پروژه دانلود

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله مقایسه بازیهای کودکان پیش دبستانی مهدکودک رفته با کودکان پیش دبستانی مهدکودک نرفته دختر و پسر با word دارای 257 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله مقایسه بازیهای کودکان پیش دبستانی مهدکودک رفته با کودکان پیش دبستانی مهدکودک نرفته دختر و پسر با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله مقایسه بازیهای کودکان پیش دبستانی مهدکودک رفته با کودکان پیش دبستانی مهدکودک نرفته دختر و پسر با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله مقایسه بازیهای کودکان پیش دبستانی مهدکودک رفته با کودکان پیش دبستانی مهدکودک نرفته دختر و پسر با word :

مقدمه پژوهش
مقدمه:
کمبود امکانات و وجود مشکلات عدیده در ممالک در حال توسعه موجب شده است که موضوع بازی به خصوص در کودکان موجب بی مهری با کم توجهی والدین، مراقبین و کسانی که با بچه ها سروکار دارند قرار گیرد (رضا توکلی و همکاران، 1382).

نقش بسیار باارزش بازی از دیدگاه اصول تعلیم و تربیت در فرهنگ آموزش و پرورش جایگاه بسیار والایی دارد. باید توجه داشت که بازی به عنوان فرایند بسیار مهم در رشد و نمو کودک از بدو تولد تا سنین بالاتر در رشد و تکامل قوای ذهنی و جسمی او کمک بسزایی داشته و او را فردی خودساخته و مفید بار خواهد آورد. (نبوی و زکایی، 1385)

شروع بازی را می توان به گذشته های دور، حتی از بدو پیدایش انسان نسبت داد. در حقیقت بازی جزئی از زندگی انسان از بدو تولد تا زمان مرگ است و در کل تاریخچه بشریت مندرج.

انسان از نظر زیستی نیاز به جنبش و حرکت دارد و بازی جزء مهم این جنبش و حرکت است. انسان برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیاز به تفکر دارد و بازی خمیرمایه تفکر است.
تشکیل اجتماعات اولیه بشری

، نحوه و شکل جدیدی از بازی را پدید آورد. بازی های گروهی به صورت بازی های نمایشی از عبارت ارواح و پرستش اشیائ گرفته تا رقص شکار و رقص جنگ، مجموعه ای از راههای برآوردن نیازهای جسمانی و ذهنی افراد را فراهم گرداند.
بازی نیز همسان با سایر پدیده ها ابعاد و جنبه های وسیعی را دربرمی گیرد. گوناگونی این ابعاد باعث شد تا تعریف های زیادی از بازی ارائه گردد. هر یک از تعریف ها برجسته کردن جنبه ای از بازی دیدگاه خاصی ارائه می دهند.

در فرهنگ بزرگ و بستر بازی به صورت های ذیل تعریف شده است.
الف) حرکت ـ جنبش و فعالیت به مثابه حرکت عضلات.
ب) آزادی یا محدوده ای برای حرکت یا جنبش.

ج) فعالیت یا تعریف برای سرگرمی، تفریح یا ورزش. (مهجور، 1383)
میشل و میسون تعریفهای متعددی از بازی گردآورده اند که نسل به نسل بر جای مانده است این تعریفها عبارتند از:
میشل و میسون:

بازی عبارت است از نگرش فکری که می تواند به هر نوع فعالیت انسانی اطلاق شود و به هر کاری تسریع یابد.
شیلر :
صرف بی هدف نیروی بی حد و حصر.
فروبل:
شکوفایی طبیعی جوانه برگهای کودکی.

