پروژه تحقیق مهریه و میزان آن در رشد طلاق تحت pdf دارای 78 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه تحقیق مهریه و میزان آن در رشد طلاق تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه تحقیق مهریه و میزان آن در رشد طلاق تحت pdf
مقدمه
تاریخچه مهریه
فصل اول
مفهوم مهر
ماهیت مهر
تعیین مهر
مهرالسنه
مهرالمتعه
مهرالمسمی
فصل دوم
طلاق
تعریف طلاق
طلاق در فقه
طلاق در قوانین موضوعه
انواع طلاق
طلاق بائن
طلاق رجعی
طلاق عددی
طلاق توافقی
فصل سوم
علل و عوامل طلاق
1- اعتیاد
2- عدم پرداخت فقه
3- دخالت ناشایست دیگران
4- ازدواج های خیابانی
5- تفاوتهای فرهنگی
فهرست
عنوان صفحه
6- روابط نامشروع
7- افزایش طلاق در شهر و روستا
8- عدم تفاهم اخلاقی
9- مهریه
فصل چهارم
دو نظریه فقهی در میزان مهر
مهر وثیقه ای در مقابل داشتن حق طلاق مرد
طرح یک سوال در خصوص مهریه یک ضمانت مالی برای زن محسوب می شود
آیا « فلسفه مهر» آن است که وثیقه ای در برابر طلاق باشد؟
مهریه سنگین
فصل پنجم
دلایل افزایش مهریه
تصورات غلط در خصوص مهریه
چد نکته در خصوص مهریه بالا
راهکارهایی برای پاین آوردن مقدار مهریه
دلایل اشتباه بودن مهریه بالا
نتیجه
منابع و ماخذ
بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه تحقیق مهریه و میزان آن در رشد طلاق تحت pdf
1- فلسفه مهریه از منظر فقه و حقوق مولف مهناز اسماعیلی
2- علل و عوامل طلاق در ایران نویسنده حسین نارکی اردکانی
3- مهریه در رویه قضایی تالیف و تدوین دکتر توفیق عرفان
4- حقوق خانواده تالیف دکتر محمد روشن عضو هیئت علمی دانشگاه شعید بهشتی
5- طلاق پزوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن تالیف دکتر باقریا روحانی
6- تبیین جامعه شناختی مهریه نویسنده سید حسن شرف الدینی
7- بررسی اعتبار حقوق مهریه سنگین : محمد علی سعیدی مربی سعیدی مربی گروه حقوق خصوصی دانشگاه علوم اسلامی رضوی
8- فصلنامه حقوق، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی مقالات موضوعی دوره 40 شماره 101 بهار
مقدمه
سپاس خداوندی را که آفریننده جهان و بخشاینده و مهربان است و درود فراوان بر پیامبر برگزیده اش محمد(ص) و دودمان و یاران او باد که از وی پیروی کردند و در راه اعتلاء و شکوه دین اسلام از جان و مال خویش دریغ نکردند. دین اسلام شریعت کاملی است که تمام جوانب حیات بشری را در برگرفته است. از آنجایی که یکی از اهداف اصولی دین اسلام بنای جامعه سالمی است که مردم در آن زندگی سعادتمندی داشته باشند، نسبت به تنظیم خانواده عنایت خاصی نشان داده شده است. زیرا خانواده سنگ اول بنای هر جامعه ای به شمار می آید
در بررسی نصوص قران و ایات و روایات، این نکته قابل مشاهده است که دین اسلام اهمیت زیادی به تشکیل خانواده سالم می دهد و راه حل هایی را برای از بین بردن مشکلات و اختلافات زندگی زناشویی نشان داده است و اساس و اصل را در پایداری زندگی زناشویی می داند. کما اینکه مسائلی وجود دارند که زندگی زناشویی را به مخاطره می اندازد
یکی از مسائلی که به شدت بقاء زندگی زناشویی را تحت الشعاع قرارداده است، مسئله طلاق می باشد. مسئله ای که روز به روز در حال افزایش بوده و کانون گرم خانواده ها را متزلزل می کند. در یک بررسی مشخص می گردد که عواملی خواه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در ایجاد مسئله طلاق تاثیر گذار می باشد
