پروژه مقاله سوخت و ساز انرژی در طیور تحت pdf دارای 57 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه مقاله سوخت و ساز انرژی در طیور تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله سوخت و ساز انرژی در طیور تحت pdf
سوخت و ساز انرژی در طیور
شیوه های مختلف سنجش انرژی
انرژی خام
انرژی قابل سوخت و ساز
انرژی خالص
انرژی مؤثر
توازن انرژی
اثر محیط بر سوخت و ساز انرژی
پیش بینی میزان مصرف انرژی
منابع انرژی
کربوهیدرات ها
الف) مونوساکاریدها
ب) نشاسته
پ) الیگوساکاریدها
ت) انرژی حاصل از سوخت و ساز کربوهیدارت ها
ث) اهمیت ATP
چربی
پروتئین ها و اسیدهای آمینه
مقدار انرژی اجزای جیره
میزان نیاز به انرژی از لحاظ نظری
ویژگی های کمبود انرژی
ویژگی های فزونی انرژی
احتیاجات انرژی
جوجه های گوشتی :
مقادیر ساخته شدن پروتئین
مقدار انرژی مصرفی برای سوخت و ساز پروتئین
پروتئین جیره : اسیدهای آمین مصنوعی
تأثیر پروتئین خام بر نیاز طیور به اسیدهای آمینه
کیفیت پروتئین
اسیدهای آمینه لاشه
برآورد احتیاجات اسید آمینه
تنظیم سطح پروتئین جیره با توجه به مقدار انرژی جیره
فاکتورهای موثر بر میزان دریافت خوراک(FEED INTAKE) در پرندگان گوشتی
پروتئین های گیاهی
الف) کنجال سویا
ب) کنجال کانولا
ج) کنجال گلوتن ذرت
د) کنجال پنبه دانه
هـ) کنجال آفتابگردان
ز) دان کتان
پروتئین های حیوانی
الف) پودر گوشت
ب) پودرهای ماهی
ج) پودر فرآورده های فرعی طیور (PBM)
د) پودر پر
دی پپتید های سمّی
الف : گیزروزین
عامل فرسایش سنگدان در پودر ماهی
تجزیه با دستگاه مجهز به اشعه مادون قرمز نزدیک
انواع مکانیسمهای تأمین ATP مورد نیاز ماهیچه ها
در شرایط هوازی،ATP در عضله عمدتاً از طریق فسفریلاسیون اکسیداتیو تولید می شود
نقش کراتین و گوانیدینواستیک اسید در متابولیسم انرژی
تأثیر GAA و کراتین برروی درصد تلفات
تأثیر GAA و کراتین برروی افزایش وزن و ضریب تبدیل.
تأثیر کراتین و گوانیدینواستات بر گوشت سینه
سوخت و ساز انرژی در طیور
انرژی مورد نیاز طیور برای رشد بافت های بدن ، تولید تخم مرغ ، انجام فعالیت های فیزیکی حیاتی و حفظ دمای طبیعی بدن از کربوهیدرات ها ، چربی ها و پروتئین های موجود در جیره به دست می آید. انرژی مصرف شده توسط طیور به سه شیوه مورد استفاده قرار می گیرد : تأمین انرژی فعالیت های حیوان ، تبدیل به حرارت و یا ذخیره در بافت های بدن. وقتی میزان انرژی جیر طیور ، بیش از حد مورد نیاز برای سوخت و ساز و رشد طبیعی حیوان باشد ، این انرژی اضافی معمولاً به صورت چربی در بدن ذخیره می شود. این انرژی اضافی را نمی توان به آسانی از بدن حیوان دفع کرد ، وقتی تغذی طیور به صورت مطلوب و بهینه است که جیره حاوی مواد مغذی لازم برای رشد ، تولید تخم مرغ یا گوشت متناسب با انرژی موجود در جیره باشد
کلیبر هم انرژی را سوخت زندگی توصیف کرده است . بخش عمد هم مواد خوراکی مصرف شده توسط حیوانات ، برای تأمین انرژی جهت واکنش های آنابولیک و کاتابولیک به کار می رود . در کوتاه مدت ، اتساع دستگاه گوارش بر میزان مصرف غذا مؤثر است ، در حالی که در درازمدت (روزهای متمادی) مقدار گلوکز خون ، عامل تعیین کنند میزان مصرف غذاست . در واقع ، هیپوتالاموس تحت تأثیر هر دو سطح کم یا زیاد گلوکز قرار می گیرد که این عامل در تنظیم میزان مصرف غذا دخالت دارد . در مدت زمان های طولانی (هفته های متمادی) هم میزان بافت چربی[1] مهم بوده ، مقدار برخی اسیدهای آمینه خاص در خون نیز بر میزان مصرف خوراک تأثیرگذار است . طیور به طور کلی ، توانایی قابل ملاحظه ای در کنترل میزان مصرف انرژی خود دارند که این امر هنگام تغذی آنها با جیره هایی با سطوح مختلف انرژی بوضوح مشاهده می شود . این مکانیسم مهم ، پایه و اساس بسیاری از تصمیمات هنگام جیره نویسی است
