پروژه مقاله جیمز لنگستون هیوز تحت pdf دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه مقاله جیمز لنگستون هیوز تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله جیمز لنگستون هیوز تحت pdf
کودکی
جوانی
شکوفایی و شهرت
هیوز و سیاهپوستان
تلفیق موسیقی و شعر
لنگستن هیوز در شب یلدا
شعاری از لنگستن هیوز ا
دنیای رویای من
مرگ
منابع:
کودکی
شاعر، داستاننویس، نمایشنامهنویس، داستانکوتاهنویس، و نوشتارنویس از سیاهپوستان آمریکایی بود. او بیشتر به دلیل کارش در رنسانس هارلم نامدار است
لنگستون هیوز نامیترین شاعر سیاهپوست آمریکاییست با اعتباری جهانی. به سال 1902 در چاپلین (ایالت میسوری) به دنیا آمد و به سال 1967 در هارلم (محلهی سیاهپوستان نیویورک) به خاطره پیوست
بیشتر دوران کودکیاش را با مادربزرگش و در «لاورنس» ایالت کانزاس گذراند. سیزدهساله بود که مادربزرگش مرد و او به «لینکلن» ایالت ایلینویز رفت تا با مادرش زندگی کند. یک سال بعد، آنها به «کلیولند» رفتند. در آنجا هیوز به دبیرستان رفت و سرودن شعر را آغاز کرد. بعد از اتمام دوره دبیرستان، پانزده ماه در «مکزیکو» با پدرش « که چند سالی ساکن آنجا بود ـ زندگی کرد. در همانجا زبان اسپانیایی را یادگرفت و شعر «سیاهپوست از رودخانه میگوید» را سرود، که در نشریه «کرایزیس» چاپ شد. در سال 1921 مدت یک سال به دانشگاه کلمبیا رفت و دانشگاه را برای کار دوسالهاش در دریا، رها کرد. این سفرها او را به سواحل غرب افریقا و شمال اروپا کشاند. در سال 1921 به پاریس و بعد به ایتالیا رفت و در آنجا در کلوبهای شبانه به کار پرداخت. در پایان همان سال و در راه بازگشت به نیویورک، در یک کشتی بخاری به کار شستشو و رنگکاری عرشه مشغول بود. سال بعد را در واشینگتن گذراند و در دفتر سازمان مطالعات و تاریخ زندگی سیاهپوستها کار کرد. کمی بعد، در «واردمن پارک هتل» به عنوان پادو، کار کرد. در همانجا بود که نویسندهای به نام «واشل لیندسی» تعدادی از اشعار هیوز را خواند و مطبوعات کشف و معرفیاش کردند. هیوز اولین جایزه شعریاش را در سال 1925 از مجله «اپورچونیتی» دریافت کرد و میرفت که یکی از چهرههای مشهور رنسانس هارلم شود. هیوز تحصیلاتش را در دانشگاه پنسیلوانیا ـ جایی که اولین رمانش را در سال 1939 با عنوان «بیخنده، نه» نوشت ـ پی گرفت
بیش از دوازده مجموعه از اشعارش در دوران حیاتش چاپ شد. یک مجموعه کامل و نهایی، با عنوان «پلنگ سیاه و تازیانه» در سال 1967 و بلافاصله بعد از مرگش منتشر شد. هیوز بارها به عنوان برجستهترین شاعر هارلم به حضار و شنوندگان معرفی شد. او به خاطر چیرهدستیاش در شعر، در سال 1926 برنده جایزه لیسانس افتخاری مؤسسه «ویتر بایز» شد. برنده جایزه مؤسسههای «روزنوالد و دوستی گوگنهایم» و بورسیهای از آکادمی هنر و ادبیات امریکا شد. در سال 1959 برنده جایزه «انیسفلد ولف» شد و در سال 1960 مدال «اسپینگارن» به او تعلق گرفت
جوانی