از عواملی که مستقیماً در طلاق نقش دارند می توان به اعتیاد، ترک زندگی زناشویی، محکومیت کیفری و سایر اشاره نمود
یکی از مواردی که امروزه به صورت غیر مستقیم در میزان طلاق و جدای زندگی زناشویی تاثیر گذار است مسئله مهریه است. مسئله ای که روز به روز بردامنه آن افزوده شده و افراد زیادی را مشغول خود می کند. امروزه میزان مهریه به عنوان عامل تاثیر گذار در کفه ترازوی زندگی زناشویی نقش مهمی را ایفا می کند، چرا که در صورت کم بودن میزان مهریه زن در روابط زناشویی احساس ناامنی می کند و از ترس اینکه مبادا زوج از او برنجد و به راحتی بتواند با پرداخت مهریه اندک او را طلاق دهد همیشه در اضطراب و نگرانی به سر می برد و خود را اسیری در دست مرد خواهد دید
عکس این قضیه در مورد مرد نیز صادق است چرا که در صورت زیاد بودن میزان مهریه مرد همیشه خود را مطیع و فرمانبردار زن خواهد دید و از ترس اینکه زن بنا به دلائلی مهریه خویش را مطالبه نماید سعی می کند وفق خواسته زوجه عمل نماید
بنابراین میزان مهریه می تواند در چگونگی روابط زناشویی تاثیر گذار باشد و همیشه افکار یک طرف را مشغول خود نماید. بنده در این کار تحقیقی می خواهم موضوع مهریه و میزان آن در رشد طلاق و عوامل اصلی تاثیر گذار در افزایش مهریه و تاثیر میزان مهریه در افزایش یا کاهش میزان طلاق را بررسی نمایم
ابتدا چند سوال در این خصوص طرح می نمایم:
1- علل و عوامل افزایش طلاق چیست؟
2- میزان مهریه تا چه اندازه جلوی رشد طلاق را می گیرد؟
3- آیا بستن مالیات بر مهریه های سنگین، تاثیر بر مهریه های سنگین می تواند داشته باشد؟
4- آیا در صورت پایین بودن مقدار مهریه و یا بالا بردن آن طلاق افزایش یا کاهش می یابد؟
5- آیا مهریه یک ضمانت مالی برای زن محسوب می شود یا خیر؟
تاریخچه مهریه
در قانون حمورابی که در حدود 1700 سال قبل از میلاد مسیح تدوین شده است و شامل 282 ماده می باشد. در مواد 138 و 139 مقرر می دارد که اگر زن عقیم بوده و طلاق داده شود مکلف است که مهریه و جهیزیه وی را تسلیم کند. در صورتی که زن مهریه و جهیزیه نداشته باشد پرداخت مقدار یک من نقره به او ضروری است و هر گاه زن مرتکب ترک خانواده و یا اعمالی از قبیل آن شود به لحاظ جرم ارتکابی وی شوهر از تادیه مهر و جهیزیه معاف است و ماده 141 قانون مذکور حقوقی مالی زن را از عهده شوهر ساقط کرده است. اما اگر پس از محاکمه و رسیدگی مقصر قلمداد شود به موجب ماده 142 زن حق دارد(1) که به خانه پدری خود برگردد و مهر و جهیزیه اش را نیز دریافت نماید
در حقوق عبری نیز مانند قانون حمورابی مهر وجود داشته و در یکی از انواع ازدواج که به نام ازدواج صدیقه معمول بود رضایت زن بسیار موثر بوده و چنانچه از شوهر خود ناراضی می شد می توانست خانه را ترک کند. در این نکاح زن به اسم صدیقه و شوهر به اسم صدیق معروف بود و مالی که به زن تسلیم می شد صداق نام داشت و در هر صورت مهر در دین یهود از ارکان عقد نکاح بوده و بدون آن نکاح را باطل می دانند