علی رغم اینکه در انسان و برخی پستانداران دیگر ، مز غذا تأثیر زیادی در مقدار مصرف دارد ، لیکن این طعم و مزه مواد غذایی نقش نسبتاً ناچیزی در مصرف خوراک طیور برعهده دارد . سطح انرژی جیره عامل بسیار مهمی در تعیین میزان مصرف خوراک طیور است . وقتی حیواناتی نظیر جوجه های در حال رشد یا مرغ های تخم گذار جیره ای دریافت می کنند که از لحاظ هم مواد مغذی متعادل است ، این حیوانات به اندازه ای غذا می خورند که هر روز مقدار ثابت و معینی انرژی دریافت کنند . مقدار مطلق غذای مصرفی بستگی به نیاز حیوان به انرژی دارد که بر حسب اندازه ، فعالیت ، دمای محیط و در حال رشد یا تولید بودن حیوان متغیر است . بنابراین ، شناخت احتیاجات انرژی طیور در طی هر مرحله از رشد و نمو آنها و نیز در اختیار داشتن اطلاعات مربوط به مقدار انرژی قابل دسترس مواد خوراکی جیره ها امری مهم و ضروری است. با در اختیار داشتن این اطلاعات ، تخمین میزان مصرف غذای هر گله در یک محیط خاص امکان پذیر می شود و بر این اساس می توان مقدار پروتئین ، اسیدهای آمینه ، ویتامین ها و مواد معدنی مورد نیاز را نیز به دقت تعیین کرد تا رشد و عملکرد روزان متعادلی در گله به دست آید . تولیدکنندگان صنعت طیور اغلب فکر می کنند که انرژی از مواد خوراکی و بویژه منابع پُر انرژی نظیر ذرت ، گندم ، دانه های سورگوم و روغن و چربی های گیاهی و حیوانی به دست می آید ، اما باید به خاطر داشت که هم اجزای آلی یک جیره تأمین کننده انرژی اند و اجزای پُر پروتئین جیره نظیر کنجال سویا هم می توانند بخش های مهمی از کل انرژی مورد نیاز حیوان را تأمین کنند
متخصصان تغذیه از نشاسته ، قند ، چربی و پروتئین های قابل هضم در مواد خوراکی برای تأمین انرژی مورد نیاز حیوانات استفاده می کنند . این افراد از چگونگی فرآوری اجزای خوراکی ، نحو حفظ توازن مواد مغذی در جیره و چگونگی افزودن مکمل هایی چون آنتی اکسیدانت ها یا آنزیم ها برای افزایش انرژی قابل دسترس طیور مطلع اند . این امر در جیره های حاوی مقادیر وافری که از هم مواد مغذی مورد نیاز از اهمیت خاصی برخوردار است . علت این امر آن است که کارآیی قابلیت استفاد مواد خوراکی به میزان انرژی قابل دسترس جیره بستگی دارد
انرژی در کربوهیدرات ، چربی و پروتئین های اجزای خوراکی ذخیره می شود . منشأ اولی این انرژی ، نور خورشید است و سپس در نتیج فتوسنتز در منابع گیاهی ذخیره می شود . هم مواد حاوی کربن و هیدروژن با اکسیده شدن به دی اکسید کربن و آب ، انرژی پتانسیلی در اختیار حیوانات قرار می دهند . وقتی غذا در حضور اکسیژن به طور کامل در بمب کالری متر می سوزد ، مقدار حرارت تولید شده را می توان محاسبه کرد و انرژی خام غذا را نشان داد . درصدی از انرژی خام مواد غذایی که می تواند جذب بدن حیوان شده ، و برای فرآیندهای متابولیکی بدن به کار رود ، به توانایی حیوان در هضم مواد خوراکی بستگی دارد . فرآیند هضم ، بیانگر مراحل متعدد فیزیکی و شیمیایی در دستگاه گوارش و تجزی ترکیبات شیمیایی پیچید موجود در مواد خوراکی به مولکولهای کوچکتر قابل جذب و استفاد توسط حیوان می باشد . این انرژی جذب شده به انرژی قابل هضم[2] موسوم است . مقداری از انرژی از طریق ادرار به شکل ضایعات ازتی و سایر ترکیبات اکسید نشده به وسیل بدن حیوان هم تلف می شود . وقتی انرژی قابل هضم برای این اُفت انرژی هم تصحیح شود ، انرژی باقی مانده به انرژی قابل سوخت و ساز[3] غذا یا مواد خوراکی موسوم خواهد شد . در طی سوخت و ساز مواد مغذی نیز ، مقداری انرژی افت می کند (اتلاف حرارت) . انرژی باقی ماند مواد غذایی که قابل دسترس حیوان جهت نگهداری و تولید است به انرژی خالص[4] موسوم است