پیاژه:
بازی اساساً یکی ساختن واقعیت است با خود.
اسپنسر:
رخداد غریزی اعمال زائد به جای اعمال واقعی; فعالیتی برای لذت آنی، بی توجه به بهره ی آجل آن.
لازاروس:
فعالیتی فی نفسه آزاد، بی هدف سرگرم کننده یا تفریحی.
هال:
عادت حرکتی و تداوم روحیات گذشته در زمان حال.
گروس:
تمرینی غریزی و بی هدف از اعمالی که در زندگی آینده نقش اساسی دارند.
ویلیام استرن:
بازی یک غریزه برای رشد و نمو استعدادها بوده و یا تعریف مقدماتی برای اعمال آتی می باشد.
دالس:
شکل غریزی از اظهار وجود و روزنه ای برای گریز هیجان ها. (قائمی، 1363)
کودک از طریق بازی نقاط ضعف و قوت، تمایل به فرمان دادن یا فرمان بردن، تهاجم یا تسلیم و اجتماعی بودن یا منزوی بودن خود را بیان می دارد. کودک در هنگام تعامل با محیط یا افراد از طریق بازی احساسات خصمانه یا دوستانه، افسردگی یا شادی، امیال و ارزوهای درونی و بیرونی خود را بروز می دهد. این حالات نمی توانند به صورتی واحد ابراز کردند، لذا کودک سعی می کند براساس ذوق و علاقه و یا تجربیات خود آنها را به صورتی مناسب و مطلوب ابراز دارد.
انواع گوناگون این فرافکنی ها و درون فکنی ها باعث می شود تا بازی ها به صورتهایی خاص طبقه بندی شوند و از این رو لازم است پیش از قضاوت در مورد هدف کودک از اجرای بازی، به شناخت انواع بازیها اقدام گردد. براساس باورهای نظریه‌پردازان، بازی ها به صورت های متفاوتی تقسیم بندی شده اند، از آن جمله گروس در کتاب بازی انسان، آن را به چهار دسته به شرح ذیل تقسیم می کند.

1- بازی های جنگی: شامل مسابقات، شکار کردن و رقابت های فکری و جسمانی.
2- بازیهای مهرورزی، عاطفی و احساسی، که از طریق هنر بیان می شوند.
3- بازیهای تقلیدی و نمایشی
4- بازیهای تقلیدی اجتماعی

در تقسیم بندی دیگری گروس بازیهای چهارگانه بالا را به صورت ذیل بیان می دارد:
1- بازیهای حسی و عاطفی
2- بازیهای حرکتی

3- بازی های عقلانی
4- بازی‌های شناختی
5- بازیهای لفظی
هم زمان با افزایش توجه دست اندرکاران آموزش و پرورش به ارزش بازی در شکل گیری همه جانبه قوای ذهنی، جسمی، اجتماعی و شخصیتی کودک انواع زیر به تقسیمات بازی افزوده شده است.
1- بازی های آموزشی ( یادگیری) که خود عبارتند از:
الف ـ بازیهای دستی.
ب ـ بازی بدنی.
ج ـ بازی نمایشی.
د ـ بازیهای سرگرم کننده.
2- بازیهای تخیلی.
3- بازی های نمونه ای.
علت گوناگونی این تقسیم بندی ها براساس باورهای نظریه پردازان و توجه آن ها به برخی از جنبه هایی است که از نظر آنها اهمیت بیشتری دارد. اما در حقیقت بررسی تعریف ها و تقسیم بندی آنها گویای توافقی همگانی در گوناگونی و هدف بازی است.
بازی از ارزش های خاصی برخوردار است و باید مورد توجه والدین و مربیان قرار گیرد. کودک از هنگام تولد تا بزرگسالی رو به رشد و تکامل است. به گفته میلی چامپ بازی به کودک کمک می کند که به یک «انسان» تبدیل شود و برای رسیدن به این مرتبه و کسب ویژگی های شخصیتی مطلوب، باید تعادلی بین بازی و کار کودک برقرار شود. وقتی کودک از بازی کردن خسته شود و می پرسد: حالا چکار کنم؟ هنگام پرداختن به کار فرارسیده است! بازی در حقیقت در رشد و تکامل کودک تأثیر بسزایی دارد و او را هر روز به زندگی شیرین تری نزدیک می کند.

در کتاب روان شناسی بازی احمدوند چنین آمده است که : کودک در خلال بازی به کشف محیط اطراف خود می پردازد و از طریق بازی نخستین گام ها را برای اجتماعی شدن برمی دارد. همکاری و تشریک مساعی با گروه را فرامی گیرد و بر کیفیت تأثیرگذاری بر دیگران و تأثیرپذیری وقوف می یابد.
کودکان از طریق بازی یاد می گیرند که چه طور می توانند مورد پذیرش افراد گروه واقع شوند و به میزان توانایی های لازم برای موفقیت در گروه پی می برند و همچنین بر چگونگی استفاده از توانایی های دیگران برای رفع نیازهای خود آگاه می شوند.