در یونان قدیم از جمله تشریفاتی که برای ازدواج صورت می گرفت آن بود که پدر دختر بدون آنکه مبلغی پول یا هدیه از داماد بگیرد با ازدواج وی موافقت نمی کرده است
در حقوق رم نیز که دو نوع ازدواج (رسمی و غیر رسمی) وجود داشت. در نوع غیر رسمی آن جای هر گونه آثار حقوقی و احکام مربوط به آن خالی بود ولی در نوعی از ازدواج رسمی که به نام کوامپسیو معروف بود وقتی نکاح منعقد می شد هدایایی به زن تسلیم می شد. از متون اوستا چنین بر می آید که در ایران باستان هنگامی که مرد می خواست با زنی ازدواج کند مکلف بوده است که علاوه بر مالی که به دختر و زوجه می دهد مال دیگری نیز به پدر او تسلیم نماید و پدر هم در مقابل مالی که از داماد می گرفت به دخترش جهیزیه می داد و با توجه به حقوق زرتشتی در خصوص مهر استنباط می گردد که اقوام دختر هنگام نکاح او مقداری هدایا به دختر و نزدیکان او می دادند ولی معلوم نیست که آیا اهدای اموال مذکور برای عقد نکاح ضروری بوده است یا خیر. ولی آنچه مسلم این است که هنگام انحلال نکاح، زن نمی توانست اموالی را که متعلق به او بوده است قبل از پرداخت قروض و یا سایر تعهدات شوهر استرداد کند و در واقع تعهدات شوهر درباره زن موثر و الزامی بوده است. در حقوق زرتشتی زن می توانست مهری را که شوهر به او داده و یا متعهد به تسلیم آن کرده است به او ببخشد. اما در صورتی که زن مهر خود را گرفته ولی بعداً عیبی از قبیل نازا بودن در او ملاحظه می شد، حقوق زن نسبت به مهر ساقط می شد و شوهر مجاز به استرداد آن بود
در عربستان قبل از اسلام نیز زن وضع خاصی داشت و نه تنها شخصیت حقوقی برای او قائل نبودند بلکه اصولاً وجود اینکه با زن مخالف بودند و تاریخ حکایات زیادی دارد که اعراب دختران خود را ننگ تلقی کرده و به وسایل گوناگون آنها را از بین می بردند و زنده به گور کردن دختران یکی از طرق از بین بردن آنها بود و اعراب در این امر غیرانسانی آنچنان اصرار داشتند که زن در عربستان کمیاب شد و نکاح ضمه رواج پیدا کرد و در این نوع ازدواج چند مرد با یک زن ازدواج می کردند و در صورتی که زن حامله می شد و فرزندی به دنیا می آورد نوزاد به هر یک از شوهران که شباهت داشت آن شخص به عنوان پدر نوزاد معرفی می شد. از انواع نکاح عجیبی که در زمان جاهلیت وجود داشت« نکاح شغار» بود. در این نوع نکاح مهر جنبه مالی نداشت و به ولی دختر نیز مالی داده نمی شد، بلکه پدر یا برادر دختر در قبال تمتعی که در دختر می برد، دختر یا خواهر خود را به تزویج پدر یا برادر دختری در می آورد که با دختر آنها ازدواج کرده بود و در واقع نکاح شغار نوعی نکاح معاوضه به شمار می آمد
نوع دیگر نکاح دوران جاهلیت «نکاح المقت» بود و در این نوع نکاح وقتی شوهر فوت می کرد زن او از طریق ارث به وارث متوفی یا نزدیکان او تعلق پیدا می کرد. یعنی زن مانند اموال قابل انتقال به ورثه بود و هنگامی که کسی به واسطه ارث با زن متوفی ازدواج می کرد لازم نبود که مجدداً برای زن مهری تعیین شود و همان مهری که مورث داده بود کفایت می کرد