شیوه های مختلف سنجش انرژی
انرژی خام
همان طوری که پیش از این توضیح داده شد ، انرژی خام به وسیل بمب کالری متر تعیین می شود که تنها شیو ساد سنجش آزمایشگاهی مقدار انرژی مواد خوراکی است . در مطالعات تغذیه ای ، انرژی خام اهمیت زیادی ندارد و بیشتر به عنوان نقط آغازینی برای استفاده از سایر سیستم های ارزیابی انرژی در طیور به کار می رود . تعیین انرژی خام یک ماد خوراکی کاری عبث و بیهوده است . در بهترین شرایط ، انرژی خام توازن اجزای آلی و غیرآلی جیره را نشان می دهد . بقی سیستم های ارزیابی انرژی در طیور ، مستلزم استفاده از حیوانات زنده و به کارگیری شیوه های مختلف و کلاسیک سنجش های زیستی است . استفاده از پرندگان زنده در چنین سنجش های طولانی ای (4 ـ 3 روزه) ، به مفهوم هزین زیاد و امکانات گسترده ای است که باید در این رابطه صرف شود
انرژی قابل سوخت و ساز
جدا کردن مدفوع و ادرار طیور بدون عمل جراحی و خارج ساختن میزنای[5] پرندگان مشکل است . به نظر می رسد با توجه به اینکه با جمع آوری توأم ادرار و مدفوع (به عنوان مواد دفعی[6]) می توان مستقیماً انرژی قابل سوخت و ساز را محاسبه کرد ، نیازی به جراحی و جداسازی ادرار و مدفوع پرندگان نباشد . انرژی قابل سوخت و ساز به عنوان برآوردی استاندارد از قابلیت دسترسی انرژی در طیور و اغلب حیوانات مزرعه پذیرفته شده است . در سنجش انرژی قابل سوخت و ساز ، هم انرژی مواد دفعی پرندگان منشأ خوراکی ندارند . در واقع ، حتی در پرندگانی که هیچ نوع غذایی به آنها داده نشود نیز مقداری مواد دفعی وجود دارد که می تواند شامل انرژی اندوژنوس ادرار ، سلول های مرد روده ، هورمون ها و آنزیم ها باشد . در صورتی که این اُفت انرژی حاصل از مواد غیرخوراکی هم برآورد شود و از مقدار AME کم گردد ، انرژی قابل سوخت و ساز واقعی به دست می آید . رابط بین AME و TME پیش از این به وسیل گوئیلائوم و سامرس (1970) توضیح داده شده بود . TME تحت تأثیر میزان مصرف غذا قرار نمی گیرد ، در حالی که AME وقتی میزان مصرف غذا خیلی کم باشد ، به طور ناگهانی اُفت می کند . وقتی مقدار مصرف غذا کم باشد (تقریباً در حد 50% نگهداری حیوان) ، فرض می شود اُفت انرژی اندوژنوس ادرار و مدفوع ، بخش عمده ای از انرژی مواد دفعی را تشکیل دهد . در هنگام تغذیه حیوان در حد نگهداری و بالاتر (پنجاه گرم در روز برای خروس های بالغ[7]) ، میزان تصحیح بسیار کم و در حدود 5 ـ2 درصد است
در اغلب موارد ، تصحیح هم برآوردهای انرژی قابل سوخت و ساز برای توازن ازت ضروری است . هنگام سنجش زیستی انرژی مواد خوراکی ، این امکان وجود ندارد که هم حیوانات به یک اندازه رشد کنند یا مثلاً به میزان مشابه تخم مرغ تولید نمایند ، به همین دلیل است که در سنجش های زیستی از خروس های بالغ استفاده می شود که رشد چندانی نمی کنند و به این ترتیب پنین واریانس هایی کاهش می یابد . اما حتی با تغذیه پرندگان بالغ در حد نگهداری ، باز هم در توازن ازت (پروتئین و اسید آمینه) حیوانات اختلافاتی وجود دارد ، به عنوان مثال در صورتی که از دو پرنده در سنجش های زیستی استفاده می شود که یکی 5 گرم و دیگری 10 گرم ازت در طی دور