بازی موجب رشد جنبه اجتماعی شخصیت کودک می شود. او در بازی گروهی، ناگزیر به رعایت نکات اجتماعی و قواعد بازی است.
همچنین در پیشرفت رشد فضایل اخلاقی کودکان و نونهالان تأثیر بسزایی دارد، زیرا که کودکان رفتار و ارزشهای اخلاقی را در حین بازی با یکدیگر گرفته و به آن خوی می گیرند. و رفتارهای بد و خوب را در بازی ضمن تجربه از هم تشخیص داده و بدان عمل می کنند.

ارزش های درمانی یکی دیگر از قوانین صحیح تعلیم و تربیت است که می توان به نحو احسن در مواقع مختلف از آن استفاده کرد. مسائل و مشکلات روانی مختلف تربیتی به وسیله بازی های درمانی کمک بسزایی به کودک می کند تا در آینده بتواند به رفع مشکلات خود از هر جهت موفق شده و به زندگی شیرین و بازی های کودکانه خود ادامه دهد.

احمدوند نیز در کتاب روان شناسی بازی خود در مورد ارزش جسمانی چنین اظهار نظر می کند که: “فعالیت هایی که کودک به عنوان بازی انجام می دهد در پرورش نیروی بدنی و حواس او تأثیر زیادی دارند. کودک می پرد، می دود، از پله ها بالا و پایین می رود، لی‌لی می کند، خم و راست می شود، نشست و برخاست می کند، دوچرخه سواری می کند، اسباب بازی ها را جا به جا می کند، طناب بازی می کند و ; در تمام این فعالیت ها عضلات و اندام های مختلف خود را به کار می گیرد و موجبات تقویت آنها را فراهم می سازد.”

از طرف دیگر از نظر حسی و حرکتی می توان گفت که از طریق بازی حس بینایی و شنوایی و لامسه کودک پرورش یافته و چشم و دست او از هماهنگی بیشتر و بهتری برخوردار شده و عضلات انگشتان و دست و پای او ورزیده می شوند. از طریق بازی همچنین، قوه خیال و تصور کودک با سرعت هر چه بیشتر پیشرفت نموده و پرورش می یابد و با توجه به گذشت زمان به اوج خود می رسد. کودک به وسیله بازی خود را بهتر شناخته و منش او از این طریق پرورش می یابد. کودک در بازی سعی خواهد کرد که قوه خلاقیت و ابتکار خود را به وجود آورد و دنیای شیرین خود را بهتر بشناسد. (نبوی، زکایی، 1385)

ویژگی های خاص بازی و فواید گوناگون آن در ریشه همه جانبه قوی ذهنی، جسمی، شخصیتی و اجتماعی کودک باعث شده تا توجه مقدار زیادی از دست اندرکاران تعلیم و تربیت به چگونگی نقش بازی در امر آموزش کودکان معطوف شود. در این میان می توان از نظریات افلاطون، ارسطو، روسو، خواجه نصرالدین طوسی، امام محمدغزالی و از میان متأخرین از نظریات مونته سوری، فروبل و دکروای یاد کرد.

اما نکته مهم آن که متقدمین اگر چه به ارزش بازی در رشد کودک اشاره کرده اند؛ اما در بسیاری از موارد آن را خارج از زمینه تعلیم و تربیت رسمی کودک محسوب داشته و آن چنان که باید نظریات صریحی در امر استفاده از بازی برای آموزش کودک ارائه نداده اند. متأخرین این قصور را جبران کرده و در نظرات خود با صراحت بیشتری به نقش بازی به عنوان یکی از مطلوب ترین عوامل تعلیم و تربیت اشاره کرده اند. حتی برخی از مربیان استفاده از بازی را به عنوان عمده ترین وسیله آموزش کودک برای یادگیری موضوعات مختلف مورد تأکید قرار داده اند.

 

بیان مسأله :
محرکی چون بازی بر رشد شناختی،‌عاطفی، اجتماعی و فیزیکی کودک تأثیر بسزایی دارد. کودک هنگام بازی می تواند کشف کند چه کسی است و چه توانایی هایی دارد، دنیا چیست و چگونه خود را باید با محیط هماهنگ کند. به راستی بازی می تواند به کودک اعتماد به نفس دهد، بازی کردن بچه ها راهی است به سوی شکل گیری شخصیتی سالم و مفید برای این که کودک در آینده، زندگی خوب و بالنده ای داشته باشد، فرایند بازی بسیار ضروری است.
یکی از امتیازهای بازی این است که رشد شناختی کودک را گسترش می دهد. برای مثال بازیهای حسی حرکتی درک کودک را از دنیای اطرافش افزایش می دهد. بازیهای جسمی به او کمک می کند تا ناتوانی های خود را بشناسد و آنها را برطرف سازد. بازیهای نمادین، به او اجازه می دهد تا واقعیات را تغییر دهد. ( به حال تعلیق درآورد).