موضوع مهریه در ادوار تاریخی مورد توجه جامعه شناسان نیز قرار گرفته است و نظریات مختلفی در این خصوص ابراز شده است. بعضی عقیده دارند که زنان در دوران قدیم نوعی نیروی کار بودند که در اثر ازدواج از خانواده خود جدا می شدند. آنان کار می کردند و فرزندانی به دنیا می آورند که باز نیروی کار بودند و با توجه به اینکه خانواده دختر در حین ازدواج این نیروی کار را از دست می دادند از داماد چیزی می گرفتند(مانند حیوان، گندم، ;) و در پاره ای از موارد مرد می توانست برای مدتی برای خانواده دختر کار بکند و در قبال آن با دختر خانواده ازدواج کند
داستان ازدواج حضرت موسی با دختر شعیب که پس از مدتی چوپانی با دختر شعیب ازدواج نمود نمونه ای از این قبیل ازدواج ها می باشد[1]و بدین ترتیب چنین مبادلاتی صورت می گرفت تا نیروی کاری که از خانواده گرفته شده است جبران شود. برخی از جامعه شناسان نیز معتقدند که چون زن در آن دوران کار نمی کرد و برای آنکه استقلال مالی داشته باشد مهریه ای برای او تعیین می شد.[2]
مطالعه در حقوق زن در طول تاریخ این نکته را روشن می سازد که وضعیت زن با پیشرفت تمدن رو به بهبود گذاشته و در اثر مرور زمان تکامل پیدا کرده است. با ظهور اسلام نیز وضعیت زن همگام با سایر امور اجتماعی کاملاً تغییر یافت و ازدواج به صورت دیگری درآمد. زن شخصیت و ارزش والایی به خود گرفت
نکاح ضمه و نکاح شغار و المقت ممنوع شد و احکام خاضی برای ازدواج مقرر گردید که از مهمترین آنها مربوط به مهریه می باشد. مهری که در اسلام برای زن تعیین شد غیر از مهر مقرر قبل از اسلام بود زیرا مهر در سابق بهای زن و یا عوض آن بود که در هنگام نکاح به اولیاء زن تسلیم می شد. در صورتی که در حقوق اسلام مهر مالی است که خود زن تعلق دارد و اولیاء وی حق دخالت و تصرف در آن را ندارند.[3]
در حقوق اسلام مسئله مهر از صورت عقد معوض خارج شده و مهر به صورت مستقل از عقد نکاح در آمد و به همین جهت نکاح بدون ذکر مهر صحیح می باشد
اسلام برای آنکه فکر مردم را جهت عکس فکر خرید و فروش و معاوضه حرکت بدهد مهر السنه را عنوان نمود و مردم را به پیروی از آن تشویق نمود. عنوان مهر السنه نیز دلیل دیگری بر آن است که مهر عوض معامله نمی باشد
به طوری که درصدر اسلام یاد دادن یک سوره از قران مجید نیز به عنوان مهر پذیرفته شده است. در پرسشی که از مرحوم میرزای شیرازی درباره تقویم مهر السنه به پول آن زمان به عمل آمد، در پاسخ نوشتند که مهرالسنه دویست و شصت و دو نیم پول نقره سکه دار(مسکوک) می باشد. به مثقال صرافان که با پول فعلی از قرار هر مثقالی پانزده ریال و جمع مبلغ سیصد و نود و سه تومان و هفت ریال و ده شاهی است.[4]
رابطه زن و شوهر در حقوق اسلام بالاتر از یک معادله و معامله می باشد و عاطفه و محبت نقش مهمی دارد، زیرا شوهر با پرداخت مهریه مالک زن نمی شود و قلب او باید به تسخیر مرد درآید
ابن قیم که یکی از فقهای صاحب نظر و نامدار اهل سنت می باشد می گوید که در عصر پیامبر زوجه فقط در دو صورت حق مطالبه صداق داشت
الف: وقوع جدایی(الف) به فسخ یا طلاق
ب: به فوت زوج
دانشمند مذکور می گوید که رویه در آن زمان اجماعی بود و ظاهراً تا قبل از وضع و تصویب قانون ثبت در کشور ما نیز اگر این امر اجماعی مهم نبود، عرف غالب در جامعه بوده است[5]و به طور قطع صداق در عرف مسلمین تا نیم قرن پیش قابل مطالبه از طرف زوجه نبوده ولی زوج گاهی علاقه به تادیه آن نشان می داد و این علاقه به تادیه نیز غالباًَ در مرض موت یا حین الشاء وصیت ظاهر می شد.[6]