آزمایش ذخیره کنند ، این اختلافات بر AME و TMEتأثیرگذار است . سرانجام هم این پروتئین ذخیره شده به عنوان بخشی از چرخ طبیعی پروتئین بدن کاتابولیز می شود ، و ازت (انرژی) باقی مانده دفع می شود . البته بعید است که چنین چرخه ای در یک دور سنجشی زیستی کوتاه مدت (4ـ3 روزه) به طور کامل طی شود . در مثال فوق ، پرنده ای که ده گرم ازت را حفظ می کند، ME بیشتری دارد . علت این امر آن است که انرژی ادراری این پرنده کمتر است . از نظر ریاضی می توان برای هر پرنده مقدار یکسانی ازت باقی مانده در بدن در نظر گرفت ، به گونه ای که میزان ابقای انرژی استاندارد شود . معمولاً با تصحیح مقدار حاصل ، میزان ابقای ازت به صفر می رسد . مقدار تصحیح شده را انرژی قابل سوخت و ساز تصحیح شده براساس نیتروژن (AMEn یا TMEn) گویند . تصحیح متداول معادل 22/8 کیلو کالری انرژی خام به ازای هر گرم ازت باقی مانده یا دفع شده است که در واقع مقدار انرژی اسید اوریک می باشد . با فرض اینکه پرندگان در سنجش های زیستی ازت را باقی نگه می دارند ، این مقدار تصحیح شده باید به انرژی مواد دفعی اضافه شود که در نتیجه AMEn کمتر از AME خواهد بود . اما در صورتی که حیوانات در طول دور سنجش زیستی دارای توازن منفی ازت باشند ، در این صورت عامل تصحیح از انرژی مواد دفعی کم می شود که در این حالت مقدار AMEn بزرگتر از AME خواهد بود . همین توضیحات در مورد TME هم به کار می رود
انرژی خالص
انرژی قابل سوخت و ساز برآورد مناسبی از انرژی خام قابل دسترس برای تولید است ، اما این انرژی در مورد رشد ، تولید تخم مرغ و نظایر آن از کارایی 100% برخوردار نیست . در طی این فرآیندهای متابولیکی ، حدود 15% انرژی به صورت حرارت تلف می شود که معمولاً از آن به اتلاف حرارتی یاد می شود . مواد مغذی مختلف که برای تغذی طیور مورد استفاده قرار می گیرند ، از کارایی های متفاوتی برخوردارند ، لذا انرژی خالص هم به مرحل رشد ، تولید یا نمو حیوان بستگی دارد . برآورد NE کاری بسیار مشکل است ، زیرا تعیین مقدار عامل تصحیح یعنی اتلاف حرارتی بسیار سخت است. می توان میزان حرارت ایجاد شده را براساس برآوردهای نسبت یا کسر تنفسی[8] به دست آورد که خود برآوردی از نسبت CO2 دفع شده به مقدار اکسیژن مصرف شده است . نسبت تنفسی معمولاً بین 0/1- 7/0 می باشد . وقتی چربی ها اکسید می شوند . نسبت تنفسی 7/0 و زمانی که کربوهیدرات ها در بدن اکسیده می گردند ، این نسبت معادل 0/1 می باشد . از آنجایی که هیچ ماد مغذی مستقل از سایر مواد مغذی کاتابولیز نمی شود ، بنابراین نسبت تنفسی بین این دو مقدار قرار دارد . گاهی اوقات نسبت تنفسی خارج از این حدود برآورد می شود که در این صورت ، مقادیر بالاتر از این حد ، ناشی از سنتز چربی از کربوهیدرات و مقادیر پایین تر از این حد هم به خاطر سنتز کربوهیدرات از چربی و نیز کاتابولیسم پروتئین هاست . وقتی پروتئین ها کاتابولیز شوند ، نسبت تنفسی در طیور کمتر از پستانداران خواهد بود که علت این امر تشکیل اسید اوریک به جای اوره در پرندگان است ، به عنوان مثال هنگام کاتابولیسم آلانین خواهیم داشت
با محاسب نسبت تنفسی برای مقادیر مختلف خوراک می توان اتلاف حرارت را برآورد کرد . با کم کردن این مقدار از AMEn ، برآوردی از کل انرژی خالص به دست می آید . این مقدار را نیز می توان به انرژی خالص مورد نیاز حیوان برای تولید و نگهداری تفکیک کرد . گاهی اوقات انرژی خالص مورد استفاده برای تولید را انرژی تولیدی[9] هم گویند
