیار پیچیده و بحثبرانگیز است. از شروع تلاشهای عقلانی آدمیان تاکنون بحثهای قابل ملاحظهای در مورد تجربه بهینه و اینکه «زندگی خوب[7]» چگونه بناء میشود، صورت گرفته است؛ چگونگی تعریف ما از سلامت بر اعمال حکومتی، آموزشی، درمانگر، پدر و مادری کردن و همه تلاشهایی که با هدف تغییر آدمی برای بهتر شدن صورت میگیرد، تأثیر میگذارد (رایان و دسی[8]، 2001)
کورسینی[9] (2002) بهزیستی را حالت نفی از خوب بودن که شامل شادمانی، عزت نفس و رضایت از زندگی است تعریف کرده است. او معتقد است سلامت عمومی حالتی از ذهن است که به وسیله بهزیستی هیجانی، رهایی نسبی از اضطراب و نشانههای ناتوانکننده و ظرفیتی برای ساختن روابط سازنده و انطباق با درخواستهای معمولی و استرسهای زندگی مشخص میشود (به نقل از توفیقی، 1386)
در فرهنگ پزشکی کمپل[10] (به نقل از پور افکاری، 1380) سلامت عمومی چنین تعریف شده است: احساس رضایت و بهبود روانی و تطابق کافی اجتماعی با موازین مورد قبول هر جامعه. همچنین در فرهنگ روانشناسی ریبر[11] (1995) شامل 2 صورت است
الف: سلامتی روانی. زمانی به کار میرود که شخص دارای سطح بالایی از عملکرد سازگاری و تطابق عاطفی- رفتاری باشد به طوری که این واژه مقابل واژه بیماری در حالت پزشکی منطقی و بالینی به کار میرود؛
ب: سلامت عمومی. هنر پرورش و نگهداری از سلامت عمومی (علوی، 1382)
کاپلان[12] سلامت عمومی را حالتی از بهزیستی احساس کنار آمدن با جامعه و رضایتبخش بودن موقعیتهای شخصی و ویژگیهای اجتماعی میداند (بازرگانی، 1382). سازمان بهداشت جهانی(1948) سلامت عمومی را چنین تعریف کرده است: حالت سلامت کامل جسمانی، روانی و اجتماعی و نه فقط عدم حضور بیماری یا ضعف و سستی (دیماتئو و مارتین[13] 1998؛ به نقل از میر حکاک، 1382). دانشمندان در تبیین سلامت سه الگوی عمده پزشکی، محیطی و کلی نگر را برگزیدهاند(ادلین و همکاران، 1999، به نقل از دانشنیا، 1386)
1) الگوی پزشکی[14]: عقیده کلی الگوی پزشکی اینست که سلامت یعنی فقدان یک یا چند مورد از موارد مرگ، بیماری، ناراحتی، ناتوانی، نارضایتی که در انگلیس به آنها “5D”[15] گفته میشود. بنابراین اگر فرد بیمار در حال مرگ نباشد در حالت سلامت به سر میبرد. پیروان الگوی پزشکی عمدتاً بر تبیین زیست شناختی یک بیماری متکی بوده و تمایل دارند بیماری را بر حسب بدکاری اندامها، سلولها و سایر سیستمهای زیست شناختی مانند بیماری کبد، قلب یا کمخونی و ; تبیین کنند
2) الگوی محیطی[16]: این الگو از تحلیل نوین اکوسیستم و خطرات محیطی به سلامت انسان پدید آمده است. در این الگو سلامت بر حسب کیفیت سازش یافتگی فرد با محیط به هنگام تغییر شرایط تعریف شده است. این الگو تأثیرات وضعیت اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و عوامل محیطی چندگانه بر سلامت شخص را دربرمیگیرد. براساس این رویکرد بیماری و عدم سلامت یعنی ناموزونی انسان با تعاملات محیطی