متاسفانه فکر مذکور که قرن ها در اخلاق جوامع تاثیر داشت به مرور زمان متروک ماند به طوری که در حال حاضر عرف و عادت دیگری که مقتضی مهریه سنگین است خواه و ناخواه در جامعه کنونی کشور ما نفوذ کرده است و این امر یکی از موانع توسعه ازدواج و تشکیل خانواده است و در موارد زیادی با ایجاد عقده های جنسی موجبات فساد اخلاقی را فراهم ساخته است به طوری که محرومیت های جنسی در حال حاضر یکی از عوامل بروز جرائم است
- [1] قران مجید، سوره قصص آیه
-[2] حقانی، مهری، حمایت سنتی از زن در شرایط دشوار، روزنامه ایران، شماره مسلسل
- [3]مسعودی، یحیی- تعریف مهر و شیر بها و جهات افتراق آن ، مجله دادگستری انتشارات اداره فنی شماره 3 اسفند 45 صفحه 62-
-[4] جعفری لنگرودی، محمد جعفر، تاریخ حقوق ایران ، ناشر مولف چاپ گیلان، بدون تاریخ صفحه 34 به نقل از جامع الشتاب میرزای قمی صفحه
[5] جعفری لنگرودی، محمدجعفر، مکتب های حقوقی اسلام ناشر گنج دانش چاپ اول سال 137، ص
[6] جعفری لنگرودی، محمدجعفر، دانشنامه حقوقی ، جلد اول ناشر این سینا، سال 48 صفحه
ابتدا در خصوص مفهوم مهر و ماهیت و انوع مهر و سپس در مورد معنای لغوی و تعریف طلاق و انواع طلاق می پردازیم
مبحث اول
مفهوم مهر
مهر، صداق، نحله، فریضه و اجر یا معادل فارسی آن کابین مالی است که به مناسب عقد نکاح، شوهر به زوجه پرداخته یا ملزم به پرداخت آن می شود
هرچیزی که مالیت داشته و قابل تملک باشد می توان مهر قرار داد. وجود مهر در عقد نکاح و الزام به پرداخت آن ناشی از حکم قانون است اما زوجین در تعیین میزان آن اختیار دارند که به استناد ماده 1079 ق.م باید تا حدی که رفع جهالت آنها شود، مهر معلوم باشد و در نکاح دائم می توان مهر را مجهول گذاشت و در عقد ذکر نکرد و حتی عدم آن را شرط کرد هر چند که در نهایت بعد از عقد زوجین می توانند مقدار آن را تعیین کنند و یا بسته به مورد مهر المثل یا مهر المتعه تعیین می شود مگر در یک مورد استثنایی که مهر تعیین شده باشد و قبل از نزدیکی منجر به فوت یکی از طرفین شود که در این صورت زوجه مستحق هیچ گونه مهری نیست اما در نکاح موقت عدم ذکر مهر و با شرط عدم آن موجب بطلان عقد است. برخی مهر را رکنی از ارکان عقد نداسته اند اما به نظر می رسد منظور ایشان در نکاح دائم باشد زیرا در عقد موقت مهر را باید یکی از ارکان عقد نکاح بدانیم
ماهیت مهر
برخی مهر را علاوه بر نوعی هدیه، شرط جزایی و یا وجه التزام محسوب می نمایند. یعنی زوجه با آگاهی از این که قانون، انحلال این عقد را در دست مرد قرار داده میزان مهر خود را تعیین می نماید
برخی دیگر مهر را یک قرارداد تبعی می دانند یعنی قراردادی است راجع به مال که جدا از اصل نکاح ولی تابع عقد مزبور می باشد. بدین جهت شرایط اساس صحت معامله در قرارداد مهر نیز لازم الرعایه است و مهر باید دارای شرایط عمومی مورد معامله باشد. به نظر می رسد با توجه به شرافت ذاتی انسان، دین، مذهب و قوانین، عقد نکاح را نباید عقدی معوض دانست که در آن مهر بهای فروش زن باشد، زیرا انسان موضوع حق واقع نمی شود بلکه له یا علیه حق است و از همین روست که عدم تعیین مهر یا مجهول گذاشتن آن به صحت عقد لطمه نمی زند
- ۹۵/۰۲/۰۶