انرژی خالص (NE) تولید و نگهداری را می توان با برآورد مستقیم انرژی ذخیره شده در محصولات هم به دست آورد . فراپرز و همکارانش تلاش هایی در زمینه برآورد «انرژی تولیدی» مواد خوراکی با استفاده از شیوه های کشتار مقایسه ای[10] انجام دادند . به طور کلی ، سیستم انرژی خالص از بیشترین صحت و کاربرد برای برآورد قابلیت استفاده انرژی در حیوانات برخوردار است ، لیکن برآورد مستقیم آن بسیار مشکل است و تنها می توان میزان تولید انرژی مواد خوراکی را برای رد خاصی از پرندگان با مقدار مشخصی تولید گوشت ، تخم مرغ و غیره به دست آورد . در عمل ، مقدار NE بر حسب سن پرنده ، گونه و سطح تولید آن متفاوت است که این امر هنگام جیر نویسی باید مدنظر قرار گیرد . NE امروزه مورد توجه متخصصان تغذیه طیور قرار دارد ، لیکن بسیاری از این مقادیر ارائه شده بر پای AMEn اند که تصحیحات یا تغییرات لازم روی آنها اعمال شده است . در جیره نویسی هم عموماً از مقادیر AMEn و TMEn استفاده می شود
تقریباً همه سیستم های NE از AMEn به عنوان نقط آغاز برآوردهای خود استفاده کرده و فرض بر خطی بودن کارایی تبدیل AMEn به NE می باشد . در عمل ، تفکیک انرژی سوخت و ساز به نگهداری ، فعالیت و تولید چربی و پروتئین بر حسب سن پرندگان متفاوت است و لذا نیاز به ضرایب پیش بینی[11] است تا ترکیب پیچیده قابل برآورد شود . پیرگوزلیف و رز (1999) در این زمینه ، رابطه ای خطی بین AMEn و NEP با کارایی تبدیل معادل 69% پیشنهاد کردند. اگر چه در این شیو تخمین ، حدود 93% واریانس محاسبه می شود، لیکن AMEn در مورد مواد خوراکی پُر پروتئین با منشأ گیاهی ، مقدار NEP را بیش از حد معمول برآورد می کند . عاملی که باعث بروز اشتباه در تخمین NEP می شود، هزین انرژی برای ذخیر پروتئین است . سال ها قبل کیلانووسکی (1965) نشان داد که هزین تعیین شده برای ذخیر پروتئین ، 5 ـ 6 برابر برآوردها براساس استفاده از ATP است . از آنجایی که در بیشتر پرندگان ، مقدار سنتز پروتئین بیش از میزان ذخیر آن است ، لذا این امر توجیه منطقی برای وجود اختلاف در هزینه های انرژی می باشد . در حالی که نوع چرخ پروتئین در طیور ، حدود 50% تفاوت هزینه های تعیین شده با هزینه های محاسبه شده برای ذخیر پروتئین را توجیه می کند ، توجیه دیگر این پدیده ، تعداد زیادی مسیر بیوشیمیایی نیازمند ATP است که هنگام ذخیر پروتئین فعال می شوند
بنابراین ، سیستم های NE از پیچیدگی های خاصی برخوردارند ، بویژه با توجه به محدود وسیع اجزای خوراکی و حالات مختلف تغذیه که امروزه در دانش تغذی طیور با آن مواجه ایم ، اما به هر حال نمی توان به این مفهوم مهم بی توجه بود . در واقع ، امروزه در صنعت طیور ، سیستم های NE هر روزه از کاربردی وسیع تر برخوردار می شوند ، به عنوان مثال در آمریکای شمالی متخصصان تغذیه عموماً با تعداد بسیار محدودی اجزای غذایی و نیز چند نوع پرند خاص سر و کار دارند . همچنین به نظر می رسد سیستم NE برای متخصصان تغذی جوجه های گوشتی که معمولاً تا 56 روزگی آنها را تغذیه می کنند از کارایی بالایی برخوردار باشد . همین وضعیت در مورد تغذی مرغ های تخم گذاری که میزان تولید گل آنها در حد 95ـ80 درصد می باشد نیز صادق است
انرژی مؤثر