3) الگوی کلینگر[17]: این الگو سلامت را بر حسب کلیت شخصی، و نه بر اساس بخش بیماری از بدن تعریف میکند. الگوی کلینگر، جنبههای فیزیولوژیکی، روانی، هیجانی، اجتماعی، معنوی و محیطی افراد و جوامع را شامل میشود و بر سلامت بهینه، پیشگیری از بیماری و حالتهای روانی و هیجانی مثبت، متمرکز است. بعضی از دانشمندان در تعریف و تبیین سلامت از نظریه سیستمی[18] سود میجویند. براساس این دیدگاه که در واقع تعبیر دیگری از الگوی کلینگر است، هر قسمت از سیستم مستقل بوده و زیر عنصرهای خاصی برای خود دارد، عنصرها به صورت تقابلی با همدیگر ارتباط دارند به طوری که اختلال در تعادل حیاتی در هر سطحی مستلزم سازش یافتگی کل سیستم است
موضوعات سلامت عمومی شامل ارتقاء کنشوری بهینه و به همان میزان، مداخله و کاهش نارسا کنشوری میباشد. سلامت عمومی شامل دو بعد گسترده میباشد: اول، سلامت عمومی شامل عدم حضور نارسا کنشوری در جنبههای روانشناختی، هیجانی، رفتاری و اجتماعی میباشند. منظور از نارسا کنشوری، اختلال در زندگی روزمره است. دوم، منظور از سلامت عمومی، کنشوری بهینه در ابعاد روانشناختی و اجتماعی میباشد(جدول 1-2 از کیوس و لوپز[19]، 2002؛ به نقل از سلطانی، 1383)
همانطور که مشاهده می شود، ابعاد سلامت عمومی شناختی شامل: پذیرش خود[20]، رشد شخصی[21]، هدفمندی در زندگی[22]، تسلط بر محیط[23]، خود پیروی[24] و رابطه مثبت با دیگران[25] و سلامت اجتماعی شامل: پذیرش اجتماعی[26]، مشارکت اجتماعی[27]، مشارکت اجتماعی[28]، انسجام (چسبندگی) اجتماعی[29] و یکپارچگی اجتماعی[30] میباشد
سلامت هیجانی به فهم هیجانها و شیوه صحیح مقابله با مشکلات که در زندگی روزمره پدید میآید و چگونه تحمل کردن تنیدگی، اشاره دارد؛ به بیان دیگر سلامت هیجانی عبارت است از فزونی احساسات مثبت بر منفی. به طور کلی سلامت هیجانی به صورت دارا بودن «هویت از خود ایمن» و حس «توجه به خود مثبت» تعریف شده است. این دو خصیصه جنبههایی از حرمت خود میباشند. حرمت خود مؤلفه اصلی سلامت هیجانی است و یکی از قویترین پیشبینیکنندههای سلامت عمومی است
مؤلفان مختلف تعاریف متفاوتی از سلامت عمومیشناختی ارائه دادهاند. برخی از مؤلفان معتقدند که سلامت عمومیشناختی یعنی «ادراک مثبت فرد از رویدادها و شرایط زندگی» این تعریف به یک منبع روانی به نام «خوشبینی ارثی» اشاره میکند (شییر و کارور، 1985). فردی که به طور ارثی خوشبین است عقیده دارد که هر موقعیت و وضعیتی سرانجام نتیجه مثبتی خواهد داشت. ویسینگ، ون ادن (1994) در تعریف و تبیین سلامت عمومیشناختی یک عامل کلی را معین کردند که از طریق حس تعلق به زندگی، تعادل عاطفی و رضایت خاطر کلی از زندگی به صورت خودسنجی مشخص و اندازهگیری میشود. آنها عنوان نمودند که سلامت عمومیشناختی یک سازه و پدیده چند بعدی است که دارای خصیصههایی میباشد که این خصیصهها در حالت سلامت رواشناختی واجد حالات خاصی به شرح زیر میباشند
- عاطفه[1]: احساسات مثبت بر احساسات منفی غلبه میکند