توانایی کودک در بازی نمادین، نشانه نقطه عطفی در رشد شناختی اوست. چرا که به تدریج ذهن او قدرت شکافتن ظاهر واقعیات را نمایان می کند. در تخیلات او خرس عروسکی می تواند ناگهان زنده شود و سخن بگوید.

همانطور که قوه درک کودک قوی تر می شود، بهتر می تواند با استفاده از تخیلاتش به خیالپردازی بپردازد. زمانی می رسد که او قادر است مانند بزرگترها تفکر انتزاعی داشته باشد، در طی بازی، کودک با مفاهیمی چون بزرگ ـ کوچک، بالا ـ پایین، پر یا خالی آشنا می شود و آنها را با وضوح بیشتری درک می کند. بازی تخیلی به کودک کمک می کند تا بفهمد چه چیزی واقعی است و چه چیزی واقعی نیست و چه چیزی با تخیل قابل تغییر و چه چیزی تغییرناپذیر است.
بازی کردن، کودک را قادر می سازد بر بعضی از امور پیرامونش تسلط پیدا کند، و دریابد که نمی تواند کاملاً همه امور را تغییر دهد و همه چیز را دست کاری کند.
بازی به عنوان آزمایشگاه زبان نیز عمل می کند. اگر کودک در محیطی رشد کند که آرامش بر آن حکم باشد، می تواند به آزمایش و اکتشاف دست بزند. بازی هم قابلیت تسلط به اطرافش را به او می دهد. او به تدریج که بزرگتر می شود، از طریق بازی مهارتهای حل مسأله و خلاقیت را نیز فرامی گیرد و از طریق بازیهای نمادین می تواند مشکلاتش را در فضایی امن تر تصور کند و راه حلهای متفاوت آن را با هم مقایسه کند.

تخیل انعطاف ناپذیر کودک، به او اجازه می دهد تا با استفاده از اشیاء اطراف خود، به خلاقیت بپردازد. بازی کردن قدرت تمرکز حواس کودک را پرورش می دهد. از نتایج تحقیقات چنین برمی آید که بین خیالپردازی و آستانه دقت کودک ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. چرا که کمی خیالپردازی به کودک کمک می کند تا بتواند حسابی سرگرم باشد. پژوهشی بر کودکان پیش دبستانی ثابت کرده است بچه هایی که قادر نیستند خیالپردازی کنند از دقت کمتری برخوردار هستند و تمایل بیشتری به پرخاشگری و رفتار مخرب (شیطنت) دارند.

از دیگر فواید بازی می توان درک نظم، ترتیب و توالی مشارکت را نام برد. قوانین بازی، نحوه شروع، ادامه و خاتمه آن، فرصت مناسبی برای کودک فراهم می کند تا درباره نظم نکات بیشتری بیاموزد. همانقدر که بازی فواید شناختی دارد، برای بهزیستی کودکان، فواید عاطفی را نیز به همراه دارد. بازی های تخیلی سهم بزرگی در خنده و شادی های کودکانه دارد. چنین شادمانی کودک را از حالتی خشک و ثابت بیرون می آورد. البته رضایت خاطر (خوشحالی) کودک بازتابی احساسی است که از خود دارد.

بهترین بازی، آن است که عزت نفس را در کودک به جریان اندازد. بازی به کودک اجازه خشونت می دهد تا تخلیه شود، به عبارتی از طریق بازی می تواند خشم خود را خالی کند و این امر برای او نوعی پذیرش اجتماعی محسوب می شود.

بازی مهارتهای اجتماعی کودک را افزایش می دهد. به ویژه نمایشی که نوعی بازی نمادین است می تواند همدلی را در کودک پرورش دهد. در این صورت او نه تنها وانمود می کند هویت دیگری دارد بلکه عقاید و احساسات دیگران را نیز باید به نمایش بگذارد.