امانس (1994) «انرژی مؤثر» را به عنوان سیستمی برای ارزیابی اجزای غذایی و جیره های طیور معرفی نمود . این سیستم همانند سیستم های انرژی تولیدی و خالص است که در آن تلاش می شود حرارت تلف نشود اتلاف حرارتی مورد توجه قرار گیرد . سیستم انرژی مؤثر برخلاف نظریه های کلاسیک آرمبسی و همکارانش ، اتلاف حرارتی متفاوت مربوط به کاتابولیسم پروتئین و لیپیدها در بدن را به طور مجزا برآورد می کند . این سیستم ، برحسب اینکه لیپیدها از جیر طیور مشتق شوند یا آنکه در بدن طیور از مواد غیرلیپیدی سنتز گردند ، کارایی متفاوتی جهت تعیین قابلیت استفاده و ذخیر لیپیدهای بدن دارد . امانس (1994) عنوان کرد که اتلاف حرارتی تغذیه ، رابطه ای خطی با پنج صفت قابل محاسبه زیر دارد
ـ ازت ادرار
ـ ماد آلی مدفوع
ـ ابقای مثبت ازت
ـ ابقای مثبت لیپید مشتق شده از لیپید جیره
ـ ابقای مثبت لیپید مشتق شده از اجزای غیرلیپیدی جیره
با توجه به برآورد این متغیرها برای تعیین اتلاف حرارتی ، چگونگی توزیع انرژی را می توان دوباره تعریف کرد
با توجه به امکان تعیین اجزای اتلاف حرارتی ، می توان پیش بینی صحیح تری در مورد برخی حالات تغذیه ای انجام داد . به عنوان مثال مقدار انرژی مؤثر در تجمع چربی بدن ، وقتی منشأ آن چربی جیره باشد در مقایسه با وقتی که چربی از طریق سنتز از کربوهیدرات ها حاصل می شود ، افزایش می یابد . امانس (1994) با استفاده از این مؤلفه ها ، معادل ساده ای برای برآورد انرژی مؤثر در تک معده ای ها توسعه داد
580 – (درصد پروتئین خام × 10 ) – AMEn 17/1 = انرژی مؤثر (kcal/kg)
معادل پیچیده تری که برای برآورد انرژی مؤثر به کار می رود ، چنین است
- AMEn = انرژی مؤثر (kcal/kg)
که در آن FOM = ماد آلی مدفوع (گرم) ،
DCP = پروتئین خام قابل هضم ،
DCL = چربی خام قابل هضم ،
Z = نسبت بخشی از چربی بدن که مستقیماً از چربی جیره حاصل شده است و
184/4 = عامل تبدیل ژول به کالری است
بنابراین ، سیستم انرژی مؤثر ، شکل تکمیل شده ای از سیستم های موجود است که در آن به ناکارایی پیش بینیِ ناشی از کاتابولیسم پروتئین نیز توجه شده است . از آنجایی که این سیستم براساس AMEn می باشد ، اشتباهات برآورد AMEn مستقیماً در مقادیر انرژی مؤثر هم منعکس می شوند
توازن انرژی
با افزایش انرژی ، میزان ابقای نسبی انرژی در بدن ـ عموماً به صورت چربی و پروتئین ـ نیز افزایش می یابد . وقتی میزان دریافت انرژی قابل سوخت و ساز (ME) به انداز Z باشد ، مقدار ابقای انرژی صفر است که این نقطه همان حد احتیاجات نگهداری طیور به انرژی است . وقتی MEI بزرگتر از Z باشد ، پرنده تا حداکثر میزان ذخیر چربی در بدن تقریباً به صورت خطی این انرژی را ابقا خواهد نمود
قابلیت استفاده و توازن انرژی قابل سوخت و ساز مصرف شده تا حدودی تحت تأثیر سطح انرژی جیره قرار می گیرد. در این زمینه ، می توان به جوجه های گوشتی اشاره کرد که میزان دریافت انرژی آنها هنگام تغذیه با جیره های پُر انرژی افزایش می یابد . در صورتی که سطح پروتئین یا اسید آمینه در چنین شرایطی ثابت بماند ، در این صورت انرژی اضافی به صورت چربی ذخیره می شود ، همچنین جیره های پُر انرژی با افزودن چربی بیشتر به جیره با سهولت بیشتری فرموله می شوند . اتلاف حرارتی نیز با افزایش سطح انرژی جیره به نسبه کاهش می یابد
هزین انرژی برای ذخیر پروتئین در مقایسه با هزین آن برای ذخیره به صورت چربی بسیار بالاست. در این رابطه ، ترکیب لاش پرندگان در حال رشد ، تأثیر بسزایی بر کارایی قابلیت استفاده از انرژی دارد . هم انرژی و هم پروتئین به مقادیر مشابهی انرژی خالص برای ذخیره در بدن پرندگان نیاز دارند . اما در مورد چربی ها ، بخش عمد این انرژی با توجه به مقدار زیاد انرژی حاصل از چربی ها تأمین می شود . این در حالی است که هر گرم پروتئین معادل 5/5 کیلو کالری انرژی خام تولید می کند که تنها معادل 48% از مقدار 5/11 کیلو کالری انرژی مورد نیاز برای ذخیر یک گرم پروتئین در بدن پرندگان است . اما چربی ها دارای 1/9 کیلو کالری انرژی به ازای هر گرم اند که این انرژی 82 % هزین انرژی 2/11 کیلو کالری مورد نیاز برای ذخیر یک گرم چربی در بدن پرنده را تأمین می کند . بنابراین کارایی ذخیر پروتئین (kp) و چربی (kt) به ترتیب در حدود 48 و 82 درصد است