- شناخت: زندگی قابل درک و قابل کنترل شده و رضایت کلی از زندگی تجربه میشود
- رفتار: وجود تجزیه، عمل، علاقه به کار و فعالیت و مبارزه طلبی بدون اجتناب از مشکلات محرز است
- خودپنداشت: احساس خود ارزشمندی و توانایی اثبات وجود خود به منصه ظهور میرسد
- روابط بین شخصی: افراد از دیگران حمایت دریافت میکنند، به دیگران اعتماد دارند و از مصاحبت و احساساتشان لذت میبرند
نشانههای سلامت عمومی
ما معمولاً در صورت موجود نبودن موارد زیر میپنداریم که سالمیم
1- نشانههای عینی مبنی بر اینکه بدن، کارکرد خوبی ندارد مانند فشار خون بالا،
2- علایم بیماری و آسیبدیدگی مانند درد و حالت تهوع
فرهنگ لغات نیز سلامت را به همین گونه تعریف کرده است. اما این تعریف از سلامت دارای اشکال است و آن این است که برداشت ما از مفهوم سالم بودن، به عنوان وضعیت صحت جسمانی، روانی و اجتماعی مثبت است- نه فقط نبود بیماری و آسیب- که این وضع با گذشت زمان، در طول طیف سلامت- بیماری فرق میکند. در انتهای طیف، شرایط سلامت کامل داشتن و در دیگر سوی طیف، شرایط بیماری و آسیب دیدگی غالب است که نشانههای بیماری و ناتوانی را نشان میدهد (سارافینو، 1384)
سلامت عمومی به عنوان یک نشانگان[2] نمایان میگردد. سلامت مانند بیماری هنگامی ظاهر میشود که مجموعهای از نشانهها در یک سطح مشخص و معین و برای مدتی مشخص شده ظاهر شوند و این سلامت با کنشوری متمایز مغز و کنشوریهای اجتماعی تلاقی میکند. برای مطالعه سلامت عمومی محققان باید در جهت عملیاتی کردن سلامت عمومی به عنوان یک نشانگان از نشانههای سلامت گام بردارند(کیوس و لوپز، 2002؛ به نقل از سلطانی، 1383)
مدل بیماری روانی و سلامت عمومی
کییس و لوپز (2002) معتقدند که سلامت عمومی و بیماری روانی دو انتهای متضاد پیوستار سلامت را تشکیل نمیدهند چرا که اندازههای نشانههای بیماری روانی به شکل خیلی ضعیف و به صورت منفی با اندازههای سلامت فاعلی، رضایت خاطر از زندگی و شادی رابطه دارد. آنها معتقدند مدل سلامت عمومی کامل[3] شامل (الف) عدم حضور بیماری روانی و (ب) حضور سلامت بالا میباشد. مدل سلامت عمومی کامل، ابعاد بیماری روانی و سلامت عمومی را با هم ترکیب میکند و از این طریق دو حالت برای سلامت عمومی و دو حالت برای بیماری روانی نمایان میگردد. در این الگو سلامت عمومی و بیماری روانی هر کدام شامل حالت کامل و حالت ناکامل میباشند
سلامت عمومی کامل نشانگانی است که سطوح بالایی از نشانههای سلامت هیجانی (رضایت خاطر و شادی بالا) سلامت روان شناختی و سلامت اجتماعی را با هم ترکیب میکند و فاقد بیماری روانی کنونی[1] میباشد. بنابراین افرادی که از سلامت عمومی برخوردارند، سرزندگی هیجانی از خود بروز خواهند داد، کنشوریهای شناختی و اجتماعی عالی خواهند داشت و نشانه بیماریهای روانی (تا 12 ماه قبل) در آنها دیده نمیشود. از طرف دیگر سلامت عمومی ناکامل[2] موقعیتی است که در آن ممکن است افراد از بیماری روانی کنونی رها باشند ولی از سطح پایینی از سلامت هیجانی، روانشناختی و اجتماعی برخوردارند