کمترین عملکرد اجتماعی بازی را می توان نقش انجام وظیفه ای دانست که هر یک از کودکان در بازیهای گروهی عهده دار می شوند حتی ساده ترین شکل بازی به کودک نکات مهمی می آموزد، نکاتی چون رعایت نوبت، همکاری، رقابت عادلانه و برد و باخت منصفانه.

شاید آشکارترین فایده بازی تأثیر آن بر رشد جسمی کودک باشد. این تأثیر شامل ریشه ماهیچه و توانایی کنترل آن است، همانند هماهنگی چشم و دست همچنین می توان گفت عضلات بزرگ از طریق فعالیت های جسمی مانند دویدن، پریدن، دوچرخه سواری و شنا قوی می شود و عضلات کوچک از طریق فعالیت های حسی ـ حرکتی تقویت می شود.

بازی نمادین می تواند فرصت های زیادی برای رشد فیزیکی فراهم کند در انواع مسابقات، مهارتهای حرکتی و هماهنگی اعضا بدن افزایش می یابد.
اکنون مسأله پژوهش حاضر این است که آیا بین بازیهای کودکان پیش دبستانی مهد کودک رفته با کودکان پیش دبستانی مهد کودک نرفته دختر و پسر شهر تهران تفاوتی وجود دارد یا نه.

هدف پژوهش
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین بازیهای کودکان پیش دبستانی مهد کودک رفته با کودکان پیش دبستانی مهد کودک نرفته دختر و پسر شهر تهران می باشد.

اهمیت موضوع پژوهش:
بازی فعالیتی است که کودک برای پدید آوردن شیء یا رویدادی انجام می دهد تا جایگاه اجتماعی و کاری خود را دریابد. کودک با بازی خود آن چه را که از اعمال بزرگسالان یادگرفته یا در درون خود دارد بیان داشته و سعی می کند تا آن ها را به سطح واقعیت برساند. هر مقدار سطح کوشش او با معیارهای محیط زندگانیش بیشتر هم خوان باشد کودک شادتر و خوشحال تر است و هر مقدار دورتر او ناراحت تر و ناسازگارتر. از این رو هرگاه کودکی چه به طور مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم دریا بر رفتار و کردار او بیشتر به بزرگسالان شبیه است خوشحال تر و شادمان تر خواهد بود و برعکس، به عبارت دیگر می توان گفت، بازی کودکان نشانی است از آرزوی آن ها برای خود بزرگتر شدن.

بازی نه تنها بازدارنده رشد کودک نیست بلکه یکی از مهمترین عوامل هم آهنگی رشد آزاد کودک از لحاظ جسمی، احساسی و ذهنی است. بازی عامل رشد و تکامل، خواست ها و امیال کودک است. بازی کودک را قادر می سازد این خواست ها و امیال را به زندگی روزانه خود وارد ساخته و با شناخت توانایی ها و ویژگی های خود با مسیر آینده زندگی خود آشنا گردد، زیرا هم بستگی زیادی میان بازی و توانایی های کاری یک فرد در آینده موجود است.
از تماشای بازی کودکان می توان دریافت که بازی یک موضوع محرک و تشویق کننده است. بچه ها در اثر بازی به مقدار زیادی از نظر عاطفی ارضا می شوند. هر چند تفاوت های موجود در بازی های کودکان همیشه واضح و روشن نیستند یا به راحتی درک نمی شوند، ولی این احتمال وجود دارد که بتوان کارکردهای متمایزی را که بازی برای کودک دارد تشخیص داد.

 

فرضیه پژوهش
بین بازیهای کودکان پیش دبستانی مهد کودک رفته با کودکان پیش دبستانی مهد کودک نرفته دختر و پسر شهر تهران تفاوت وجود دارد.

تعریف عملیاتی متغیرها
بازی: بازی عبارت است از حرکت ـ جنبش و فعالیت به مثابه حرکت عضلات، آزادی یا محدوده‌ای برای حرکت یا جنبش، فعالیت یا تمرین برای سرگرمی، تفریح و یا ورزش.
کودک پیش دبستانی مهدکودک رفته: منظور کودکی است که در سن 6 سالگی می باشد و در مدارس عادی مشغول به تحصیل ( آموزش پایه پیش دبستانی) است که از سن 5-2 سالگی به مهد کودک رفته و آموزش دیده است.
کودک پیش دبستانی مهد کودک نرفته: منظور کودکی است که در سن 6 سالگی می باشد و در مدارس عادی مشغول به تحصیل ( آموزش های پایه پیش دبستانی) است و به مهدکودک نرفته است.