توازن انرژی در در مرغ های تخم گذار تا حدودی شبیه جوجه های گوشتی است که البته باید انداز متابولیکی بدن و میزان تولید تخم مرغ را نیز در نظر گرفت . شواهدی وجود دارد که بر مبنای آن میزان نیاز به انرژی در مرغ های تخم گذار ، رابطه ای خطی با وزن بدن در محدود 2/1 ـ 5/2 کیلوگرم دارد
علت این امر آن است که با افزایش انداز تخم مرغ ، میزان انرژی موجود در آنها نیز افزایش می یابد . به طور کلی ، تخم مرغ های کوچک ، متوسط ، بزرگ و فوق العاده بزرگ به ترتیب حاوی حدود 0/1، 3/1، 6/1 و 8/1 کیلوکالری انرژی خام در هر گرم هستند . به نظر نمی رسد تولید تخم مرغ فرآیندی نیازمند انرژی باشد . در واقع ، شواهدی مبنی بر نیاز به انرژی جهت سنتز تخم مرغ همانند آنچه در مورد ذخیر چربی یا پروتئین در بدن طیور وجود دارد مشاهده نمی شود . در واقع ، وقتی تخم مرغ از بدن پرندگان دفع می شود یا حتی پیش از آن و زمانی که در داخل پوسته قرار می گیرد ، می توان اذعان داشت که احتیاجات نگهداری پرنده به خاطر کاهش شصت گرم از تود بدن به همان میزان کاهش می یابد
هنگام تعیین کمّی توازن انرژی در مرغ های تخم گذار ، گاهی اوقات تا 30% پراکندگی در مصرف خوراک وجود دارد که نمی تواند براساس وزن بدن ، رشد یا میزان تولید تخم مرغ برآورد شود . این تفاوت معادل 10ـ12 گرم خوراک در روز است که اغلب به عنوان مصرف خوراک باقی مانده از آن یاد می شود . این مصرفِ خوراک باقی مانده یا غیرقابل محاسبه ، ناشی از اتلاف جیره ، تفاوت در توانایی سوخت و ساز انرژی یا ترکیب متفاوت بدن طیور نیست . منطقی ترین توجیه این اختلاف به فعالیت های مربوط به سوخت و ساز پایه بر می گردد . گریرت و همکاران (1999) با بررسی ویژگی های جوجه خروس های بالغی که با توجه به وزن بدن انتخاب شده بودند ، نشان دادند که میزان مصرف غذا در این خروس ها بسیار متفاوت است
میزان نیاز به انرژی نگهداری هنگامی که مصرف غذای باقی ماند پرندگان زیاد است ، به طور معنی داری افزایش می یابد که حدود نیمی از این افزایش می تواند برای سوخت و ساز پایه هنگام گرسنگی کامل برآورد شود. در طیور فعالیت حیوان ، 13% حرارت تولید شده هنگام گرسنگی کامل یا 4ـ5 درصد کل مصرف انرژی را به خود اختصاص می دهد . پرندگان فعالیت زیادی می کنند که به منظور تأمین انرژی مورد نیاز جهت همین فعالیت ها ، باید روزانه 10ـ12 گرم خوراک مصرف کنند
اثر محیط بر سوخت و ساز انرژی
اکثر پارامترهای محیطی ، بر سوخت و ساز انرژی در پرندگان تأثیرگذار است و از آنجایی که پرندگان حیواناتی خونگرمند ، حرارت بیشترین تأثیر قابل پیش بینی را در این زمینه دارد . اکثر حیوانات در محدود خاصی از دمای محیطی ، آسایش دارند که به این محدوده ، منطق حرارتی خنثی[12] گویند . حیوانات در این محدود حرارتی ، کمترین مصرف انرژی به صورت سوخت و ساز پایه را دارند . در طیور ، این منطق آسایش بر حسب سن حیوان تغییر می کند که علت آن نیز کاهش سطح برن پرندگان به ازای واحد تود بدن می باشد . همچنین علت دیگر این امر ، وجود پوشش پرهاست که همانند عایق در پرندگان عمل می کند . این پوشش ، در 4ـ3 هفت اول زندگی تکمیل می گردد . منطق آسایش طیور در حد فاصل حرارت بحرانی بالا(UCT) و حرارت بحرانی پایین (LCT)
توازن انرژی و عملکرد پرندگان در منطق آسایش حرارتی ، در هم سنین در حد متعادل و بهینه خواهد بود ، اما در دماهای بالاتر یا پایین تر ، احتیاجات نگهداری حیوان افزایش می یابد که ناشی از نیاز حیوان به سرد و گرم کردن بدن خود است . وقتی دما حدفاصل UCT و LCT باشد ، تولید تخم مرغ حداکثر بوده ، و در خارج از این محدوده نیز به خاطر کاهش انرژی بدن طیور ، میزان تولید اُفت می کند. در دماهای بسیار کم یا زیاد هم انرژی کافی برای رشد وجود نداشته ، و پرندگان کاهش وزن می یابند تا انرژی مورد نیاز آنها تا حدودی تأمین گردد
یکی از چالش های اصلی در تغذی کاربردی طیور ، اطمینان از مصرف کافی انرژی در حرارت های بالاست . در حرارت های بالا برخلاف تصور عموم ، تولید تخم مرغ به خاطر کمبود انرژی است که کاهش می یابد . این امر نشان می دهد مرغ های تخم گذار در دماهای بالاتر ، انرژی بیشتری مصرف می کنند تا به افزایش AMEn جیره پاسخ دهند
به طور کلی ، مرغ های تخم گذار ، میزان مصرف انرژی خود را در محدود حرارتی 10-30 درج سانتی گراد تا حد kcalAMEn/°C 5/3 تنظیم می کنند . این امر ، بیانگر بیش از 1% تغییر در میزان مصرف غذا به ازای هر درجه سانتی گراد تغییر دمای محیط است . بعد از اولین دور کرچی[13] ، پاسخ رشد پرندگان در حال رشد در برابر تغییرات دمای محیط تا حدودی قابل مقایسه با تغییرات روی داده در مرغ های تخم گذار می باشد . طول مدت نوردهی و نیز شدت نور هم با تأثیر روی فعالیت حیوان بر متابولیسم انرژی آنها مؤثر است
برنامه های نوردهی متناوب و نظایر آن که در آن دوره های تاریکی نیز بین فاز روشنایی اعمال می شود ، با کاهش فعالیت طیور ، منجر به کاهش انرژی نگهداری مورد نیاز حیوانات می شود . استفاده از برنام شانزده دور 15دقیقه نوردهی و 45 دقیقه تاریکی ، در مقایسه با برنام شانزده ساعت نوردهی مداوم ، میزان انرژی نگهداری مورد نیاز مرغ های تخم گذار را حدود 10% کاهش می دهد . کاهش شدت نور نیز می تواند اثرات مشابهی بر فعالیت مرغ های تخم گذار داشته باشد و همانند طول دور نوردهی ، شدت آن هم بر چرخ تخم گذاری تأثیر گذار است
استفاده از برنام نوردهی متناوب در جوجه های گوشتی ، نظیر یک ساعت نوردهی ـ سه ساعت تاریکی که شش بار در شبانه روز تکرار می شود ، منجر به افزایش کارایی تغذیه می گردد
این افزایش کارایی تغذیه ، ناشی از کاهش فعالیت حیوان هنگام تاریکی است .. در جوجه خروس ها و پولت های مادری که در معرض محدودیت تعذیه ای قرار می گیرند ، هنگام تغذیه نقاط اوج تولید حرارت ایجاد می شود . این وضعیت را می توان بسهولت هنگام حذف یک روز از برنام تغذیه روزان پرندگان مشاهده کرد. اوج تولید حرارت در پرندگانی که به طور روزانه تغذیه می شوند ، زمانی است که خوراک در اختیار آنها قرار داده می شود . با حذف یک روز از برنام تغذی روزانه ، میزان تولید حرارت در روز بعد ، هنگام قرار دادن خوراک در اختیار طیور ، افزایش زیادی می یابد . لذا توجه به این نکته حایز اهمیت است که زمان این تنش های گرمایی منطبق با حداکثر دمای روزانه محیط نشود
پیش بینی میزان مصرف انرژی
[1]- Adipose tissue
[2]- Digestible energy
[3] – Metabolizable energy
[4]- Net energy
[5]- Ureter
[6]-Excreta
[7] -Adult rooster
[8]- Respiratory quotient
[9]- Productive energy
[10]-Comparative slaughter
[11]-Prediction coefficients
[12]- Thermal neutral zone
[13]-Brooding period
- ۹۵/۰۲/۰۶