پس از فراغت از تحصیل یک سال در مکزیکو و یک سال را در دانشگاه کلمبیا سپری کرد در طی این سال کارهای گوناگونی از قبیل کمکآشپز، کارگر خشکشویی و گارسن انجام داد و با کار کردن در لباس ملوانی به اروپا و آفریقا سفر کرد. در سال 1924 راهی واشنگتن دی.سی. شد. هیوز نخستین کتاب شعرش را بدست آلفرد آ.ناپ با عنوان «The Weary Blues» در مجله بحران در سال 1926 منتشر کرد. سه سال بعد تحصیلات دانشگاهیاش را در دانشگاه لینکلن پنسیلوانیا به پایان ساند
شکوفایی و شهرت
نخستین رماناش «Not Without Laughter» نشان طلای Harmon را در ادبیات گرفت. هیوز اظهار داشت که پل لارنس دانبر، کارل سند برگ و والت ویتمن تاثیر عمدهای بر کار او داشتند. به ویژه او به واسطه تصویرهای هنرمندانه و درخشاناش از، زندگی سیاهان آمریکا بین سالهای دهه 20 تا 60 مشهور است. او رمانها، داستانهای کوتاه و نمایشنامههایش را نیز به زیبایی اشعار پدید آوردهاست. او به دلیل تعهدی که به دنیای موسیقی Jazz داشت نوشتههایش تحت تاثیر قرار گرفت. برای نمونه در مونتاژ «رؤیای به تعویق افتاده» مشهود است بر خلاف دیگر شعرای سیاهپوست برجسته آن دوره، زندگی و کارهای او تاثیری بسزا در شکل گیری جنبشهای هنری رنسانس هارلم در دهه 20 گذاشت
هیوز و سیاهپوستان
اما اصیل ترین کوشش وی از میان بردن تعمیمهای نادرست و برداشتهای قالبی مربوط به سیاهان بود که نخست از سفیدپوستان نشات میگرفت و آنگاه بر زبان سیاه پوستان جاری میشد
تلفیق موسیقی و شعر
یکی از مهم ترین شگردهای شعری هیوز به کار گرفتن وزن و آهنگ موسیقی «آمریکایی ـ آفریقایی» است. در بسیاری از اشعارش آهنگ جاز ملایم، جاز تند، جاز ناب و بوگی ووگی احساس میشود. در برخی از آنها نیز چند شگرد را درهم آمیخته آوازهای خیابانی و جاز و پارهای از گفتارهای روزمره مردم را یکجا به کار گرفتهاست. از نه ساله گی ـ که نخستین بار جاز ملایم را شنید ـ به ایجاد پیوند میان شعر و موسیقی علاقهمند شد
نخستین دفتر شعرش – جاز ملایم خسته که به سال 1925 نشر یافت ـ سرشار از این کوشش است. مایه اصلی این اشعار ترکیبی است نامتجانس از وزن و آهنگ، گرمی و هیجان، زهر خند و اشک. وی در این اشعار کوشیدهاست با کلمات همان حالاتی را بیان کند که خواننده گان جازملایم با نوای موسیقی، ایما و اشاره، و حرکات صورت بیان میکنند; اما جاز ناب، به دلیل آهنگین تر بودن و داشتن امکانات موسیقایی گسترده تر برایش جاذبهای بیش از جاز ملایم داشت.
لنگستن هیوز در شب یلدا
رویاهتو از دست نده
واسه اینکه اگه رویاهات از دست برن
زندگی عین بیابون برهوتی میشه
که برفا توش یخ زده باشن
بذا بارون ماچت کنه
بذا بارون مث آبچک نقره
روسرت چکه کنه
;;
توگرگ و میش اگه پرسه بزنی
گاهی راتو گم می کنی
گاهی هم نه
اگه به دیفار مشت بکوبی
گاهی انگشتتو میشکونی
گاهی هم نه
همه می دونن گاهی پیش اومده
که دیواربرمبه
گرگ و میش صبح سفید بشه
و زنجیرا
ازدسا و پاها بریزن
برگردان : احمد شاملو
شعاری از لنگستن هیوز
- ۹۵/۰۲/۰۴