فصل دوم
پیشینه پژوهش
مقدمه :
بازی کودکان پدیده ای است که، در تمدن و فرهنگ جوامع گوناگون ـ در همه دوران ها ـ اندیشه مردم و متخصصان را به خود معطوف ساخته است. این موضوع اثرات خود را در تاریخ هنر نیز به جای گذاشته است.
در کهن‌ترین تصاویر و نگاره‌های به دست آمده از مصر باستان، ابزارهایی مانند: توپ، عروسک، حیوانات و ارابه کودکان، دیده می شود. در برخی از این تصاویر کودکان نیز حضور دارند. آنها نقاب‌های ویژه‌ای را بر چهره خود زده اند و به بازی های نمایشی می پردازند این تصاویر بیانگر آن است که، در تمدن های کهن، بازی به عنوان یکی از ضرورت های زندگی کودکان بشمار می آید و بزرگسالان با ساختن اسباب بازی های گوناگون کودکان را به بازی تشویق می کردند.
پیش از پیدایش جوامع صنعتی کودکان در بازی هایی که ویژه بزرگسالان بود شرکت می کردند و زندگی کودکان شباهت بسیاری با زندگی بزرگسالان داشت. اما به هنگام شکل گیری جوامع صنعتی، پیوند کودکان و بزرگسالان دچار خدشه شد هر کدام زندگی متفاوتی را آغاز کردند و این مسئله، زمینه ی پیدایش تحقیقات دامنه داری را، در پیرامون اهمیت بازی کودکان برای پژوهشگران فراهم آورد.
به هنگام بازی با کودک می توان، فعالیت هایی را که کودک دوست دارد، شناخت، زیرا بازی طبیعی ترین روش آموزش کودکان است. کودک در هنگام بازی، آموزش می بیند، دنیای تازه ای را کشف می کند، به خاصیت اشیاء پی می برد، رفتار بزرگسالان را تقلید می کند، جهان اطراف خود را می شناسد و به افکار خود انسجام می بخشد. بازی حس کنجکاوی کودک را تحریک می کند و به او نکات تازه ای را می آموزد. کودکان در هنگام بازی تجارب بسیاری را به دست می آورند و بسیاری از مسائل و پدیده های طبیعی را در می یابند(انگجی و عسگری ، 1385)

بازی فعالیتی است که کودک برای پدید آوردن شی یا رویدادی انجام میدهد. کودک با بازی خود آنچه را از بزرگسالان یاد گرفته بیان نموده و می کوشد تا به سطح واقعیت نزدیک گرددف هرگاه تلاش کودک با واقعیتهای محیط زندگی همخوان گردد او شادمان تر خواهد بود.
از سوی دیگر کودکانی که قادر به بیان منظور خود به صورت کلامی نیستند در بازی قادرند احساسات و آگاهیهای خود را به صورت غیرکلامی بیان کنند و فشار روانی خود را تخلیه نمایند.

لذا هر ساحب نظری بر ساس تجارب، مشاهدات، اعتقاد دیدگاه خود، بازی را به نوعی تعریف کرده، و هر یک از این تعاریف با برجسته سازی جنبه ای از بازی، نگرشی ویژه را ارائه کرده است.

هارلوک در تعریف بازی می نویسد: بازی عبارت است از هرگونه فعالیتی که برای تفریح و خوشی، و بدون توجه به نتیجه نهایی، صورت می گیرد و انسان به طور داوطلبانه به این فعالیت می پردازد و هیچ نیروی خارجی یا اجباری در آن دخیل نیست. (قائمی، 1363)

در حقیقت نگرش به بازی به عنوان نوعی از فعالیت های بدنی و عضلانی نظریاتی پدید آورده. به طور مثال، اسپنسر بازی را انگیزه مصرف بی هدف انرژی زیادی بدن می داند و با بسط نظریه خود و استفاده از تمثیلی حیوانی می گوید: بازی یک تقلید عادی از انواع فعالیت هایی است که یک اندام برای ادامه حیات خود مجبور است آن ها را انجام دهد. مثلاً با دیدن بچه گربه ای که به دنبال توپ پنبه ای می دود و آن را می غلتاند، برای آن کمین می کند و سپس روی آن می جهد متوجّه می شویم که تمام این فعالیت ها ( ورزش ها) نمایشی از تعقیب شکار می باشد. رضایت خیالی از ارضای غرایز کشتاری که امکان ارضای واقعی آن ها میسر نیست.

