پروژه مقاله ارتباط تمدن با فرهنگ تحت pdf دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه مقاله ارتباط تمدن با فرهنگ تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله ارتباط تمدن با فرهنگ تحت pdf
رابطه فرهنگ و تمدن
پیوند فرهنگ و تمدّن
دیدگاه های گوناگون
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله ارتباط تمدن با فرهنگ تحت pdf
1- صدری، احمد (1380)، مفهوم تمدن و لزوم احیای آن در علوم اجتماعی
2- لوئیس پل تاد، کنت اس کویر و کلارنس و وروسون سن (1342) سیر تکاملی تمدن با سیر تاریخ تمدن و فرهنگ بشری، ترجمه ی هاشم رضی و مجید رضی
3- منصور نژاد، محمد (1340) رویکردهای نظری در گفتگوی تمدن ها
4- یکتایی، مجید (1352) تاریخ تمدن و فرهنگ (بی تا)
5- لینتن، رالی (1357) سیر تمدن، ترجمه ی پرویز مرزبان
6- منصور نژاد محمد، خلیلی اسماعیل (1381) گفتگوی تمدن ها، نشر جهاد دانشگاهی
رابطه فرهنگ و تمدن
در جایى به جایى تمدّنها و افول در جایى و طلوع در جاى دیگر فرهنگ مهم ترین انگیزه است. از جمله شایستگیهایى که سرزمین و مردمى اگر دارا باشند تمدّن مهاجر به آغوش آنها پناه مى برد فرهنگ است. فرهنگ در بین عاملهاى مهم و ریشه گرفتن تمدّنى در سرزمینى مانند: جغرافیا آب و هوا حاصلخیزى ثبات سیاسى آرامى محیط و… والاترین جایگاه را دارد. فرهنگ نیاز نخستین شکل گیرى تمدّن است. فرهنگ روح و اساس تمدّن است
پیوند فرهنگ و تمدّن
در بحث هجرت و افول تمدّنها این مقوله جاى طرح دارد که چه چیزى هجرت مى کند چه چیزى افول این مهم را مى شود از آثار به جاى مانده و دفینه ها بویژه فرهنگ به پا دارنده هر تمدّن کهن به دست آورد. فرهنگ و فرهنج در فارسى به معناى دانش عقل فضل ادب بزرگى و سنجیدگى به کار رفته است. فرهنگ و فرهنج به معناى شاخه درختى که در زمین خوابانیده مى شود تا جاى دیگر سربرآورد و کاریز آب گفته مى شود.براى واژه کالچر در انگلیسى که برابر واژه فرهنگ است معناى همانند معناى فرهنگ در فارسى یاد کرده اند: زراعت تعلیم و تربیت تمدّن استعداد و تهذیب. در هماهنگى و همخوانى واژه فرهنگ در انگلیسى فرانسه و فارسى یکى از نویسندگان صاحب ذوق نکته اى را یادآور شده که درخور یاد است:(واژه هاى (کولتور) و (کالچر) در زبان انگلیسى و فرانسه که برابر آنها در فارسى فرهنگ یا معرفت است در اصل به معناى شخم زدن و شیار انداختن است. فرهنگ و معرفت در مغز و ذهن اثرى شبیه شخم و شیار دارد که در لابه لاى آن بذرهاى فهم و شعور و کمال دانایى و احساس فرو پاشیده مى شود و سرانجام کشتزار روان و پهنه نهاد آدمى را به گلهاى معرفت و ایمان مى آراید….)
در معناى واژه فرهنگ در فارسى باید توجه داشت که این واژه هم به دانش گفته مى شود و هم به ادب و سنجیدگى و هم به تعلیم و تربیت و هم به تهذیب. این معنى نشانگر آن است که علمى عنوان فرهنگ مى یابد که با سنجش و ادب همراه باشد و تعلیمى ارزش دارد و عنوان فرهنگ مى یابد که با تهذیب و تربیت همراه باشد.نکته دیگر این که: در معناى لغوى فرهنگ که شاخه باشد معناى دقیق و نکته آموزى وجود دارد و آن این که: هر درخت و شاخه اى را نمى شود فرهنج و یا فرهنگ کرد. درخت و یاشاخه اى را مى شود فرهنج کرد که نرم و حالت کشسانى داشته و درخور انعطاف باشد.در فرهنگ و معرفت نیز همین معنى را باید در نظر داشت. فرهنگى مى ماند اگر چه از اصل خود جدا شود و جدا بیفتد که جوان شاداب و درخور هماهنگ شدن با هر محیط و شرایطى را داشته باشد. تنه اصلى درخت دیرسال ناگزیر روزى خشک مى شود و این شاخه هاى درخور فرهنج آن است که به مانند روح آن درخت از جاهاى دیگر سر بر مى آورد رشد مى کند سایه مى گستراند و ثمر مى دهد و سرزمین دیگرى را آبادان و سرسبز مى سازد. بذر تمدّن را اگر فرهنگ بدانیم با مرگ تمدّن بذر آن از بین نمى رود و به گونه هسته دانه و یا شاخه در خور فرهنج از دل زمین دیگر مى روید و شاخ و برگ مى گستراند
- ۹۵/۰۱/۲۸