بیماری روانی کامل، نشانگانی که شامل نشانههای سطوح پایینی از سلامت هیجانی، روانشناختی و اجتماعی میباشد و بیماری روانی کنونی مانند افسردگی در آنها قابل تشخیص است؛ بنابراین افرادی که فاقد سلامت عمومی میباشند نه تنها علائم کلاسیک افسردگی در آنها مشاهده میگردد بلکه آنها احساس خوبی از زندگیشان ندارند و کنشوریهای روانشناختی و اجتماعی مناسبی از خود بروز نمیدهند. در مقابل افراد با بیماریهای روانی ناکامل اگرچه ممکن است افسرده باشند اما آنها علائم نسبتاً بالایی از کنشوریهای روانشناختی و اجتماعی و احساس نسبی شادی و رضایت خاطر از زندگیشان را نشان میدهند، این افراد شبیه کسانی هستند که کنشوری بالایی دارند هر چند که دارای مشکل خاصی هستند مانند افراد الکلی که در حرفهشان موفقاند (همان منبع). بنابراین برخی از افراد بدون بیماری روانی سطح پایینی از سلامت را خواهند داشت که کییس این موقعیت را با عبارت «سست و بیحال بودن[3]» توصیف میکند، در مقابل افرادی که رها از بیماری روانی هستند و سطح بالایی از سلامت هیجانی، روانشناختی و اجتماعی از خود بروز میدهند، «بشاش وسرزنده»[4] نامیده شدهاند
افرادی که از سلامت عمومی برخوردار نیستند و بیماریهای روانی کنونی را تجربه میکنند و در عین حال از سطح پایینی از سلامت هیجانی، روانشناختی و اجتماعی برخوردارند، به عنوان کسانی که در «باتلاق مشکلات زندگی، دست وپا میزنند»[5] و تقلای زیاد میکنند، توصیف شدهاند از طرف دیگر افرادی که دارای یک بیماری روانی هستند ممکن است سطح متوسط یا بالایی از سلامت هیجانی روانشناختی و اجتماعی در آنها دیده میشود که این افراد به عنوان افرادی که «در یک حالت تنازع و مبارزه با زندگی» هستند، توصیف شدهاند (کیوس و لوپز، 2002)
شایان ذکر است که نظریهپردازان مختلف هر کدام براساس مفاهیم نظری خود مطالبی را در مورد سلامت عمومی مطرح کردهاند، برای مثال «مراحل روانی- اجتماعی» در نظریه اریکسون (1959)، «تمایلات اولیه زندگی» در نظریه بوهلر (1935)، «تغییرات شخصیت» در نظریه نیوگارتن(1973)، همگی سلامت عمومی را به منزله گذرگاه تحول در چرخه زندگی متصور شدهاند. به علاوه مفهوم «خودشکوفایی» در نظریه مازلو (1968)، «صورتبندی بالیدگی»[6] در نظریه آلپورت (1961)، «تصور شخصی کاملاً کارآمد»[7] در نظریه راجرز (1961) و «تبیین فردیتگرایی» در نظریه یونگ (1933)، سلامت عمومی را از دید بالینی نگریستهاند (رایف و کیوس، 1995). در زیر به رویکردهای مختلف روان شناختی در سلامت عمومی می پردازیم
رویکردهای مختلف روانشناسی و سلامت عمومی
الف) رویکرد روان تحلیلگری
روان تحلیلگری، نخستین پیشنهاد دهنده یک الگوی نظری برای درک اختلالات عاطفی بوده است که برای نخستین بار از کارهای عملی آبراهام[8]، فروید[9] و رادو[10]، سرچشمه گرفته است(رمضانزاده، 1383)
این مکتب معتقد است که سلامت عمومی، کنش متقابل بین سه ساخت مختلف شخصیت: نهاد، من و من برتر است. به نظر برخی روانکاوان، سلامت عمومی زمانی تضمین میشود که من با واقعیت سازگار شود و همچنین تکانشهای غریزی نهاد به کنترل درآید، حتی برخی از روانکاوان از قابلیت سازگاری فراتر میروند و میگویند فرد باید بتواند بین ساخت شخصیت تعادل برقرار کند. بنابراین اگر بین نهاد و من برتر تعارض به وجود آید بیماری روانی ظاهر خواهد شد. در حالت عدم تعادل، فرد احساس تنش میکند و برای حفظ خود، ابزارهایی را به وجود میآورد که مکانیزمهای دفاعی[11] نامیده میشوند و این مکانیزمها از میزان سختگیری واقعیت و اضطرابانگیزی آن میکاهند تا شخص بتواند با آن سازگار شود. وقتی مکانیزمهای دفاعی کفایت نکنند شخص آسیب میبیند و در مقابل یک تعارض بزرگ قرار میگیرد (شاملو، 1382)
ب) رویکرد رفتارگرایی
مکتب رفتارگرایی معتقد است که بهداشت و سلامت عمومی به محرکها و محیط وابسته است. این مکتب برخلاف مکتب روانکاوی، بر فرایندهای ناهشیار تأکید ندارد و سلامت عمومی و بیماری روانی را در مقابل هم قرار نمیدهد. این الگو سعی میکند رفتار را با عبارات عملیاتی تعریف کند و برای اینکه از رفتار دیدی عینی بدهد، بر مشاهده رفتار و تعامل بین آن و محیط تأکید دارد. بنابراین مکتب رفتارگرایی در سلامت عمومی بر سازگاری فرد با محیط خود تأکید دارد و معتقد است سلامت عمومی نیز رفتاری است که آموخته میشود (گنجی، 1384)
ج) رویکرد انساننگری
آبراهام مزلو[12] را میتوان یکی از مؤسسین و پرنفوذترین روانشناسان انسانگرا در زمان معاصر دانست. مازلو معتقد است که نیازهای انسان متناسب با نیرومندی به 5 طبقه تقسیم میشوند. به اعتقاد او سلامت عمومی عبارت است از حالت کسی که از نظر نیازهای بنیادی آنقدر ارضا شده است که میتواند برای خودشکوفایی[13] انگیزه داشته باشد. مفهومی که مازلو از سلامت عمومی دارد بر رشد فرد در جهت خود شکوفایی تأکید دارد که این تمایل جنبه همگانی دارد. بنابراین هر عاملی که این نیرو را به حرکت درآورد فرد را در جهت سلامت عمومی و خلق نیازهای بالاتر هدایت خواهد کرد (گنجی، 1384)
برعکس، کسی که تمام تلاشهایش به ارضای نیازهای زیستی محدود شود، رشد نخواهد یافت و به سلامت عمومی کامل دست نخواهد یافت (شاملو، 1382)
برخلاف مازلو که بر رشد مطلوب ارگانیسم تأکید دارد، کارل راجرز[14] یکی دیگر از انسانگرایان، مفهوم دیگری از سلامت عمومی ارائه میدهد. راجرز معتقد است که بیمار روانی بر اثر پذیرفته نشدن برخی رفتارها به وجود میآید. در واقع همه رفتارها پذیرفته نمیشوند و مورد تأیید دیگران قرار نمیگیرند. این عدم پذیرش بین تصویری که شخص از خود دارد و تصویری که واقعیت برای او فراهم میکند، انحراف ایجاد میکند. اینجاست که شخص بین خود پنداره خویش و خودپنداره واقعبینانه تعادل ایجاد کرده و به این وسیله سازگاری و بقای خویش را فراهم میکند (گنجی، 1384)
قسمت دوم : خانواده و محیط خانواده
خانواده و اهمیت آن در نظریه های روان شناختی
- ۹۵/۰۴/۲۹