دیدگاه اسپنسر در زمینه ی مصرف انرژی اضافی درواقع انعکاسی از عقیده طرفداران نظریه انرژی مازادی است، آن ها عقیده دارند بدن مقداری انرژی دارد که آن را به صورت فعالیّت های هدف دار یعنی کار و یا فعالیّت های بدون هدف یعنی بازی مصرف می کند. براساس این نظریه هرگاه انرژی بدن از حدمتعادل بیشتر شود و ارگانیسم افزایشی مازاد در انرژی خود احساس کند بازی جلوه گری می کند. در این نظریه محتوای بازی مورد غفلت قرار گرفته و لذا تفاوت چندانی میان بازی ها نبوده و می توان هر بازی را جایگزین بازی دیگری کرد.

جالب آنکه بازی در هر یک از نظریه ها جنبه ای خاص و گوناگون و حتی در بعضی مواقع متضاد به خود می گیرد. به طور مثال در حالی که اسپنسر و طرفداران او از نظریه انرژی مازاد دفاع می کنند، گروهی دیگر عقیده دارند بازی عاملی است برای جبران کمبود انرژی بدن. طرفداران بازی برای کمبود انرژی نظریه رفع خستگی یا نظریه تفریحات را مطرح می کنند و در این میان لازاروس با تکمیل این نظریه می گوید: ; از آن رو که انجام کار یا فعالیت نیاز زیادی به مصرف انرژی دارد لذا انسان باید در مقابل مصرف انرژی لازمه مقداری استراحت کرده و خستگی را از تن درکند. او عقیده دارد جبران انرژی مصرفی و یا خستگی در کردن صرفاً از طریق استراحت میسر نمی شود، بلکه برای جبران انرژی باید از نیروهای غیرقابل استفاده در کار بهره گیری کرد و این نیروها در بازی متمرکز هستند.
درواقع اگر چه دو نظریه بالا، نظریه انرژی مازاد و نظریه رفع خستگی، در ظاهر با یکدیگر متضاد هستند؛ اما نکات مشترکی نیز در آن ها به چشم می خورد. هر دو نظریه اعتقاد به تحرک و فعالیت دارند. هر دو بازی را برای سلامت جسم ضروری می دانند و از طرفی تلویحاً هدف دار بودن بازی را قبول دارند.
تفریح و سرگرمی از دیگر وجوه مشترک میان این دو نظریه است. درواقع هر دو نظریه می پذیرند که تفریح یا سرگرمی کیفیتی است که در هر بازی واقعی وجود دارد. در این رابطه لیبرمن پنج ویژگی برای تفریح قائل است که عبارتند از: ویژگی جسمانی، اجتماعی، ادراکی، تفریحی و سرگرم کنندگی ، لرا باید سعی کرد تا بازی های کودکان حتی الامکان تمامی خصوصیات مذکور را دربرداشته باشد

.
در این اواخر پاتریک با توجّه به ساخت جوامع صنعتی و پیشرفته، نظریه قدیمی بازی برای تخفیف خستگی ناشی از کار لازم است را مطرح کرده است که در آن بر اساس نظریه آرام بخشی ، انرژی مصرف شده از راه بازی تأمین می شود. این نظریه بر این باور است که بدن بعد از مدتی فعالیت خسته می شود و برای رفع این خستگی باید فعالیتی آرام بخش (بازی) را انجام دهد، لذا زمان بازی هنگامی فرا می رسد که انرژی بدن در حداقل خود باشد، نه زمانی که بدن انرژی بیش از حد داشته باشد. در این نظریه نوع بازی چندان مهم نیست بلکه می توان برای کسب انرژی مصرف شده از هر نوع بازی استفاده کرد.

