پروژه مقاله نقش زنان در انقلاب اسلامی تحت pdf دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه مقاله نقش زنان در انقلاب اسلامی تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله نقش زنان در انقلاب اسلامی تحت pdf
مقدمه
نقش زنان در انقلاب
نظام ارزشی
نظریات امام خمینی (قدس سره)، مقام رهبری و نخبگان سیاسی
پی نوشتها:
منبع :
مقدمه
در اینجا نقش زنان در تحولات اجتماعی سیاسی و حرکت جمعی زنان را مورد مطالعه قرار می دهیم.تا قبل از دوران قاجاریه از حرکت جمعی زنان و نقش آنها در تحولات اجتماعی سیاسی اطلاع درستی در دست نیست. چند موردی که در کتابهای تاریخی ضبط است، مربوط به نقش آنها در حمایت از سربازان در جنگ با دشمنان است. به طور مثال، در جنگهای طولانی ایران و عثمانی در زمان صفویه، زنان آذربایجان لباس جنگ پوشیده و وارد میدان می شدند. همین که قشون عثمانی به شهر حمله می آوردند، زنانی که در شهر مانده بودند از بالای بام بر سر آنها آب جوش می ریختند. (1)
بنابراین، بر اساس شواهد و مدارک تاریخی بیشتر دوران قاجاریه، از آن عصر شروع می کنیم . آغاز حرکت جمعی زنان را باید به دو دوره تقسیم کرد. نخست دوره ای که زنان به علل نارضایتی های سیاسی اجتماعی ناشی از ضعف دولت در برابر دول استعمارگر خارجی و حکومت استبدادی داخلی به دنبال مردان و به هدایت و تشویق و تأیید آنها به نهضتهای اجتماعی پیوستند و به طور مؤثری در این راه کوشیدند. آنها در این راه، از هدفهای مردان پشتیبانی می کردند و خواسته های مشخص نداشتند (مانند نهضت تنباکو و نهضت مشروطیت)
نقش زنان در انقلاب
در دومین دوره، زنان به فعالیت جداگانه در زمینه مسائل خاص خود پرداختند که حاکی از تحول و پیشرفت این حرکت است و نشان می دهد که زنان در این مرحله آگاهی بیشتری یافته و به عنوان یک گروه اجتماعی مؤثر فعالیت می کنند. اما حرکت اخیر، بر خلاف گذشته، از تأیید و همراهی کامل مردان برخوردار نبود و مخالفان با این گونه فعالیت های زنان دست به دشمنی زده و این حرکت را گاه دچار مشکل می کردند. البته، این مخالفتها اصولا بدان سبب بوده که حرکت زنان را بدعت می دانستند. در واقع، جامعه پذیرای چنین جهشی نبود، (مانند تشکیل مدارس، چاپ روزنامه) . (2) حال به بررسی نمونه هایی از این حرکتها می پردازیم
نخستین حرکت ملی در دوره معاصر پس از شکست ایران در جنگها با روس، جنبش خود جوش مردم تهران در دفاع از زنان گرجی مسلمان شده ای بود که سفیر خودخواه و مستبد روس با سماجت هرچه تمامتر می خواست با تفسیر یکی از مواد معاهده ترکمانچای آنها را از شوهران و فرزندان خود جدا کرده و با تغییر مجدد مذهب روانه گرجستان سازد. این عمل نزد مسلمانان نوعی تجاوز به ناموس ملی و مذهبی بود و به همین دلیل، مورد اعتراض مردم قرار گرفت. زنان تهران در این روز شور و حرارت زیادی از خود نشان دادند و تا آخرین دقیقه ای که هیاهوی مردم در خراب کردن سفارت روس و کشت و کشتار ادامه داشت آنها نیز از پای ننشستند. (3)
در تظاهرات دیگری که مردم تهران در دفاع از امیر کبیر برپا ساختند، زنان شرکت فعالی داشتند. درخشان تر از هر دو واقعه یاد شده، اتحاد و همبستگی شان در جنبش تحریم تنباکو بود. در اواخر سلطنت نیم قرنی ناصر الدین شاه که امتیازات فراوانی به خارجیان داده شد، توتون و تنباکو در انحصار یک کمپانی بیگانه درآمد. مردم (و حتی زنان دربار) که تا آن زمان هرگز در اوامر سلطان چون و چرا نمی کردند و یارای چنین کاری را نداشتند، در این جهاد ملی به دستور پیشوای مذهبی خود، مرحوم میرزای شیرازی، شرکت کردند. زنان حرم هم قلیانها را شکستند و در مقابل اوامر صریح و قدرت مطلق ولی نعمت خود مقاومت کردند. (4) این پافشاری بجایی رسید که دولت ناچار امتیاز توتون و تنباکو را لغو کرد. (5) زنان در این نهضت بخوبی رشد اجتماعی و دینی خود را به منصه ظهور رساندند
همچنین قبل از مشروطه وقایعی (مانند قحطی یا نارضایتی های ناشی از گرانی) رخ داد که تظاهراتی را از سوی زنان با تشویق مردان، در پی داشت. آنچه در آن زمان تازه به نظر می رسید آن بود که زنان در آن فضای انقلابی در تظاهرات سیاسی شرکت می کردند
داستان دلاوری های فاطمه، خواهر شیخ شامل (از رهبران مذهبی در قفقاز)، زینت پاشا، مادر احمد تنگستانی (پسر باقر خان) و مادر کلنل محمد تقی خان پسیان هنوز در خاطره مردم این دیار نشان زنده است. (6)
زنان ایران در نهضت مشروطیت که جامعه ایران را تکان داد، تنها و بی اعتنا و منفعل نبودند، بلکه همانند مردان به جنب و جوش درآمدند، به طوری که باید گفت از این تاریخ بیداری واقعی زنان آغاز شد. از جمله وقایعی که در آن شرکت زنان را در جنبش مشروطیت عیان می کرد می توان به وقایع زیر اشاره کرد
پس از کشته شدن نخستین مجاهد مشروطیت، سید عبد الحمید، زنان تهران بودند که به کوچه و خیابانها ریختند و شورشیان را علیه حکومت تشویق کردند. (7) به دنبال تظاهرات بر ضد مسیو نوز بلژیکی و مهاجرت علما و انقلابیون به قم، زنان بودند که آتش انقلاب را در تهران شعله ور نگاه داشتند. همچنین بر ضد قروض خارجی از خود گذشتگی فراوان نشان دادند. (8) هنگام بست نشینی تجار در سفارت انگلستان، عده ای از زنان نیز تجمع کرده و تقاضای ورود به سفارت را کردند. ولی گرانت داف، وزیر مختار انگلستان، مانع آنها شد
زمانی هم که علما در شاه عبدالعظیم متحصن شدند، زنان کالسکه شاه را فرا گرفته و گریه و زاری کردند که ما آقایان و پیشوایان دین را می خواهیم. ما مسلمانیم و حکم آقایان را واجب الاطاعه می دانیم. ای شاه مسلمان، علمای اسلام را ذلیل و خوار نخواهید. در آذربایجان، زمانی که سردار ملی ایران، مرحوم ستارخان، علیه استبداد قاجار و سلطه اجنبی قیام کرد، زنان از مساعدت معنوی و مادری به وی دریغ نکردند. بین شهدای انقلابیون جنازه 20 زن مشروطه طلب در لباس مردان پیدا شد.مورخان و نویسندگانی چون ناظم الاسلام کرمانی، کسروی، مهدی ملک زاده و مورگان شوستر درباره مشارکت زنان در دوره اول و دوم مجلس شورای ملی مطالبی نوشته اند که از دو جهت حائز اهمیت بسیار است. اولا، مشارکت چشمگیر زنان را در یک جریان سیاسی بازگو می کند و ثانیا، اهمیت آنان را از نظر نویسندگانی که به ثبت اخبار مربوط به آنها مبادرت کرده اند، می نمایاند. (11) نظر به همین فداکاری ها بود که وقتی زعمای قوم قانون اساسی را تدوین کردند، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را برای قاطبه ملت ایران (قانون اساسی) قائل شدند و به هیچ وجه از محرومیت زنان و عدم دخالت آنها در مسائل حقوقی و سیاسی ذکر نکردند
اما بعدها، یعنی در جمادی الاخر سال 1327، که نظام نامه انتخابات تهیه شد و به صحه محمد علیشاه رسید، در شرایط کسانی که از حق انتخاب کردن مطلقا محرومند، نوشتند: «نسوان و اشخاص خارج از رشد و آنهایی که تحت قیمومت شرعی، ورشکستگان به تقصیر، مرتکبین قتل و سرقت الی آخر.» بدین سان، وضعیت حقوقی، نه تنها قانونی زنان در ردیف افراد فوق قرار گرفت. (12)
علاوه بر این، انقلاب بورژوا دموکراتیک برای تغییر بنیانی اقتصادی و سیاسی جامعه شکست خورد و وضعیت زنان نیز تغییری نکرد. البته، حاصل آن در جهت افزایش آگاهی و مبارزات بعدی مهم است. فقدان دسترسی به حقوق قانونی مانعی در راه جنبشهای بعدی نشد و زنان برای حقوق اساسی تری مانند تعلیم و تربیت به فعالیت پرداختند. (13) در دوره های بعدی، حرکتهای بانوان بیشتر خودجوش بوده و با انگیزه آنها دنبال می شوند . فعالیت آنها در ایران پس از جنبش مشروطیت همان شیوه ای بود که مردان انتخاب کرده بودند
.1 ایجاد انجمنها
.2 انتشار روزنامه و مجله؛
.3 تأسیس مدارس
پس از این جنبشها، اولین مدارس دخترانه تشکیل می شود. سازمانهای زنانه ایجاد می شود و نشر اعلامیه و شب نامه مخصوص بانوان در اوایل دوره مشروطه از آثار برجسته مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در این انقلاب است، قدیمی ترین نشانه ای که از انتشار یک نشریه تخصصی بانوان در دست است به سال 1289 شمسی باز می گردد. (14) بین تاریخ انتشار نخستین روزنامه عمومی و اولین نشریه اختصاصی زنان 88 سال فاصله است . اولین روزنامه زنان که به نام دانش منتشر شد، در سرلوحه خود نوشت که این روزنامه مربوط به مسائل خانوادگی و اجتماعی است و به سیاست و مسائل عمومی نمی پردازد. (15) حرکت بعدی زنان، تأسیس مدارس دخترانه در سطح وسیع تر بود. که بسرعت گسترش یافت. از مهم ترین عوامل ویژگی نهضت در این دوره تعمیم سواد بود. البته، همه مدارس خصوصی بودند. زنان در این زمان می کوشیدند که جنبه های فرهنگی و غیر سیاسی به نهضت خود بدهند. نامهایی چون مسطورات، پردگیان، مخدرات اسلامیه، ناموس، عصمتیه که برای مدارس انتخاب می کردند، حاکی از این امر است که زنان می خواهند بر جنبه های دینی حرکت خود تأکید کنند. (16)
ذکر یک نکته ضروری است و آن اینکه زنانی که به امور مسائل زنان می پردازند از دختران، همسران یا خواهران مشروطه خواهان و آزادیخواهان بودند. محترم اسکندری، مؤسس جمعیت نسوان و طنخواه، همسر مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد حسین یزدی، بانی مدرسه عصمتیه و صدیقه دولت آبادی، از جمله این افراد بودند
نکته دیگری که باید در نظر داشت آنکه این دگرگونی ها بیشتر در شهرهای بزرگ بود. اکثریت زنان ایران که در روستاها زندگی می کردند، در همان ساخت اجتماعی خود باقی بودند. نشانه های نوآوری تنها شامل حاصل بخشی از گروه های مرفه شهری شد که به صورت عمل و یا عکس العمل در زمینه برخوردهای فرهنگی تظاهر می کرد
تغییرات با دامنه وسیع تر از دوره پهلوی آغاز شد. ایران در زمان پهلوی از یک دولت نیمه فؤدالی آسیایی به یک دولت متمرکز سرمایه داری وابسته به آمریکا تبدیل شد. این تغییر در تمام ابعاد زندگی، بویژه اقتصادی و اجتماعی، تأثیر بسیار گذاشت. در حالی که فرایند نوگرایی امتیازاتی را برای بخشهایی از طبقه بالای جامعه و طبقه متوسط در حال ظهور داشت، اما به بخش سنتی طبقه متوسط آسیب رسان بود (تجار، بازار، بورژوازی و خرده بورژوازی) . ارتباط تارخی این طبقه با روحانیون برقرار بود. (17) یک تعارض مستمر و جناح بندی بین نوگرایان در حال افزایش و روحانیون قدرتمند و بازار سنتی وجود داشت که دگرگونی های فرهنگی و اقتصادی را آسیب رسان خود می دانست. وضعیت زنان قسمتی از موضوع این اختلاف بود. دوران پهلوی از زنان به عنوان عناصر نوگرایی استفاده می کرد؛ کشف حجاب یک نمونه بارز آن بود. در این دوره، از زنان برای نماد نوگرایی نظام استفاده شد. این حرکت به شکاف اساسی بین دو گروه یاد شده بیشتر دامن زد. شایان ذکر است که در ابتدای فعالیتهای زنان همواره سعی می شد که رنگ و بوی مذهبی آن حفظ شود، به طوری که در سرلوحه اساسنامه اولین جمعیت زنان ایران، یعنی نسوان وطنخواه، تأکید بر حفظ شعائر و قوانین اسلام بود. (18) اما در دوران بعد، با دخالت نظام سیاسی این تحولات تحمیلی شد. انجمنهای زنانه با دربار مرتبط بود. همان طور که زندگی زن و تحولات اجتماعی و فرهنگی در زمان قاجار نمی تواند دور از تعارضات امپریالیسم روسیه و انگلستان بررسی شود، در دوران پهلوی نیز نمی تواند دور از روابط خارجی نظام اقتصاد سرمایه داری و سرگشتگی بین سه عنصر هویت ملی (اسلام، ملی گرایی و غرب گرایی) تحلیل گردد. (19) در واقع، زن در مرز این ارزشها قرار داشت
در ایران نیز مانند همه نقاط دنیا، زنان کمتر از مردان از نوگرایی بهره بردند. دو گروه زنان شهری و روستایی هر یک با توجه به شیوه زندگی خود از دگرگونی ها تأثیر پذیرفتند . نوگرایی به شکاف میان شهر و روستا، افزایش ثروت، بدون توزیع مناسب در سطح جامعه، و در نهایت قطبی شدن جامعه انجامید. فشار سیاسی و فساد اداری بیش از همه در این زمینه مشکل آفرید
برحسب نوع سنتی توسعه، مردان هدف اولیه جذب صنعت بودند. بنابراین، به رغم فرصتهای کاری و دوره ای درآمد برای تعدادی از زنان شهری، زندگی اقتصادی بیشتر زنان کاهش یافت
دگرگونی در مناطق روستایی، افزایش شهر نشینی، مهاجرت از روستاها به شهرها در دهه های گذشته وابستگی اقتصادی زنان را به مردان بیشتر کرد. با برنامه های اصلاحات ارضی و معیارهای نوگرایی، بهبود وضعیت زنان در روستاها اتفاق نیفتاد. درصد بیسوادی بالا و نزدیک 83 درصد بود. ازدواج در سن پایین رواج داشت. در پی مهاجرت مردان، زنان نیز روستاها را ترک کردند و جمعیت حاشیه نشین شهرها را تشکیل دادند. این جمعیت اولین گروهی بود که به انقلاب پیوست . این زنان در زندگی اقتصادی وابسته به شوهر، بدون نقش تولیدی، وضعیت محدود اجتماعی را تجربه کردند. آنها با آمدن به شهر، شبکه اجتماعی و ارتباطی خود را از دست دادند. با فشار مصرف شهری مواجه شدند. با دگرگونی وضعیت اقتصادی مردان، انقیاد و انزوای آنها بیشتر شد. مسجد و مسائل مذهبی برای آنها فرصتی برای بازگشت به خویش بود. (20) وضعیت زنان شهری نیز دگرگون شد. در دوره پهلوی، میزان تعلیم و تربیت و اشتغال زنان افزایش یافت، اما تغییر عمده در وضعیت زنان حاصل نشد
در 1341، حق رأی به زنان اعطا شد. (21) در پی آن، تعدادی به نمایندگی مجلس انتخاب شدند. گروهی نیز به مقامهای بالا از جمله وزارت هم رسیدند. (22) ولی بیشترین مشاغل خاص گروههای بالا اجتماع بود. مشارکت در سطح توده هیچگاه به معنای واقعی اتفاق نیفتاد. بین دو الگوی زن مدرن غرب گرا و زن سنتی با چادر یک قشر بینابینی تشکیل شد که غرب گرایی را نمی خواست، ولی در عین حال، تحصیل کرده بود و اشتغال داشت . در یک ارزیابی از ارزشهای مدرن و سنتی و تفسیر الگوهای مذهبی، نمونه آنها حضرت فاطمه علیها السلام و حضرت زینب علیها السلام شد. (23) این قشر جدید کاملا سیاسی بودند، احساسات ضد غربی داشت و فرایند نوگرایی به شکل زمان شاه را امپریالیستی می دانست. مبارزه علیه زن غرب زده بخشی از مبارزه آن بود. این قشر نیز به خیل طرفداران انقلاب اسلامی پیوست. در کنار آن، بسیاری از زنان تحصیل کرده غرب که تأثیر استثمار غرب را تجربه کرده بودند نیز جای گرفتند. همه عوامل منجر به سیاسی شدن توده عظیمی از زنان شد که محیط مناسبی را برای شرکت زنان در فرایند انقلاب اسلامی فراهم کرد
- ۹۵/۰۱/۲۸