پاتریک با طرفداری از نظریه فوق متعقد است تمدن و وضعیت امروزی شرایط ویژه و خاصی را بر زندگی افراد حاکم کرده است. پیشرفت ذهنی انسان و تسلط او بر طبیعت شیوه کار و فعالیت او را تغییر داده است. انسان امروزی به جای تکیه بر قدرت بازو و فعالیت جسمانی به نیروی ذهن و اندیشه خود می بالد. او عضلات را کمتر به کار می گیرد و بیشتر از فکر استفاده می کند و در این میان غفلت از عضلات بزرگتر بیشتر به چشم می خورد. استفاده ی بیشتر از عضلات کوچکتر فضای کاری کمتری را می طلبد و حتی این امکان وجود دارد که انسان ساعت ها بدون حرکت در مکانی کوچک بنشیند و برای انجام کار به جای استفاده از

نیروی دست بیشتر از نیروی فکر استفاده کند. این حالت سکون از طرفی و فشار زیاد نیروی ذهنی از طرف دیگر باعث تشدید تنش در انسان می گردد، او از لحاظ فکری و حتی از نظر جسمی دچار خستگی مفرط می گردد و جنگ روانی کاملی در او به وجود می آید. انسان اولیه به خاطر نزدیک تر بودن به محیط طبیعی و طبیعت از این فشارهای روحی آزاد بود. او می توانست با حضور در طبیعت و انجام فعالیت های آزاد و پرتحرک جسمی، خستگی فکری خود را کاهش داده و تعادلی نسبی در خود به وجود آورد. پاتریک می گوید: ساختمان مغز کودکان مثل ساختمان مغز آدم های اولیه است که هنوز تکامل نیافته است و لذا آن ها اعمال عالی ذهنی کمتری دارند و در عوض فعالیت جسمی که آن را بازی می گوییم در آن ها زیادتر می باشد. اهمیت این نظریه در تغییر، فعالیت و استراحت است. اگر کودکان و بزرگسالان برای مدت طولانی به کاری اشتغال ورزند خسته می شوند و باید نوع فعالیت را تغییر دهند و به کارهایی که لذت بخش است و استراحت را در بردارند بپردازند(جلالی، ص 333) .

فرهنگ عمید بازی را به عنوان اسم چنین تعریف کرده است: سرگرمی به چیزی، ورزش، تفریح، قمار. به عنوان فعل، بازی کردن، چیزی در دست گرفتن و خود را بیهوده با آن سرگرم ساختن و فریفتن(ص 89).
در این تعریف نکته شایان توجه معنای مجازی بازی است نه تعریف منطقی آن، یعنی کسی را سرگرم ساختن و فریفتن بیشتر اشاره به معنای مجازی دارد

نه مفهوم عملی آن. به طور مثال، در هنگامی که فردی قول به انجام کاری داده، اما اجرای آن را بی دلیل و یا بر اساس دلایلی غیرمنطقی به تعویق می اندازد اصطلاحاً می گویند: شما را بازی می دهند! و مراد از بازی دادن در این جمله فریفتن یا سرگرم ساختن است. از جنبه ی دیگر موضوع ذکر کلمات سرگرم ساختن بیهوده نیز چندان قابل قبول نیست، زیرا این تعریف بیشتر با نظراتی همگام است که بازی را بدون هدف می شناسند و منظور از آن را گذران وقت می دانند نه عامل تربیت و رشد قوای ذهنی، اجتماعی، عاطفی و جسمی. جنبه ی بی هدفی بازی و وقت گذرانی به شدت زیر سؤال رفته است. اما مختصر آن که بازی به عنوان سرگرمی بیهوده در حقیقت با لهو و لعب همخوان است که این برداشت مطرود بوده و باور بر آن است که بازی عاملی است مهم در ساخت شخصیتی و رشد اجتماعی، فرهنگی، ذهنی و بدنی فرد.

مک دوگال بازی را تمایل موجود زنده برای رسیده کردن غرایز می داند، البته پیش از آن که این غرایز میدان عمل پیدا کنند. این نظریه از آن رو که غریزه را مرکز توجه قرار داده به نام نظریه غریزی معروف است. چنین برداشتی در نظریه پیش تمرین نیز مشخص شده است. براساس این نظریه بازی رفتاری غریزی است. سرگرم شدن کودک به بازی به طور غریزی است و در اصل شکلی از رفتار رشد یافته تری است که او در آینده باید به کار بندد. از این رو محتوای بازی نوع فعالیتی را تشکیل می دهد که کودک باید در دوران بلوغ و بزرگسالی داشته باشد. در این تئوری فرض بر آن است که بازی کودک نوعی آماده سازی او برای آینده است(نظری نژاد، محمدحسین، ص 275).


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ۹۵/۰۸/۲۰
  • علی محمدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی | دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | ایران پروژه | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |